تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

داستان رخداد غرانيق که در مورد پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ در برخی روایات آمده ،چيست؟


آنچه که در مورد غرانيق نقل شده است، همانند، آيات شيطاني،سلمان رشدي از پايه و اساس دروغ است. اين قضيه ـ در قالب روايت ـ که در برخي از کتب اهل سنت نقل گرديده، مخالف با آيات قرآن و نيز مقام والاي عصمت پيامبر گرامي اسلام- صلی الله علیه و آله - مي باشد. اين جريان از محمد بن کعب قرظی که «طبري» از ابن اسحاق به واسطه يزيد بن زياد از قرظي نقل کرده به اختصار چنين است: «رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ علاقمند بود تا به نحوي مشرکان را جذب کند. او آرزو مي کرد خداوند آياتي نازل کند که مناسبات او را با قريش بهبود بخشد. در اين هنگام آيات سوره نجم نازل شد تا به این آيات رسيد : افرايت اللات و العزي و مناه الثلاثه الاخري؛ آيا ـ دو بت ـ لات و عزي را ديدي و آن منات بت سومين را . در اين هنگام، شيطان دو آيه بر زبان رسول خدا- صلی الله علیه وآله - جاري کرد؛ «تلک الغرانيق العلي و ان شفاعتهن لترتضي؛ آن ها پرستوهاي اوج گيرنده اند و شفاعت آنان مايه خشنودي است". اين تمجيد از بت ها سبب خشنودي مشرکان شد. در همان لحظه رسول خدا- صلی الله علیه و آله - به آيه سجده رسيد و مسلمانان و کافران همه به سجده افتادند. شب هنگام که جبرئيل براي عرض آيات نزد رسول خدا- صلی الله علیه و آله - آمد اين جملات را رد کرده و گفت: تو براي مردم چيزي خوانده اي که خداوند نازل نکرده است. آنگاه آيه 52 سوره حج بر او نازل شد که: «ما پيش از تو رسولي نفرستاديم جز آن که وقتي آرزو مي کرد، شيطان بر آرزوي او راه يافته و خدا آنچه را شيطان در آرزوي او انداخته بود نسخ مي کرد». پس از آن ادامه آيات سوره نجم بود که؛ «اين خداياني که شما بت پرستان مي پرستيد چيزي جز اسامي نيست که شما و پدرانتان بتان را به آن ها ناميده ايد.» همانگونه که گذشت چنين قضيه اي مخالف آيات صريح قرآن است زيرا در اين آيات خداوند مي فرمايد: 1. ... ما ينطق عن الهوي؛ قسم به آن ستاره چون پنهان شد که يار شما ـ پيامبر ـ نه گمراه شده، نه به راه کج رفته و سخن از روي هوي نمي گويد. و لو تقول علينا بعض الأقاويل لأخذنا منه باليمين...؛ اگر پيامبر پاره اي سخنان را به افترا بر ما مي بست با قدرت او را فرو مي گرفتيم، سپس رگ دلش را پاره مي کرديم: 3. در جاي ديگر در قرآن خطاب به شيطان آمده است: «تو را بر بندگان من تسلطي نيست مگر به آن گمراهاني که تو را پيروي کنند.» 4. و در آيه ديگر آمده است: شيطان را بر کساني که ايمان آورده اند و بر خدا توکل مي کنند تسلطي نيست. تسلط او تنها بر کساني است که دوستش مي دارند و به خدا شرک مي ورزند. بدين ترتيب درستي آن رخداد، با توجه به آيات مذکور و دست کم براي يک مسلمان معتقد غير قابل قبول است. از سوي ديگر درباره آيه 52 سوره حج نيز علاوه بر اشکالات محتوايي که درباره تطبيق آن آيه با اين ماجرا وجود دارد بايد گفت: سوره حج به اتفاق آراء از سوره هاي مدني است و طبعاً نمي تواند ارتباطي با آن واقعه داشته باشد. اما راوي