رهبری و موسیقی-علما و موسیقی /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

آیا اینکه عده ای علمای اعلام نظیر علامه طباطبایی(ره) نت می نوشته اند یا ساز می زده اند یا افرادی مثل فارابی با عنایت به لقب شیعه خالص گرفتن موسیقیدان بوده و ساز می نواخته و مشهور بوده و یا اینکه رهبر و یا آیت الله جوادی آملی ساز می نوازند.


موسیقى به طور کلى دو نوع است: 1 . موسیقى غنایى: هرگونه آهنگى است که به لحاظ شکل یا محتوا موجب تحریک شهوت و متناسب با مجالس گناه است . این گونه موسیقى، گاه آرامش تخدیرگونه براى اعصاب دارد و گاه هیجانات ناهنجار براى روان؛ و غفلت از یاد خدا و پرده پوشى عقل از آثار نمایان آن است . 2 . موسیقى غیرغنایى: شامل صوت قرآن، موسیقى عرفانى، مارش هاى حماسى، آواز حدى (براى حرکت دهى حیوانات) و حتى موسیقى مناسب براى رشد گیاهان . این نوع موسیقى مى تواند پاسخگوى نیاز انسان باشد و با اجراهاى متنوع جایگزین موسیقى غنایى شود . موسیقى در عصر اسلامى ابتدا با غلبه عشق و شهوترانى به ابتذال گرایش یافت وبیشتر در تفنن و ارضاى هوسهاى اشراف و عوام به کار آمد.این وضع چنان بود که مسلمین گویى کمتر نظرى به موسیقى روحانى و دینى نخستین اسلام داشتند.اکثریت متفکران اهل ایمان نیز از موسیقى متعارف اشراف دورى مى گزیدند،اما به تدریج بانهضت ترجمه و عروج الحان و نغمات دینى و مواجه متفکران اسلامى با حکمت نظرى موسیقى در اندیشه فیثاغورثیان اسکندریه و مدارس یونانى به تعالى موسیقى و تامل درمبادى روحانى و آسمانى موسیقى پرداختند.این نظر در میان متفکران اسلامى رایج گردید که موسیقى نظرى بدور از هوى و هوس و شهوت و لهو و لعب نیز جهت عروج روحانى وجود داشته و بدینسان متفکران و هنرمندان مسلمان میان موسیقى قرآنى وموسیقى نظرى ملل و نحل قدیم جمع کردند و به تجربه معنوى فیاض روح اسلامى درموسیقى دست یافتند. بنا بر این در بررسی عملکرد برخی اندیشمندان مسلمان در زمینه موسیقی لازم است به این تفاوت مهم توجه شود ؛ چنانکه فارابى الحان خیال انگیز همراه با کلام و شعر پر مغز را الحان «اندیشه زا» مى خواند؛ اما درباره موسیقى لهوى مى نویسد: «اشعارى که داراى محتواى هزلى و لهوى هستند، اغلب براى سرگرمى و تفریح خوانده مى شوند. که بالتبع الحان متناسب همان اشعار لهوى است و این سبک کردن و حقیر نمودن شأن الحان است که تمام شرایع و ادیان الهى آن را نهى کرده اند. چنان که در زمان ما [فارابى] کاربرد موسیقى نزد اهل خیر و مؤمنان ناپسند تلقى مى شود؛ و این به دلیل بهره گیرى نادرست از موسیقى است.»ناگفته نماند درباره مهارت فارابى در نواختن عود بسیار گفته شده، چنان که مشهور است وى دربارگاه سیف الدوله حمدانى چنان زخمه بر تارنواخت که حضار خندیدند. در پرده دیگر، آن ها را گریاند و در مقام سوم، آنان را خواب کرد و از مجلس بیرون رفت. ابوعلى سینا نیز در این باره مى نویسد: «آهنگ خوش، آن مقدار که حکمت لازم مى شمارد، جوهر نفس آدمى را تقویت مى کند و قواى باطنى او را تمرکز مى بخشد نه آن آهنگى که امور شهوانى را در انسان تحریک مى کند» . به امید آن که با همفکرى و خویشتن دارى به بالندگى معنوى خود و جامعه کمک کنیم . دکتر حسین الهى قمشه اى، درباره مرحوم پدرش، مى گوید: «به خاطر دارم که روزى یکى از اشعار باباطاهر را در 12 لحن مختلف براى ما اجرا کرد و نام هر لحن را فرمود. از آن جمله: داد، بیداد، بلند، کوتاه، بیابانى و غیره. مرحوم الهى قمشه اى صدایى خوش داشت با مقامات و دستگاه ها و گوشه ها و الحان مختلف موسیقى ایران آشنا بود. قرآن را در بیات ترک و دیگر مقامات با شور و احساس مى خواند. دعا و نماز خویش را با لحن خوش مى خواند. به طورى که لحن نماز ایشان، خود یکى از عوامل مشوق ما در کودکى به نماز بود».از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامى ، «موسیقى اگر انسان را از یاد خدا و معنویت غافل کند و به ابتذال، گناه و بیکارگى بکشاند، حرام است.»مقام معظم رهبرى در پاسخ به سؤالى فرمودند: «این که ما بگوییم موسیقى بهترین راه مقابله با تهاجم فرهنگى است، نه، من به این معتقد نیستم که موسیقى یک چنین کششى داشته باشد.بهتر است بگوییم موسیقى یکى از راه هاى مبارزه با تهاجم فرهنگى است. بله، یکى از راه هاست. البته با شرایطى مى تواند باشد امّا این را، بهترین راه نمى دانم.