تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
تشيع درست درزمان پيامبر بنيانگذاری شده ؛آن حضرت بارها می فرمود علی وشيعه اورستگارانند ودرکلام ديگرفرمود درحضور پروردگارم برای شيعه ی علی استغفار کردم؛ دراين باب روايات معتبر زيادی نقل شده که بيانگراين حقيقت است بنيِان شِيعه درعهد رسول خدا ومورد تاييد حضرت بوده؛ اما درباره وجود شيعيان دراين عهد نظرات مختلف داده شده که موردبررسی قرار می گيرد 1- برخی قائلاند تشيع در روز سقيفه پديد آمده، همان روزي كه جمعي از بزرگان صحابه به صراحت گفتند: علي ـ عليه السّلام ـ اولي به امامت و خلافت است. 2-برخی ، پيدايش شيعه را مربوط به اواخر خلافت عثمان ميدانند و انتشار آراء عبدالله بن سباء را در اين زمان، به شروع تشيع ربط ميدهند. 3- بعضی نيز معقدند كه شيعه در روز فتنة الدار (يعني روز قتل خليفه سوم) به وجود آمده است. بعد از اين پيروان علي ـ عليه السّلام ـ كه همان شيعيان بودند، در مقابل خونخواهان عثمان و به اصطلاح عثمانيان قرار گرفتند؛ چنانكه ابن نديم مينويسد: وقتي كه طلحه و زبير با علي ـ رضي الله عنه ـ مخالفت كردند و جز به خونخواهي عثمان به چيز ديگري قانع نشدند و علي نيز خواست با آنها بجنگد، تا سر به فرمان حق نهند، آن روز كساني را كه از او پيروي كردند، به نام شيعه خواندند و او خود نيز به آنها ميگفت: شيعيان من. ابن عبد ربه اندلسي ميگويد: «شيعيان كساني هستند كه علي را بر عثمان تفضيل دادند». 4- برخی معتقدند كه تشيع بعد از حكميت تا شهادت علي ـ عليه السّلام ـ به وجود آمده است. 5- عده ای نيز آغاز تشيع را به واقعه كربلا و شهادت امام حسين ـ عليه السّلام ـ ربط ميدهند. در مقابل اينها محقّقاني قرار دارند كه معتقدند: تشيع ريشه در عصر رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ دارد. از ميان دانشمندان شيعه، مرحوم كاشف الغطا، شيخ محمدحسين مظفر، حسين زين عاملي و از ميان علماي اهل سنت «محمد كردعلي» است كه ميگويد: عدهاي از صحابه در عصر پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ معروف به شيعه علي بودند. با توجه به نظراتي مذكور ميتوان گفت: ايام سقيفه، اواخر خلافت عثمان، جنگ جمل، حكميت و واقعه كربلا مقاطعي هستند كه حوادثي در آنها واقع شده كه بر تاريخ تشيع تأثير گذاشتهاند؛ علاوه بر اينكه وجود شخصي چون عبدالله بن سباء مورد ترديد است. امّا اينكه تشيع در اين مقاطع ايجاد شده باشد صحيح به نظر نميرسد؛ زيرا اگر احاديث نبوي را مورد بررسي قرار دهيم خواهيم ديد كه نام شيعه پيش از همه، توسط رسول خدا، محمد مصطفي ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، در احاديث متعددي بر دوستداران علي ـ عليه السّلام ـ اطلاق شده است كه به تعدادي از آنها اشاره ميكنيم كه همه در منابع اهل سنت نقل شده است. مسعودي نوشته است: عباس بن عبدالمطلب ميگويد: «روزي نزد رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ بوديم، ناگهان علي بن ابي طالب وارد شد، همين كه چشم پيامبر به علي افتاد، چهرهاش شكفته شد. عرض كردم: يا رسولالله شما به خاطر ديدن اين پسر چهرهتان باز شد! فرمود: عمو! بخدا سوگند كه خداوند بيش از من او را دوست دارد؛ هيچ پيامبري نيست مگر اينكه اولادش از صلب خود اوست، امّا اولاد من پس از من از نسل علي هستند؛ وقتي كه روز قيامت شود مردم را به نام خود و نام مادرشان بخوانند ـ به خاطر اينكه خداوند پردهپوشي كند ـ جز علي و شيعيانش كه آنان را به نام خود و نام پدرانشان صدا زنند». پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ به علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: «خدا گناهان شيعيان و دوستداران شيعيان تو را بخشيده است». باز پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: «تو و شيعيانت در حوض كوثر بر من وارد ميشويد از آن سيراب شده و صورتتان مفيد است و دشمنان تو تشنه و در غل و زنجير بر من وارد ميشوند. پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در ضمن حديث طولاني درباره فضائل علي ـ عليه السّلام ـ به دخترش فاطمه ـ سلام الله عليها ـ ميفرمايد: «يا فاطمه! علي و شيعيان او رستگاران فردا هستند». همچنين رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: «يا علي! خدا گناهان تو، خاندانت و شيعيان و دوستداران شيعيانت را بخشيده است...». باز رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: «يا علي! آنگاه كه روز قيامت شود من به خدا تمسّك ميكنم و تو به دامن من چنگ ميزني و فرزندانت دامن تو را ميگيرند و حتّي رواياتي از رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در خصوص بعضي از شيعيان وارد شده و جالب اينكه از زبان مخالفان شيعه نقل گشته است! مثل روايتي كه عايشه درباره حجر بن عدي نقل كرده است آنگاه كه معاويه بعد از قتل حجر و يارانش، حج گزارد و به مدينه آمد، عايشه به او گفت: «معاويه! هنگامي كه حجر و يارانش را ميكشتي حلمت كجا رفته بود؛ آگاه باش از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ شنيدم كه فرمود: جماعتي در محلي به نام «مرج عذراء كشته ميشوند كه اهل آسمانها به خاطر قتل آنان خشمگين ميگردند.» چون اين احاديث قابل انكار نيستند و محدثان بزرگ اهل سنّت نقل كردهاند، بعضي از نويسندگان اهل سنّت دست به تأويل ناروائي از آن ها زدهاند؛ ابن ابي الحديد ميگويد: «منظور از شيعه كه در روايات متعدد، وعده بهشت به آنان داده شده است كساني هستند كه قائل به افضليت و برتري علي ـ عليه السّلام ـ بر تمام خلق هستند، بدين لحاظ عالمان معتزلي ما در تصانيف و كتابهايشان نوشتهاند: در حقيقت ما شيعه هستيم و اين حرف اقرب به سلامت و اشبه به حق است». ابن حجر هيثمي نيز در كتاب «الصواعق المحرقه في الرد علي اهل البدع و الزندقه» ـ كه كتابي در رد اعتقادات و مباني شيعه است ـ هنگام نقل اين احاديث گفته: «منظور از شيعه، در اين احاديث شيعيان نيستند. بلكه منظور خاندان و دوستداران علي هستند كه مبتلا به بدعت سبّ اصحاب نشوند». مرحوم مظفر هم در جواب او ميگويد: «عجيب است كه ابن حجر گمان كرده، مراد از شيعه در اينجا اهل سنّت هستند! و من نميدانم اين به جهت مترادف بودن دو لفظ شيعه و سنّي است؟ يا به جهت اينكه اين دو فرقه يكي هستند؟ و يا اهل سنت بيشتر از شيعيان از خاندان پيامبر پيروي كرده و آنان را دوست ميدارند؟» مرحوم كاشف الغطاء نيز ميگويد: با نسبت دادن لفظ شيعه به علي ـ عليه السّلام ـ ميتوان مراد را فهميد زيرا غير از اين صنف، شيعه ديگران هستند؟ ظهور معناي شيعه در احاديث و سخنان پيامبر آشكار و روشن است لذا ظهور شيعه به عصر پيامبر بر مي گردد و اين كه برخي خواسته اند اين معنا را تحريف كنند به خاطر اين بوده است كه از حقيقت فرار كنند، اينان در واقع خود را فريب داده اند به خصوص با توجه به اينكه مصداق شيعه در همان عصر پيامبر مشخص بوده است و عدهاي از اصحاب پيامبر در اين زمان مشهور به «شيعه علي» بودند. پس طبق احاديث موجود، نام شيعه پيش از همه، توسط رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ بر دوستداران عـلـي ـ عليه السّلام ـ اطلاق شده است و حوادث ديگري مانند سقيفه، جنگ جمل، حكميت و واقعه كربلا، بر تاريخ تشيع تأثير گذاشتند. .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.