سياست /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

اصول مديريت اسلامي چيست؟ آيا مديريت امري ذاتي است يا اكتسابي؟


مهم ترين نقشي كه اسلام در نظريه ها و همچنين در روشهاي عملي مديريت ايفا مي كند از طريق تأثير ارزشهاي اسلامي بر مديريت است، ما معتقديم كه اسلام داراي نظام ارزشي عميق، گسترده و منسجمي است كه مديريت مديران مسلمان را تحت تأثير قرار مي دهد، در روش هاي عملي آنها اثر مي گذارد و به حركت آنها جهت مي دهد.[1] نظام ارزشي اسلام در تمامي ابعاد مديريت اعم از ترسيم خط مشي، سازمان دهي، كميت و كيفيت توليد و خدمات، ارتباط با كارمندان، همكارن و... تأثيرگذار است و به آنها جهت مي بخشد.در قرآن كريم شرايط و اصول مديريت در دو اصل تبيين شده است. «قال اجعلني علي خزائن الارض انّي حفيظٌ عليمٌ»؛[2] (حضرت يوسف گفت مرا بر خزانه مملكت مسلط كن كه من نگهبان (امين) و دانا هستم.) حفيظ بيانگر اصل تعهد و پايبندي به اصول و ارزش هاست و «عليم» بمعناي تخصص و مهارت لازم جهت انجام امور است.[3] اين دو اصل بيانگر تفاوت مديريت اسلامي و مديريت غير اسلامي است، زيرا در مديريت اسلامي علاوه بر لزوم اطلاعات فني و مهارتي در زمينه تخصصي مديريت، رعايت و پايبندي به ارزشهاي اسلامي نيز لازم است و اين مرزي است كه مديريت اسلامي را از ساير مديريت ها جدا مي كند. به اعتقاد ما بهترين منبع براي شناخت اصول مديريت اسلامي، بررسي نامه حضرت علي ـ عليه السّلام ـ به مالك اشتر است كه در واقع معرف سيماي كارگزاران نظام اسلامي است و اصول مديريت به نحو زيبايي در آن تبيين شده است. در اينجا به چند موردازآن به اختصار اشاره مي كنيم:1. هدف گيري و خط مشي و برنامه ريزي صحيح: «و ليكن احبّ الامور اليك اوسطها في الحقّ و اعمّها في العدل و اجمعها لرضي الرّعيةِ...»؛[4] (بايد بهترين كارها در نزد تو ميانه ترينش در حق و عمومي ترين آن در عدالت و جامع ترينش در رضايت مردم باشد. بنابراين هدف و خط مشي مديريت اسلامي برپايي حق و احكام الهي و ايجاد عدالت اجتماعي و فراهم نمودن رضايت مردم است.)2. سازماندهي و ايجاد انگيزه: «و الصق باهل الورع و الصدق... و لا يكوننّ المحسن و المسيء عندك بمنزلةٍ سواءٍ، فانّ في ذلك تزهيداً لأهل الاحسان في الاحسان و تدريباً لأهل الاساءةِ علي الاساءةِ و الزم كُلاًّ منهم ما الزم نفسه.»( بر پرهيزگاران و راستگويان بپيوند... و نبايد نيكوكار و بدكار در نزد تو برابر باشند، زيرا اين كار نيكوكار را به كار نيك بي رغبت و بدكار را به بدي ترغيب مي كند، هر يك را نسبت به كاري كه خود بدان ملزم ساخته پاداش ده.)3. جذب و به كارگيري نيروهاي صالح و شايسته: «و اكثر مدارسةَ العلماء و منافثةَ الحُكماء في تثبيتِ ما صلحَ عليهِ امرُ بلادك»( در تثبيت آنچه امور ديار تو را اصلاح مي كند با علما و حكما گفت و شنود كن.) «ثم الصق بذوي الاحساب و اهل البيوتات الصالحةِ و السوابق الحسنةِ ثمّ اهل النّجدةِ والشجاعةِ والسّخاء و السّماحة فانّهم جماعٌ من الكرم و شعب من العُرفِ»؛ (آنگاه به مردم اصيل و خوشنام و خانواده هاي صالح كه سابقه اي نيكو دارند بپيوند. سپس پيوند خود را با سلحشوران و دليران و سخاوتمندان و جوانمردان استوارنماي زيرا اينان جماعت كرم و شاخه هاي احسان و خوبي اند.) بنابراين شايسته سالاري و بكار بستن افراد شايسته در كارها از اصول مديريت اسلامي است.4. توجه به عوامل و اسباب پيشرفت جامعه: «ثم استوصِ بالتُّجار و ذوي الصناعات و اوصِ بهم خيراً... فانّهم موادّ المنافع و اسباب المرافق»( سفارش مرا در حق بازرگانان و پيشه وران بپذير و درباره نيكي كردن به آنها سفارش كن... زيرا آنها مايه هاي منافع و اسباب رفاه و آسايش جامعه هستند.)اينها نمونه هايي بود از اصول مديريت اسلامي كه در نامه 53 حضرت به مالك اشتر آمده است، اما در پاسخ بخش دوم سؤال شما بايد بگوييم كه مديريت امري است اكتسابي و نه ذاتي و وجود علمي به نام مديريت و رشته هاي مختلف مديريت گوياي اين امر است و اما ناگفته نماند كه در مديريت، خصوصيات و ويژگيهاي شخصي و استعدادهاي افراد نقش بسزايي دارد بگونه اي كه كسي كه داراي پيش زمينه ها و خصوصيات شخصي مديريتي باشد با فراگيري علم مديريت كارايي بيشتري خواهد داشت.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1. محمد تقي مصباح يزدي، پيش نيازهاي مديريت اسلامي، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) ، 1376.2. ناصر مكارم شيرازي، مديريت و فرماندهي در اسلام، انتشارات هدف.3. محمد حسن نبوي، مديريت اسلامي، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، قم 1380. .

سامانه پاسخگویی به سوالات و شبهات

مرجع:

ایجاد شده در 1400/12/28



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image