سیستم اقتصادی آمریکا-سیاست آمریکا /

تخمین زمان مطالعه: 14 دقیقه

در مورد سیستم اقتصاد آمریکا و نحوه عملکرد بانکها و میزان اثر مراکز اصلی اقتصاد در آمریکا بر روی جریانات سیاسی آمریکا اطلاعاتی بیان کنید.


« سیستم اقتصادى آمریکا » سیستم اقتصادى آمریکا بر پایه نظام سرمایه دارى و بازارآزاد استوار است . بر اساس تقسیم بندى تاریخى , اقتصاد آمریکا در سده هاى هفدهم و هجدهم با محوریت کشاورزى , در سده نوزدهم و نخستین نیمه سده بیستم با محوریت صنعت و از نیمه دوم قرن بیستم با محوریت صنعت و خدمات بوده است به عبارت دیگر در ابتداى قرن 21 و پس از دومین انقلاب صنعتى با محوریت فن آورى اطلاعاتى , آمریکا از تولید بسیارى ازکالاها صرف نظر کرده و بخش بزرگى از سرمایه گذارى دولتى و خصوصى خود را متوجه عرصه هاى نوین اقتصادى نموده است . سیاست اقتصادى حکومت آمریکا توسط وزارت خزانه دارى , شوراى مشاورین اقتصادى , اداره مدیریت و بودجه و وزارت بازرگانى تدوین مى گردد . در تدوین سیاستهاى اقتصادى دو هدف داخلى و خارجى دنبال مى گردد . در بعد داخلى هدف سیاستهاى اقتصادى حکومت آمریکا , حفظ و ارتقاى نرخ رشد اقتصادى سالانه و بهبود شاخصهاى مهم اقتصادى است و در بعد خارجى اولویت حکومت آمریکا حفظ برترى اقتصادى آن کشور در صحنه جهانى است . ( حمیدى نیا , حسین , ایالات متحد آمریکا , دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى وزارت امور خارجه , ص 401 - 402 ) نظام اقتصادى آمریکا از یک سو یک نظام کاپیتالیستى ( سرمایه دارى ) است که به زعم بسیارى از اندیشمندان علوم سیاسى همین امر دلیل رفتار میلیتاریستى این کشور را تشکیل مى دهد و از سوى دیگر به دلیل افزایش روزافزون آمار مصرف گرایى و مصرف زدگى و تهى بودن از فرهنگ قناعت ، یک اقتصاد سوداگر ( اقتصاد مرکانتیلیستى ) است . همچنین ساختار مبتنى بر سرمایه دارى اقتصاد آمریکا در بین دو حزب حاکم بر سرنوشت سیاسى این کشور با هم تفاوت دارند . ساختار اقتصادى آمریکا از این حیث مبتنى بر « تجارت و تسلیحات » است که حزب دموکرات معمولا تجارت و کشاورزى را در اختیار دارند و حزب جمهوریخواه آمریکا نماینده کلوپ بازرگانان نفتى و کارخانه هاى بزرگ تولید تسلیحات این کشور مى باشد . خاستگاه سران این حزب و عملکردشان در گذشته نشان مى دهد که آنان همواره به دنبال نفت و فروش تسلیحات خویش در جهان به ویژه منطقه خاورمیانه بوده اند . امروزه سران نومحافظه کار کاخ سفید هیچ ابایى از اعلام اینکه آنها به خاطر نفت به منطقه و عراق حمله کرده اند ، ندارند . از دیگر ویژگى هاى ساختار اقتصادى آمریکا این است که دولت در آنجا مطابق شاخص هاى لیبرالیستى دولت حداقلى است به این معنى که کمترین مداخله را در اقتصاد و بازار دارد . از این رو اقتصاد این کشور از دو بخش خصوصى و دولتى تشکیل مى شود که البته دولت بیشتر در آن بخش از امور اقتصادى که براى بخش خصوصى مقرون به صرفه نیست مانند راه سازى ، بهداشت ، آموزش و پرورش و امور زیربنایى و . . . سرمایه گذارى مى نماید و سایر بخش ها در اختیار بخش خصوصى است . اتفاقا یکى از منافذ نفوذ یهودیان صهیونیست جامعه آمریکا به