مرجع‌سازی از چهره‌ای لائیک و ضدنظام  /

تخمین زمان مطالعه: 14 دقیقه

به بهانه‌ی انتشار کتابی از «محمود دولت­آبادی» در اسرائیل؛ مرجع‌سازی از چهره‌ای لائیک و ضدنظام جریان رسانه­ای به منظور پیشبرد اهداف خود مبنی بر مخالفت با نظام ، بار دیگر به استفاده از چهره­های اعضای کانون غیرقانونی نویسندگان ایران روی آورده است، تا جایی‌که اخبار مرتبط با این افراد را، در صدر اخبار فرهنگی قرار داده است.


به بهانه‌ی انتشار کتابی از «محمود دولت­آبادی» در اسرائیل؛ مرجع‌سازی از چهره‌ای لائیک و ضدنظام جریان رسانه­ای به منظور پیشبرد اهداف خود مبنی بر مخالفت با نظام ، بار دیگر به استفاده از چهره­های اعضای کانون غیرقانونی نویسندگان ایران روی آورده است، تا جایی‌که اخبار مرتبط با این افراد را، در صدر اخبار فرهنگی قرار داده است. گروه فرهنگی - اجتماعی برهان؛ دور جدید مطرح‌سازی چهره‌های لائیک و سکولار عرصه‌ی فرهنگی را می‌‌توان جدیدترین فعالیت رسانه‌ای جبهه‌ی معارض انقلاب اسلامی دانست که پس از فروکش کردن موقت هجمه‌ی رسانه‌های بیگانه در حوزه‌ی فرهنگی ـ‌بعد از فتنه‌ی 88‌ـ‌ به بهانه‌های مختلف صورت می‌‌گیرد. این جریان رسانه‌ای، به منظور پیشبرد اهداف خود مبنی بر دین‌گریزی و مخالفت با نظام اسلامی، بار دیگر به استفاده از چهره‌های اعضای کانون غیرقانونی نویسندگان ایران روی آورده است، تا جایی که اخبار مرتبط با این افراد را در صدر اخبار فرهنگی قرار داده‌اند و از آن به عنوان مهم‌ترین رخدادهای فرهنگی یاد می‌‌کنند! در همین راستا، مصاحبه‌های متعدد با اعضای ارشد کانون نویسندگان ایران همراه با اخبار مربوطه به آثار تألیفی و ترجمه‌ای آنان روزانه بخش اعظمی از مطالب صفحات ادبی و فرهنگی رسانه‌های دگراندیش را به خود اختصاص می‌‌دهد. افرادی که توسط این رسانه‌ها انتخاب می‌‌شوند عمدتاً اعضای ارشد و کادر مرکزی کانون منحله‌ی نویسندگان ایران هستند که همواره مواضعی در ضدیت با جمهوری اسلامی اتخاذ کرده‌اند. توجه به آنان در اغلب رسانه‌های جبهه‌ی غیرخودی به حدی رشد داشته است که هیچ شکی در برنامه‌ریزی مدون برای این اقدام باقی نمی‌گذارد. این جریان مخرب، که فضای رسانه‌ای کشور را نیز در دست گرفته است، در انتخاب سوژه‌های خود به سراغ افرادی می‌‌رود که به عنوان لیدرهای اپوزیسیون ادبی شناخته می‌‌شوند؛ از جمله‌ی مهم‌ترین مصادیق این رویکرد، می‌‌توان به «محمود دولت‌آبادی» اشاره کرد. از آنجایی که محمود دولت‌آبادی، با 72 سال سن و سابقه‌ای فعال در ضدیت با جمهوری اسلامی، به عنوان نماد کانون نویسندگان ایران شناخته می‌‌شود و نقش لیدرگونه‌ای در کانون و جریان ادبی مخالف نظام ایفا می‌‌کند، همواره گزینه‌ی اول در توجه رسانه‌های جبهه‌ی فرهنگی معارض انقلاب اسلامی لحاظ می‌شود و کوچک‌ترین مواضع و فعالیت‌های وی در صدر اخبار فرهنگی کشور قرار می‌‌گیرد. از جمله مواردی که در مدت اخیر جریان رسانه‌ای ضد نظام، فرصت مطرح‌سازی دولت‌آبادی را به دست آورده