اين جريان يعني «محمد بن کعب قرظي» يکي از قصه گويان معروف است او از بقاياي يهوديان بني قريظه است که منشا قصه گويي در دنياي اسلام دارند. البته حديث طرق ديگري نيز دارد که نوعاً به تابعين رسيده و به اصطلاح مرسل است. تنها يک نقل آن منسوب به «ابن عباس» است که او نيز نسبت به رخدادهاي دوره مکه به دليل آن که هنوز متولد نشده بود، قولش در اصطلاح علمي، حجت نيست. شمار زيادي از مورخان و علماي بزرگ چنين خبري را مردود دانسته اند. چنين خبري در سيره ابن اسحاق و ابن هشام و نيز در الدرر، ابن عبدالبر قرطبی نيامده است. اين بدان معناست که افراد مذبور سند درستي براي آن نمي شناخته اند. سهيلي شارح سيره ابن هشام نيز مي گويد: اهل اصول، چنين گفته اي را با حجت رد مي کنند. ابن حزم اندلسی، نيز به شدت از اين خبر برآشفته، آن را کذب محض مي داند. او از عقلي که چنين حماقتي را بپذيرد اظهار شگفتي مي کند و پذيرش آن را جز بر آدم مستي که نمي فهمد چه مي داند و چه مي گويد، روا نمي شمرد. کساني که طرق متعدد حديث را بررسي کرده اند، فهرستي از اختلافات دروني اين نقل را بيان نموده اند؛ اختلافاتي که نشان مي دهد روايت از اساس ساختگي است و گرنه نبايد تا اين اندازه صدر و ذيل آن با يکديگر متعارض باشد. در واقع اين اضطراب و تشويش و تعارض نشانگر آن است که بخش بزرگي از ماجرا را پس از جعل اصل آن، قصه خواناني ساخته اند که قصد گرمي بازار نقل ها و نوشته هاي خود را داشته اند. غزالي نيز در «فقه السيره» به نقد اين خبر پرداخته است. او به درستي تأکيد مي کند که چگونه ممکن است چنين آياتي ـ غرانيق ـ که ترکيبي از توحيد و شرک است از زبان عاقلي صادر شود، چه رسد به رسول خدا- صلی الله علیه و آله - که عاقل ترين مردمان و بنيان گذار چنين مکتب توحيدي است. او اين خبر و امثال آن را مربوط به اسرائيليات مي داند. اسرائيليات اشاره به اخبار و نصوصي دارد که در اصل برگرفته از فرهنگ يهودي و نصراني است و در متون اسلامي توسط يهوديان و نصرانيان مسلمان شده و يا مسلمانان شيفته آن ها وارد شده است. سید جعفر مرتضي عاملی نيز در اين مورد مي نويسد: گويا اصل اين خبر از اين قرار بوده که کفار در زماني که رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ آيات قرآن را مي خوانده، سخنان بيهوده اي را بلند مي خواندند تا صداي قرآن به گوش کسي نرسد. چه بسا زماني که آن حضرت مشغول خواندن آيات سوره نجم بوده مشرکين اين جملات مهمل را بلند خوانده اند؛ تلک الغرانيق العلي ... شاهد اين خبر آن که، بنا به گزارش کلبي در «الاصنام» در اعراب جاهلي، نظير اين کلمات را در ستايش بت ها مي گفته اند. به هر روي اصل ماجرا به هيچ عنوان با سه مرحله از عصمت رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ 1. عصمت در تلقي وحي 2. عصمت در ابلاغ وحي 3. عصمت از گناهان، که پيامبر اکرم- صلی الله علیه و آله - و تمام انبيا داراي اين سه مقام عصمت بودند، سازگار نيست و با کمال تأسف در منابع اخباريان حشوي مذهب از اين دست اخبارکم نيست؛ که به گفته «غزالي» معلوم نيست چه زماني بايد اصلاح شود. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image