تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

چگونه جوانان ميتوانند رذايل اخلاقي مانند غرور و حسد را از خود دور سازند؟


درمان بيماريهاي روحي مانند درمان بيماريهاي جسماني بر دو پايه استوار است: پيشگيري و درمان. قدم نخست در درمان حسد، پيشگيري است.كسي كه تشخيص دهد اندك حسدي دارد، بايد از افزايش آن جلوگيري كند و در آغاز بكوشد بيش تر نشود. از اين رو لازم است ريشههاي حسد را بشناسد و از آنها اجتناب ورزد. بعضي از بزرگان اسباب حسد را هفت چيز ميدانند:عداوت، تعزز، كبر، تعجب، خوف، حُبّ رياست و خُبث طينت.امام خميني ريشه اساسي حسد را رؤيت ذلت نفس ميداند.در درمان حسادت دو چيز مؤثر است: علم و عمل. منظور از علم آن است كه حسود بداند در زندگي هر كسي سهم و نصيبي دارد و هر چه تلاش كند، نميتواند سهم مقدر ديگري را كم نمايد. او بايد بداند حسادت سودي ندارد.نه مقامش را بالا ميبرد و نه محبوبيتش را بيشتر ميسازد. بايد بداند كوششي كه در خارج كردن رقيب خود از صحنه، مصروف ميدارد، اگر همان را براي رسيدن به مقاصد خود به كار گيرد، قطعاً به نتيجه مطلوب خواهد رسيد. همچنين بايد بداند حسادت براي جسم و جان و دنيا و آخرتش زيانبار است.امام علي (ع) ميفرمايد: جاي شگفتي است كه حسودان از سلامت جسم خود غفلت دارند. امام صادق (ع) ميفرمايد: آفت دين، حسد و خودبيني و فخر فروشي است.اما در بخش عمل، حسود پس از شناخت بيماري خود، بايد وارد عمل شود و بهترين و مؤثرترين كار، عمل كردن برخلاف ميل نفس است و اگر نفس تمايل دارد كسي را به وسيله ذكر عيبها رسوا سازد، نه تنها خاموشي گزيند، بلكه او را مدح و ستايش نمايد. البته اين كار در آغاز زحمت دارد، ولي به تدريج آسان ميگردد. رسول خدا (ص) راه رهايي از حسد را چنين بيان كردهاند: انسان از حسد نجات پيدا ميكند در صورتي كه دستش را ببندد و زبانش را نگه دارد و با چشم به سوي برادرش اشاره نكند.نكته مهم ديگر جريان اصالة الصحه است، يعني از بدبيني پرهيز كردن و عمل ديگران را توجيه كردن. اين عمل نقطه مقابل حسدورزي است. اما درمان غرور در عبادت به آن است كه انسان به تقصير خود پي ببرد و بداند كه به عبادت نبايد اكتفا كند. رسول خدا (ص) ميفرمايد: خداوند فرموده است: كساني كه براي من عبادت ميكنند، بر اعمال خود اعتماد نكنند، زيرا اگر در تمام عمر خود به عبادت بپردازند و به زحمت بيفتند، باز مقصرند و نميتوانند حقيقت عبادت مرا دريابند، ولي به رحمت من اطمينان داشته باشند.جايي كه اشرف مخلوقات و افضل رسولان حضرت خاتم الأنبياء بگويد: ما عبدناك حق عبادتك؛ تورا آن طور كه حق تو است عبادت نكردهايم ما بايد چه بگوييم؟! جايي كه عقاب پر بريزداز پشه لاغري چه خيزداز طرفي ممكن است عبادت هر چند زياد باشد اما به دليل مختلف مورد قبول حق تعالي قرار نگيرد، پس در اين صورت غرور و عجب در عبادت معني ندارد.  و بايد به اين نكته توجه داشت كه روح عبادت، عبوديت است و عبوديت نجات از خودخواهي است. كسي به عبوديت دست يافته كه خود را حقير و كوچك دانسته است، بنابراين عبادت واقعي با غرور جمع نميشود و اگر عبادت با غرور باشد و يا موجب غرور شود، معلوم ميشود اصلاً عبادت نيست. .

پایگاه اطلاع رسانی استاد حسین انصاریان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/23



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image