تخمین زمان مطالعه: 36 دقیقه
در پاسخ به مطالب زیر توجه کنید . الف. در احادیث، در مورد احسان به والدین بسیار سفارش شده و از آزردن آنان نکوهش به عمل آمده است: پاداش نگاه رحمت به والدین، حج مقبول است. رضایت آن دو رضای الهی و خشم خداست. احسان به پدر و مادر عمر را طولانی میکند و سبب میشود که فرزندان نیز به ما احسان کنند در احادیث آمده است: حتی اگر تو را زدند، تو «اُف» نگو خیره نگاه مکن دست بلند مکن، جلو تر از آنان راه مرو، آنان را به نام صدا نزن، کاری مکن که مردم بر آنان دشنام دهند، پیش آنان منشین و پیش از آنکه از تو چیزی بخواهند به آنان کمک کن. (11 ) 2. مردی مادرش را به دوش گرفته و طواف میداد، پیامبر را در همان حالت دید، پرسید: آیا حق مادرم را ادا کردم؟ فرمودند: حتی حق یکی از ناله های زمان زایمان را هم ادا نکردی (12 )3. از پیامبر (ص) سوال شد:آیا پس از مرگ هم احسانی برای والدین هست؟ فرمود: آری، از راه نماز خواندن برای انان و استغفار برایشان و وفا به تعهداتشان و پرداخت بدهیهایشان و احترام دوستانشان. ( 13 )4. مردی از پدرش نزد پیامبر شکایت کرد حضرت پدر راخواست و پرسش نمود، پدر پیر گفت: روزی من قوی و پولدار بودم و به فرزندم کمک کردم، اما امروز او پولدار شده و به من کمک نمیکند رسول خدا (ص) گریست و فرمود: هیچ سنگ و دشمنی نیست که این قصد را بشنود و گریه نکند! سپس به آن فرزند فرمود: انت و مالک لابیک ؛ تو و داراییات از آن پدرت هستید. ( 14 )5. در حدیث آمده است: حتی اگر والدین فرزند خود را زدند، فرزند بگوید: «خدا شما را ببخشد» که این کلمه همان قول کریم (15) است. (16 ) 6. احسان به والدین از صفات انبیاست چنانکه در مورد حضرت عیسی (ع) توصیف «براً به والدتی» در مورد حضرت یحیی (ع) «براً بوالدیه» (17) آمده است .7. والدین، تنها پدر و مادر نیستند. در برخی احادیث، پیامبر اکرم (ص) و امیرالمومنین (ع) پدر امت به حساب آمدهاند. (18) همچنان که حضرت ابراهیم، پدر عرب به حساب آمده است. ( 19 ) «مله ابیکم ابراهیم» (20) ب. پیامهای آیه 1. خدمتگزاری و احسان به پدر و مادر، از اوصاف موحد واقعی است «الا تعبد و الا اباه و بالوالدین احسانا»2. فرمان نیکی به پدر و مادر مانند فرمان توحید، قطعی و نسخ نشدنی است 3. احسان، به والدین در کنار توحید و اطاعت از خداوند آمده است تا نشان دهد این کار، هم واجب عقلی و وظیفهی انسانی است، هم واجب شرعی «قشی ربک الا تعبدوا الا ایه و بالوالدین احساناً » 4. در احسان به والدین، مسلمان بودن آنها شرط نیست «بالوالدین احساناً »5. در احسان به پدر و مادر، فرقی میان آن دو نیست «بالوالدین احساناً »6. نیکی به پدر و مادر را بی واسطه به دست خود انجام دهیم «بالوالدین احساناً»7. احسان به پدر و مادرحد و مرز ندارد «بالوالدین احساناً» (نه مثل فقیر، که تا سیر شود، و جهاد که تا رفع فتنه باشد و روزه که تا افطار باشد).8. سفارش قرآن به احسان، متوجه فرزندان است، نه والدین. «بالوالدین احساناً» زیرا والدین نیازی به سفارش ندارند و به طور طبیعی به فرزندان خود احسان میکنند.9. هر چه نیاز جسمی و روحی والدین بیشتر باشد، احسان بر آنان ضروریتر است «یبلغن عندک اکبر»10. پدر و مادر سالمند را به آسایشگاه نبریم، بلکه نزد خود نگهداریم «عندک» 11. وقتی قرآن از رنجاندن مسائل بیگانه ای نهی میکند، «اما السائل فلا تنهر» تکلیف پدر و مادر روشن است. «فلا تنهر هما» 12. هم احسان لازم است هم سخن زیبا و خوب «احساناً... قل لهما قولاً کریماً» بعد از احسان، گفتار کریمانه .13. در احسان به والدین و قول کریمانه، شرط مقابله نیامده است یعنی اگر آنان هم با تو کریمانه برخورد نکردند، تو کریمانه بگو «و قل لهما قولاً کریماً» پس از بیان آیات قرآن کریم در مورد احترام به احسان به پدر و مادر برای اینکه ارزش بحث بیشتر و بهتر درک شود لازم دانستیم که سخنان ائمه اطهار و معصومین (ع) را در این مورد بیان کنیم پس با بیان روایات ائمه معصومین (ع) امیدواریم که این مطلی در قلب ما رسوخ کند و بر اعتقاد متا بیشتر بیفزاید که پدر و مادر آنقدر ارزش دارند که خداوند بعد از اطاعت از خود، اطاعت از پدر و مادر را برای بندگان واجب کرده است. احادیث رسول الله (ص) لَمّا سُئلَ عَن حقُ الوالِدَین علی وَلَدِهِما- : هُما جَنَّتُک و نازُکَ (21)؛ پیامبر خدا (ص) : در پاسخ به سوال از حق پدر و مادر بر فرزندانشان آن دو بهشت و دوزخ تو هستند . الامام علی (ع) : بِرُّ الْوَالِدَیْنِ مِنْ أَکْرَمِ الطِّبَاع (22)؛ امام علی (ع) نیکی به پدر و مادر، از ارجمندترین خصلتهاست . الامام الرضا (ع) : إنّ اللهُ عَزَّوجل... أمَرَ بِالشُکرِ لَهُ للِوالِدَین، فَمَن لَم یَشکُر والِدَیهِ یَشکُرِ اللهَ (23)؛ امام رضا (ع) خداوند عزوجل... به سپاسگزاری از خود و پدر و مادر فرمان داده است. پس هر که از پدر و مادرش سپاسگزاری نکند، از خداوند سپاسگزاری نکرده است . الامام زین العابدین (ع) - کانَ مِن دُعائهِ لأبَوَیهِ -اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَهَابُهُمَا هَیْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ، وَ أَبَرُّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَّءُوفِ، وَ اجْعَلْ طَاعَتِی لِوَالِدَیَّ وَ بِرِّی بِهِمَا أَقَرَّ لِعَیْنِی مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنَانِ، وَ أَثْلَجَ لِصَدْرِی مِنْ شَرْبَةِ الظَّمْآنِ حَتَّى أُوثِرَ عَلَى هَوَایَ هَوَاهُمَا (24)؛ امام سجاد (ع) - در دعا برای والدین خود- بار خدایا، چنان کن که هیبت پدر و مادرم در دل من چنان باشد که هیبت پادشاهى سخت مهیب، و به آن دو نیکى و مهربانى کنم آن سان که مادرى مهربان به فرزند خود نیکى و مهربانى کند. خداوندا، فرمانبردارى از پدر و مادر و نیکى و مهربانى مرا در حق ایشان براى من شادى بخش تر گردان از به خواب رفتن بى خوابى کشیدگان و آب سرد نوشیدن جگر سوختگان، تا میل و خواهش ایشان را بر میل و خواهش خویش برترى نهم و خشنودیشان را بر خشنودى خود پیش دارم . عنه صلی الله علیه واله فی وصیه لرجل:وَ وَالِدَیْکَ فَأَطِعْهُمَا وَ بَرَّهُمَا حَیَّیْنِ کَانَا أَوْ مَیِّتَیْنِ- وَ إِنْ أَمَرَاکَ أَنْ تَخْرُجَ مِنْ أَهْلِکَ وَ مَالِکَ فَافْعَلْ- فَإِنَّ ذَلِکَ مِنَ الْإِیمَان (25 )؛ مردى نزد پیغمبر (ص) آمد و گفت: اى رسول خدا به من سفارشى فرما و آن حضرت فرمود: چیزى را شریک خدا مگیر و گرچه به آتش سوخته شوى و شکنجه گردى جز که دلت پاى بند ایمان باشد و پدر و مادرت را فرمانگزار باش و بآنها نیکى کن زنده باشند یا مرده و اگر بتو فرمایند از خاندان و دارائیت بیرون شود و آن را انجام بده که آن جزئی از ایمان است . الامام باقر:إِنَ الْعَبْدَ لَیَکُونُ بَارّاً بِوَالِدَیْهِ فِی حَیَاتِهِمَا- ثُمَّ یَمُوتَانِ فَلَا یَقْضِی عَنْهُمَا دَیْنَهُمَا وَ لَا یَسْتَغْفِرُ لَهُمَا- فَیَکْتُبُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَاقّاً- وَ إِنَّهُ لَیَکُونُ عَاقّاً لَهُمَا فِی حَیَاتِهِمَا غَیْرَ بَارٍّ بِهِمَا- فَإِذَا مَاتَا قَضَى دَیْنَهُمَا وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمَا- فَیَکْتُبُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَارّا ً (26) امام باقر (ع) فرمود: راستى بنده خدا خوشرفتار است با والدینش در زندگى آنها سپس بمیرند و وامشان را نپردازد و به راشان آمرزش نخواهد و خدا عز و جل او را عاق نویسد و بسا که در زندگى آنان عاق باشد و نیکى کند با آنها، و چون مردند وامشان را بدهد و به راشان آمرزشخواهد و خدا عز و جل او را احسان کند و بار نویسد . جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ ص- فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ- مَا مِنْ عَمَلٍ قَبِیحٍ إِلَّا قَدْ عَمِلْتُهُ فَهَلْ لِی مِنْ تَوْبَةٍ- فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص فَهَلْ مِنْ وَالِدَیْکَ أَحَدٌ حَیٌّ قَالَ أَبِی- قَالَ فَاذْهَبْ فَبَرَّهُ- قَالَ فَلَمَّا وَلَّى قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَوْ کَانَتْ أُمُّه (27 )؛ مردى نزد رسول خدا (ص) آمد و گفت:یا رسول الله هیچ کار زشتى نبوده مگر که کرده ام آیا براى من توبه باشد؟ رسول خدا (ص) به او فرمود آیا پدر و مادرت زنده باشند؟ گفت: پدرم زنده است فرمود برو و با او نیکى کن گفت چون آن مرد رو برگرداند، رسول خدا (ص) فرمود کاش مادرش بود (که خوشرفتارى او به توبه نزدیکتر بود) در دعوات رواندی آن حضرت مانندش آمده . وَ قَالَ (ع) أَدْنَى الْعُقُوقِ أُفٍّ وَ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ شَیْئاً هُوَ أَهْوَنُ مِنْهُ لَنَهَى عَنْهُ ( 28)؛ و فرمود: کمترین عاقها گفتن کلمه ى اف باشد و اگر از آن کلمه پست تر کلمه اى بود خدا از آن نهى مى کرد . رسول الله (ص) : مِ الکَبائرِ شَتمُ الّرجُلِ والِدَته، بسبُّ اُمَّهُ فیسبُّ اُمَُهُ (29 )؛ پیامبر خدا (ص) از گناهان کبیره است که انسان پدر و مادر خود را دشنام دهد، (به این صورت که) انسان پدر کسی را دشنام دهد و او هم متقابلا پدر وی را دشنام دهد، یا مادر کسی را دشنام دهد و در نتیجه آن شخص مادر وی را دشنام گوید . الامام ارضا (ع) : حَرَّمَ اللَّهُ عُقُوقَ الْوَالِدَیْنِ لِمَا فِیهِ مِنَ الْخُرُوجِ مِنَ التَّوْفِیقِ لِطَاعَةِ اللَّهِ تَعَالَى وَ التَّوْقِیرِ لِلْوَالِدَیْنِ وَ تَجَنُّبِ کُفْرِ النِّعْمَةِ وَ إِبْطَالِ الشُّکْرِ وَ مَا یَدْعُو مِنْ ذَلِکَ إِلَى قِلَّةِ النَّسْلِ وَ انْقِطَاعِهِ لِمَا فِی الْعُقُوقِ مِنْ قِلَّةِ تَوْقِیرِ الْوَالِدَیْنِ وَ الْعِرْفَانِ بِحَقِّهِمَا وَ قَطْعِ الْأَرْحَامِ وَ الزُّهْدِ مِنَ الْوَالِدَیْنِ فِی الْوَلَدِ وَ تَرْکِ التَّرْبِیَةِ لِعِلَّةِ تَرْکِ الْوَلَدِ بِرَّهُمَا؛ (30 )؛ امام رضا (ع) خداوند نافرمانی پدر و مادر را از این جهت حرام فرموده است که موجب از دست دادن توفیق طعات خداوند عزوجل و بی