ساختار اقتصادى این کشور از همین بخش خصوصى و تهدید و تطمیع براى برنده شدن در مناقصات و مزایده هاى دولتى آغاز مى شود و به دیگر بخش ها نیز تعمیم پیدا مى نماید . « سیطره و نفوذ یهود بر مراکز اصلى اقتصادى آمریکا » سیطره اقتصادى از جمله روش هایى است که در پیوند با دیگر روش ها - سیاسى ، فرهنگى و اجتماعى - اندیشه « دولت جهانى یهود » را تحقق مى بخشد . این بخش به همراه فشارهاى سیاسى و بسترسازى فرهنگى شرایط مساعدى را براى بسط اندیشه آرمانى صهیونیسم به وجود مى آورد . از این رو وجود بازوان اقتصادى براى توسعه صهیونیسم ، گزینه اى غیرقابل انکار است . قوم یهود از دیرباز با توجه به تلموداندیشى خویش که تمامى اموال جهان را متعلق به خود مى پندارد که به ناحق و به صورت غصب در اختیار دیگر اقوام و نژادها قرار گرفته ، در تلاشى بى پایان و به هر وسیله اى که ممکن باشد ، به جمع آورى هرچه بیشتر ثروت پرداخته است . بنابراین ، یهودیان براى وصول به اهداف خود در هر جامعه اى که مستقر شوند ، نفوذ به مراکز اقتصادى و تجارى و در دست گرفتن نبض بازار و ثروت آن جامعه را در اولویت هاى خود قرار مى دهند . از مطالعه تاریخ سیاسى آمریکا در مى یابیم که یهودیان مقیم آن کشور همواره در حساس ترین مراکز تصمیم گیرى آمریکا قرار گرفته اند . در نتیجه با روش هاى گوناگون و تصویب قوانین مورد نیاز به نفع خود ، با توجه به نفوذى که در ساختار سیاسى آمریکا دارند که به مواردى از آن در بخش پیشین اشاره شد ، بخش عمده اى از مراکز اقتصادى و تجارى آمریکا را در دست گرفتند . سینماها ، تئاتر ، تجارت شکر ، کمپانى هاى بزرگ نفتى ، تجارت گندم و تنباکو ، پنبه ، فولاد ، 50 درصد تجارت گوشت و مواد پروتئینى ، 70 درصد تجارت کفش ، صنایع چرم ، ادوات و ابزار موسیقى ، وسایل الکترونیکى ، بانکها و به طور کلى قریب به 80 درصد ثروت و امکانات آمریکا در انحصار اقلیت اندک سرمایه داران یهودى - صهیونیستى این کشور است . تلاش صهیونیست ها براى کسب درآمد و توسعه نفوذ مالى خود در زمینه ها و منابع مختلف سرمایه گذارى ، تجارت ، صنایع و تولیدى ایالات متحده آمریکا امرى بدیهى و مبرهن است که در پیوند با دیگر روش هاى نفوذ - سیاسى ، فرهنگى ، نظامى و اجتماعى - یهودیان در ساختارهاى حکومتى آمریکا ، از اندیشه دولت جهانى یهود و صهیونیسم بین المللى نشأت مى گیرد . چرخه شیطانى نفوذ یهود و صهیونیسم به مراکز قدرت سیاسى براى به دست گیرى سکان هدایت منابع اقتصادى آمریکا به عنوان قدرت اول اقتصادى دنیا - که البته در شرایط فعلى در مواجهه با بحران مالى پیش آمده این قدرت رو به افول گذاشته - و هزینه کرد منابع مالى براى بسط و توسعه نفوذ سیاسى در مراکز تصمیم گیرى و جلب حمایت هاى بى شائبه آمریکا از رژیم صهیونیستى در بین اهل تحلیل و رسانه در خصوص مسائل آمریکا و صهیونیست ها مشهود بوده و در عمق خود حاکى از سیطره اقتصادى یهودیان آمریکا در این کشور است . این امر به مدد تفکرات و اعتقادات عصبیت وار یهود نسبت به امکانات و ثروت دنیا که آن را مطلق به قوم برتر یهود مى پندارد و همچنین تنگناهاى تاریخى در خصوص وضعیت مالى یهودیان در طول تاریخ در