اقسام گریه -توفیق گریه -گریه بر امام حسین(ع) /

تخمین زمان مطالعه: 19 دقیقه

فلسفه اینکه بعضیها موقع روضه معصومین(ع) از جمله امام حسین علیه السلام موقعی که نام ایشان را می شنود گریه می کنند و بعضیها هرچه تلاش می کنند نمی توانند گریه کنند، علت چیست؟


گریه مظهر شدیدترین حالات احساسى انسان است، و علتها و انگیزه هاى مختلفى دارد که هر یک از آنها نشان دهنده حالتى خاص است . در روایات ، بعضى از انواع گریه تحسین شده و از صفات پسندیده بندگان پاکدل خداوند به حساب آمده است ، و بعضى از انواع گریه مذموم شمرده شده است . محبت از عواطف اصیل انسانى است که با گریه انس دیرینه دارد . مثلاً محبت حقیقى به خداوند حسن آفرین است و براى قرب به او باید اشک محبت ریخت. ارزش و تاثیر مثبت اشک در شکوفایی انسانسوز دل و اشک چشم ، به لحاظ معرفتی و تاثیر از اهمیت خاصی در سازندگی بعد انسانی زندگی و سلوک به سوی خداوند برخور دار است تا آنجا که در کتاب های عرفانی و سلوک، بکاء و اشک یکی از رفتارهای ضروری برای اهل سلوک و ایمان ، شمرده شده است. برخی از آثار و برکات بسیار مهم گریه و اشک ، خصوصا گریه برای امام حسین (ع) آمرزش گناهان ونورانیت و صفای دل است.در بیان ثواب بکاء و گفتن و خواندن مرثیه و اقامه مجلس عزاء براى آنحضرتشیخ جلیل کامل جعفر بن قولویه در (کامل )از ابن خارجه روایت کرده است که گفت : روزى در خدمت حضرت صادق علیه السّلام بودیم و جناب امام حسین علیه السّلام را یاد کردیم حضرت بسیار گریست و ما گریستیم ، پس حضرت سر برداشت و فرمود که امام حسین علیه السّلام مى فرمود: که منم کشته گریه و زارى ، هیچ مؤ منى مرا یاد نمى کند مگر آنکه گریان مى گردد (کامل الزیارات - ابن قولویه ص 117، چاپ صدوق .)ونیز روایت کرده است که هیچ روزى حسین بن علىّ علیه السّلام نزد جناب صادق علیه السّلام مذکور نمى شد که کسى آن حضرت را تا شب متبسّم بیند و در تمام آن روز محزون و گریان بود و مى فرمود که جناب امام حسین علیه السّلام سبب گریه هر مؤ من است . (کامل الزیارات ص 116،باب 36)و شیخ طوسى و مفید از ابان بن تغلب روایت کرده اند که حضرت صادق علیه السّلام فرمود که نَفَسِ آن کسى که به جهت مظلومیّت ما مهموم باشد تسبیح است ، و اندوه او عبادت و پوشیدن اسرار ما از بیگانگان در راه خدا جهاد است .آنگاه فرمود که واجب مى کند این حدیث به آب طلا نوشته شود.(امالى شیخ طوسى - ص 115،حدیث 178)----------------------------------------اقسام گریه و اشک ریزیبسیارى تخیل مى کنند که گریه صرفاً یک امرى است که حکایت از تألم و احساس ناراحتى از درون ما دارد و فهم خود را تا همین جا متوقف مى سازند. گاهى مشاهده مى شود که عده اى کودکانه گریه را به باد استهزا گرفته و آن را نشانه اى از ارتجاع تلقى مى کنند. عده اى دیگر منتقدانه مى گویند گریه جز خمودى چیز دیگرى به ارمغان نمى آورد و حال آن که دنیاى امروز، دنیاى تحرک و نشاط است و انسان جدید طالب شادى است نه تشنه آب چشم. انتظار بیشترى از چنین افرادى نیست، چرا که آنان در وراى این گریه نیندیشیده اند و تنها خود را در ظاهر همان چارچوبى که تخیل مى کنند محصور ساخته اند.