احترامی به پدر و مادر و ناسپاسی نعمت و از بین رفتن شکر و سپاسگذاری و کم شدن نسل و قطع شدن آن میشود؛ زیرا نافرمانی والدین سبب میگردد که به پدر و مادر احترام گذاشته نشود، حق و حقوق آنها شناخته نشود، پیوندهای خویشاوندی قطع گردد، پدر و مادر به داشتن فرزند بی رغبت شوند و به علت نیکی نکردن و فرمان نبردن از پدر و مادر، آنان نیز کار تربیت او را رها سازند . عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ إِنَّ یُوسُفَ ع لَمَّا قَدِمَ عَلَیْهِ الشَّیْخُ یَعْقُوبُ ع دَخَلَهُ عِزُّ الْمُلْکِ فَلَمْ یَنْزِلْ إِلَیْهِ فَهَبَطَ عَلَیْهِ جَبْرَئِیلُ فَقَالَ یَا یُوسُفُ ابْسُطْ رَاحَتَکَ فَخَرَجَ مِنْهَا نُورٌ سَاطِعٌ فَصَارَ فِی جَوِّ السَّمَاءِ فَقَالَ یُوسُفُ ع مَا هَذَا النُّورُ الَّذِی خَرَجَ مِنْ رَاحَتِی فَقَالَ نُزِعَتِ النُّبُوَّةُ عَنْ عَقِبِکَ عُقُوبَةً لِمَا لَمْ تَنْزِلْ إِلَى الشَّیْخِ یَعْقُوبَ فَلَا یَکُونُ مِنْ عَقِبِکَ نَبِی (31)؛ امام صادق علیه السّلام فرمودند: هنگامى که یعقوب علیه السّلام بر یوسف علیه السّلام وارد شد، عزت پادشاهى موجب شد تا از تخت پائین نیاید و از پدر احترام کند در این هنگام جبرئیل نازل شد و گفت: اى یوسف دستت را باز کن و او هنگامى که دستش را باز کرد نورى از آن خارج گردید و بطرف آسمانها رفت، یوسف گفت: این نور چه بود که از دستم بر آمد، جبرئیل گفت: آن نور نبوت بود چون برای یعقوب از تخت پایین نیامدی رفت و از فرزندان تو کسی به نبوت نمیرسد . وَ قَالَ (ع) : الْعُقُوقُ یُعْقِبُ الْقِلَّةَ وَ یُؤَدِّی إِلَى الذِّلَّة ( 32 )؛ ترک احسان به پدر و مادر موجب تنهائی و منتهی به خواری میشود . عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ : إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ کُشِفَ غِطَاءٌ مِنْ أَغْطِیَةِ الْجَنَّةِ- فَوَجَدَ رِیحَهَا مَنْ کَانَتْ لَهُ رُوحٌ مِنْ مَسِیرَةِ خَمْسِمِائَةِ عَامٍ- إِلَّا صِنْفاً وَاحِداً- قُلْتُ مَنْ هُمْ قَالَ الْعَاقُّ لِوَالِدَیْه (33 )؛ روای میگوید: امام صادق (ع) فرمود: چو روز قیامت باشد یک پرده از پرده هاى بهشت برداشته شود و بویش را دریابد هر که جان دارد از پانصد سال مسافت جز یک دسته که گفتم که باشند؟ فرمود عاق والدین . عَن أبی جعفر علیه السّلام قال: إنّ أبی نظر إلى رجل و معه إبنه یمشی و الإبن متّکى ء على ذراع الأب، قال: فما کلّمه أبی علیه السّلام مقتا له حتّى فارق الدّنیا. (34 )؛ حضرت باقر علیه السّلام روایت شده که فرمود: پدرم (حضرت زین العابدین علیه السّلام) مردى را مشاهده فرمود که با پسر خود راه میرفت در حالى که آن پسر ببازوى پدر تکیه نموده بود، حضرت باقر علیه السّلام فرمود: پدرم (حضرت زین العابدین) علیه السّلام با آن پسر تکلم نفرمود تا آن پسر از دنیا رفت . عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ ثَلَاثٌ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَحَدٍ فِیهِنَّ رُخْصَةً- أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ- وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ- وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ بَرَّیْنِ کَانَا أَوْ فَاجِرَیْن (35 )؛ امام باقر (ع) فرمود: سه تا باشند که خدا عز و جل براى کسى در آنها رخصتى نداده: پرداخت امانت بخوشکار و بدکار، پائیدن به عهد براى خوب و بد و احسان به والدین خوب باشند یابد . شیخ صدوق در من لا یحضره و علامه مجلسی در بحار از امام صادق (ع) نقل کردند: «اعتقل لسان رجل فی المدینه علی عهد الرسول (ع) فی مرضه الذی مات فیه» ( 36 ) در زمان پیغمبر خدا (ص) مردی که دچار مریضی و در حال مردن بود، زبانش بند آد، رسول خدا (ص) وارد شدند به آن مرد، فرمودند: بگو: «لا اله الا الله» (37) نتوانست بگوید دو مرتبه فرمود، نتوانست بگویدو بالای سر آن مرد زنی نشسته بود پیغمبر (ص) فرمود: آیا این مرد مادر دارد؟ آن زن عرض کرد بلی یا رسول الله من مادر او هستم، فرمود: آیا از پسرت راضی هستی؟ عرض کرد نه، یا رسول الله، بلکه بر او غضبناک میباشم، به روایت بحار عرض کرد مدت شش سال است که با او تکلم نکرده ام فی الفقیه فقال رسول الله (ص) «انی احب ان ترضی عنه» پیغمبر به آن زن فرمود: من دوست دارم که از فرزند خود راضی شوی «قالت رضی الله عنی برضاک یا رسول الله» عرض کرد به جهت رضایت شما از او راضی شدم پس رسول خدا (ص) فرمود: بگو لا اله الا الله فی الفور زبانش باز شد و گفت: لا اله الا الله، فرمود: بگو: «یا من یقبل الیسیر و به عفو عن الکثیر اقبل منی الیسیر و اعف عنی الکثیر انک انت اعفو الغفور» (38) و در بحار «انک انت الغفور الرحیم» تمام کلمات را گفت حضرت پرسیدند چه میبینی؟ عرض کرد: دو صورت سیاه بر من وارد شدند فرمودند: دوباره بخوان، همین کلمات را خواند باز فرمودند: چه میبینی؟ عرض کرد آن دو صورت سیاه رفتند و دو صورت سفید بر من وارد شدند و میخواهند روح مرا قبض کنند، پس همان ساعت از دنیا رفت . در کتاب زبده التصانیف (39) آمده است که : در حدیث وارد شده اگر کسی به قدر عمر دنیا روی یک پا و در خودمت مادر بایستد از عهدهی یک دفعه شیر دادن مادر بر نیامده است و در انوار لغمانیه نقل کرده که در زمان رسول خدا (ص) مردی از دنیا رفت و او را بردند دفن کنند زمین او را قبول نکرد، خبر به پیغمبر دادند فرمود: مادرش از او راضی نیست، فرستادند پیش مادرش از او راضی شد زمین او را قبول کرد. (40 ) از رسول خدا (ص) نقل شده است که فرمودند: «رِضَی الرَّبِّ فِی رِضَی الوَالِدَینِ و سَخَطُ الرَّبِّ فِی سَخَطِ الوَالِدین» (41)؛ رضایت خدا در سایه رضایت والدین و خشم خدا در سایه خشم والدین است . در این قسمت از بحث پس از بیان آیات و روایات مربوط بهتر است سیری داشته باشیم در رساله حقوق امام ساجدین امام عارفین شلاله پاک حسین بن علی (ع)، امام سجاد (ع) و گوش دل دهیم به فرمایشات این بزرگوار در مورد حقوقی که پدر و مادر بر گردن ما دارند : حق مادر « أَمَّا حَقُّ الرَّحِمِ- فَحَقُّ أُمِّکَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهَا حَمَلَتْکَ حَیْثُ لَا یَحْمِلُ أَحَدٌ أَحَداً- وَ أَطْعَمَتْکَ مِنْ ثَمَرَةِ قلبها مَا لَا یُطْعِمُ أَحَدٌ أَحَداً- وَ أَنَّهَا وَقَتْکَ بِسَمْعِهَا وَ بَصَرِهَا وَ یَدِهَا وَ رجلها- وَ شَعْرِهَا وَ بَشَرِهَا وَ جَمِیعِ جوارحها- مُسْتَبْشِرَةً بِذَلِکَ فَرِحَةً موبلة [مُؤَمِّلَةً] - مُحْتَمِلَةً لِمَا فِیهِ مکروهها وَ ألمه و ثقله و غمه [أَلَمُهَا وَ ثقلها وَ غمها] - حَتَّى دَفَعَتْهَا عَنْکَ یَدُ الْقُدْرَةِ وَ أَخْرَجَتْکَ إِلَى الْأَرْضِ- فَرَضِیَتْ أَنْ تَشْبَعَ وَ تَجُوعَ هِیَ وَ تَکْسُوَکَ وَ تَعْرَى- وَ تُرْوِیَکَ وَ تَظْمَأَ وَ تُظِلَّکَ وَ تَضْحَى- وَ تُنَعِّمَکَ بِبُؤْسِهَا وَ تُلَذِّذَکَ بِالنَّوْمِ بِأَرَقِهَا- وَ کَانَ بطنها لَکَ وِعَاءً وَ حِجْرُهَا لَکَ حِوَاءً- وَ ثَدْیُهَا لَکَ سِقَاءً وَ نفسها لَکَ وِقَاءً- تُبَاشِرُ حَرَّ الدُّنْیَا وَ بَرْدَهَا لَکَ وَ دُونَکَ- فَتَشْکُرُهَا عَلَى قَدْرِ ذَلِکَ- وَ لَا تَقْدِرُ عَلَیْهِ إِلَّا بِعَوْنِ اللَّهِ وَ تَوْفِیقِه.»؛ حق مادرت این است که بدانی او تو را در جایی نگه داشته که کسی نگه نمیدارد و از میوه دلش به تو داده که کسی به کسی نمیدهد و از تو با همه وجودش از گوش و چشم و دست و پا و مو و پوست، با شادمانی و سرور نگهبانی و نگهداری کرده، ناملایمات غم و اندوه و نگرانیها را تحمل میکند و شادان و خرم است که تو را سیر نماید، و خود گرسنه بماند، تو را بپوشاند و خود برهنه باشد؛ تو را سیراب کند و خود تشنه بماند؛ خود در آفتاب باشد و بر تو سایه افکند، با تحمل و مشقت، آرامش و تنعم تو را فراهم آورد و با پذیرش رنج بی خوابی، تو را از لذت خواب بهره مند سازد. شکمش ظرف وجود تو و دامنش پناهگاه امن تو سینهاش چشمهی جوشانی برای رفع عطش تو و جانش فدای تو شده و سرد و گرم روزگار را به خاطر تو پذیرا گشته است؛ پس باید به پاس این همه محبت و زحمت، شکر گزار او باشی، و هرگز نمیتوانی مگر خدایت یاری کند . اگر ما کمی فکر کنیم بار دیگر همه رنجهای مادران را مقابل چشم خود میبینیم و به صبر و بردباری او، در تحمل و رنجهای فراوان را تحسین میگوییم و در مقابل این موجود قابل تقدیس و کریم خاضع میشویم و بیشتر احساس وظیفه میکنیم ولی چه زمانی دیگر میخواهیم به این محبتهای او جواب بدهیم؟ درک این مطلب و کلام را کسی چون امام سجاد (ع) فقط میفهمد که با مادر خود بر سر یک سفره همنشین نمیشد و هنگامی که علت را سوال میکنند: «أَنْتَ أَبَرُّ النَّاسِ بِأُمِّکَ وَ لَا نَرَاکَ تَأْکُلُ مَعَهَا قَالَ أَخَافُ أَنْ تَسْبِقَ یَدِی إِلَى مَا سَبَقَتْ عینها إِلَیْهِ فَأَکُونَ قَدْ عَقَقْتُهَا» (42)؛ شما با اینکه از نیکو کارترین مردم هستید، چگونه است که هرگز ندیدهایم با مادرتان بر سر یک سفره بنشینید؟ فرمودند: میترسم بر سر یک سفره دستم را چیزی دراز کنم که قبلاً چشم مادرم بر آن افتاده باشد و با این عمل موجبات نافرمانی او را فراهم کنم . مقام و منزلت مادر نزد پروردگار منزلت و مرتبه مادر نزد پروردگار آنقدر بلند و رفیع است که فقها بر اساس آن روایات، فتواهای جالبی دارند؛ مثلا روایتی به رسول اکرم (ص) نسبت داده شده که حضرت فرمودند: «ِذَا کُنْتَ فِی صَلَاةِ التَّطَوُّعِ فَإِنْ دَعَاکَ وَالِدُکَ فَلَا تَقْطَعْهَا وَ إِنْ دَعَتْکَ وَالِدَتُکَ فَاقْطَعْهَا»؛ (43) اگر مشغول خواندن نماز مستحبی هستی و پدرت تو را صدا بزند؛ حق نداری نمازت را قطع کنی؛ اما اگر مادرت تو را صدا زند؛ موظفی نماز مستحبی را شکسته و او را اجابت کنی . در فتواها آمده است که اگر سفر مباح و یا حتی زیارت مستحبی برای انسان پیش آید و یکی از والدین اظهار نارضایتی کند، و آن سفر را منع کند، سفر حرام می شودو انسان حق ندارد به آن سفر برود. (44 ) از دقت و تاکیدی که در روایتها آمده، ارج و قرب و منزلت مادر در درگاه الهی بیشتر از پدر است؛ این مطلب در (فقه الرضا) ع بیان شده است که حضرت فرمودند: «أعلَم أنَّ حَقَ الأُمِّ أَلزَمُ الحُقُوقِ وَ أوجَبُ لاَنَهَّا حَمَلت... »؛ (45) حق مادر نسبت به سایر حقوق، لازمترین و واجبترین حقوق است؛ چرا که او را در جایی حمل کرده ... شخصی خدمت حضرت رسول اکرم (ص) عرض کرد: «یا رسول الله قال أن تُطیعَهُ مَا عَاشَ فَقیلَ مَا حَقُّ الوَالِدَه فَقالَ هَیهَاتُ هَیهَاتَ لَو أنَّهُ عَدَدَ رَملِ عَالجٍ و قَطرِ المَطَرِ أیَّامَ الدُّنیا قامَ بَینَ یدیها مَا عَدَلَ ذَلکَ یَومَ حَمَلَتهُ فِی بطنها»؛ (46) ای رسول خدا! حق پدر چیست؟ حضرت فرمودند: مادامی که زنده است او را اطاعت کنی و مطیع او باشی. بعد عرض کرد: حق مادر چیست؟ فرمودند: اگر انسان به اندازهی ریگهای بیابان و قطرات باران و ایام روزگاران، در مقابل مادر بایستد و او را اطاعت کند، به اندازه یک روز دوران حمل، حق او را ادا نکرده است . رسول اکرم (ص) فرمودند: «دَعوهُ الوالدهِ أسرَعُ إجابهً، قیل، یا رسولَ اللهِ ولِمَ ذلکَ؟ قال: هی أرحمُ مِن الأدبِ، و دَعوهُ الرَّحِمِ لا تَسقُطُ»؛ ( 47 ) دعای مادر سریعتر اجابت میشود، عرض کردند: چرا یا رسول الله! حضرت فرمودند: چون مادر رحمت و مهربانیاش نسیت به فرزند از پدر بیشتر است، خداوند دعای انسان دحیم و مهربان را هرگز رد نمیکند . حق پدر و أمّا حقّ أبیک فأن تعلم أنّه أصلک، و أنّه لو لاه لم تکن، فمهما رأیت من نفسک ممّا یعجبک فاعلم أنّ أباک أصل النعمة علیک فیه، فاحمد اللّه و اشکره على قدر ذلک و لا قوّة إلّا باللّه. حق پدر این است که بدانى منشأ وجود تو است، اگر او نبود تو هم نبودى، هر چه در وجودت موجب خوش آیندى است بدان که ریشه ى این نعمت در وجود پدر است، پس خدا را شکر کن و به قدر این نعمت سپاسگزار باش و لا قوة الا باللّه (نیروئى جز به مدد الهى نیست ) امام سجاد (ع) در بیاناتشان یاد آور شدهاند که اساسیترین انگیزه برای رعایت احترام پدر این است که بدانمی او اصل و ریشهی تو است و تو شاخه و فرع او هستی؛ به عبارتی دیگر تو ثمره آن درخت هستی از نظر امام نظام مندی عالم آفرینش که برای همگام امری بدیهی و روشن است؛ آثاری دارد و از جمله آن آثار، حقی است که برای اصل و ریشه و نسبت به فرع و میوه ایجاد میشود . در حدیث قدسی ( 48) نقل شده است که خداوند متعال میفرماید: به عزتی و جَلالی و ارتفاع مَکانی، لو أنَّ العاقَّ لوالدَیه یَعمَلُ بِأعمالِ الأنبیاء جمیعاً لَم أقبَلهَا مِنه ( 49 )؛ قسم به عزت، جلال و جایگاه و واحدانیتم اگر کسی احترام پدر و مادر را نگه ندارد، عاق والدین میشود؛ اگر چه همه اعمال انبیای گذشته در پرونده او ثبت شده باشد؛ یعنی همه خیرات و حسنات را از آدم ابوالبشر تا خاتم پیامبران (ص) انجام داده باشد اعمالش را نخواهم پذیرفت . حدیث دیگری هست که میفرماید: إنَّ أوّلُ ما کَـب اللهُ فی اللوح المفوظِ إنّی أنا اللهُ لا إالهَ إالَّا أنا ( 50)؛ اولین چیزی که در لوح محفوظ الهی ثبت شده است، شهادت به توحید است . بعد از شهادت به توحید این مطلب ثبت شده است. مَن رضِیَ عنه والدهُ فأنا مِنه راضٍ، و مَن سخِط علیه والدهُ فأنا علیه ساخط (51)؛ کسی که پدر و مادرش از او راضی باشند، من از او راضی هستم و کسی که پدر و مادرش بر او خشمگین و غضبناک باشند، من بر او خشم میگیرم . آثار احترام به والدین و پیامد های بی احترامیوَ قَالَ رسول الله (ص) : مَنْ یَضْمَنْ لِی بِرَّ الْوَالِدَیْنِ وَ صِلَةَ الرَّحِمِ أَضْمَنْ لَهُ کَثْرَةَ الْمَالِ وَ زِیَادَةَ الْعُمُرِ وَ الْمَحَبَّةَ فِی الْعَشِیرَة ( 52 )؛ کسی که تضمین کند نیکو کاری و خدمت به پدر و مادر وصله رحم را انجام دهد، من برای او چند چیز را تضمین میکنم: یکی مال، ثروت و مکنت زیاد؛ دوم عمر طولانی و سوم محبوبیت در میان اقوام و خویشان . قَالَ رسول الله (ص) : به روا آبَاءَکُمْ یَبَرَّکُمْ أَبْنَاؤُکُم (53)؛ رسول خدا (ص) : فرمود نیکى کنید با پدرانتان تا به شما نیکى کنند پسرانتان و پارسا باشید از زنان مردم تا پارسا باشند از زنانتان . درباره آثار اخروی به پدر و مادر أَنَّهُ قَالَ إِنَ الْعَبْدَ لَیُرْفَعُ لَهُ دَرَجَةٌ فِی الْجَنَّةِ لَا یَعْرِفُهَا مِنْ أَعْمَالِهِ فَیَقُولُ رَبِّ أَنَّى لِی هَذِهِ فَیَقُولُ بِاسْتِغْفَارِ وَالِدَیْکَ لَکَ مِنْ بَعْدِک (54)؛ وقتی بنده ای به بهشت میرود، او را درجاتی میدهند که وی هر چه اعمال خود میاندیشد عمل قابل توجهی که او را در آن جایگاه قرار بدهد، نمیبیند، سوال میکند خدایا! این مقام و مرتبه از کجا برای من فراهم شده است؟ جواب میشنود با طلب مغفرت والدین تو . فرازهایی از دعاهای با ارزش امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیهوَ اخْصُصِ اللَّهُمَّ وَالِدَیَّ بِالْکَرَامَةِ لَدَیْکَ، وَ الصَّلَاةِ مِنْکَ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین (55)؛ اى خداوند، پدر و مادر مرا نیز به کرامت خود و رحمت خود مخصوص گردان، اى مهربان ترین مهربانان . اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَهَابُهُمَا هَیْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ، وَ أَبَرُّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَُّوفِ، وَ اجْعَلْ طَاعَتِی لِوَالِدَیَّ وَ بِرِّی بِهِمَا أَقَرَّ لِعَیْنِی مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنَانِ، وَ أَثْلَجَ لِصَدْرِی مِنْ شَرْبَةِ الظَّمْآنِ حَتَّى أُوثِرَ عَلَى هَوَایَ هَوَاهُمَا، وَ أُقَدِّمَ عَلَى رِضَایَ رِضَاهُمَا وَ أَسْتَکْثِرَ بِرَّهُمَا بِی وَ إِنْ قَلَّ، وَ أَسْتَقِلَّ بِرِّی بِهِمَا وَ إِنْ کَثُر. (56)؛ بار خدایا، چنان کن که هیبت پدر و مادرم در دل من چنان باشد که هیبت پادشاهى سخت مهیب، و به آن دو نیکى و مهربانى کنم آن سان که مادرى مهربان به فرزند خود نیکى و مهربانى کند. خداوندا، فرمانبردارى از پدر و مادر و نیکى و مهربانى مرا در حق ایشان براى من شادى بخش تر گردان از به خواب رفتن بى خوابى کشیدگان و آب سرد نوشیدن جگر سوختگان، تا میل و خواهش ایشان را بر میل و خواهش خویش برترى نهم و خشنودیشان را بر خشنودى خود پیش دارم. خداوندا، چنان کن که نیکى و مهربانى آن دو را در حق خود بسیار شمرم هر چند اندک بود و نیکى و مهربانى خود را در حق آن دو اندک شمرم هر چند بسیار بود . توضیحی در مورد فراز زیبای امام سجاد (ع ) : خدایا! اطاعت پدر و مادر را برای من شیرینتر از بستر انسانی قرار ده که کم خوابیده است؛ زیرا برای انسانی که کم خوابیده، چیزی شیرینتر و محبوبتر از یک بستر راحت نیست. بنابراین امام میفرماید: خدایا! چنان کن که برای خدمت گزاری به والدین؛ و اطاعت آنها در خود، احساس نیاز کنم . خدایا! اطاعت والدین را برای من گوارا قرار بده چنان که آب خنک را برای یک انسان عطشان محبوب و گوارا قرار میدهی؛ تا اطاعت و خواسته آنها را بر خواهشهای نفس خود مقدم بدارم. خدایا! چنان کن که کارهای خوب و خدمات آنها در چشم من زیاد جلوه کند؛ اگر جه آن کارها کم و کوچک باشد و خدمات و نیکیهای زیاد و طولانی مدت من در نظرم نا چیز باشد . نکات 1: فرزندان نمیتوانند به عذر این که ما نمیدانیم چگونه با پدر و مادر خود معاشرت کنیم، مرتکب خطا شوند امام سجاد (ع) در قالب دعا میفرمایند : باید به وظایف خود نسبت به پدر و مادر علم پیدا کنیم .2: فرزند باید از خدا بخواهد که به او قدرت بدهد تا به آموختههایش دقیق و صحیح عمل کند، یعنی بتواند خود را در مسیر خدمت و اطاعت والدین قرار بدهد؛ آن هم نه از روی کراهت و سختی و زحمت .« اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِی، وَ أَطِبْ لَهُمَا کَلَامِی، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِیکَتِی، وَ اعْطِفْ عَلَیْهِمَا قَلْبِی، وَ صَیِّرْنِی بِهِمَا رَفِیقاً، وَ عَلَیْهِمَا شَفِیقا»؛ (57) پروردگارا! صدایم را بدر برابرشان آهسته و سخنم را خوشایند و خویم را نرم نما و دلم را برآنان مهربان و مرا برایشان سازگار و بر آنان رحیم گردان . اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِی ذِکْرَهُمَا فِی أَدْبَارِ صَلَوَاتِی، وَ فِی إِنًى مِنْ آنَاءِ لَیْلِی، وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ مِنْ سَاعَاتِ نَهَارِی. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اغْفِرْ لِی بِدُعَائِی لَهُمَا، وَ اغْفِرْ لَهُمَا بِبِرِّهِمَا بِی مَغْفِرَةً حَتْماً، وَ ارْضَ عَنْهُمَا به شفاعتی لَهُمَا رِضًى عَزْماً، وَ بَلِّغْهُمَا بِالْکَرَامَةِ مَوَاطِنَ السَّلَامَةِ. خدایا! چنان کن که من در پایان هر نماز، در دل شب، در هر ساعتی از ساعتهای روز و شب پدر و مادرمن را فراموش نکنم. خدایا! مرا موفق کن که به حرمت احسان و نیکی پدر و مادر آنها را یاد کنم و برای آنها طلب مغفرت کنم. خدایا! به خاطر دعای من نسبت به والدین، مرا بیامرز و به خاطر نیکیهای آنها نسبت به من، آنها را مشمول آمرزشت قرار بده، خدایا! من- اگر آبرویی در پیشگاه تو دارم- برای والدینم شفیع درگاهت میشوم؛ تو از آنها راضی باش، خدایا! جایگاه آنها را جیگاه سلام که بهشت تو است، قرار بده؛ آنها را مشمول کرامت و بزرگواری خود قرار بده. (58 ) نتیجه گیریاهمیت، فوائد و آثار احترام و احسان به والدین همچنین مفاسد و علاج عدم احترام به والدین را بازگو خواهیم کرد تا توانسته باشیم نتیجه ای مهم و زیبا از بحث گرفته باشیم .- برای اهمیت احترام و احسان به والدین همین قدر بس است که حضرت رسول (ص) فرمودند: نیکویی با پدر و مادر، افضل است از نماز و روزه و حج و عمره و جهاد در راه خدا (59 )- این احترام و احسان به والدین چه فوائد و آثاری به همراه دارد؟1- باعث قبولی طاعات و عبادات میشود .2- باعث تحصیل راضای خداوند میشود .3- جوابگویی بخشی از خدمات آنهاست .4- باعث میشود انسان راحت جان بدهد .5- باعث میشود انسان عذاب قبر نداشته باشد و بهشتی شود .6- چباعث حل مشکلات عاطفی میشود .7- باعث استحمان و پیوند خانوادگی میشود .8- فرزندان در آینده به ما احسان و احترام میکنند .9- برکت عمر و ثروت را به همراه دارد .