تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

سید حمیری که بود و چگونه از دنیا رفت؟


اسماعیل بن محمد بن زید حمیری، معروف به سید حمیری، از شعرای بزرگ شیعه امامی است. او به سال 105 هـ.ق در شهر عمان متولد شد. پدر و مادر «سید حمیری» از خوارج و ناصبیان ـ دشمنان علی ـ علیه السلام ـ بودند. وی از بنی هاشم و سادات نبود، بلکه مادرش در همان ابتدای تولدش، او را «سیّد اسماعیل» خواند. «سید حمیری» از همان کودکی محبت اهل بیت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ را در دل داشت و از این که پدر و مادرش در حق علی ـ علیه السلام ـ بدگویی می کنند، نگران و افسرده بوده وی در اشعار خود آورده است: «شب ها مادرم مرا از خواب بیدار می کرد و می گفت: می ترسم با این مذهبی که داری، بمیری و به دوزخ در افتی، زیرا تو دل به مهر علی ـ علیه السلام ـ و فرزندانش بسته ای که نه دنیا و نه آخرت خواهی داشت!» پدر و مادر «سید حمیری» آن قدر او را در این مورد تحت فشار قرار دادند تا این که او از خانه فرار کرد و دوران حساس و سرنوشت ساز زندگی اش را در مساجد گذرانید. «سید حمیری» حضور امام صادق ـ علیه السلام ـ و بعضی از شاگردان بزرگ و معروف آن حضرت را درک کرده و آن بزرگواران از وی با احترام و نیکی یاد کرده اند. حتی این که روزی امام صادق ـ علیه السلام ـ او را دید و به او فرمود: «سمّتک امّک سیّداً، وفقت فی ذلک، و أنت سیّد الشعرا» مادرت تو را سید نامید و تو در این بزرگواری، موفق شدی، آری تو سید ـ و بزرگ ـ شعرایی»! لازم به ذکر است «سید حمیری» در مذهب «کیسانیه» و قائل به امامت و غیبت «محمد بن حنفیه» بوده که با راهنمایی امام صادق ـ علیه السلام ـ به باطل بودن این مذهب پی برد و با صداقت و صمیمیت رو به مذهب شیعه دوازده امامی می آورد. علامه حلی ـ رحمه الله علیه ـ در مورد شخصیت «سید حمیری» می گوید: «او مردی مورد اعتماد و گران قدر بوده و دارای شأن و منزلتی بزرگ است، خداوند متعال او را رحمت کند». همان گونه که گذشت او از بزرگان شعرای امامیه محسوب می شود و بیشترین آثار سید در قالب شعر بوده است، اشعاری که در حقیقت تفسیر قرآن، نقل و تحلیل احادیث و روایات و مدایح و مناقب اهل بیت عصمت ـ علیهم السلام ـ می باشد. از جمله اشعارش، قصیده های «میمیه» ـ با حرف میم شروع می شود ـ که می گویند به اندازه بار یک شتر بوده است. و نیز از دیگر اشعارش در مدح اهل بیت قصیده «بائیه» او است. اشعار سیّد چنان جذاب و اعجاب برانگیز و شگفت آور است که حتی مخالفان او را نیز به اعتراف و تحسین وا داشته است. «اصمعی» یکی از مخالفان سرسخت اهل بیت ـ علیهم السلام ـ زمانی که شعر سید حمیری را می شنود می گوید: «شگفتا! چه زیبا راه بزرگان را پیموده است! اگر مذهبش غیر از مذهب ما نبود، هیچ وقت کسی را از شاعران هم عصرش به او مقدم نمی داشتیم.» سید با سرسختی تمام «بنی امیه» را رسوا می کرد. زیرا سیاست ستم پیشه بنی امیه این بود که از علی ـ علیه السلام ـ و آل او، نامی در صفحه تاریخ نباشد. وی با صراحت تمام از اهل بیت پیامبر ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ حرف می زد و فضیلت های فراموش شده ایشان را به مردم می رساند. سرانجام این عاشق و شاعر دل سوخته اهل بیت به سال 173 هـ.ق در «رمیله بغداد» از دنیا رفت. از شخصی که شاهد رحلت وی بوده نقل شده:سید را زمانی که در بستر بیماری افتاده بود، عیادت کردم، او داشت نفس های آخرش را می کشید و چند نفر از همسایگانش که از مخالفان اهل بیت بودند، و عده ای از شیعیان در کنار بسترش بودند، سید از نظر خلقت، انسانی خوش ترکیب بود، روی گشاده و سیمایی زیبا و شانه ای ستبر داشت ولی در آن لحظات آخر، ديدم که نقطه سياهي در پيشاني اش پيدا شد و کم کم فزوني گرفت تا به تمام صورت سید سرایت کرد! از این پیش آمد، دل شیعیان که آن جا حاضر بودند سخت آزرده شد و همه به اندوه فرو رفتند، از طرفی دیگر دشمنان و ناصبیان که آن جا بودند شادمان شدند و شروع کردند به بدگویی و شماتت کردن،... ولی چیزی نگذشت که درست در همان نقطه ای که سیاهی همه صورت سید را فرا گرفته بود، نقطه سفید و درخشانی پیدا شد و پیوسته فزونی گرفت تا این که تمام چهره سید را سپید و تابان کرد. در همین حال سید تکانی به خود داد و در حالی که می خندید چنین سرود: «ـ دروغ می گویند آنان که می پندارند علی ـ علیه السلام ـ دوستدارانش را از هلاکت نجات نمی دهد. ـ به خدا قسم که به بهشت جاویدان و ابدی وارد شدم و خدا از گناهانم در گذشت. پس آن چه را که امروز دیدید به دوستان علی ـ علیه السلام ـ بشارت دهید و به آن ها بگوئید تا جان در بدن دارید دوست دار علی(ع) باشید و تا دم آخر به او مهر بورزید. پس از او نیز دوست دار فرزندانش باشید، همان ها که یکی پس از دیگری با صفات خاص خویش، رهبران پاک امت اند». و سپس چنین گفت: «أشهد ان لا اله الا الله حقا حقا و اشهد ان محمداً رسول الله حقا حقا و أشهد أن علیا امیر المؤمنین حقا حقا، أشهد ان لا اله الاّ الله». سپس به آرامی دیدگانش را بست و جان سپرد، چنان به راحتی جان داد که گوئی شمعی بود که خاموش شد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image