جریان شناسی تفکر سیاسی در جهان اسلام؟ /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

حجت الاسلام مهاجرنیا عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اصلاح طلبی را رویکردی تجددگرا دانست و گفت: در جریان اصلاح طلبی جهان اسلام رگه هایی از تفکر غربی قابل مشاهده است و این جریان نص محور نیست، بلکه مدرنیته محور است. دکتر مهاجر نیا که مسئولیت انجمن های علمی حوزه علمیه قم را نیز برعهده دارد و تاکنون آثارمتعددی در زمینه اندیشه سیاسی در اسلام منتشر کرده است، در پژوهش جدید خود تحت عنوان «جریان شناسی تفکر سیاسی در جهان اسلام» جریان های فکری سیاسی معاصر اسلامی را بررسی کرده است. اهمیت جریان شناسی


حجت الاسلام مهاجرنیا عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اصلاح طلبی را رویکردی تجددگرا دانست و گفت: در جریان اصلاح طلبی جهان اسلام رگه هایی از تفکر غربی قابل مشاهده است و این جریان نص محور نیست، بلکه مدرنیته محور است. دکتر مهاجر نیا که مسئولیت انجمن های علمی حوزه علمیه قم را نیز برعهده دارد و تاکنون آثارمتعددی در زمینه اندیشه سیاسی در اسلام منتشر کرده است، در پژوهش جدید خود تحت عنوان «جریان شناسی تفکر سیاسی در جهان اسلام» جریان های فکری سیاسی معاصر اسلامی را بررسی کرده است. اهمیت جریان شناسی اهمیت جریان شناسی بر کسی پوشیده نیست زیرا در عصر ارتباطات که کثرت اطلاعات انسان ها را دچار حیرت و سرگردانی می کند و آنان را در راه شناخت درست از غلط و حق از باطل با مشکل روبه رو می سازد، تنها جریان شناسی و برخورداری از یک بینش و نگرش کلان نسبت به گفتمان ها واندیشه هاست که می تواند انسان ها و جوامع را از فرو غلتیدن در دام ایسم ها و جریان های منحرف نجات دهد. به بیان دیگر در جهان امروز که زندگی هویت سازمانی و سیستمی پیدا کرده و ارتباطات نظام مند شده است، درک و تشخیص حق و حقیقت پیچیده شده و مهم ترین و مطمئن ترین راه برخورداری از بصیرت و توسعه و تعمیق آن، جریان شناسی و آگاهی از گفتمان های حاکم بر جهان و جامعه است. زیرا که با رویکرد جریانی و نگاه جبهه ای و کل نگر می توان جبهه حق را از باطل شناخت و نه با نگاه جزئی نگر و نقطه ای. تعریف جریان در پژوهش «جریان شناسی تفکر سیاسی جهان اسلام» که در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در حال تدوین است، حدود ۱۵ جریان فکری جهان اسلام بررسی و نسبت این جریان ها با انقلاب اسلامی مشخص شده است. دکتر مهاجرنیا در گفت وگویی که به مناسبت تهیه این پژوهش با فارس انجام داده در تعریف «جریان» گفت: جریان سیاسی و فکری به جریانی گفته می شود که تبدیل به جنبش اجتماعی شده و در روند تحولات اجتماعی موثر است و نماینده فکری هم دارد. وی با بیان این که جریان باید دست کم سه مولفه؛ ویژگی های خاص فکری، برخورداری از نمایندگی فکری و مطالبات اجتماعی و اثرگذاری بر تحولات را دارا باشد، می گوید: جریان هایی که این خصوصیات را نداشته باشند، رهیافت نامیده می شوند. جریان مجدد اولین جریانی