جوامعى که در آنها زندگى مى کردند و به دلیل تفکرات خاص از کارهاى اقتصادى در اروپا منع شده بودند ، شکل گرفته است . سرمایه داران صهیونیست در این میان نقش ویژه اى در آمریکا ایفا نموده اند . از مشهورترین خاندان هاى ثروتمند یهودى که در دو قرن گذشته در اروپا و ایالات متحده فعال بوده اند و سهمى بزرگ در تاسیس اسرائیل غاصب در سرزمین هاى اشغالى فلسطین داشته و دارند ، خاندان « روچیلدها » هستند . ابعاد نفوذ روچیلدها در سرمایه دارى غرب به گونه اى برنامه ریزى شده قابل بررسى است . گفتار خانم « هاناآرنت » مورخ و روزنامه نگار یهودى از این واقعیت این گونه پرده برمى دارد : « براى اثبات فکر عجیب دولت جهانى یهود چه دلیلى بهتر از خاندان روچیلد که تابعیت پنج دولت مختلف را دارد و دست کم با سه دولت در همکارى نزدیک بود ، دولت هایى که تنازعات مکرر میان آنان هرگز حتى لحظه اى یکپارچگى و پیوند منافع بانکدارانشان را ( که از خانواده روچیلد بودند ) متزلزل نساخت . » با سرمایه روچیلدها ، کمپانى « رویال داچ شل » تاسیس شد که بزرگترین مجتمع انحصارى اروپا است و به « اختاپوس بین المللى » شهرت یافته است . همچنین نام روچیلد در کنار راکفلرهاى آمریکا به عنوان پیشگامان استخراج نفت از خاورمیانه و روسیه شهرت دارد . پس از جنگ جهانى دوم ، سرمایه هاى روچیلد در ایالات متحده قدرتمند سرمایه گذارى شد . از دیگر چهره هاى سرشناس و سرمایه دار صهیونیست آمریکا ، سناتورى از ایالات آریزونا است که صاحب کارخانجات بزرگ سیگارهاى آمریکایى است . این سرمایه دار متنفذ آمریکایى ، « بارى موریس گلدواتر » است . این سناتور یهودى الاصل آمریکایى در زمان تسخیر لانه جاسوسى آمریکا در ایران ، انقلاب اسلامى را تهدید به نابود کردن پالایشگاه هاى عمده ایران از جمله پالایشگاه آبادان نمود . کمک هاى مالى و حمایت هاى سیاسى او از رژیم صهیونیستى و توسعه اندیشه صهیونیسم به ویژه در کمیته کمک هاى خارجى کنگره آمریکا دلیل روشن نقش و نفوذ صهیونیست ها در ساختار اقتصادى آمریکا است . خانواده « راکفلر » که تاکنون سه نسل به آمریکا تحمیل کرده است ، شایان ترین خدمات را به صهیونیسم و امپریالیسم نموده اند . اگرچه راکفلرها خود یهودى نیستند ، اما مشاوران رده بالاى یهودى - صهیونیستى ، آنها را در امورات حقوقى ، اقتصادى و . . . یارى مى نمایند . « جان دیویسن راکفلر » ( 1937 - 1839 م ) در 61 سالگى شغل حسابدارى را برگزید و سه سال بعد به دلالى و خرید و فروش کالا پرداخت و از معروفترین صاحبان صنایع آمریکا شد . شرکت « استاندارد اویل » را براى جمع آورى و فروش مواد نفتى تاسیس نمود و در صنعت پالایش نفت مقام اول را احراز نمود . سپس با تحت فشار گذاشتن شرکت خطوط راه آهن ، آن را در اختیار گرفت . پسر او راکفلر دوم ( 1960 - 1974 م ) عملیات اقتصادى پدر را دنبال کرد . « نلسون آلدریج راکفلر » نوه راکفلر بزرگ به فرماندارى نیویورک رسید و نقشى موثر در سیاست خارجى آمریکا یافت . اصل چهار ترومن که پاى آمریکا را به ایران عهد پهلوى باز کرد ، از ابتکارات مشاوره اى وى به رئیس جمهور دموکرات اسبق آمریکا بود . این خانواده براى کسب شهرت و