کلام /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

عزاداري و مشروعيت آن را از نظر قرآن توضيح دهيد.


شايد در اذهان بسياري از افراد اين سؤال مطرح شده باشد كه قرآن كريم كه خود جامع تمامي احكام و معارف بلند الهي و منبع اصيل براي شناخت دين است آيا از عزاداري و سوگواري سخني به ميان آورده است؟ و آيا در آيات نوراني قرآن شاهد و قرينه اي بر تأييد يا ردّ عزاداري وجود دارد؟ يا خير؟ قبل از ورود به جواب، به طور مختصر به معناي عزاداري و سوگواري اشاره مي کنيم: «عزا» در لغت به معني صبر و شيكبايي در مصيبت است. و تعزيه و تعزيت، به معناي تسليت گفتن به يك داغدار از مصيبت است. و در اصطلاح امروزي عزاداري عبارت است از:اجتماع گروهي از مردم كه در آن سعي مي شود، با قرائت قرآن، خواندن مرثيه و سرودن شعر، بازماندگان را تسلي دهند و به صبر توصيه نمايند. تاريخچه اين سنت را مي توان از زماني دانست، كه بشر پاي بر اين كره خاكي نهاد و سپس با پديده مرگ و حوادث تلخ روبرو شد. انسان موجودي است كه آن چه را با وجود و هستي خويش ناسازگار ببيند، ناپسند داشته و با آن مبارزه مي كند و اگر نتوانست در مقابل آن دست به دفاع بزند با ابراز اندوه، گريه و... به مقابله با آن و آرام سازي دل خود مي پردازد. گاهي نيز اين مراسم براي احياي شعاير الهي و خاطره زندگي پيامبر اسلام ( صلي الله عليه وآله ) و ساير امامان ( عليهم السلام ) برگزار مي شود كه آثار فراوان و ثمرات بسياري به همراه دارد. در قرآن کريم آياتي وجود دارد كه مشروعيت بلكه رجحان عزاداري و اقسام آن را اثبات مي كند، در اين جا به چند نمونه اشاره مي كنيم: 1ـ عزاداري فرياد ستمديدگان عليه ستمگران است در قرآن مجيد مي خوانيم: لا يحب الله الجهر بالسوء من القول الاّ من ظلم «خداوند متعال فرياد زدن و بدگويي را دوست ندارد جز براي كساني كه مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند.» هر چند ظلم داراي اقسام و مراتبي است اما بزرگترين ظلم آن است كه به حقوقي كه خداوند براي برخي از افراد قرار داده است تجاوز شود. و از جمله آن حقوق، حق ولايت و امامت است. بنابراين ستيزه با حاكميت ولي خدا، و ساير ارزشها ظلم و ستمي بزرگ و نارواست. بي ترديد امام حسين ـ عليه السلام ـ يكي از كساني است كه خداوند متعال حق ولايت و حاكميت براي ايشان قرار داده است و يزيد و يزيديان جزو طاغوت اند و غاصب حاكميت الهي و يقيناً شهادت امام حسين ( عليه السلام) توسط يزيد ظلم بزرگي بر پيكر امت اسلامي است. حال آيا جامعه اسلامي طبق آيه كريمه چه وظيفه اي دارد؟ آري طبق آيه شريفه، بايد فرياد برآورد و به افشاگري و بدگويي آشكار و رسوايي ستمگران بپردازد و با زبان شعر و مديحه سرايي و بيان مصائب و گردهمايي هاي گسترده، برائت و بيزاري از دشمنان خدا را اعلان نمايد. و به طور يقين فريادها و عزاداري هايي كه در اين راستا باشد از مصاديق «جهر من القول» است كه خدوند آن را دوست دارد. 2ـ عزاداري نوعي مودت اهل بيت (عليهم السلام)است در قرآن مجيد مي خوانيم: قل لا اسئلكم عليه اجراً الاّ المودة في القربي قرآن كريم دوستي خاندان پيامبر( صلي الله عليه وآله ) را بر امت اسلامي فرض دانسته و محبت آنان را پاداش زحمات طاقت فرساي پيامبر اسلام ( صلي الله عليه وآله) در راه ابلاغ رسالت قرار داده است. عشق و دوستي اثرات و لوازمي دارد. يار و دوست صادق كسي است كه شرط دوستي را چنان كه شايسته است بجا آورد، در غير اين صورت دوستي، زباني و ظاهري خواهد بود. از نشانه هاي مهم دوستي آنان همدردي و همدلي در سوگ و يا شادي آنان است. در روايات فراواني بر اين نكته تأكيد شده است كه در جشن و سرور اهل بيت شاد و در اندوه و ماتم آنان اندوهناك باشيد. 3ـ عزاداري بزرگداشت شعاير الهي است قرآن درباره تعظيم شعائر الهي مي فرمايد: و من يعظم شعائر الله فانّها من تقوي القلوب شعائر در لغت به معناي علامت آمده است و در مصداق شعائر اختلاف است كه در يك جمع بندي مي توان گفت مقصود از بزرگداشت شعائر الهي بزرگداشت نشانه هاي دين و اطاعت خداوند و آيين ابراهيم( عليه السلام )است كه در اسلام تبلور پيدا نموده است. از اين رو به طور عموم مي توان استفاده نمود كه هر زمان يا در هر مكان فعل يا عملي كه ياد خدا و زمينه تقوي و رشد معنوي و روحي را فراهم آورد. در صورتي كه در چارچوب قوانين و دستورات اسلام قرار داشته باشد جزو شعاير الهي به شمار مي رود. و به طور مسلّم مراسم عزاداري براي بندگان خاص خداوند كه به حق قرآن ناطق و حج مجسم بودند و براي اعتلاي كلمه توحيد جان خود را قرباني ساختند از بارزترين نشانه ها و شعائر است. چرا كه در اين مراسم جز فراگيري مسائل دين و يادآوري شهامت ها و ايثارگري شهيدان بزرگ اسلام سخن ديگر طرح نشده و سخن از دشمني با دشمنان خدا و دوستي با دوستان خدا گفته مي شود. 4ـ سوگواري يعقوب ( عليه السلام ) در فراق يوسف ( عليه السلام) خداوند در اين باره از زبان حضرت يعقوب مي فرمايد: يا اسفا علي يوسف و ابيضّت عيناه من الحزن فهو كظيم «اي اندوه من بر فراق يوسف! و در حالي كه اندوه خود را فرو مي خورد چشمانش از اندوه سفيد شد.» حضرت يعقوب ( عليه السلام ) در جدايي فرزند خود دچار حزن و اندوه فراواني گشت به طوري كه ساليان درازي در غم يوسف اشك ريخت تا ديدگانش سفيد شد. از اين آيه مي توان نتيجه گرفت كه گريه و اندوه هر چند ساليان درازي طول بكشد مانعي ندارد بلكه مشروع و از ويژگي هاي مثبت به شمار مي آيد. با نظري به آيات و رواياتي كه در اين زمينه وارد شده است به راحتي مي توان نتيجه گرفت برپايي مجالس عزا و اقسام گوناگون عزاداري نه تنها با قرآن مخالفت و ناسازگاري ندارد بلكه از مصاديق شعائر الهي، مودت اهل بيت (عليهم السلام ) و مبارزه با ظلم و ستم مي باشد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image