ببینید، در مورد موسیقى دو حرف وجود دارد: یکى این که ببینیم، اساسا مشخصه هاى موسیقى حلال و حرام چیست و دیگر این که بیاییم، در مصداق، مرزهایى را مشخص کنیم تا جوانان بدانند که این یکى حرام و این یکى حلال است.البته این دومى کار آسانى نیست، کار دشوارى است. که انسان از این اجراهاى موسیقى هاى گوناگون ـ موسیقى خارجى، موسیقى ایرانى هم با انواع و اقسامش، با کلام، بى کلام ـ بخواهد، یکى یکى این ها را مشخص کند اما مشخصه هاى کلى یى دارد که آن را مى شود، گفت.البته من هم در جاهایى به بعضى از اشخاصى که دست اندر کار بودند، آنچه را که مى توانستم و مى دانستم، گفته ام. حالا هم مختصرى براى شما عرض مى کنم. ببینید. موسیقى اگر انسان را به بیکارگى و ابتذال و بى حالى و واخوردگى از واقعیّت هاى زندگى و امثال این ها بکشاند، این موسیقى، موسیقى حلال نیست، موسیقى حرام است.موسیقى اگر چنانچه انسان را از معنویت، از خدا و از ذکر غافل کند، این موسیقى حرام است.موسیقى اگر انسان را به گناه و شهوترانى تشویق کند، این موسیقى حرام است.نظر اسلام این است.موسیقى اگر این خصوصیات مضر و موجب حرمت را نداشته باشد، البته آن وقت حرام نیست. این هایى را که من گفتم، بعضى از آن ها در موسیقى بى کلام و در سازهاست، بعضى هم حتّى در کلمات است.یعنى ممکن است فرضا یک موسیقى ساده ى بى ضررى را اجرا کنند لیکن شعرى که در این موسیقى خوانده مى شود، شعر گمراه کننده یى باشد. شعر تشویق کننده ى به بى بندوبارى، به ولنگارى، به شهوترانى، به غفلت و این طور چیزها باشد، آن وقت حرام مى شود.بنابراین، آن چیزى که شاخص حرمت و حلّیت در موسیقى است ـ نظر شریف امام رحمه الله هم در اواخر حیات مبارکشان که آن نظریه را در باب موسیقى دادند، اشاره به همین مطلب بود ـ این است.موسیقى لهوى داریم. ممکن است موسیقى ـ به اصطلاح فقهى اش ـ موسیقى لهوى باشد. لهو یعنى، غفلت یعنى، دور شدن از ذکر خدا، دور شدن از معنویت دور شدن از واقعیّت هاى زندگى، دور شدن از کار و تلاش و فرو غلتیدن در ابتذال و بى بندوبارى این موسیقى مى شود حرام.اگر این با کیفیّت اجرا حاصل بشود، اگر با کلام حاصل بشود، فرقى نمى کند. شما مى گویید زبان بین المللى. آن موسیقى یى که به قول خود شما مرزها را در نوردیده و در جاهایى پخش شده، آیا این لزوما موسیقى خوبى است؟ صرف این که یک موسیقى از مرز فلان کشور خارج شد و توانست به مثلاً کشورهاى مختلف برود و یک عده طرفدار پیدا کند، مگر دلیل خوب بودن موسیقى است؟ نه، به هیچ وجه.ممکن است یک موسیقى یى باشد که به شهوترانى و نشاط هاى شهوى جوانى تحریک مى کند، طبیعى است که یک مشت جوانى که غفلت زده هستند، از این موسیقى خوششان مى آید.هر جایى که در دنیا دستشان به این نوار بیفتد، از آن نوار استفاده مى کنند. این دلیل خوب بودن موسیقى نیست. من نمى توانم به طور مطلق بگویم که موسیقى اصیل ایرانى موسیقى حلال است، نه این طور نیست. بعضى خیال مى کنند که مرز موسیقى حلال و حرام، موسیقى سنتى ایرانى و موسیقى غیر سنتى است. نه این طورى نیست. آن موسیقى یى که منادیان دین و شرع همیشه در دوره هاى گذشته با آن مقابله مى کردند و مى گفتند حرام است، همان موسیقى سنتى ایرانى خودمان است که به شکل حرامى در دربارهاى سلاطین، در نزد افراد بى بندوبار، در نزد افرادى که به شهوات تمایل داشتند و خوض در شهوات مى کردند، اجرا مى شده، این همان موسیقى حرام است. بنابراین، مرز موسیقى حرام و حلال، عبارت از ایرانى بودن، سنتى بودن، قدیمى بودن، کلاسیک بودن، غربى بودن یا شرقى بودن نیست. مرز آن چیزى است که من عرض کردم. این ملاک را مى شود به دست شما بدهیم.»و در پاسخ استفتاء دیگری مرقوم کرده‌اند:« آموزش موسیقی و نوازندگی، به نونهالان و نوجوانان موجب انحراف آنان و ترتب مفاسد است و جایز نیست، به طور کلی ترویج موسیقی با اهداف عالیه نظام اسلامی منافات دارد. مسئولین فرهنگی مجاز نیستند سلیقه‌های شخصی خود را به اسم نشر فرهنگ و معارف در آموزش و پرورش نوجوانان بکار گیرند. »از این رو، به خوبى آشکار مى شود روى آورى برخی بزرگان در گذشته به موسیقى به گونه آمیختگى علم و هنر و در راستاى رعایت شریعت بوده است.(ر . ک: کتاب موسیقى از دیدگاه فلسفى و روانى، استاد علامه محمد تقى جعفرى ) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image