- چگونه میتوانیم این احسان و اکرام به والدین را کسب کنیم؟از لحاظ علمی: 1- دقت در آیات و روایاتی که بر این مسئله تاکید و تکیه دارند. 2- تامل در آفات ضد آن. 3- دقت در سیره اولیاء و برخورد با والدینشان. 4- شناخت حقوق آنان . از لحاظ عملی: 1- خود را به عمل احیان به والدین واداشتن اگر چه در ابتدا سخت باشد تا اینکه باعث ایجاد ملکه در وجود ما گردد. 2- درخواست از خدا 3- احقاق حقوق آنها به تدریج . برای احسان اکرام به والدین اقسامی را ذکر کردهاند : 1- احسان و اکرام مالی2- لسانی: احسان و نیکی در گفتار3- بدنی: احسان و نیکی به واسطه خدمتگزاری و کار انجام دادن برای آنان . مصادیق احسان به والدین و حقوق آنهادر بعضی از کتب اخلاقی تا بیش از 80 مورد بیان نمودهاند که کا به ذکر بعضی از آنها میپردازیم :1- اطاعت از والدین مگر در معصیت خالق2- به اسم صدا نزدن والدین3- جلو تر از والدین راه نرفتن4- قبل از والدین ننشستن5- سبب فحش دادن مردم به آنها نشدن6- خشوع در برابر آنها، هنگامی که خشمگین میشوند .7- شکر گزار آنها بودن درهمه حال8- خیر خواه بودن آنان در نهان و آشکار9- برآوردن حاجت آنها قبل از اینکه ابراز کنند . عمده حقوق والدین پس از مرگ :1- عمل کردن به وصیت ایشان چنانچه بر اساس قوانین شرعی است .2- دعا کردن و درخواست رحمت از خدا برای ایشان3- رسیدگی به بدهکاری مالی آنها4- انجام عبادات وخواندن قرآن و نماز به یاد آنها5- خواندن نماز قضا و گرفتن روزه قضا آنها6- به زیارت قبور آنها رفتن7- حفظ مودت و ارتباطات سالم خانوادگی پس از ایشان8- احسان به دوستان آنها پس از وفاتشان9- صدقه دادن و خدمت به مردم به نیت آنان10- به زیارت معصومین (ع) رفتن به نیت آنهاحال اگر کسی بعد از خواندن این مطالب و حقوقی که راجع به احترام به والدین و احسان به والدین بیان شد متنبه نشد و بی توجه از کنار آنها بگذرد عقوبتهایی برای خود فراهم ساخته که به عاق والدین معروف است که در خاتمه به توضیحی در این مورد میپردازیم تا بحث را به صورت کامل جمع کرده باشیم و دیگر مطلبی باقی نمانده و اتمام حجت تمام شده باشد .- کینه و خشم، بخل و تنگ نظری، محبت و وابستگی بهدنیا ریشه عاق والدین شدن است .- احادیثی در این مورد بیان شده است که به ذکر مواردی میپردازیم :« قال علی (ع) مِنَ الْعُقُوقِ إِضَاعَةُ الْحُقُوق» (60)؛ ضایع نمودن حقوق پدر و مادر بخشی از عاق شدن از طرف آنان است« قال علی (ع) أَقْبَحُ الْمَعَاصِی قَطِیعَةُ الرَّحِمِ وَ الْعُقُو» (61 )؛ زشتترین گناهان ترک صله رحم و عاق والدین است .« قال رسول الله (ص) : من أصبح مسخطا لأبویه أصبح له بابان مفتوحان إلى النار» (62)؛ هرکس مورد خشم والدینش باشد دو در از درهای جهنم بر او باز خواهند شد .« وَ قَالَ الصادق (ع) : مَنْ نَظَرَ إِلَى أَبَوَیْهِ نَظَرَ مَاقِتٍ وَ هُمَا لَهُ ظَالِمَانِ لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ صَلَاة» (63) هرکس به پدر و مادر خود نگاهی تند و خشم آلود کند، در حالی که آنها به او ظلم هم کرده باشند خداوند نماز او را قبول نمیکند . مفاسدی که بر شخص عاق والدین شده میشود1- محرومیت از بهشت و بوی بهشت2- سخت جان میدهد3- عذاب قبر4- غضب خدا5- عدم قبولی طاعات و عبادات مانند نماز و ...6- فقر تنگدستی7- گرفتار شدن شخص عاق والدین شده به آزار فرزندان خود8- فروپاشی عواطف و نظان خانوادگی9- ذلت10- خرمج از دایره توفیق طاعت خدا11- ناسپاسی نعمت خداست12- بی رغبت شدن والدین، به تربیت فرزنداقسام عاق والدین1- ترک یاری والدین به زبان و گفتار2- ترک کمک و معاونت بدنی3- ترک کمک مالی4- عدم احترام و تکریم آنها5- کوتاهی در خدمت نمودن به آنها6- بد زبانی7- روی در هم کشیدن8- صدا بلند کردن 9- دست بالای دست آنان گرفتن در هنگام دادن چیزی به آنها10- جلوتر از آنان راه رفتن11- عدم اطاعت و فرمانبرداری از آناننتیجه گیری یا تذکرات پایانی1- آزار والدین و عاق آنها شدن حرام و از گناهان کبیره است .2- ممکن است کسی پس از مرگ والدین به خاطر ترک حقوق آنها عاق شود .3- سه گناه است که در دنیا خیلی زود عقوبتش داده میشود: نافرمانی والدین و ... کسی که عاق والدین است به این کیفرها و نکبتها دچار میشود1- در قیامت به شکل الاغ خواهد شد2- از دعای والدین محرم میشود3- بدبخت میمیرد4- مورد لعن و نفرین پیامبر (ص) است .5- عمر را کوتاه میکند6- عذاب دوزخ را به همراه دارد .7- در دنیا فرزندان با او همانگونه عمل میکنند . faraj-00313.blogfa.com پی نوشت ها : 11. تفسیر نور، ج 7 ص 39 به نقل از تفسیر نور الثقلین12. تفسیر نور، ج 7 ص 39 به نقل از تفسیر نمونه13. تفسیر نور، ج 7 ص 39 به نقل از تفسیر ممع البیان14. تفسیر نور، ج 7 ص 39 به نقل از تفسیر فرقان15. ( قول کریم) در تفسیر آیه 23، سوره اسراء بیان شده است .16. کافی، ج 