است می‌‌توان به فعالیت وی در فتنه‌ی 88، حضور در جشن خانه‌ی سینما و قرائت بیانیه علیه جمهوری اسلامی و در آخر انتشار کتاب «زوال کلنل» در اسرائیل اشاره کرد که البته برگزاری جشن تولد 72 سالگی او در کنار فیلم‌ها و مصاحبه‌های تصویری متعدد در سایت‌های یوتیوب، بی‌بی‌سی فارسی و... توانسته است چهره‌ی دلخواه رسانه‌های غربی را از وی بسازد. این مطلب به بهانه‌ی جشن 72 سالگی این عنصر فعال در فتنه تهیه گردیده است که قبل از پرداختن به گزارش این جشن، معرفی مختصری از محمود دولت‌آبادی ارائه می‌گردد. جریان مخرب که توانسته است فضای رسانه­ای کشور را نیز در دست بگیرد، در انتخاب سوژه­های خود به سراغ افرادی می­رود که به عنوان لیدرهای ضد‌انقلاب ادبی شناخته می­شوند؛ از جمله مهم­ترین مصادیق این رویکرد، می­توان به «محمود دولت­آبادی» اشاره کرد. محمود دولت‌آبادی کیست؟ محمود دولت‌آبادی فرزند عبدالرسول، در سال 1319، در روستای دولت‌آباد از توابع سبزوار در استان خراسان متولد شد. وی در سال‌های دهه‌ی 30 و 40 با عضویت در گروه تئاتر وزارت فرهنگ و هنر رژیم پهلوی به فعالیت‌های هنری پرداخت و در سال 1352 به استخدام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان درآمد. هرچند در کارنامه‌ی دولت‌آبادی، در سال‌های بعد از انقلاب، فعالیت‌ها و تلاش زیادی در راستای براندازی جمهوری اسلامی و مقابله با نظام اسلامی به چشم می‌‌خورد، لکن برابر با مستنداتی که از مصاحبه‌های او موجود است، هیچ فعالیت مبارزاتی علیه رژیم منحوس پهلوی نداشته است و تنها به خاطر یک تئاتر مارکسیستی چند روزی را در زندان به سر می‌‌برد که بلافاصله توبه‌نامه‌ای خطاب به فرح می‌نویسد و آزاد می‌‌شود. وی همچنین اظهارات و بیانیه‌هایی را در دفاع از انقلاب سفید شاه و تعریف و تمجید از رژیم منحوس پهلوی از خود بر جای گذاشت. محمود دولت‌آبادی با شروع فعالیت‌های کانون نویسندگان، در سال 56، به همکاری با آن می‌‌پردازد و بعد از انقلاب نیز نام او همواره جزء افراد ثابت امضاکننده‌ی بیانیه‌های سیاسی نویسندگان علیه جمهوری اسلامی بوده است. عضو کانون منحله‌ی نویسندگان ایران بعد از انقلاب به دفاع از چریک‌های فدایی خلق می‌پردازد و در کنفراس برلین نیز علیه جمهوری اسلامی شرکت می‌‌نماید. حمایت‌های غرب از دولت‌آبادی در دهه‌ی 80، دولت‌آبادی از سوی حامیان غربی بیش از پیش مورد حمایت و تبلیغ قرار می‌‌گیرد که نمونه‌ی آن حمایت‌های انجمن ایران‌شناسی فرانسه در ایران زیر نظر سفارت فرانسه بود که در نهایت به چاپ کتاب «رمان، درخت هزار ریشه»، در نگرشی تحلیلی به آثار دولت‌آبادی (از آغاز تا کلیدر)، منجر شد. این کتاب سعی دارد تا دولت‌آبادی را به عنوان نمادی برتر در رمان مطرح کند لکن ابتذال اخلاقی، تمسخر سنت‌های ملی و مذهبی و در نهایت انگاره‌های دین‌ستیزی محور اصلی آثار اوست. کتاب رمان، درخت هزار ریشه را می‌‌توان در سه محور کلی ارزیابی کرد: 1. هتک عفت و حیثیت عمومی؛ 2. قبح‌شکنی از