جلسه نوزدهم /

تخمین زمان مطالعه: 16 دقیقه

جلسه نوزدهم فصل هشتم دخالتهاى پدر و مادرها


جلسه نوزدهم فصل هشتم دخالتهاى پدر و مادرها فصل هشتم بحث ما درباره دخالت پدر و مادرها در زندگى پسر و دختر است . این بحث ، بحث مهمى است و از پدرها و مادرها تقاضا دارم به این بحث توجه بیشترى داشته باشند. بسیار از اختلافها از همین دخالتهاى بیجا سرچشمه مى گیرد. حتى بسیارى از جدائیها از این دلسوزیهاى بیجا یا غرض ورزیهاى بیجا سرچشمه مى گیرد و اگر ما سعادت پسرها و دخترها را مى خواهیم باید دخالت در کار آنها نکنیم ؛ دلسوزیهاى بیجا نداشته باشیم ؛ غرض ورزى در کار دختر و پسر نداشته باشیم . اما متاءسفانه مى بینیم که این مرض اجتماعى شیوع فراوانى پیدا کرده است ؛ حتى در میان مقدسها، مسجدى ها، افرادى که تدین دارند اما دانسته یا ندانسته به زندگى اولادشان ضربه مى زنند. ما باید از حیوانها این را یاد بگیریم که بچه هایشان را تا زمان احتیاج سرپرستى مى کنند اما وقتى که احتیاج به مادر نداشتند و توانستند مستقل زندگى کنند مادر آنها را رها کرده و به خود وامى گذارد تا زندگى مستقل را شروع کنند. حتى در بعضى پرندگان چند روزى چند ماهى دانه براى بچه مى آورند و در منقارش مى ریزند وقتى مى بینند مى تواند پرواز کند پروازش ‍ مى دهند ولو در بعضى اوقات به زمین هم بیفتد اما پرواز را به او تعلیم مى دهند و وقتى توانست پرواز کند او را به آشیانه خود راه نمى دهند. شما ببینید یک گوسفند وقتى که بچه اش به دنیا آمد یک علاقه خاصى به او دارد علاوه بر این که به او شیر مى دهد محبت هم مى کند یک ماه دو ماه نمى گذرد که آن گوسفند علف خوار مى شود مى تواند خود را اداره کند بین مادر و فرزند یک بیگانگى پیدا مى شود. در همه حیوانات این حقیقت وجود دارد. در ما هم وجود دارد جز این که ما از آن استفاده نمى کنیم ما باید دختر را بزرگ کنیم و تا آن اندازه که مى شود از نظر مادى ، معنوى ، نیاز عاطفى به او برسیم و بالاخره تربیتش کنیم بیک تربیت صحیح اسلامى وقتى که موقع ازدواجش شد ازدواجش بدهیم . وقتى به خانه شوهر رفت زندگى مستقل را شروع کند، دیگر پدر و مادر دخالت در کار این دختر نکنند؛ دیگر مادر دلسوزیهاى بیجا براى این دختر نداشته باشد. حتى اگر یک نزاعى بین زن و شوهر پیدا شد این مادر طرفدارى از داماد کند نه طرفدارى از دخترش ولو تقصیر داماد باشد. پدر طرفدارى از داماد کند نه از دخترش . یکى از طرفداریهایى که بسیار ضرر دارد این جاست که نگذارد دخترش مستقل زندگى کند؛ مستقل فکر کند و حرف یاد دخترش بدهد و دخترش را تابع خودش کند. این جنایت است ؛ خیانت است و بعض اوقات به جدائى مى کشد و اگر به جدائى نکشد از چیزهائى که محبت را ضربه مى زند، خانه را از هم مى پاشد همین دخالتها و دلسوزیهاى بیجاست . ما وظیفه داریم پسرمان را تربیت کنیم بیک تربیت اسلامى ما باید از نظر مادى ، معنوى و عاطفى پسرمان را رسیدگى کنیم و بالاخره یک پسرى که اسلام مى خواهد تحویل جامعه دهیم وقتى این پسر رشد پیدا کرد و به سن ازدواج رسید وظیفه پدر و مادر است که پسر را زن بدهند تا زندگى مستقل را شروع کند. مثل همان مرغى که دست از بچه اش برمى دارد، این پدر و مادر باید دست از پسر بردارند و دخالت در کار او نکنند؛ دلسوزیهاى بیجا براى او نداشته باشند و اگر نزاعى بین