تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

چگونه مى‏توان حسادت را از خود دور ساخت؟


شناخت و درمان حسد ابتدا بايد فرق بين «غبطه» و «حسادت» روشن گردد. «حسادت» آن است كه انسان از نعمت ديگران ناراحت شود و آرزوى از بين رفتن آن را داشته باشد. اما در «غبطه»، انسان از نداشتن خود آزرده خاطر است نه از بهره‏مندى ديگران. در نتيجه آرزو يا تلاش نمى‏كند كه نعمت از ديگرى سلب گردد بلكه از نعمت ديگران خوشحال است و دعا و تلاش مى‏كند كه خود نيز به آن برسد. معمولًا در نعمت‏هاى عبادى و معنوى، مثل حال خوش در نماز و سجده نسبت به ديگران، حالت غبطه به انسان دست مى‏دهد. درمان حسد، دو ركن اساسى دارد: درمان نظرى (شناخت ابعاد و نتايج آن در دنيا و آخرت) و درمان عملى. يك. درمان نظرى درمان نظرى حسد زمينه‏ها و ابعاد مختلفى دارد از جمله: 1- 1. شناسايى ريشه‏ها، علل و عوامل پديد آورنده و رشد دهنده حسد 2- 1. گستره، انواع و اشكال بروز حسد 3- 1. زيان‏هاى فردى و اجتماعى حسد 4- 1. انگاره‏ها و دانسته‏هايى كه تأثير مستقيم در درمان حسد و يا كاهش آثار آن دارند. اكنون به اختصار پاره‏اى از آنچه به اين بخش مربوط است بيان مى‏شود:(1) الف. حسد، نه تنها زيانى براى شخص مورد حسد (محسود) ندارد بلكه چه بسا به نفع او و به ضرر حسود است زيرا به فرض كه حسادت ديگران موجب غيبت يا تهمت او شود اين كار باعث از بين رفتن گناهان او و به دوش كشيده شدن آنها توسط حسود نيز مى‏گردد. در حالى كه انسان خردمند، هيچ گاه ضرر خود را نمى‏خواهد و چه ضررى بالاتر از حسدورزى ب. خداوند بنابر حكمت بالغه خود، نظام جهان را به گونه‏اى قرار داده است كه انسان‏ها از جهاتى- چون استعداد، قيافه، مال، خانواده و- با يكديگر تفاوت‏هايى داشته باشند. يكى از حكمت‏هاى اين مسئله، امتحان و ابتلايى است كه بايد برقرار باشد. اگر آدمى حقيقت اين مطلب را درك كند و به عمق آن دست يابد، آن گاه بر موقعيت ديگران رشك نخواهد برد چرا كه همه اين موهبت‏ها و تفاوت‏ها را به جهت جريان حركت زندگى و فلسفه‏اى كه وراى آن است، مى‏داند. افزون بر آن اين نكته را در نظر دارد كه هر نعمتى مسئوليت‏هاى سنگينى نيز در پى دارد و تحمل هر كاستى و صبورى در برابر هر مشكلى، پاداش‏هاى بزرگى به ارمغان مى‏آورد. ج. توجه به معاد و نعمت‏ها و درجات والاى پرهيزگاران در قيامت و آخرت، آدمى را از چشم دوختن به متاع دنيا باز مى‏دارد. خداوند در قرآن خطاب به پيامبرصلى الله عليه وآله مى‏فرمايد: «لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ»(2) «چشم از اين متاع ناقابل دنيوى كه به برخى داده‏ايم [براى امتحان‏]، بازگير و بر اينان اندوه مخور». اگر آدمى به حقيقت، معناى «و رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى»(3) را دريابد، ديگر چشم به امكانات و برخوردارى‏هاى اين و آن نخواهد دوخت و عمر خود را بر سر اين غصه گزاف نخواهد گذاشت. به گفته حافظ: نقد عمرت ببر و غصه دنيا به گزاف گر شب و روز در اين قصه مشكل باشى‏ گرچه راهيست پر از بيم زما تا بر دوست رفتن آسان بود ار واقف منزل باشى‏د. بسيارى از نعمت‏هايى كه به ديگران مى‏رسد، جنبه اختصاصى ندارد و با تلاش و كوشش، همراه با درايت و بينش مى‏توان بهتر از آن را نيز فراچنگ آورد. بنابراين راه رشد، ترقّى و تعالى بسته نيست ليكن بايد واقع‏بينانه راه آن را شناخت و در جهت آن اقدامات لازم را به عمل آورد. دو. درمان عملى بدون درمان عملى و تلاش و مجاهدت براى ريشه كنى بيمارى خطرناك حسد، نمى‏توان سلامت نفس از اين صفت ناپسند انتظار كشيد. از اين رو كاربست شيوه‏هاى عملى در اين راستا ضرورى و اجتناب‏ناپذير است. پاره‏اى از اين روش‏ها عبارت است از: 1- 2. رفتار مخالف: عمل بر ضد مقتضاى حسد در گفتار و كردار مانند: تواضع، خيرخواهى، خدمت به ديگران، شاد شدن از رسيدن خير به ديگران و ريشه كنى حسد از طريق نابود كردن خباثت‏هاى نفسانى (مانند تكبر، رياست طلبى، دنيا خواهى و). آية اللَّه صدر به استناد سخن پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله: «هنگامى كه رشك ورزيدى، در پى آن مرو»(4) مى‏نويسد: «آنچه كه حسود در مقام عمل بايد انجام دهد، چيزى است كه در آغاز بر او بسيار تلخ و ناگوار مى‏باشد. البته دارو تلخ است ولى سرانجام شيرين دارد. حسود بايد آنچه را دلش مى‏خواهد، نكند. براى مثال اگر دلش مى‏خواهد كه از كسى بدگويى كند و رسوايش سازد، دهان خود را ببندد و دندان بر جگر بگذارد و كلمه‏اى بر زبان نراند اگر آزردن كسى را مى‏خواهد، او را نيازارد اگر مى‏خواهد براى نابودى يا سرنگونى كسى به وسايلى متشبث شود، نشود و به طور كلى خواسته دل را زير پا بگذارد».