تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

چگونگی برخورد با والدین در سیره حضرت زهرا سلام الله علیها را بیان کنید؟


فاطمه(س) از پدری یگانه همچون پیامبر(ص) و مادری مهربان و با عظمت همچون خدیجه(س) بهره مند بود. دوره درک مادر برای ایشان بسیار کوتاه بود و در حدودپنج سالگی مادر خود را از دست داد؛ با این حال تا سال ها پس از رحلت مادر، از فضائل او یاد می کرد. او هنگامی که مادر را از دست داد، با بی تابی از پدر پرسید: جایگاه مادرم کجاست؟ جبرئیل بر پیامبر خدا نازل شد و سلام الهی را به فاطمه (س) ابلاغ کرد، سپس از جایگاه بهشتی خدیجه خبر داد. با شنیدن این خبر فاطمه(س) آرام گرفت و فرمود: ان الله هو السلام و منه السلام و الیه السلام. خداوند خود، سلام است و سلام از او و به سوی اوست.[1] تأکید بر رعایت حرمت مادر حضرت زهرا سلام الله علیها جایگاه مادران را بس والا می دانست و خدمت به آنان را لازمه رسیدن به بهشت و می فرمود: (ملازم پای مادر باش که بهشت زیر پای اوست).[2] به نظر می‌رسد منظور از عبارت: ملازم پای مادر بودن، اوج خضوع و کرنش در برابر او باشد که مطلوب خداوند و راه رسیدن به بهشت است. اظهار محبت و ایثار نسبت به والدین رفتار فاطمه و پیامبر خدا بسیار صمیمی بود. این امر ناشی از آن بود که این محبت، ریشه‌ای الهی و توحیدی داشت و عین محبت به ذات باری تعالی بود. فاطمه پدر خویش را، فرستاده بزرگ الهی و محبوب ترین بنده خداوند می دید و پیامبر (ص) نیز از فاطمه(س) بوی بهشت را استشمام می کرد[3] و او را در میان دخترانش بهترین معرفی می کرد.[4] از این رو، وقتی فاطمه (س) نزد پیامبر(ص) می رفت، آن حضرت دست و سر او را می بوسید و او را به جای خود می نشاند.[5] این محبت قلبی و متقابل محدود به یک یا چند بار نبود بلکه گزارش‌ها حکایت از آن دارد که بارها و در زمان های گوناگون در رفتار این پدر و فرزند دیده شده است. فاطمه (س) به هیچ وجه طاقت ناراحتی و حزن پدر را نداشت. در این باره نقل شده است: در زمان حضور پیامبر در مکه و پیش از هجرت ایشان به مدینه مشرکان در یک اقدام زشت هنگام نماز، فضولات شکم گوسفند را بر دوش پیامبر ریختند، فاطمه سلام الله علیها با وجود سن اندک به پاک کردن آن ها از دوش پدر و ملامت مشرکان پرداخت و ابوطالب را از این ماجرا با خبر ساخت.[6] که در یک صبحگاه، فاطمه(س) پدر را گریان و ناراحت دید و وقتی سبب را پرسید، پیامبر(ص) از ذکر علت ناراحتی اش خودداری کرد. در این هنگام فاطمه(س) به پدر عرض کرد: (تا علت ناراحتی را نگویی، از خوردن و آشامیدن پرهیز می کنم.) پیامبر(ص) به ناچار خبر به شهادت رسیدن حسین(ع) را – که از جبرئیل شنیده بود – بازگو کرد؛ این در حالی بود که هنوز حسین(ع) به دنیا نیامده بود![7] شدت محبت فاطمه (س) به پیامبر(ص) به حدی بود که پس از رحلت آن حضرت، هنگامی که پیراهن پدر را بویید، بیهوش شد. از این رو علی(ع) آن پیراهن را مخفی کرد.[8] همچنین وقتی بلال، به درخواست فاطمه(س) پس از مدت ها سکوت، بعد از رحلت رسول خدا(ص) اذان گفت و به فراز (اشهد أن محمداً رسول ا…) رسید، فاطمه (س) ناله ای سر داد و بیهوش شد و بلال نیز اذانش را قطع کرد.[9] او پس از رحلت رسول خدا (ص) درفراق او، آن قدر گریست که به عنوان یکی از (بکائین) شناخته شد.[10] .

موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/03



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image