پسر و دختر پیدا شد طرفدارى از عروسشان کنند نه از پسرشان ولو تقصیر عروس باشد. البته تذکر لازم را به عروس بدهند و او را به اشتباه خود واقف کنند و راه صحیح را به او بیاموزند و براى او دلسوزى کنند نه پسرشان . مواظب باشند العیاذ بالله بنزین روى آتش نریزند؛ آتش را خاموش کنند. اگر دیدند یک نزاعى بین این دختر و پسر نپخته پیدا شده است اینها با کدخدامنشى آن را رفع کنند. متاءسفانه مادرها مخصوصا و بعض اوقات پدرها طرفدارى از پسرشان مى کنند؛ دخالت در کار پسرشان مى کنند و نمى گذارند اینها زندگى مستقل داشته باشند. مادر مى خواهد هرچه خودش مى گوید پسر عمل کند ولو این که دستور طلاق بدهد پسر عمل کند تا از او راضى شود. پدر مى خواهد همیشه پسر نوکر او باشد؛ تابع او باشد. این غلط است . به محبت ضربه مى زند؛ خانه را از هم مى پاشد و اختلاف شدیدى در خانه به وجود مى آورد. و این دخالتها اگر خداى ناکرده موجب نمامى و سخن چینى شود که گناهش بسیار بزرگ است . قرآن مى فرماید: ان الذین فتنوا المؤ منین والمؤ منات ثم لم یتوبوا فلهم عذاب جهنم ولهم عذاب الحریق(127) به فتنه گر بگو دو عذاب دارى آن هم دردناک : یکى در دنیا آن فتنه گرى پا پیچ خودت خواهد شد. یعنى مادر شوهرى که براى عروس فتنه گرى مى کنى ! قرآن مى فرماید بدان براى دخترت فتنه گرى خواهند کرد. اى مادر زنى که براى دامادت فتنه گرى مى کنى ! قرآن مى فرماید مواظب باش با پسرت چنین خواهند کرد. یک عذاب هم در قیامت دارى که در جهنم همان آتش فتنه گرى پاپیچت خواهد شد. اما در جاى دیگرى قرآن خیلى شدیدتر از این مى فرماید: والفتنة اشد من القتل(128) نمامى و سخن چینى و فتنه گرى از آدمکشى بالاتر است با فرضى که خیال نکنید آدمکشى گناهش کوچک است که قرآن مى فرماید: اگر کسى دیگرى را بیجا بکشد مثل این است که جهان را کشته باشد. من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فى الارض فکانما قتل الناس ‍ جمیعا(129) فتنه گرى ، ایجاد کدورت بین زن و شوهر گناهش از آدمکشى هم بالاتر است . یک پیرمرد خرفتى که بین پسر و عروسش جدائى انداخته بود خدمت امام حسین (علیه السلام ) رسید. امام (علیه السلام ) فرمود: فلانى ! شنیدم بین پسر و عروست جدائى انداختى ؟ عرض کرد بلى یابن رسول الله . فرمودند مى دانى گناهش چقدر است ؟ اگر رگهاى این دو نفر را بیرون کشیده بودى گناهش کمتر از این بود که جدائى انداختى . یک کسى رگهاى دیگرى را از بدن بیرون بکشد یعنى او را با شکنجه بکشد چقدر گناه دارد؟ امام حسین (علیه السلام ) مى فرماید گناه آن کسى که بین دو نفر را بهم بزند از آن هم بالاتر است . این روایت به ما مى فهماند نمامى ، سخن چینى ، ایجاد کدورت از آدمکشى با شکنجه گناهش بیشتر است . یکوقت کسى را مى کشد این گناهش بزرگ است اما یکوقتى او را تکه پاره مى کند تا بمیرد یعنى کشتن تواءم با شکنجه که این گناه بالاترى دارد. معلوم است این در قیامت چه سگ درنده اى است . ولى بدان گناه تفرقه انداز، نمام ، سخن چین از آدمکشى با شکنجه بالاتر است . و معمولا این مادرشوهرها بعض اوقات با زبانهاى تیغ دارشان یک دخالتها و سخن چینى ها مى کنند؛ تهمتها مى زنند تا عروس را از چشم داماد بیندازند. خوب وقتى عروس از چشم پسر تو افتاد چه مى شود اول مصیبت آن این است که بچه هاى او عقده اى مى شوند؛ این پسر تو دیگر روز خوش ندارد و بالاخره تو هم به این گرفتارى مبتلا خواهى شد و مصیبت جهنم را هم باید تحمل کنى . نمامى و سخن چینى از دخالتهاى بیجا سرچشمه مى گیرد؛ زخم زبانها از همین دخالتها سرچشمه مى گیرد. بعض اوقات مى بینیم خانم باندازه اى نفهم است که داماد خوبش را، داماد متدینش را به رخ داماد فقیرش مى کشد. چقدر احمقى مى خواهد! این فکر نمى کند که با این کار زشتش چه مى کند. بعض اوقات مى بینیم که آقا بین این داماد و آن داماد فرق مى گذارد براى این که مثلا این داماد جدید است و دیگرى کهنه شده است . نمى داند چه مصیبتى به سر دخترش مى آورد. بعض اوقات مادر شوهر یک زخم زبانهائى مى زند که باندازه اى جراحت آور است ، باندازه اى عمق دارد که بقول عوام مردم تا قبر هم برود نمى تواند فراموش کند. زبانت براى هیچ کس نیش نداشته باشد که در قیامت بصورت عقربى مى شود و تو را نیش مى زند(130). این ننگ است که یک گلى داشته باشید و آن گل میوه اش یک زبان تیغ دارى باشد و اسم آن را زبان مادر شوهر گذارده باشید. ننگ است ، ننگ است این که مادر عروس که باید به دامادش بیشتر از پسرش محبت کند از عقرب هم بدتر به او نیش بزند. براى چه ؟ براى دنیا. زشت است براى داماد که با مادر زن که به جاى مادر اوست و مثل مادر باید به او محبت کند و با پدر زن که به جاى پدر اوست و مثل پدر باید به او محبت کند اما با یک عصبانیت و دشمنى با آنها بر خورد کند که هیچ دشمنى با دشمن آدمکش خود چنین برخوردى نداشته باشد براى چه ؟ جهازیه کم بوده . اى واى بر این آدم با این فکرش . داماد با مادر زنش بد شود با پدر زنش بد شود براى این که جهازیه کم بوده . ننگ نیست یک عروس که باید به مادر شوهر مثل مادرش محبت کند که این پسر را بزرگش کرده و بدست او داده است دشمنى کند؟ عروس باید به پدر شوهر مثل پدر خود محبت کند. براى این که زحمتها کشیده تا این پسر را بزرگ کرده است و به دست تو خانم داده است . حالا بعض اوقات یک زخم زبانها به او مى زند که هیچ عقربى این طور نیش نمى زند و چشم دیدنش را ندارد. مثال مى زنند هوا سرد بود یک شترى آمد همان اول سرش را در لانه مرغى کرد گفت مرا راه بده همین که سرش را در لانه مرغ کرد یکدفعه خودش را عقب کشید و همه چیز را خراب کرد نه براى خودش جایى گذاشت و نه براى مرغ . بعضى از عروسها این طورند عروس وقتى به خانه مى آید باندازه اى دریده است که مى خواهد صد در صد بر شوهر مسلط شود و مى خواهد مادر شوهر نباشد؛ پدر شوهر هم نباشد؛ شما بروید و تنها من بمانم چقدر احمقانه است ! اینها گناه دارد و با انسانیت سازگار نیست . سفارشى که به پسر و دختر و پدر و مادرها دارم این است که اگر با هم مهربان باشید خانه شما محل رحمت خداست . در روز قیامت هم همه در بهشت دور هم نشسته و به همدیگر مى گوئید: درود بر شما! شوهر به عروس مى گوید: درود بر تو. عروس به مادر شوهر مى گوید: درود بر تو. و اما اگر در خانه با هم نسازید، اگر بخاطر مادیات اختلاف کنید، اگر خداى ناکرده بخاطر نداشتن جهازیه یا کمبود جهازیه زخم زبان به خانمت بزنى ، اگر براى این که دامادت فقیر است و نمى تواند کار کند، خوب منزل را اداره کند زخم زبان به او بزنى ، مخصوصا این که کسى را به رخ او بکشى ، مخصوصا این که زن به رخ او بکشد، بدانید در قیامت همه به جهنم مى