گریه انواع و اقسامى دارد که مهم ترین آن با شرحى مختصر بدین قرار است.1- گریه ترس و هراس: این نوع گریه غالباً در اطفال وجود دارد و در واقع کودک با این وسیله ترس خود را نمایان مى کند.2- گریه جلب ترحم: که خود بر دو قسم است طبیعى که بسیار مؤثر و برانگیزاننده است، تصنعى که در ظاهر به دیگران مى خواهد بباوراند که ناراحت و اندوهگین است.3- گریه غم و اندوه: در گریه هاى مولود اندوه روان انسانى فعالیتى نمى کند بلکه تنها انعکاسى از ظلمتى که فضاى درونش را فرا گرفته ابراز مى کند. جنبه مثبت این نوع گریه تنها تخلیه درون است و به همین جهت است که پس از آن، آدمى کمى احساس آرامش مى کند.4- گریه شوق و شادى: این نوع گریه ناشى از رقت قلبى است که غالباً پس از دوره اى از یأس و نومیدى درباره موضوعى نمودار مى گردد. باید توجه داشت که گریه از سر شادى با خنده متفاوت است چون به فرمایش علامه محمدتقى جعفرى، خنده شادى مانند آن نسیم است که به غنچه اى نزدیک مى شود و آن را مى شکفاند، در صورتى که گریه شادى مانند این است که موانعى از شکفتن غنچه وجود داشته و روح انسان در مقابل آن موانع ناتوانى خود را دریافته و در فضاى روح او یأس حکمفرما بوده است، هنگامى که موانع برطرف مى گردد شکفتن غیرمترقبه و ناگهانى غنچه باعث گریه مى شود.5- گریه تقوى و رشد روحانى: این نوع گریه مختص مردان و زنان الهى است و بیان سوز درون و ابراز عجز و پشیمانى، پریشانى، توبه و عشق به معبود و معشوق و مطلوب است. چنین اشکى از فراق محبوب ازلى مى باشد که هم انسان ساز است و هم انسان سوز و این چنین گریه اى است که موجب پالایش روح و زمینه ساز قرب به خداوند است. رابطه رقت قلب و اشک چشمرابطه مستقیمی میان اشک چشم و رقت قلب وجود دارد ، زیرا گریه و اشک چشم ناشی از سوز دل است و سوز دل تنها از قلب رقیق توقع می رود . کسی که دلش سخت شده و قساوت قلب دارد، از حوادث و آلام دیگران متاثر نمی شود و به طور طبیعی سوز دل هم ندارد تا بتواند به راحتی گریه کند و اشک بریزد ، ولی انسان رقیق القلب از دیدن ناراحتی دیگران خیلی زود متاثر و اندوهناک می شود ، دلش می سوزد و در نتیجه اشکش نیزجاری می شود.کسى که از صحنه دلخراشى منقلب نمى شود, تا اشک تإثر بریزد, و نیز از حقیقت و جلوه زیبایى لذت نمى برد, تا اشک شوق جارى گرداند, از روح متعادلى برخوردار نیست.نازکی و رقت دل و همچنین اشک چشم، اثر تجلی رحمت الهی در دل انسان است و کسی که از این نعمت ها بهره ندارد ، در حقیقت از رحمت الهی به دور است .آن حضرت مى فرماید: بکإء العیون, و خشیه القلوب من رحمه الله تعالی گریه چشم ها و ترس دل ها از نشانه هاى رحمت خداوندى است .( مکارم الاخلاق ، ج2،ص 96)چنان که جمود عین ومحروم بودن از اشک و گریه از خوف خدا, نشانه قساوت قلب و شقاوت معرفى شده است. درمان خشکی چشماین مطلب تا حدودى به سلامت روحى و روانى افراد و از طرفى به رشد عواطف انسان بستگى دارد سعى کنید با عمل به نکاتى که ذکر خواهد شد، عواطف خود را تقویت کنید. یکى از عواملى که مى تواند در این زمینه به شما کمک کند، تجسم وقایع گذشته و مصائبی است که براى ائمه (ع) پیش آمده است. سعى کنید خودتان را در آن صحنه ها قرار دهید و شرایط و موقعیت ایشان را به درستی درک نمایید ، به طور قطع این احساس شما را متاثر خواهد نمود و اشکتان را جاری خواهد ساخت.