گناهان کبیره؛ 3. تشریح زنای محصنه‌ی یک زن. در سال 1379، دولت‌آبادی به اتفاق دیگر همفکرانش به منظور زنده نگه داشتن نام هوشنگ گلشیری، از مبتذل‌نویس‌ترین و منحرف‌ترین نویسندگان معاصر ایران، بنای جایزه‌ی ادبی «بنیاد گلشیری» را می‌گذارند و خود عضو هیئت امنای آن می‌شود. حمایت­های بی­دریغ از «دولت­آبادی» در راستای عناد و مخالفت با نظام اسلامی، موجب شد که او نقش فعالی را در فتنه‌ی عمیق 88 و حوادث مربوط به دهمین دوره‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری ایفا کند. نقش محمود دولت‌آبادی در فتنه‌ی 88 حمایت‌های بی‌دریغ از دولت‌آبادی، در راستای عناد و مخالفت با نظام اسلامی، موجب شد که او نقش فعالی را در فتنه‌ی عمیق 88 و حوادث مربوط به دهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری ایفا کند. وی، با نگارش هر روزه‌ی مقالات و مصاحبه‌های متعدد با نشریات حامی جنبش سبز و شرکت در نشست‌ها و سخنرانی‌های مختلف، به عنوان یک لیدر سیاسی! فعالیت کرد. دولت‌آبادی، که در ایام فتنه پیوستگی ویژه‌ای با سایر همفکران خود در بخش‌های مختلف فرهنگی و سیاسی داشت، در مراسم پانزدهمین جشن خانه‌ی سینما ضمن اهدای جایزه به اصغر فرهادی، کارگردان فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین»، به قرائت بیانیه پرداخت. این عضو شرکت‌کننده در کنفرانس منحوس برلین، در بیانیه‌ی خود، از افرادی نام می‌‌برد که همواره در تعارض با ارزش‌های دینی و ملی مردم متدین کشورمان تلاش کرده‌اند؛ افرادی چون: ابراهیم گلستان، امیر نادری، عباس کیارستمی، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، محسن مخلباف و دیگر مخالفین جمهوری اسلامی از سوی دولت‌آبادی به نیکی یاد می‌‌شوند. در ادامه نیز دولت‌آبادی بر نابه‌سامانی‌های اجتماعی بر اساس نوع مدیریت فعلی جامعه تأکید می‌‌کند و تلویحاً به ناکارآمدی جمهوری اسلامی اشاره دارد که نمونه‌ای از آن توسط اصغر فرهادی در فیلم جدایی نادر از سیمین به تصویر درآمده است! حضور دولت‌آبادی و قرائت بیانیه توسط او در مراسم جشن خانه‌ی سینما بازتاب ویژه‌ای در رسانه‌های غربی داشت و البته نکته‌ای که می‌‌بایست به آن توجه داشت و از آن غافل نشد پروژه‌ی مرجع‌سازی از شخصیت دولت‌آبادی است که از سوی دگراندیشان حوزه‌ی ادبیات کلید خورده است و تلاش می‌‌شود از وی شخصیتی مرجع در حوزه‌ی ادبیات ایران معرفی شود! در همین راستا، می‌‌توان به کتاب «شناخت‌نامه‌ی محمود دولت‌آبادی» نوشته‌ی آرش سنجابی از سوی انتشارات مروارید اشاره کرد که موضوع آن درباره‌ی آثار و اندیشه‌های محمود دولت‌آبادی، و شئون زندگی اجتماعی‌ـ‌فرهنگی این نویسنده است. امروزه اظهارات و اقدامات محمود دولت‌آبادی، به عنوان چهره‌ی شاخص کانون منحله‌ی نویسندگان ایران، انعکاس گسترده‌ای در نشریات و رسانه‌های اپوزیسیون نظام و البته حمایت عوامل غربی قرار دارد تا ضمن حفظ فسیل‌های به جا مانده از اندیشه‌ی سکولار در عرصه‌ی