محبوبیت و فرار از مالیات به کارهاى خیر از قبیل تاسیس بنیاد خیریه ، دانشگاه شیکاگو و . . . نیز پرداخته اند . سرمایه داران صهیونیست آمریکا که در اقتصاد این کشور نفوذ دارند و از قبل این نفوذ به ثروت هنگفتى رسیده و آن را در راستاى منافع صهیونیسم و حمایت از رژیم صهیونیستى هزینه مى کنند ، بى شمارند . به گونه اى که شرح نقش و نفوذ آنها در ساختار اقتصادى آمریکا و به تبع آن دیگر مراکز حکومتى مى تواند به تنهایى موضوع پژوهش مستقلى باشد . « نفوذ یهود در بانکهاى آمریکا » فعالیت و نفوذ یهودیان و صهیونیست هاى جامعه آمریکا در زمینه هاى اقتصادى ، مالى ، تجارى و بازرگانى این کشور بسیار گسترده است و به نوعى این نفوذ که گاه به صورت مباشرت مستقیم آنها در عرصه هاى اقتصادى خود را نشان مى دهد ، به بستر و پشتوانه اى اساسى و سرمایه اى براى نفوذ آنها در دیگر ساختارهاى حکومت آمریکا به ویژه ساختار تعیین کننده قدرت سیاسى تبدیل مى شود . آنها در اکثر داد و ستدها به نحوى دخیل و درصدى از سودها را متعلق به خود مى نمایند . صهیونیست ها مالک بزرگترین بانکها در آمریکا مى باشند . خانواده صهیونیستى روچیلدها که مختصرى از شرح حال آنها در شماره پیش تقدیم خوانندگان شد ، از بنیانگذاران بانک در ایالات متحده هستند و همان طورى که اشاره شد ، تنها بانک بزرگى که مالکش یهود نیست ، متعلق به راکفلر است که البته نزدیک ترین مشاور او یک صهیونیست دو آتشه و افراطى است . پنج بانک بزرگ در نیویورک ، سهام داران اصلى 324 شرکت عمده آمریکا مى باشند که با سه چهارم سهام سرمایه ، آنها را سیاست گذارى و اداره مى کنند . بانک « چیس مانهاتان » که از آن خاندان راکفلر مى باشد ، در شرکت هاى سى بى اس ، ان بى سى ، یونى ین کارباید ، جنرال الکتریک ، یونایتد ایرلانیز ، استرن ایرلانیز و سیستم تلگراف و تلفن آمریکا بزرگترین سهام را دارد و این تنها بخشى از ثروت و سهام هاى آن خاندان محسوب مى شود . در شرایط فعلى که آمریکا با بحران بى سابقه مالى مواجه است و بانک هاى بزرگ خصوصى ، شرکت هاى چند ملیتى و بزرگ از قبیل بانک سیتى گروپ و شرکت هاى خودرو سازى مثل جنرال موتورز و فورد در حال ورشکستگى هستند ، در لابه لاى تحلیل دلایل این بحران ناخواسته به لایه هاى پنهان سرمایه گذارى در این بانکها و شرکتها که اشاره مى کنند ، معلوم مى شود که اولا سازمان ها و تشکل هاى یهودى : صهیونیستى در اکثر آنها سهام دار عمده و گاه مالکیت مطلق دارند و ثانیا افسارگسیختگى آنها در اقدامات ربوى مالى در کنار ناعادلانه و ضعف ساختار کلى نظام سرمایه دارى غرب از جمله عوامل عمده ایجاد کننده این شرایط وخیم اقتصادى در آمریکا و به تبع آن در اقتصاد دنیا شده است . نمونه بارز دیگر از نفوذ یهودیان در ساختار اقتصادى آمریکا به ویژه در بانکها به قدرت متمرکز و تعیین کنندگى آنها در تعیین نرخ بهره در آمریکا بر مى گردد . اساسا نرخ بهره در این کشور با تصمیم و خط مشى بانکهایى مشخص مى شود که مطالعه ساختار و اساسنامه آنها نشان مى دهد که گردانندگان آنها یا سرمایه گذاران عمده آنها یا خود یهودى و صهیونیست هستند یا داراى روحیه صهیونیستى و یا حداقل مشى