(5) اين روش وقتى به كمال مى‏رسد كه به جاى پيروى از حسد، شخصى عكس آن عمل كند. به عنوان مثال نسبت به كسى كه به او رشك مى‏برد، خوبى كند از خوبى‏هاى او نزد ديگران سخن بگويد در حق او دعا كند و از صميم قلب از خداوند بخواهد كه نعمت‏هايش را بر آن شخص افزون گرداند. 2- 2. يادكرد نعمت‏ها: هرگاه از متنعّم بودن شخصى ناراحت و آزارده شد، بايد متذكر نعمت‏هايى شود كه خداوند به خود او داده است چرا كه خداى كريم هيچ فردى را محروم از همه نعمت‏ها نمى‏كند. همچنين اگر در زندگى خود گرفتار مشكلاتى است، بايد افرادى را به ياد آورد كه مشكلات بيشترى نسبت به خود دارند. 3- 2. تقويت عقل: انسان بايد عقل خود را با عمل تقويت كند. اگر آدمى از نيروى عقل و خرد به خوبى استمداد جويد و آن را بر ديگر قواى خود، حاكم و از آن پيروى كند به تدريج تقويت خواهد شد و هراندازه به آن پشت و بر خلاف رهنمودهاى عقل عمل كند، به تضعيف آن پرداخته است. يكى از راه‏هاى تقويت عقل، گسترش معارف دين و پيروى دقيق از رهنمودهاى پيامبران است زيرا تعاليم آنان بازگشاينده گنجينه‏هاى خرد است: «و يثيروا لهم دفائن العقول»(6). 4- 2. تبديل حسد به غبطه: علت اصلى «حسد»، ناراحتى انسان از عدم موفقيت خويش است يعنى، چرا او پيشرفت نكرده و ديگرى رشد خوبى كرده است. حسود به جاى تلاش براى رشد خويش، مى‏خواهد رشد ديگرى را متوقف كند. حال اگر انسان توجه كند كه شكست ديگرى، هيچ كمك و سودى براى او ندارد بلكه چه بسا مشكلاتى نيز به بار مى‏آورد، در اين صورت راه درست را انتخاب مى‏كند و به جاى تخريب ديگران، مى‏كوشد خود را مانند آنان به موفقيت برساند. اين حالت انسان (غبطه)، نه تنها بد نيست بلكه موجب رشد و ترقّى او مى‏گردد. بنابراين مى‏توان با تبديل حسد به غبطه، راه رشد و ترقّى را بر خود باز نمود و از آثار منفى آن در امان ماند. 5- 2. خوش‏بينى: يكى از آفات حسد اين است كه باعث مى‏شود شخص حسود، به خوبى‏ها و درست‏كارى‏هاى ديگران با سوء ظن نگريسته و آن را حمل بر رياكارى، عوام فريبى و مى‏كند و به تخريب چهره مردم مى‏پردازد. درمان حسد، عمل بر ضد اين حالات و نگرش خوش بينانه و برخورد دوستانه و صميمانه با ديگران است. 6- 2. دعا: تضرع و درخواست از خداوند، در پيراستن نفس از آلودگى‏ها- از جمله حسد- بسيار مفيد و سودمند است. از جمله دعاهايى كه در تصفيه نفس و پالايش آن تأثير به سزايى دارد، دعاى شريف «مكارم الاخلاق» از صحيفه سجاديه مى‏باشد. 7- 2. تلقين: تلقين يكى از راه‏هاى پيراستن نفس از صفات ناپسند است. كار بست اين روش با مخاطب قرار دادن خود، تأثير زيادى دارد. بدين سان هر گاه شراره‏هاى حسد در دل زبانه كشيد، شخص مى‏تواند قدرى در خود تأمل كند سپس بگويد: «نه، من ديگر چنين نيستم»، «من ديگر خوب شده‏ام»، «من از حسد نفرت دارم و ريشه شيطانى حسد را از وجود خود كنده‏ام» و «اى شيطان از من دور شو كه ديگر مرا با تو كارى نيست».(7) پى‏نوشت‏ (1) جهت آگاهى بيشتر نگا: صدر، سيد رضا، حسد،) قم: بوستان كتاب، چاپ سوم 1382)، صص 211- 290. (2) حجر (15)، آيه 88. (3)» و] بدان كه [روزى پروردگار تو بهتر و پايدارتر است «، طه (20)، آيه 131. (4)» اذا حسدت فلاتبع «، بحارالانوار، ج 74، ص 153 و ص 122. (5) صدر، سيدرضا، حسد، صص 298- 299. (6) بحارالانوار، ج 11، ص 60 نيز، نهج‏البلاغه، خطبه 1. (7) جهت آگاهى بيشتر نگا: صدر، سيد رضا، همان صص 291- 304. .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image