ادبیات، اسطوره‌ای ماندگار از نویسنده‌ای دین‌گریز بسازند... به همین منظور، می‌‌توان به جشن تولد 72 سالگی محمود دولت‌آبادی اشاره کرد که با تبلیغات وسیعی در رسانه‌های غربی منعکس شد. جشن تولد 72 سالگی بیست و هفتمین نشست ادبی عصر روشن به برگزاری جشن تولد نویسنده‌ای سکولار اختصاص یافت. در قالب یکی از نشست‌های ادبی عصر روشن در کتاب‌سرای روشن، مراسمی با عنوان «جشن تولد 72 سالگی محمود دولت‌آبادی» با حضور عده‌ای از نویسندگان و شبه‌روشنفکران مخالف نظام برگزار گردید. سخنرانی در این مراسم را امیرحسن چهلتن، مبتذل‌نویس و عنصر معاند نظام، بر عهده داشت. این عنصر فعال در فتنه‌ی 88 از شکل‌گیری تخیل در کودکی محمود دولت‌آبادی گفت و با گلایه از اینکه چرا کرسی‌های دانشگاهی به آثار این عنصر دین‌گریز و معاند نظام تعلق نمی‌گیرد، عنوان کرد: «50 سال از چاپ اولین داستان محمود دولت‌آبادی، "ته ‌شب"، در یک مجله گذشته و من فکر می‌کنم، برای محمود دولت‌آبادی با این حجم کار و اعتبار، باید اکنون کرسی‌های دانشگاهی زیادی به ‌منظور بررسی آثارش وجود داشته باشد و شاید حالا برگزاری مراسمی از این دست بتواند این گونه کمبودها را جبران کند.» از قرار معلوم چهلتن می‌‌خواهد، با تعاریف گوناگون از محمود دولت‌آبادی، بخشی از اقدامات وی در مخالفت با دین و نظام اسلامی را جبران کند و به نوعی وی را در ادامه‌ی مسیر انحرافی‌اش مصمم کند. گفتنی است که چهلتن از جمله افرادی است که قائل به آزادی مسائل جنسی در جامعه است و این اعتقادش را، غیر از آنکه در آثارش می‌نگارد، به شاگردان خود در کلاس‌های داستان‌نویسی صراحتاً تعلیم می‌دهد. نویسنده‌ی لائیک کتاب «دخیل بر پنجره‌ی فولاد»، در بین مطالب خود، به گونه‌ای سخن می‌‌گوید که گویی غیر از اعضای کانون غیرقانونی نویسندگان و شاگردانشان دیگر نویسنده‌ای در این مرز و بوم وجود ندارد! چهلتن، این مبتذل‌نویس که ادبیات داستانی را محصور در هیچ قید و بند اخلاقی نمی‌بیند، در توضیح بیشتر برای رمان «روزگار سپری‌شده‌‌ی مردم سالخورده» و فقر اسف‌بار شخصیت‌ها در آن گفت: «من پیش از این از دولت‌آبادی انتقاد کرده بودم که خیلی اخلاقی می‌نویسد و برخی چیز‌ها را درز می‌گیرد و دوست دارد آدم‌های فرودست را در شکل‌های حماسی ببیند؛ اما ما با رمان روزگار سپری‌شده‌ مردم سالخورده تحول این موضوع را می‌بینیم که او سفره‌ی‌ دلش را پیش همه‌ی ما پهن می‌کند. او پیش از این توده‌ی‌ فقیر را سرافراز و مغرور توصیف می‌کرد، کاری که هدایت نمی‌کرد.» اسدالله امرایی نیز در سخنرانی خود، بدون توجه به پشت‌پرده‌های سیاسی در انتخاب زوال کلنل به عنوان نامزد بوکر آسیایی، آن را کتابی دانست که قاعده‌ها را شکسته است و در ادامه مسئولین را به نادیده گرفتن خطوط قرمز دعوت کرد و افزود: «امیدواریم این اثر در سرزمین مادری‌اش منتشر شود و کاش همان طور که خارجی‌ها مقررات خودشان را برای این کتاب نادیده گرفتند، اینجا هم برخی مسائل نادیده گرفته شود و این کتاب