روید. وقتى به جهنم رفتید قرآن مى گوید: کلما دخلت امة لعنت اختها(131) عروس خانم در جهنم است شوهرش مى آید مى گوید: لعنت بر تو باد. یکوقت مى بیند مادر شوهر آمد. مادر شوهر که آمد مى گوید: لعنت بر تو عروس . عروس مى گوید: لعنت بر تو باد. یکوقت مادر زن وارد مى شود. مادر زن به دخترش مى گوید: لعنت بر تو که ما را جهنمى کردى . او هم مى گوید: لعنت بر تو که ما را جهنمى کردى . اینها قرآن است که مى خوانم . وقتى که با هم جمع شدند هرکدام تقصیر را به گردن دیگرى مى گذارد. قرآن مى فرماید: لعنت بر همه شما براى این که یکدیگر را جهنمى کردید. چرا باید ما اختلاف در خانه داشته باشیم ؟ چرا؟ من یک سفارشى به عروسها بکنم که عروس خانم ! با وفا باش . مستقل زندگى کن . و همین را به پسرها بگویم که مواظب باشید حرف مادر نااهل را نشنوید. حرف پدر نااهل را نشنوید. با وفا باشید. مستقل زندگى کنید. مخصوصا به زنها بگویم که اگر زن با وفا باشد دیگر مادرش نمى تواند در زندگى او دخالت کند و به هم بپاشد. ولى اگر در زندگى مستقل نباشید، اگر حرف دیگران تاءثیر بگذارد همان روزهاى اول زندگى پاشیده مى شود بعضى اوقات منجر به طلاق مى شود. چه جدائیهایى سراغ دارم که وقتى ریشه یابى مى کنیم مى بینیم تقصیر مادر شوهرهاست ؛ تقصیر مادر زنها و نفهمى پدرهاست . بجاى این که کدخدامنشى کنند بنشینند، پدر و مادر شوهر طرفدارى از عروس کنند، پدر و مادر زن طرفدارى از داماد کنند، اگر یک نزاع کوچکى بین دختر و پسر پیدا شد بعنوان مثال اگر دختر قهر کند بجاى این که آنها را آشتى دهند، به نزاع آنها دامن مى زنند. یکى از کارهاى زشت قهر کردن زن و شوهر از یکدیگر است خانم ! از چه کسى قهر مى کنى ؟ کسى که از شوهرش قهر نمى کند. زن که از خانه و زندگیش بیرون نمى رود. در خانه ات باش کجا مى روى ؟ قهر مى کند و از خانه بیرون مى رود. مادر فهمیده مى گوید: برویم خانه خودتان . پدر فهمیده مى گوید: چه خبر است چرا این جا آمدى ؟ بیا برویم و دختر را به خانه شوهر مى آورد و عذرخواهى مى کند که این دختر عصبانى شده ؛ اشتباه کرده است ؛ سادگى کرده است ؛ و باین صورت نزاع رفع مى شود. اگر مادر زن دخترش را بردارد و به نزد داماد برده از او عذرخواهى کند یکمقدار بگوید و بخندد و دختر را به داماد بسپارد اختلاف رفع مى شود. ولو این که این مرد بد باشد اما وقتى مى بیند مادر زن ، پدر زن این گونه رفتار کردند کوتاه مى آید. وقتى که عروس ببیند مادر زن ، پدر زن این گونه رفتار کردند کوتاه مى آید. وقتى که عروس ببیند مادر شوهر از عروسش طرفدارى مى کند و دلش براى عروس مى سوزد، وقتى عروس مى بیند که پدر شوهر براى او دلسوزى مى کند بطور مسلم محبت ، محبت مى آورد؛ این عروس ‍ هم هرچه باشد خوب مى شود. بعضى اوقات مرد بعد از کار روزانه که به خانه مى آید خانه اى که بقول قرآن آرام بخش است و مرد براى رفع خستگى به منزل و خانم پناه مى برد مى بیند اول مصیبت است . اگر خانم او را تنها ببیند مثل وسواس خناس پیوسته وسوسه ، وسوسه ، وسوسه . یعنى غیبت ، غیبت ، تهمت ، تهمت ، پشت سر مادر شوهر؛ مادرت امروز این طور کرد؛ مادرت امروز این طور گفت . و اگر مادرش او را تنها ببیند شروع مى کند که این زنت زن نیست . باید تو یک زن دیگر بگیرى . این که زندگى نشد. این خانم اصلا در خانه نیست . تهمت غیبت ، تهمت غیبت . این بیچاره که خسته است خسته تر مى شود بدبخت است بدبخت تر مى شود مى دانید گناه چقدر است ؟ پیغمبر اکرم (علیه السلام ) فرمودند: اگر کسى یک درهم ربا بخورد مثل این است که سى و شش زنا بدهد یا زنا کند. خیال نکنید زنا گناهش آسان است گناه باندازه اى بزرگ است که اگر بدون توبه از دنیا برود در جهنم عورتینش بوى گند مى دهد باندازه اى که جهنمى ها را مى آزارد که به خدا شکایت مى کنند که خدایا ما را از بوى گند این مرد یا زن نجات بده . گناه این قدر بزرگ است . اما پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله ) فرمودند: اگر کسى یک درهم ربا بخورد از سى و شش زنا گناهش ‍ بالاتر است . بعد فرمود از ربا بالاتر یعنى از سى و شش زنا بالاتر این است که غیبت کنى و آبروى کسى را ببرى . آبروى عروست را پیش پسرت . غیبت کنى . تهمت بزنى . تهمت زدن گناهش بزرگ است . در روز قیامت پنجاه هزار سال روى یک تل چرک و خون نگاهت مى دارند تا حساب مردم تمام شود و بعد با همین تل چرک و خون تو را به جهنم مى برند. تهمت نزنید؛ مخصوصا عروسها؛ مادر شوهرها. غیبت نکنید. این قدر تجسس نکنید. بعض اوقات این مادر شوهر باندازه اى پست است که وقتى عروس نباشد سر کیفش مى رود؛ این طرف آن طرف مى گردد چیزى پیدا کند تا آن را علیه عروس مطرح کند. اى مادر شوهر! باندازه اى گناه بزرگ است که پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله ) روى منبر فرمودند: اى کسانى که به زبان ایمان دارید اما به دل ایمان نیاوردید تجسس در کار مردم نکنید و اگر تجسس در کار مردم بکنید خدا شما را رسوا مى کند ولو این که خیلى هم زرنگ و خوددار باشید اما بالاخره رسوایت مى کند. تجسس نکنید. تو! مادر شوهر؛ تجسس مى کنى ؛ سر کمد او، کیف او مى روى فردا همین بلا به سر دخترت مى آید. حالا این دنیاى آن است آخرت را چه مى کنى ؟ آتش جهنم مشکل است . شب اول قبر مشکل است . بعض اوقات یک تجسسهاى عجیب و غریبى مى کنند حتى من به زن و شوهر سفارش مى کند زنها! هیچ وقت سر کیف شوهرتان نروید. این کار بدى است . زشت است . دزدى است . و بعض ‍ اوقات مى بینم همین کار موجب طلاق و طلاق کارى مى شود. اى آقا! سر کیف زنت نرو. تجسس نکن . سر کمد خانمت نرو. تجسس نکن . اى مادر شوهر! سر جهازیه نرو که ببینى جهازیه دارد یا ندارد. اگر دارد براى خودش ‍ دارد و اگر هم ندارد براى خودش ندارد. به تو مربوط نیست تو پایت لب گور است به فکر قبرت باش . به فکر قیامت باش . رفتن سراغ چیزهاى عروس که ببینى چه دارد این یک کار احمقانه اى است . اینها کار مسلمان نیست ؛ کار انسان نیست . سر کیف خانم رفتن گناهش بزرگ است . در کیف را باز کردن ممکن است کار را به جاى باریکى بکشاند. اگر شوهر بفهمد خانم سر کیف او رفته است خطرناک است و گاهى به جاهاى باریک مى رسد. تقاضا دارم در کار یکدیگر تجسس نکنید. تقاضا دارم پدر و مادرها دخالت در کار پسر و دخترها نکنند. بگذارند مستقل زندگى کنند. دلسوزیهاى بیجا غلط است . اگر هم تقصیرى در کار است مواظب باشید شما در صورت امکان تقصیر را آن طرف ببرید نه این طرف . اینها دلسوزى بیجاست . نمى خواهد براى پسرت دلسوزى کنى . براى قبرت دلسوزى کن . به فکر آخرتت باش . براى عاقبتت دلسوزى کن . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image