درباره مسأله گریه باید به تفاوت هاى فردى نیز توجه داشت. همه مردم مثل هم نیستند . شما اگر کم تر مى توانید گریه کنید خیلى نگران نباشید رعایت نکات زیر مى تواند مؤثر واقع شود.1- درمان اصلی این حالت، مبارزه با عوامل قساوت قلب است ، زیرا معمولا افراد قسی القلب نمی توانند گریه کنند و قساوت قلب، عمدتا در اثر گناه و آلودگی و خوش گذرانی که از مهمترین عوامل آن هستند، ایجاد می شود. در پایان این گفتار در باره عوامل قساوت و رقت قلب سخن خواهیم گفت.2- به لحاظ فیزیکی خوردن عدس همانگونه که در روایات اسلامی هم بدان اشاره و تاکید شده ، در ایجاد حالت رقت و جوشش اشک بسیار موثر است. در کتاب شریف مکارم الاخلاق از قول پیامبر اکرم (ص) آمده است: «شکا نبی من الأنبیاء إلى الله عز و جل قساوة قلوب قومه فأوحى الله عز و جل إلیه و هو فی مصلاه أن مر قومک أن یأکلوا العدس فإنه یرق القلب و یدمع العین و یذهب الکبریاء و هو طعام الأبرار» پیامبری از قساوت قلب قومش نزد خداوند شکایت نمود ، در هنگام نماز به او وحی شد که به ایشان دستور ده که عدس بخورند، زیرا عدس قلب را رقیق می کند، اشک را جاری می کند ، احساس کبر را می زداید و غذای نیکان است. (مکارم الاخلاق طبرسی ،ص 188)در صحیفة امام رضا (ع) آن حضرت از پیامبر اکرم (ص) نقل نموده است که بر شما باد که عدس بخورید ،زیرا عدس خوراک مبارک و مقدسی است و قلب را رقیق می کند و اشک را فراوان می نماید علیکم بالعدس فإنه مبارک مقدس و إنه یرق القلب و یکثر الدمعة . مکارم الاخلاق طبرسیدر صورتی که در انجام موارد فوق نیز توفیق چندانى حاصل نشد، مى توانید در مجالس عزادارى حالت گریه به خود بگیرید. همین مقدار نیز براى شما مفید است. بعضى ها هم راحت گریه مى کنند و هم راحت مى خندند و بعضى ها نمى توانند به آسانى بخندند در گریه کردن به سختى گریه مى کنند.سعید ابن یسار یکی از اصحاب امام صادق (ع) می گوید: به آن حضرت عرض کردم: من گریه ام نمی گیرد، آیا در هنگام دعا خود را به گریه بزنم ؟ حضرت فرمودند: آری اگر چه به اندازه سر مگسی اشک از چشم شما جاری شود (برای شما مفید است). عن سعید بن یسار «قال: قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: أتباکى على الدّعاء و لیس بی بکاء؟ قال: نعم و لو مثل رأس الذّباب . المحجةالبیضاء ج : 2 ص : 304قساوت قلبدر ادامه و به مناسبت بحث، به بیماری قساوت و برخی از عوامل ظهور آن در قلب انسان اشاره می نماییم:مفهوم شناسی واژه قساوتقساوت در لغت به معنی غلظت ، شدّت و صلابت قلب است. وقتی گفته می شود: قسا قلبه یعنی قلبش مانند سنگ سخت است .و در اصطلاح اخلاق به معنی قلب کسی است که از دیدن ناراحتی و رنج و مصیبت دیگران متاثر نمی شود و دلش به رحم نمی آید و برای کسی دلش نمی سوزد. جنودعقل وجهل ص : 238بیماری قساوت قلب و سنگدلییکی از بیماری های خطرناک اخلاقی انسان قساوت قلب است . شکّى نیست که این خوى از غلبه درندگى و سبعیّت ناشى مى شود و آدمی را به حیوانات وحشی و درنده شبیه می سازد. اکثر صفات ذمیمه، مانند ظلم و بی رحمی ، آزار رساندن به دیگران ، ناشنیدن داد خواهی مظلومان ، بی توجهی نسبت به ضعیفان و فقرا و جنگها و خون ریزی ها در طول تاریخ به راه افتاده و امثال آن بر این خوى زشت مترتّب مى شود. تمام گرفتاری امروز و گذشته بشریت، ناشی از رفتار بی رحمانه این گونه افراد است .کسانی که به سبب رفتار ناشایست خود در دنیا، در سرای آخرت گرفتار عذاب سخت الهی می شوند و خدای متعال به آنها وعده جهنم داده است.، چنانچه در آیه شریفه [22] از سوره زمر فرماید: فَوَیْلٌ لِلْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللّهِ أولئِکَ فِی ضَلالٍ مُبِیْنٍ ویل (که جایگاهی در جهنم است) جایگاه کسانی است که دلشان دچار قساوت و غفلت از یاد خدا شده است ، ایشان در گمراهی آشکار هستند.