که او از شناسایی آن سخن گفته، جریانی است که مهاجرنیا از آن با نام «مجدد» تعبیر کرده است. این جریان که به نوعی دنبال نوسازی و احیای اندیشه دینی است، به سه دسته تقسیم می شود، که جریان اصول گرایی در ایران، یکی از آن هاست و عمری به درازای انقلاب اسلامی دارد. به گفته مولف «اندیشه سیاسی فارابی» جریان دوم مجدد، «اسلام سیاسی» نام گرفته که برخلاف اصول گرایی که اصطلاحی درونی و ناشی از مواضع فکری آن هاست، اسلام سیاسی اصطلاحی است که مستشرقان و غربی ها به یک جریان فکری که در انقلاب اسلامی حضور فعال داشته و بیشتر علیه تفکر غربی و لیبرالیسم بوده، اطلاق کرده اند. وی در توضیح این جریان می گوید: برخی از جریان های فکری براساس ایده های غربی مطرح شده اند و بسیاری از متفکران غربی در مواجهه با انقلاب اسلامی از این اصطلاح استفاده کرده اند و کتاب های متعددی نیز در این باره نوشته اند. مهاجرنیا با بیان این که سومین جریانی که ذیل جریان مجدد قرار می گیرد، نواندیشی و نوگرایی دینی است تصریح کرد: نوگرایان دینی در واقع دو قسمت شده‌اند که یک بخش آن در واقع به نوعی همان تجدد‌گرایی است که در دایره بحث ما قرار نمی‌گیرد، اما بخش دیگر آن نو‌اندیشی دینی است که نص‌محور و مبتنی بر متون مقدس است و متون مقدس را به عنوان محور تفکر خودش قرار داده و بر اساس مبانی اعتقادی و دینی حرکت می‌کند. به اعتقاد مهاجرنیا این سه جریان در زمینه‌هایی با هم تداخل پیدا کرده اند، ولی چون به عنوان رهیافت دینی به آن نگاه کرده‌ایم به نوعی مرزبندی و شاخص را هر یک از جریان مشخص کردیم. جریان تجددگرا وی ادامه داد: جریان دوم جریان تجدد‌گرا و متجدد است که یکی از آن اصلاح‌طلبی است و اصلاح‌طلبی تنها مقصود اصلاح‌طلبان ایران نیست و اصلاح‌طلبی رویکردی است که رگه‌هایی از تفکر غربی در آن مشاهده شده است و به نوعی نص‌محور نیست، بلکه مدرنیته محور و تا حدی به نص و متون دینی هم پایبند است و در بین این ها مرز‌بندی جدی وجود ندارد. مهاجرنیا گفت: نخستین جریان مطرح متجدد، اصلاح‌طلبی است که اصول و مبانی و ویژگی و آسیب‌شناسی خاص خود را دارد و دومین جریان، ناسیونالیسم اسلامی است. ناسیونالیسم اسلامی از یک قرن و نیم پیش در مواجهه با مدرنیته پدید آمده و تفکری است که به طور تقریبی در درون همه کشورهای اسلامی مطرح شده و در پی نفی غرب با مطرح کردن گزینه‌های دینی بود، ولی در نهایت مدرنیته را ترجیح می‌داد. وی ادامه داد: ناسیونالیست اسلامی شامل پان ترکیسم، پان‌ایرانیسم می‌شود که در درون کشورهای اسلامی پدید آمده است و نوعی از آن به دنبال باستان‌گرایی و احیای تمدن باستانی هستند که ارتباطی با دین ندارد. مهاجرنیا همچنین گفت: جریان دیگری از ناسیونالیست اسلامی مانند نهضت آزادی هستند که به نوعی در پی احیای توأمان ایرانیت و اسلامیت هستند، اما اگر به مبانی فکری آن ها مراجعه کنیم، می‌بینیم؛ غلبه با تفکر غربی است و اندیشه آنان بیشتر متاثر از اندیشه غربی است تا تفکر اسلامی ضمن این که منکر اسلام نیستند. وی افزود: پان