2 ص 15717. مریم، آیه 3918. مریم، آیه 1419. « أنا و علی ابو فهذه الاّمه»، بحار ج 16، ص 9520. حج 7821. میزان الحکمه، ج 14، ص 7090، ح 2266922. میزان الحکمه، ج 14، ص 7090، ح 2267223. میزان الحکمه، ج 14، ص 7092، ح 2267824. میزان الحکمه، ج 14، ص 7092، ح 2268125. میزان الحکمه، ص 7094، ح 2268726. میزان الحکمه، ج 14، ص 7094، ح 22688 27. میزان الحکمه، ج 14، ص 7096، ح 2270028. میزان الحکمه، ج 14، ص 7098، ح 2270229. میزان الحکمه، ج 14، ص 7098، ح 22270930. میزان الحکمه، ج 14، ص 7100، ح 2271831. گنجینه معارف، محمد رحمتی شهر رضا، ص 201، به نقل از الکافی، ج 2، ص 31232. گنجینه معارف، محمد رحمتی شهر رضا، ص 201، به نقل از مستدرک الوسائل، ج 15، ص 19433. گنجینه معارف، محمد رحمتی شهر رضا، ص 201، به نقل از الکالفی، ج 2، ص 34834. گنجینه معارف، محمد رحمتی شهر رضا، ص 201، به نقل از کافی ج 2، ص 34935. گنجینه معارف، محمد رحمتی شهر رضا، ص 201، به نقل ازالکافی، ج 2، ص 16236. این روایت در کتاب ثمرات الحیات، سید الواعظین تالیف آقا سید محمود امام اصفهانی، ویرایش محمد ملکی، ج 1، ص 53 آمده است .37. بحار الانوار، ج 74، ص 7538. بحار الانوار، ج 74، 7539. بحار الانوار، ج 74، ص 75، روایت 68، باب 240. ثمرات الحیات، سید الواعظین تالیف آقا سید محمود امامی اصفهانی، ویرایش محمد ملکی، ج 1، ص 5341. سیری در رساله حقوق امام سجاد (ع)، ج 2، ص 212 به نقل از مستدرک الوسایل، ج 15، ص 174، ح 1790842. کتاب سیری در رساله حقوق امام سجاد (ع)، ج 2، ص 192، به نقل از مستدرک الوسایل، ج 15، ص 182، ح 1794043. کتاب سیری در رساله حقوق امام سجاد (ع)، ج 2، ص 206، به نقل از مستدرک الوسایل، ج 15، ص 118، ح 1793344. کتاب سیری در رساله حقوق امام سجاد (ع)، ج 2، ص 207، به نقل از عروه الوثقی، ج 1، ص 73445. کتاب سیری در رساله حقوق امام سجاد (ع)، ج 2، ص 204، به نقل از فقه الرضا (ع)، ص 334- مستدرک الوسایل، ج 15، ص 180، ح 1793146. مستدرک الوسایل، ج 15، ص 203، ح 1801447. سیری در رساله حقوق امام سجاد (ع)، ج 2، ص 219، به نقل از محجه البیضاء، ج 3، ص 43548. حدیث قدسی: کلام الهی است که پیامبر نقل میکنند ولی در شمار آیات قرآن نمیباشد49. کتاب سیری در رساله حقوق امام سجاد (ع)، ج 2، ص 246، به نقل از جامع السعادات، ج 2، ص 27150. کتاب سیری در رساله حقوق امام سجاد (ع)، ج 2، ص 247، به نقل از جامع السعادات، ج 2، ص 27151. کتاب سیری در رساله حقوق امام سجاد (ع)، ج 2، ص 247 به نقل از جامع السعادات، ج 2، ص 27152. کتاب سیری در رساله حقوق امام سجاد (ع)، ج 2، ص 250، به نقل از مستدرک الوسایل، ج 15، ص 176، ح 1791553. کتاب سیری در رساله حقوق امام سجاد (ع)، ج 2، ص 250، به نقل از مستدرک الوسایل، ج 15، ص 175، ح 1790854. کتاب سیری در رساله حقوق امام سجاد (ع)، ج 2، ص 250، به نقل از مستدرک الوسایل، ج 15، ص 175، ح 1791055. کتاب سیری در رساله حقوق امام سجاد (ع)، ج 2، ص 253، به نقل از صحیفه سجادیه، ص 15956. کتاب سیری در رساله حقوق امام سجاد (ع)، ج 2، ص 253، به نقل از صحیفه سجادیه، ص 16157. کتاب سیری در رساله حقوق امام سجاد (ع)، ج 2، ص 257، صحیفه سجادیه، ص 161، دعای بیست و چهارم58. کتاب سیری در رساله حقوق امام سجاد (ع)، ج 2، ص 257، صحیفه سجادیه، ص 166، دعای بیست و چهارم59. معراج السعادت، عالم ربانی مرحوم ملا احمد نراقی، ص 518 به نقل از احیاء العلوم، ج 2، ص 192، محجه البیضاء، ج 3، ص 43460. بهشت اخلاق، ج 2، مهدی نیلی پور، ص 545، به نقل از غرر الحکم (6/9 )61. بهشت اخلاق، ج 2، مهدی نیلی پور، ص 545، به نقل از غرر الحکم ( 2/449 )62. بهشت اخلاق، ج 2، مهدی نیلی پور، ص 545، جامع السعادات (2/262 )63. بهشت اخلاق، ج 2، مهدی نیلی پور، ص 545، به نقل از غرر الحکم منابع :1- قرآن کریم2- تفسیر نور، مولف حجه الاسلام والمسلمین محسن قرائتی، ج 7 نشر مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ سوم، بهار 13803- میزان الحکمه همراه با ترجمه فارسی، مولف محمد محمدی ری شهری، مرکز تحقیقات دار الحدیث، ویرایش سوم، قم دار الحدیث، سال 13794- ثمرات الحیات، مولف سید محمود امامی اصفهانی (ره)، انتشارات قائم آل محمد (ص)، نوبت چاپ ششم 1387 چاپخانه ولیعصر .5- سیری در رساله حقوق امام سجاد (ع) ج 2، سلسله گفتارهای حضرت آیت الله یثربی، تنظیم حجه الاسلام قاسم نصیرزاده، انتشارات فرهنگ آفتاب، نوبت و تاریخ چاپ اول مهر 1382، دوره 3 جلدی، شابک 63-93869-9646- معراج السعاده، تالیف ملا احمد نراقی، ناشر: موسسه انتشارات قم: هجرت، تابستان 13817- گنجینه معارف، تالیف محمد رحمتی شهرضا، قم 1385، ویراستار ادبی: محمود حسین پور علویه، انتشارات: صبح پیروزی 7748233، نوبت چاپ چهارم 1386، چاپ نوید اسلام8- بهشت اخلاق، مهدی نیلی پور، قم: موسسه تحقیقانی حضرت ولی عصر (عج)، سوم، پاییز 1386
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.