عوامل قساوت و سختی دلاما عواملى که موجب قساوت قلب مى گردند به اختصار اشاره مى کنیم:قرآن کریم می فرماید: أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللّهِ وَمانَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلایَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَیْهِمُ الأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَکَثِیر مِنْهُمْ فاسِقُونَ؛. آیا وقت آن نرسیده که دل های افراد با ایمان در برابر یاد خدا و آیین حقی که از طرف او نازل شده خاضع گردد و مانند پیشینیان از اهل کتاب نباشند که یک مدت طولانى، آسوده زندگی کردند (و مغرور شدند) و دل های آنها قساوت پیدا کرد و بسیاری از آنها گناه کار بودند). سوره حدید، 16نکته حساسی که در این آیه وجود دارد، همان موضوع قساوت و سنگدلی است که دامنگیر گروهی از گذشتگان از اهل کتاب بوده است ، آن گروه از مردمی که دارای زندگی مرفه طولانی اند نیز دچار چنین حالت روانی می گردند.اسراف و خوش گذرانی بی حساباکنون باید دید عوامل سنگدلی و تهی شدن از هر نوع عواطف انسانی چیست فقر و تهی دستى، محرومیت و ناکامى، ریشه عقل و ایمان را می سوزاند و در برابر آن، تن آسایی و فرورفتن در کام لذایذ و پاسخ مثبت گفتن به خواسته های بی شمار دل و به اصطلاح قرآن، در جرگه (مترفین) قرار گرفتن و در اشباع تمایلات نفسانی حد و مرز نشناختن، طراوت زندگی را ازبین می برد و حالت روانی خاصی در انسان به وجود می آورد که قرآن آن را (قساوت) و سنگدلی می نامد و باید بهتر زیستن را، که هدف پیامبران و مصلحان حقیقی اجتماع است، درحدّ فاصل (محرومیت) و (ترف) (عیاشی بی حد و حساب) جستجو کرد.گاهی تصور می شود که راه اساسی برای بهتر زیستن، همان سنگین کردن کفه های مادی زندگی و سرگرم ساختن مردم با برنامه های متنوع مادی است، غافل از این که تا به موازات پیشرفت در مظاهر لذت جسمى، در قسمت های معنوی - که بر اساس اعتقاد به خدا و روز رستاخیز است - پیشرفت حاصل نشود زندگی سعادتمندانه به وجود نمی آید؛ زیرا به گواه تجارب زندگى، توجه فوق العاده به ظواهر فریبنده زندگی مادى، دل را - که باید کشتزار فضایل باشد - می میراند و در چنین دلی فضایل انسانی و سجایای اخلاقی چون مهر و محبت، عاطفه و ترحم، فتوت و جوانمردى، عفت و پاکى، صدق و صفا کمتر پیدا می شود؛ زیرا این گونه فضایل در مسیر زندگى، محدودیت خاصی به وجود می آورد و کسی که می گوید زندگی برای لذت بردن است و بس، چنین محدودیت هایی را بلای جان خود می داند.اسراف در شهوات و مستی نعمت، نه تنها عواطف و فضایل انسانی را ازبین می برد، بلکه باعث ستیزگی با منادیان حق و عدالت، تقوا و پرهیزکارى، عفت و پاکدامنی می شود. از این رو همواره مترفین با پیامبران در دو جناح مخالف قرار داشته اند و قرآن صفات برجسته مترفین را در ضمن آیه هایی بیان کرده است:.مترفین و هواداران لذت بی حد و حساب، همواره رسالت آسمانی پیامبران را، که برای محدود کردن هوس های سرکش آنها فرستاده شده بودند، انکار می کردند تا از زیر بند قوانین دینی آزاد باشند، چنان که می فرماید: َماأَرْسَلْنا فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَذِیرٍ إى قالَ مُتْرَفُوها إنّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ کافِرُونَ؛ ما هر موقع به نقطه ای پیامبر می فرستادیم، مترفین آن جا می گفتند ما رسالت شما را قبول نداریم. سبا ،34قساوت و سنگدلی که از آثار غرق شدن در لذایذ مادی است باعث ان شده بود که دسته ای از اهل کتاب ایمان نیاورند ، از آن رو در آیه فوق آمده بود که فَطَالَ عَلَیْهِمُ الأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ؛.