جانبدارانه نسبت به رژیم صهیونیستى و آرمان صهیونیسم مى باشند و دولت تنها پس از تماس و ارتباط با آنها توضیح و تفسیر راجع به بهره مى دهد . توضیحات یک فردى یهودى به نام « گرین اسپن » از وضعیت اقتصادى آمریکا ، تورم و چگونگى تعیین نرخ بهره و مانند آن در دهه گذشته جنجال بزرگى در آمریکا به وجود آورد . همچنین قسمت اعظمى از بازار « کارت هاى اعتبارى » و کمپانى هاى مرتبط به آن به جهودان آمریکا تعلق دارد . به عنوان مثال کمپانى « امریکن اکسپرس » که فعالیتى گسترده در سراسر دنیا دارد ، درصد قابل توجهى از میلیاردها دلار خرید و فروشى را که با استفاده از این کارتها در هر ماه در دنیا انجام مى دهد ، به حساب سازمانهاى یهودى : صهیونیستى این کشور واریز مى کند . البته مقصد نهایى و سرنوشت غایى این سرمایه هاى به ظاهر سرگردان جایى جز خزانه دارى رژیم صهیونیستى نیست که در نهایت به صورت بمب و فشنگ و گازهاى سمى و اشک آور بر سر زنان و کودکان و پیران و جوانان مظلوم فلسطینى ریخته مى شود . از این رو رژیم صهیونیستى اسرائیل از زمان جنگ 6 روزه و در طول مدتى بیش از 30 سال به بزرگترین دریافت کننده کمک هاى مستقیم اقتصادى و نظامى آمریکا تبدیل شده است . به گونه اى که سالانه دست کم پنج میلیارد دلار که معادل یک پنجم کل بودجه کمک هاى خارجى آمریکا است ، به اسرائیل اختصاص داده مى شود . « اکنون در آمریکا چه کسى حکومت مى کند ؟ » عنوان کتابى است از « ویلیام دامهوف » که در دهه 1980 به رشته تحریر درآمده و بارها مورد تجدید چاپ قرار گرفته است . نویسنده با تجزیه و تحلیل نخبگان حاکم در بخش هاى مختلف حکومت و جامعه آمریکا به این نتیجه مى رسد که طبقه خاصى که اعضاى آن داراى ارتباطات نزدیکى با یکدیگر هستند ، براقتصاد و جامعه این کشور حکومت مى کنند . این کتاب برخلاف دیدگاه کثرت گراى قدرت در آمریکا که به دلیل مکانیزم دموکراتیک آمریکا به برترى طبقه والیتى در ساختار سیاسى این کشور اعتقاد ندارد ، شواهد سیستماتیکى ارائه مى نماید که نشان مى دهد یک طبقه بالاى اجتماعى در آمریکا با داشتن نقش مسلط در اقتصاد و دولت ، طبقه حاکم است و خاستگاه آن در شرکت ها و بانک هاى بزرگ است و نقش عمده اى در شکل دهى به وضعیت سیاسى آمریکا ایفا مى کند . که صهیونیست ها و یهودیان در این طبقه نقش عمده اى دارند . ( نقش صهیونیست ها در ساختار اقتصادى آمریکا , فتح الله پریشان , خبرگزارى فارس {L= ,www.farsnews.com) =L} با توجه به نفوذ شرکت ها و کارتل هاى بزرگ درانتخابات آمریکا به گونه اى که هیچ فرد بدون حمایت آنها قادر به پیوزى در صحنه انتخابات نخواهد بود و نفوذ آنها در کنگره و سناى آمریکا ، به خوبى نقش و میزان نفوذ مراکز اصلى اقتصاد آمریکا بر تصمیمات و خط مشى هاى سیاسى این کشور آشکار مى گردد . براى آگاهى بیشتر به منابع زیر مراجعه شود حمیدى نیا , حسین , ایالات متحد آمریکا , دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى وزارت امور خارجه و آمریکا شناسى ، نشر معارف ، قم ، و آمریکا بدون نقاب ، سید هاشم میر لوحى ، کیهان ، تهران ، 1380 ) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image