تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
از دیدگاه اسلام ، اصل فعالیت اجتماعى براى زنان ، با رعایت شرایط شرعى ، نه تنها مذموم نیست ، بلکه در برخى موقعیتها مطلوب نیز هست . حضور در عرصههایى چون اجتماعات سیاسى اجتماعى ( نظیر : بیعت با پیامبر ، امام وحاکم اسلامى ودردوران جدید انتخابات ، پرستارى از زخمیان در میدانهاى جنگ ، راهپیمایىها و . . . ) ، امر به معروف و نهى از منکر ، تعلیم و تعلم ، کسب تخصصهاى مورد نیاز ، خصوصاً در مواردى که ارتباط مستقیمى با بانوان دارد ، برنامهریزى و مسائلى از این دست . در اسلام آنچه در عرصهى فعالیتهاى اجتماعى بانوان مورد منع واقع شده ، اصل حضور در اجتماع نیست بلکه خودنمایى و بىمبالاتى در پس حضور اجتماعى است . قرآن کریم با تصریح به واقعیت حقوقى زنان ، عدالت در وضع قوانین را نیز گوشزد نموده است . به این مفهوم که لازمه عدالت برابرى کامل بین زنان و مردان در حقوق و مسئولیتها نیست ، بلکه در برخى موارد عدالت اقتضاء مىکند تفاوت در وظایف و حقوق وجود داشته باشد . یعنى وظایف هر کس متناسب با ظرفیتهاى او باشد . درباره این تفاوتها مىتوان به نقل تاریخى زیر نیز مراجعه نمود . ام سلمه روزى به پیامبر اکرم ( ص ) عرض کرد : چرا مردان به جهاد مىروند و زنان جهاد نمىکنند و چرا براى ما نصف میراث آنها مقرر شده ، اى کاش ما هم مرد بودیم و همانند آنها به جهاد مىرفتیم و موقعیت اجتماعى آنها را داشتیم . که این آیه نازل شد : « برترىهایى که خداوند نسبت به بعضى از شما بر بعضى دیگر قرار داده آرزو نکنید ( این تفاوتهاى طبیعى و حقوقى براى حفظ نظام اجتماع شما و طبق اصل عدالت است ولى با این حال ) مردان و زنان هر کدام بهرهاى از کوششها و تلاشها و موقعیت خود دارند ( و نباید حقوق هیچ یک پایمال گردد ) و از فضل ( و رحمت و برکت ) خدا درخواست کنید و خداوند به هر چیز داناست » ( سوره مبارکه نساء ، آیه 4 ، به نقل از تفسیر نمونه جلد . 3 ) اما از سوى دیگر ، اسلام زن را مانند مرد برخوردار از روح کامل انسانى و اراده و اختیار دانسته و او را در مسیر تکامل که هدف خلقت است مىبیند لذا هر دو را مخاطب برنامههاى تربیتى ، اخلاقى و علمى مىداند . درباره محدوده فعالیتهاى اجتماعى و سیاسى زنان مىتوان گفت به غیر از مشاغل خاصى نظیر مرجعیت ، قضاوت ، امامت ظاهرى و رهبرى و مواردى که از نظر قانونى و شرعى براى زنان ممنوع شده است ، در سایر فعالیتهاى اجتماعى و سیاسى ، هیچ گونه محدودیتى براى زنان ، از صدر اسلام تاکنون وجود نداشته است . البته دو شرط اصلى وجود دارد : . 1 رعایت عفت ، حجاب و شئون اسلامى . 2 اولویت دادن به حفظ حقوق همسر و فرزندان و نهاد خانواده . اگر این نکات در مشارکت سیاسى اجتماعى زنان و نیز پذیرش مسئولیتها توسط ایشان رعایت نشود ، آثار منفى را در پى خواهد داشت که امروزه در بسیارى از نقاط جهان نیز شاهد آن هستیم . بدین معنى که از زنان استفاده ابزارى شده و آنان را از وظایف اصلى خود بازداشته است ، از این حیث نهاد خانواده با مشکلات بنیادینى مواجه شده است . بنابراین فعالیتهاى اجتماعى زنان نه تنها مغایر با دین اسلام نیست بلکه دین مبین اسلام ، با وضع مقرراتى زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند . اسلام در حقیقت آییننامه اجرایى تعیین نموده که با رعایت آن زن مى تواند در فعالیتهاى عمومى شرکت کند . اگر در روابط اجتماعى و نیز پوشش ، براى بانوان مقررات ویژهاى وجود دارد ، به خاطر حساسیت مسائل بانوان و حفظ شأن و منزلت ایشان است . که اگر این آیین نامه اجرا نشود نه تنها فعالیتهاى عمومى زنان به نفع