عمر دراز (و لذت بی شمار) باعث قساوت قلب آنها شد). حدید، 16نکته حساس بحث ماهمین صفت اخیر دنیاپرستان است که درپی آن، فضایل انسانی و سجایای اخلاقی و عواطف از دل دوری می گزیند؛ دل از هیچ منظره عبرت انگیزی متأثر نمی شود و رهنمایی پیامبران و منادیان عدالت در آن اثر نمی گذارد.بهترین گواه این گفتار ما، وضع زندگی بسیاری از مردم کشورهای صنعتی است که هر روز به هوس های سرکش خود رنگ تازه ای می دهند. آیا این همه تلفات سنگین جنگ های جهانی اول و دوم، دل های آنها را متأثر ساخت!عواطف درمیان آنها به قدری تنزل یافته که دیگر پیوند خویشاوندی از دایره اقوام درجه اول (پدر و مادر و پسر و دختر) تجاوز نمی کند و سایر خویشاوندان، مانند دایی و عموو... تقریباً با بیگانگان یکسانند و طرز معاشرت والدین با فرزند، روی یک محاسبه دقیق مادی است که هرگز نمی توان نام آن را عاطفه نهاد؛ از عواطف و سجایای انسانی که بگذریم، دین و مذهب در میان آنها پدیده ای ملی است و اثر و معنویت خود را از دست داده است و دینداران واقعى، که به راستی به آن معتقد باشند، در میان آنان بسیار کم است.گناه و عصیانیکی از مهمترین عوامل قساوت قلب، گناه و معصیت است در حدیثى از امام على (ع) مى خوانیم که:. و ما قست القلوب الاکثرة الذنوب و دلها قساوت پیدا نمى کنند مگر به خاطر کثرت گناهان. بحار الانوار ،ج 67 ص،55گناه به تدریج در قلب انسان ایجاد قساوت مى کند. قرآن مجید مى فرماید: کَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ. نه چنین است بلکه رفتار آنها باعث زنگار و رین قلوب آنها گشته است. میزان الحکمة، ج 8، ص 239گاهى از اوقات انسان احساس قساوت دل مى کندَ یعنى آن صفاى معنوى و لطافتى که احیاناً در برخى دیگر از اوقات در خود مى یابد، در آن هنگام احساس نمى کند. عامل اصلی این حالت گناه است، ولى نمى توان آن را صرفاً به ارتکاب گناه نسبت داد. غیر از گناهان اعمال دیگرى نیز باعث قساوت دل در برخى از مراتب آن مى شود، اشتغالات مادى، غوطه ور شدن در مسائل دنیوى، سرگرمى به لهو و لعب، پر حرفى و پرخورى، پرخوابى، و. ترک عبادت و ذکر پروردگار و نمونه هاى دیگر (براى بررسى بیشتر به میزان الحکمه و معجم غرر و معجم نهج البلاغه و معجم قرآن مراجعه شود)بنابر این وقتى انسان در خود احساس قساوت کرد باید به بررسى و محاسبه نفس بپردازد که احیاناً چه عاملى باعث قساوت در او گشته است و در صدد رفع آن عامل برآید.ثروت فراواندر حدیثى از امام صادق (ع) مى خوانیم: «فزونى مال و ترک یاد خدا قلب را سخت مى کند»،آرزوی بهره مندی زیاد از دنیادر حدیثى آمده است که از جمله پیام هاى پروردگار به موسى (ع) این بود: اى موسى آرزوهایت را در دنیا دراز مکن که قلبت سخت مى گردد و آدم قسی القلب از من دور است. و فیما أوحى اللّه تعالى إلى موسى «یا موسى لا تطوّل فی الدّنیا أملک فیقسو قلبک و قاسی القلب منّی بعید المحجةالبیضاء ج : 2 ص : 303پر گویی(زیاد حرف زدن)و بالاخره در حدیث دیگرى از زبان حضرت عیسى (ع) مى خوانیم: «بدون ذکر خدا زیاد سخن مگویید که موجب قساوت قلب است»،پر خوری و حرام خوریپر خوری و همچنین خوردن غذای حرام، از عوامل مهم قساوت قلب هستند. در کتاب مراقبات آمده است فان من شبع شرب کثیرا، و من کثر شربه کثر نومه، و فی کثرة النوم ضیاع العمر و فوت التهجد و بلادة الطبع و قساوة القلب. کسی که پر می خورد ، پر آب می نوشد و پر می خوابد، در نتیجه عمرش ضایع می شود و از شب زنده داری باز می ماند و همچنین کودن می شود و دچار قساوت قلب می گردد. المراقبات ج 1،ص 98در مورد خوردن گوشت هم در کتب اخلاقی تاکید شده است که استفاده از آن در غذای هر روز، موجب قساوت است ، همانگونه که ترک کردن آن نیز در سه روز باعث عصبانیت خواهد شد. غفلت از یاد خدادر روایتی آمده است : زنهار از غفلت که قساوت قلب تنها در بستر غفلت نشو و نما مى کند. ایّاک و الغفلة ففیها تکون قساوة القلب.