هر چه زودتر منتشر شود.» «امیرحسین چهل‌تن» می­خواهد با تعاریف گوناگون از «محمود دولت‌­آبادی» بخشی از اقدامات وی در مخالفت با دین و نظام اسلامی را جبران کند و به نوعی وی را در ادامه‌ی مسیر انحرافی­اش مصمم کنند. تحقق آرزو در 72 سالگی! در آستانه‌ی 72 سالگی محمود دولت‌آبادی و در راستای حمایت دشمنان انقلاب اسلامی از عناصر لائیک و سکولار عرصه‌ی فرهنگی، بی‌بی‌سی فارسی ‌ـ‌رسانه‌ی رسمی دولت انگلستان‌ـ‌ در خبری تحت عنوان «بمب فرهنگی ایران در اسرائیل منفجر شد» از انتشار 2 کتاب زوال کلنل نوشته‌ی محمود دولت‌آبادی و دایی‌جان ناپلئون نوشته‌ی ایرج پزشکزاد در خاک دولت جعلی اسرائیل خبر داد. سایت بی‌بی‌سی فارسی در خبر خود ابتدا به القای وجود بمب اتمی در ایران پرداخت و در گذر از این موضوع، از انتشار دو کتاب ایرانی در خاک رژیم غاصب صهیونیستی سخن به میان آورد و از آن به عنوان بمب فرهنگی ایرانی یاد کرد! زوال کلنل زوال کلنل از آخرین آثار محمود دولت‌آبادی است که در سال 87 توسط نشر چشمه برای دریافت مجوز نشر به اداره‌ی کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال شد، اما به دلیل انحرافات موجود در متن کتاب تا کنون موفق به اخذ مجوز نگردیده است. بهمن دری، معاون فرهنگی وزارت ارشاد، در نشستی خبری که به مناسبت هفته‌ی کتاب برگزار شده بود، در پاسخ به سؤالی درباره‌ی چاپ رمان زوال کلنل، که به زبان آلمانی منتشر شده است، گفت: «این کتاب چون در خارج از کشور منتشر شده، ضرورتی ندارد در ایران منتشر شود، البته یک نسخه از کتاب را به من هم داده‌اند که بخوانم.» همچنین معاون فرهنگی وزارتخانه بعد از مطالعه‌ی این کتاب به این نتیجه رسید که زوال کلنل قرائت جدیدی از انقلاب است که تأثیرگذاری‌ آن می‌‌تواند نامطلوب باشد. رمان زوال کلنل در سال‌های ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴ به نگارش درآمده و در طول دو دهه‌ی اخیر بارها بازنویسی و بازنگری شده است. این رمان بر خلاف فضای غالب داستان‌های دولت‌آبادی، که در روستا اتفاق می‌‌افتد، در فضای شهر جریان دارد و نویسنده، با ترسیم فضایی سیاه، درون‌مایه‌ی محوری آن را ذهنیت آسیب‌دیده و آزرده‌ی مردی قرار می‌‌دهد که در اثر حوادث تاریخی زندگی‌اش نابود می‌‌شود. دولت‌آبادی در این رمان انقلاب اسلامی را دلیل بدبختی و نابودی زندگی شخصیت داستانش می‌‌داند. نویسنده روایت یک سرهنگ وطن‌دوست ارتش را بیان می‌‌کند که دارای 5 فرزند است. هر یک از فرزندان این سرهنگ ارتشی در جریان انقلاب اسلامی به یکی از احزاب و گروه‌های سیاسی می‌‌پیوندند و دولت‌آبادی می‌‌خواهد انقلاب اسلامی را عامل بدبختی آن‌ها معرفی کند. می‌توان این اثر را نشانه و نمادی از تاریخ معاصر ایران دانست که نویسنده در آن سعی دارد، با به تصویر کشیدن شهریور ۱۳۲۰ به بعد، جریان انقلاب اسلامی را زیر سؤال ببرد. داستان در ۲۸ ساعت اتفاق می‎افتد و از نظر تاریخی به سال‎های اول انقلاب نظر دارد. اینکه چرا