ادیان و مذاهب /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

انجيل يعني خبر خوش، و عيسي يعني نجات دهنده. اگر افکار مسيحيان در مورد عيسي اشتباه است، پس عيسي چه خبر خوشي را ميخواست بدهد و چه چيزي را ميخواست نجات بدهد؟ لطفاً پاسخ دقيق دهيد؟


انجيل به قول بعضي، کلمه يوناني و به قول بعضي ديگر در اصل فارسي بوده و به معناي بشارت است. از نظر قرآن و ديدگاه اسلام انجيل نام کتاب حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ ميباشد که از طرف خداوند بر آن حضرت نازل شده است. و نيز از نظر قرآن انجيل کتابي يادگرفتي و تعليم دادني بوده است در قرآن ميفرمايند: «اي مريم خداي تعالي به عيسي کتاب و حکمت و تورات و انجيل تعليم ميدهد». چيزي ياد گرفتني و تعليم دادني باشد. با مسئله نجات مطرح در مسيحيت سازگار نميباشد. از ديدگاه مسيحيت هم انجيل نام چهار کتابي است که نويسندگان خاصي آنها را نوشته اند. بنابراين حالا که اسم کتاب حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ از ديدگاه اسلام و يا اسم چهار کتاب در عهد جديد از ديدگاه مسيحيان انجيل ميباشد بايد گفت که اولا لازمه اسم اين کتاب، اين نيست که حتما حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ حامل بشارت و خبر خوش بوده است، هر چند ممکن است در آن کتاب مطالبي متضمن بشارت مؤمنين و پيروان واقعي حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ به بهشت و رستگاري وجود داشتهباشد. ثانيا به فرض اين که چنين لزومي وجود داشتهباشد معنايش اين نيست که چون اسم کتابي حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ انجيل است پس آن حضرت به مردم بايد بشارت بدهد که با کشته شدنش نجات پيدا ميکنند و بر گردن آنها هيچ گناه و معصيتي وجود نخواهد داشت و از قيد شريعت آزاد خواهند بود. ممکن است در آموزهها و تعليم انجيل بشارت به امور ديگري از قبيل بشارت به آمدن پيامبر آخر الزمان باشد چنان چه که در قرآن کريم آمده است: و به ياد آوريد هنگامي را که عيسي بن مريم گفت: «اي بني اسرائيل، من فرستاده خدا به سوي شما هستم در حالي که تصديق کننده کتابي که قبل از من فرستاده شد (تورات) ميباشم، و بشارت دهنده به رسولي که بعد از من ميآيد و نام او احمد است». اصولاً تمام پيامبران از سوي خداوند، براي بشارت به نجات و بهشت آدميان آمدهاند و بشارت و نجات اختصاص به حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ ندارد. ثالثا اگر چنين مسئلهاي واقعيت ميداشت لازم بود که خود حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ به مردم ميگفت؛ من براي شما ما خبر خوش آوردهام و آن اين است که من آمدهام تا کشته و قرباني شوم و شما نجات پيدا کنيد. در حالي که کوتاهترين جملهاي در اناجيل مسيحيان نيامده که بر اين مطلب دلالت داشته باشد بلکه به جاي آن بر طبق انجيل متي و ديگر اناجيل مطالبي از حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ نقل شده که خط بطلان بر چنين تصوري ميکشد از جمله حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ گفته است: گمان مبريد که آمدهام تا تورات يا صحف انبياء را باطل سازم، نيامدهام تا باطل نمايم بلکه تا تمام کنم، زيرا هر آينه به شما ميگويم تا آسمان وزمين زايل نشود، همزه يا نقطه اي از تورات هرگز زايل نخواهد شد تا همه واقع شود. پس هر که يکي از اين احکام کوچکترين را بشکند و به مردم چنين تعليم دهد، در ملکوت آسمان کوچکترين شمرده شود. امّا هر که به عمل آورد و تعليم نمايد او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد». و نيز حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ مردم را به توبه دعوت نموده و گفته است: «به شما ميگويم اگر توبه نکنيد همگي شما هم چنين هلاک خواهيد شد». اگر کشته شدن حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ باعث نجات مردم بود ديگر نيازي نه به تورات و تعاليم آن بود نه نيازي به توبه و استغفار و اين خود کاشف از بطلان قول مسيحيان است که پنداشته اند حضرت مسيح براي نجات بشريت يا مسيحيان کشته شده است، افزون بر اينها اگر واقعا حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ براي نجات و بخشيده شدن مردم به صليب کشيده شده است، بايد حالت و روحيات مردم و نحوه زندگي آنان با قبل از کشته شدن تفاوت پيدا کرده و آثار آن به چشم مي خورد، در حالي که نه تنها در اين ابعاد هيچ تفاوتي به چشم نميخورد، بلکه وضعيت آنان از وضعيت قبل از کشته شدن مسيح ـ عليه السلام ـ بدتر و وخيمتر است و هيچ اثري از نشانه نجات به چشم نميخورد. لذا اين تصور و خيال از آموزه هاي انجيل بر نخواسته است بلکه از افکار انحرافي پولس ناشي شده است که از ديدگاه مسيحيان او دومين موسس مسيحيت مي باشد. اين پولس است که گفته است: «خداوند فرزند خود را به صورت انسان جسماني و گناه کار براي آمرزش گناهان بشر فرستاد». و نيز در راستاي نفي شريعت و تورات گفته است: «ما نسبت به شريعت که موجب بردگي ما بود مرده ايم و از اين پس بايد خدا را به وسيله روح القدس خدمت کرد نه مانند گذشته که از قوانين نوشته شده اطاعت مي کرديم». ملاحظه ميشود که اين تعاليم پولس درست در برابر سخنان حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ است که در اناجيل نقل شده است. پس نه از اناجيل و نه از خارج اناجيل هيچ دليلي نداريم بر اين که گفته شود چون اسم کتاب حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ انجيل است و يا اين که چون نويسندگان اناجيل اسم کتابشان را انجيل گذاشته اند پس بايد حضرت مسيح براي نجات بشر کشته شود. سخن آخر اينکه دين اسلام و پيامبر خاتم تمام مطالب اديان سابق از جمله تعاليم حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ را قبول دارد و تأييد مي کند. لکن ميفرمايد بشريت بايد به نسخه بعدي و پاياني خداوند براي سعادت بشر عمل کند نه اينکه به تعاليم قبلي اکتفا نمايد، لذا اسلام هيچ گاه در مقابل مسيحيت قرار نميگيرد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image