معاشرت با افراد غافل و قسی القلببی گمان معاشرت با افراد قسی القلب و اهل کبر ، عجب ،ریا، گناه و غفلت ، باعث قساوت قلب خواهد شد ، زیرا که این صفات در اثر معاشرت به دیگران نیز سرایت می کند.در شرح مصباح الشریعه آمده است : دورى کنید از اهل عجب و ریا، چرا که مجالست و مصاحبت این جماعت، موجب قساوت قلب است و احتمال سرایت نیز دارد که شما را از صفت تواضع و فروتنى، به صفت کبر و خودبینى منتقل کنند.شرح مصباح الشریعة ص : 409درمان قساوت و سنگدلیدر ابتدا یاد آوری می نماییم که بر طرف کردن قساوت و کسب مهرورزى و رحمت، کاری بسیار دشوار است، زیرا قساوت صفتى است که در دل استوار شده و ترک آن به آسانى میسّر نمی باشد.بنابراین راه علاج و درمان کلی آن این است که بر صفات و رفتار اختیارى که مترتّب بر رحمت و مهربانى است، مواظبت نماید، و خود را بر این کار مکلّف سازد تا به تدریج قساوت از میان برود و رحمدلى پدید آید. در ادامه به برخی از عوامل رفع سنگدلی و ایجاد رقت و نرمی دل اشاره می نماییم.1. اجتناب از پرخورى2. اجتناب از مجالس لهو و لعب.3. کمک به مستمندان و دلجویى از ایتام و افراد بى سرپرست، دل را نرم و رقیق می کند.4. معاشرت با افراد صالح ونیکوکار و نشست و برخاست با علماء و شخصیت هاى بر جسته و وزینى که خود مظهر صفا و تقوا هستند.5. رفتن به عیادت بیماران، نافع است.6. رفتن به زیارت اهل قبور و یاد مرگ، از قساوت دل می کاهد. در اخبار است که ربیع ابن خثیم در خانه خود قبری کنده بود و هر وقت که احساس قساوت می کرد ، درون آن می خوابید و این آیه از قرآن را می خواند ربّ ارجعون لعلّی أعمل صالحا» مومنون ، 99 یعنی بار خدایا مرا باز گردان ، باشد که اعمال شایسته انجام دهم. سپس بیرون می آمد و به خودش می گفت : اکنون باز گشته ای، اعمال خود را از سر گیر پیش از اینکه دوباره به سوی قبر باز گردی.7. دست کشیدن به سر یتیمان و دلجویی از ایشان دل را نرم میسازد .در روایتی آمده است : اگر کسی از قساوت قلب خود ناراحت است ، پس به یتیمی نزدیک شود و با او ملاطفت نماید و سر او را مسح کند ، به اذن الهی قلبش نرم خواهد شد، زیرا این حق یتیمان است. من انکر منکم قساوة قلبه فلیدن یتیما فیلاطفه و لیمسح رأسه یلن قلبه باذن اللّه، فان للیتیم حقّا. ثواب الاعمال ، 81 18. یاد خدا دل را نرم و آرام می کند.9. خود سازی و تهذیب نفس در این زمینه تاثیر کلی و اساسی دارد.10. یکى از عواملى که باعث صفاى دل و زدون حالت قساوت مى شود عبادت است؛ یعنی همین دعاها و نیایش ها و نمازهاى سازنده . البته اگر با شرائط ویژه اش ادا گردد. یعنى در وقت نشاط، با توجه کامل به خدا و در محیطى با فراغت و دور از سر و صدا و جنجال برگذار شود. در این زمینه بسیار بجاست که شما نیز با امام سجاد (ع) هم نوا گشته و مناجات شاکین را بخوانید (مفاتیح الجنان، مناجات خمسه عشر).11. همچنین تلاوت قرآن با توجه به آیات الهى نیز مؤثر است. و نیز عامل دیگر طلب صفاى دل از خدا است.منابع بحث:1. شرح مصباح الشریعه2. علم اخلاق اسلامی3. محجه البیضاء فیض کاشانی برای مطالعه بیشتربه سایت پرسمان/اخلاق مراجعه کنید. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image