دولت‌آبادی، رمان زوال کلنل را، که در سال‌های 1362 تا 1364 به رشته‌ی تحریر درآورده بود، می‌خواهد بعد از 24 سال در روزگاری موسوم به فتنه‌ی 88 منتشر کند و آن را توسط نشر چشمه برای دریافت مجوز به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال می‌کند، نکته‌ی قابل تأملی است که البته بعد از اینکه موفق به اخذ مجوز نشر آن در جمهوری اسلامی نشد، برای چاپ به زبان آلمانی به خارج از کشور ارسال کرد! زوال کلنل بعد از چاپ در خارج از کشور با حمایت‌های خاصی از سوی مجریان جنگ نرم مواجه گردید که از جمله آنان می‌‌توان به نامزدی این کتاب برای دریافت «جایزه‌ی ادبی بوکر آسیایی» اشاره کرد. دایی‌جان ناپلئون دیگر اثر انتشاریافته در خاک دولت جعلی اسرائیل کتاب «دایی‌جان ناپلئون» نوشته‌ی ایرج پزشکزاد است. این کتاب نیز از جمله آثار ممنوعه در جمهوری اسلامی است که برای اولین‌بار در اواخر دهه‌ی چهل شمسی به صورت پاورقی در مجله‌ی «فردوسی»، با زبان طنز، منتشر شده بود. این رمان مبتذل روایتگر زندگی خانواده‌ای اشرافی و ثروتمند است که در باغ بزرگی در کنار یکدیگر زندگی می‌‌کنند، رفتار و حرکتشان به نوعی نمایشگر اقشار مختلف جامعه است. شخصیت دایی‌جان ناپلئون، که یکی از ارتشی‌های جزء است، در این رمان بزرگ خانواده است و آن قدر از نبرد خیالی خود با انگلیسی‌ها تعریف می‌‌کند که خود نیز باورش می‌‌شود که انگلیسی‌ها به دنبال وی هستند! و البته به دلیل علاقه‌ی شدید وی به ناپلئون، او را دایی‌جان ناپلئون می‌‌نامند. این کتاب، با داستانی مبتذل، از جمله آثار ممنوعه است که متأسفانه در سفره‌های غیرقانونی کتاب در حاشیه‌ی پیاده‌روهای خیابان انقلاب تهران، به صورت غیرقانونی، به فروش می‌‌رسد. شایان ذکر است ناصر تقوایی، کارگردان سینما، نیز این رمان را در سال‌های دهه‌ی 50 در قالب سریالی با عنوان «دایی‌جان ناپلئون» و با حضور بازیگران فاسدالاخلاق به تصویر کشید. کلام آخر آنچه که درباره‌ی برخی نویسندگان نظیر محمود دولت‌آبادی، امیرحسن چهلتن و... وجود دارد این است که در وابستگی آنان به خارج از کشور و حتی دستگاه‌های جاسوسی بیگانه شکی نیست، لکن فعالیت آزادانه‌ی آنان در داخل کشور امری تأمل‌برانگیز است. شایان ذکر است که بنا به سابقه‌ی این افراد در قبل و بعد از انقلاب در تعارض با ارزش‌های دینی و البته ضدیت با مواضع جمهوری اسلامی، از آنان به عنوان سوژه‌های اطلاعاتی برای دستگاه‌های امنیتی کشور یاد می‌شود؛ لکن با توجه به نقش لیدرگونه‌ی آنان در جریان‌های فرهنگی معارض، که همواره سعی در لطمه زدن به مبانی اعتقادی مردم متدین ایران اسلامی را داشته‌اند، عدم برخورد و تساهل رفتاری با آنان جای سؤال دارد! سفرهای آزادانه این افراد به خارج از کشور و ارتباط این افراد با سردمداران و مجریان جنگ نرم امری بدیهی است که در سایه‌ی تسامح دستگاه‌های امنیتی و فرهنگی کشور صورت می‌گیرد. برهان/۱۳۹۱/۶/۲۳ .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image