عرفان /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

حقيقت عزم به سوي خداوند چيست؟ عزم چه رابطه اي با اختيار دارد؟


چيستي عزم: عزم از نظر مفهوم لغوي، عبارت است از آهنگ انجام دادن كاري و دل نهادن و كوشش كردن و دل بكاري نهادن، و نيز به معناي اراده و قصد آمده است. عزم به سوي خداوند: در اين باره سخن بسيار است و به طور خلاصه عزم به سوي خداوند، عبارت است از ارادة انجام عبادات و واداشتن نفس بر اعمال صالح و تحمل سختي هاي گوناگون در راه بندگي و سلوك به سوي حق، زيرا انساني كه مي خواهد به سوي خداوند سير كند و در واقع سالك الهي بشود، تا عزم نداشته باشد، هرگز به مقصد و مقصود نرسيده و به بارگاه حضرت دوست بار نمي يابد و فناي الهي نصيب او نمي شود، لذا بزرگان اهل معنا بر آن اند كه: عزم نخستين عمل در شروع حركت و مبدء شروع در هر كاري است و به طور كلي عزم به سوي خداوند، داراي چند درجه و مرتبه است. (از جمله آن): الف) همة هواهاي نفساني را انسان بايد از خود دور نمايد و از بين ببرد، تا بتواند داراي عزم به سوي خدا بشود. ب) علت عزم خود را بشناسد و سعي نمايد كه عزم خود را در عزم حق فاني و محو كند و بگونه اي بشود كه عزم و درخواست خود را هيچ تلقي كرده و همواره در جهت عزم و خواست خداوند حركت كند. امام خميني كه خود از سالكان بزرگ و صاحب عزم الهي بوده است، دربارة عزم به سوي خدا، كلام زيبايي دارد و مي فرماید: عزم جوهرة انسانيت و ميزان امتياز انسان است و تفاوت درجات انسان، به تفاوت درجات عزم او است، و عزمي كه مناسب اين بحث است، عبارت است از بناگذاري و تصميم بر ترك معاصي و انجام واجبات، و جبران آنچه از او فوت شده و به وظايف شرعي خود عمل نكرده است. (مثلا واجباتي كه به هر نحوي از او ترك شده بايد قضاي آنها را بجا آورد.) اي عزيز بكوش تا صاحب عزم و داراي اراده شوي. بنابراين عزم به سوي خداوند، عبارت است از اين كه انسان بخواهد و اين خواست را به مقام عمل برساند. يعني دقيقا در مسيري كه خداوند مشخص كرده، قدم بر دارد و همة وظايف شرعي خود را انجام دهد و از تمام آنچه در شرع حرام شده، دوري نمايد و همواره در راه ساختن خود تلاش كند، تا بالاترين مقامات انساني كه همان قرب الهي است برسد. اما دربارة اين كه عزم چه رابطه اي با اختيار دارد؟ قبل از هر چيز بايد مفهوم اختيار، همانند مفهوم عزم روشن شود. گرچه دربارة معناي اختيار سخن بسيار است، اما به طور خلاصه، تعريف اختيار انسان، اين است كه انسان داراي جاذبه هاي دروني مختلفي است كه مي تواند با فعاليت دروني خود، يكي را بر ديگري ترجيح دهد و آن را انتخاب كند و اين اختيار، ملاك تكليف است. پس از معلوم شدن معناي اختيار، دربارة رابطة‌ آن با عزم مي توان گفت: انسان موجودي است كه هر كدام از اين دو صفت عزم و اختيار به عنوان امتياز و شاخص او مطرح است و رابطة آن دو صفت اين است كه اختيار از يك حيث، زمينه ساز عزم و اراده است؛ يعني چون انسان توان انتخاب و گزينش و ترجيح برخي پديده ها، يا هدف و مقصد را بر برخي ديگر دارد، لذا هر كدام را برگزيد، براي رسيدن به آن تصميم و عزم مي گیرد و شرايط رسيدن به آن را فراهم مي سازد. بنابراين اگر مسئله از اين نظر تحليل شود، نسبت اختيار با اراده، آن است كه اختيار صفتي است كه زمينه را براي رسيدن به فعليت صفت عزم و اراده فراهم مي سازد، چون اگر اختيار نباشد موجود بدون اختيار، عزم و اراده هم نخواهد داشت. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image