عربی در کشورهای اسلامی که بعد از جنگ جهانی دوم به وجود آمده است، به سمت سوسیالیست تمایل داشته است. جریان سنتی مهاجرنیا با اشاره به این که جریان سوم، جریانی سنتی است که رو به گذشته دارد وبه دنبال آینده نیست، تصریح کرد: جریان سوم را به سه گروه تقسیم‌بندی کردیم. نخست؛ سنت‌گرایان معتدل که خود این جریان شامل سه خرده‌جریان می‌شود که نخستین آن بنیاد‌گرایی است. این اصطلاحی که مختص به اسلام نیست، بلکه در کشورهای مسیحی سال‌های پیش مطرح شده است. وی ادامه داد: معنای بنیاد‌گرایی بعد از انقلاب شناور است در مجموع این جریان را تحت عنوان سنت‌گرایان معتدل می‌شناسیم که به دنبال گذشته هستند که گاهی اوقات به عنوان جریان‌شناسی ناب هم مطرح شده است و در بیانات مقام معظم رهبری داریم که می فرمایند «ما افتخار می‌کنیم که بنیاد‌گرا هستیم». این پژوهشگر علوم انسانی گفت: بنیاد‌گرایی اصطلاحی است که در محاورات سیاسی دنیا مطرح است و بیشتر غربیان آن را به کار می‌برند و ما در این تحقیق مواضع فکری و اجرایی و چگونگی شکل‌گیری نمایندگان فکری‌اش را معرفی کرده ایم. وی ادامه داد: جریان بعدی سنت‌گرایی جریانی است که به دین اعتقاد دارد و دارای تعریفی از دین است که با مدرنیته قابل جمع است و شاخص خاص خود را دارد و در حال حاضر نماینده فکری‌اش سید‌حسین نصر است. مهاجر نیا افزود: جریان سوم سنت‌گرایان معتدل، جریانی است که به نام احیاگری شروع شده و تحت عنوان احیای تفکر دینی مطرح می شود. این جریان را اشخاصی مانند اقبال لاهوری، شیخ محمد عبده، مطرح کردند و در همه کشورهای اسلامی رواج یافت و هنوز هم این تفکر در جهان اسلام مطرح است و جزو سنت‌گرایان معتدل به شمار می‌رود. وی گفت: قسمت دوم سنت‌گرایان واپس‌گرا هستند و تفکری است که تقریبا می‌توان گفت به جریانی فکری در کشورهای اسلامی منطقه اطلاق شده که در کنار وهابیت رشد پیدا کرده‌اند. مهاجرنیا تاکید کرد: وهابی‌گری و سلفی‌گری ویژگی‌های مشترک زیادی دارند. بعضی‌ها سلفی‌گری را تنها در مذهب سنی مشاهده کردند، این در حالی است که رگه‌هایی از سلفی‌گری را می‌توان در شیعه هم مشاهده کرد، چنان که رگه‌هایی از بازگشت به عقب در دوران مشروطه وجود داشت. جریان فکری افراطی که در مقابل مشروطه ایستاد و به کلی منکر مشروطه مشروعه شد. وی گفت: جریان بعدی، زیرمجموعه مجموعه سوم سنت‌گرایان رادیکال هستند. سنت گرایان رادیکال دو مصداق دارند؛ یکی طالبانیسم و القاعده که خود رادیکالیسم اسلامی رهیافت عام پیدا کرده است و مفهوم و برداشت عمومی از آن شده است که مصادیق متعددی پیدا کرده است که جنبش حماس و جهاد اسلامی به عنوان رادیکالیسم اسلامی نام گذاری شده است. مهاجرنیا در پایان خاطرنشان کرد: در بررسی این جریانات، مهم آن است که چگونگی رشد این جریانات را مرور کنیم و بدانیم عوامل داخلی و بیرونی رشد آن ها چگونه است و نگاه آن ها به فرهنگ، سیاست، توسعه و غرب چیست؟ http://bashgah.net/fa/content/show/44446 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image