جامعه و خودشان نخواهد بود ، بلکه موجب فساد و تباهى و در نهایت از بین رفتن کرامت و شخصیت زنان مى شود . بنابراین زن مىتواند در مشاغل مناسب به خود در اجتماع فعالیت کند و از هر نوع آزادى اجتماعى برخوردار است . حضرت آیت الله خامنهاى در این مورد مى فرمایند : « ما براى زن ، ارزش واقعى انسانى قایلیم . ما میان زن و مرد تفاوتى قایل نیستیم . معتقدیم زن و مرد هر دو انسانند و میدان تکامل پیش روىشان باز است . هر چه تلاش کنند ، هر چه زحمت بکشند و هر چه به سمت خدا پیش روند ، به همان اندازه رشد و تکامل پیدا خواهند کرد . راه علم و حضور سیاسى هم ، جلوى هر دوى آنها باز است » . بنابراین و با توجه به مطالب مطرح شده مىتوان گفت ، اصل مسئله مشارکت زنان در امور سیاسى و اجتماعى ، با رعایت شرایط ذکر شده ، خالى از اشکال بوده و پذیرش این مسئولیت براى زنان اگر شرایط لازم رعایت شود ، منعى ندارد . محدوده فعالیت هاى اجتماعى و سیاسى زنان : به غیر از مشاغل خاصى نظیر مرجعیت ، قضاوت ، امامت ظاهرى و رهبرى که به دلیل ویژگىهاى خاص این مشاغل از یک سو و خصوصیات روحى و عاطفى زنان از سوى دیگر در سایر فعالیتهاى اجتماعى و سیاسى ، هیچ گونه محدودیتى براى زنان ، از صدر اسلام تاکنون وجود نداشته است . براساس آموزههاى اسلامى ، زنان نیز مانند مردان حق دارند تا انتخاب گر باشند و مخالفت یا موافقت خویش را با نظام حاکم بیان کنند . 1 البته دو شرط اصلى وجود دارد : . 1 رعایت عفت ، حجاب و شئون اسلامى ، . 2 حفظ حقوق شوهر و فرزندان و نهاد خانواده . اگر این نکات در مشارکت سیاسى ، اجتماعى زنان رعایت نشود ، همان آثار منفى را در پى خواهد داشت که در کشورهاى غربى شاهد آن هستیم . آنها نیز هم اکنون در حال بیدارى و بازگشت از این مسیر انحرافى مىباشند : چنان که براساس آمار ، دو سوم زنان انگلیسى ، خانه دار بودن را به اندازه شغل بیرون از منزل مهم و مفید مىدانند و معتقدند : مسئولیت آنان در داخل خانه است و کسب درآمد و روزى ، وظیفه مردان . همچنین در آمریکا بسیارى از زنانى که فرزند کوچک دارند ، مشاغل خود را رها کرده و به مادران تمام وقت تبدیل شدهاند . 2 خانم « ویجدیس فینبو گادوتیو » نخستین زنى که رئیس جمهور ایسلند شد پس از پایان دوره ریاست جمهورى خود ، اعلام کرد : حاضر نیست در دوره بعدى در انتخابات شرکت کند چون به نظر او « کار در خانه به مراتب آسانتر و لذت بخشتراست و در قبال مردم مسئولیت داشتن کمر شکن است ، مردم نمىدانند که داشتن یک مقام عمومى ، چه قدر دردسر و خودخورى دارد . نه تنها باید از منافع کشور دفاع کند بلکه باید مراقب تاریخ هم باشد تا بعد او را مورد انتقاد قرار ندهند و مسئول خرابىهاى آینده ندانند » . 3 این درست همان فرمایش امام على ( ع ) در 1400 سال پیش است که درباره مشاغل سیاسى و اجتماعى زنان فرمود : « H المراه ریحانه و لیست بقهرمانه E » « زن گلى خوشبو است و قهرمانى زورمند نیست » . 4 و بالاخره اینکه « باید توجه داشت که در جمهورى اسلامى مشاغل و مقامات قبل از این که جزء حقوق افراد محسوب شود یک تکلیف و وظیفه سنگین است و آمادگى مردان با توجه به وضع طبیعى و تجربیات تاریخ براى عهده دار شدن این مسئولیت بیش از زنان است . » 5 ( 1 ) ( سراج ، مرکز پژوهشهاى صدا و سیما ، 1380 ، ص 218 ) ( 2 ) ( مجله صبح ، ش 75 ، ص 68 ) ( 3 ) ( مجله صبح ، ش 75 ، ص 68 ) ( 4 ) ( نهج البلاغه ، نامه 31 ، ص 129 ) ( 5 ) ( سید جلال الدین مدنى ، حقوق اساسى در جمهورى اسلامى ایران ، تهران : سروش ، 1368 ، ج 5 ، صص 151 - 152 ) .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.