درمان و مبارزه با حسادت /

تخمین زمان مطالعه: 19 دقیقه

من دارم سعی می کنم صفات ناپسندی که در وجودم هست را از بین ببرم. یکی از این اخلاق ناپسند حسادت است که هرکاری می کنم کم نمی شود. خواهش می کنم اگر آیه، ذکر یا دعایی وجود دارد که بتوانم بر آن غلبه کنم یا تخفیفش دهم لطفا راهنمایی ام کنید. لازم بذکر است که با خودم مدام تکرار می کنم که خداوند به هر کس به اندازه ای که مقدر شده می دهد و انسان ها با هم برابر نیستند ولی آن نتیجه ای را که می خواهم نمی توانم داشته باشم و این موضوع واقعا ناراحتم می کند چون مرا از آن انسانی که خدا می خواهد دور می کند.


ازدیدگاه اخلاق توحیدى اسلام ریشه حسادت در ضعف شناخت توحیدى و اعتماد به خداوند است . از نگاه توحیدى اسلام ریشه حسادت در عدم درک توحیدى هستى و دین است . انسان موحد و خداپرست هرگز به بندگان خداوند حسادت نمى ورزد , چون خداى متعال را قادر مى داند و معتقد است که همو به بندگان خویش نعمت عطا مى کند و اگر بخواهد به ما هم نعمت خواهد داد , انسان مومن و موحد تسلیم خواست خداوند است , بنابراین دلیلى براى حسادت وجود ندارد . ولى از دیدگاه روان شناسان ریشه حسادت ضعف اعتماد به نفس است یعنى به دلایل روان‌شناختى ، افرادى که اعتماد به نفس پایینى دارند و هویت خود را از درون خویش دریافت نمى‌کنند و نیازمند و وابسته به تایید دیگران هستند . در واقع افراد حسود به دنبال ضعف اعتماد به نفس و احساس نداشتن امنیت در شرایطى که هستند به رقابت‌هاى ناسالم دست مى‌زنند . براى مثال ، همه ما دوست داریم در روابط اجتماعى نسبت به هم ردیف‌هاى خودمان رشد کنیم و براى این رشد و ترقى همواره تلاش مى‌کنیم و موفقیت‌هاى دیگران را علاوه بر تحسین کردن ، گاهى به صورت الگوى خود قرار مى‌دهیم اما افراد حسود سعى مى‌کنند با خراب کردن چهره کسانى که در سطح بالاترى از آنها هستند و در واقع با کاستن ارزش آن اشخاص در نظر دیگران ، خود را بالاتر و بهتر جلوه دهند . آنها مدام در تلاش‌اند که موازنه منفى ایجاد کنند و به جاى کوشش براى رسیدن به سطوح بالاتر ، آنهایى را که در سطح بالا هستند ، به پایین مى‌کشند تا به اصطلاح با هم در یک مقطع قرار بگیرند . این تلاش ناسالم ، انرژى زیادى از آنها مى‌گیرد و بسیار آزارشان مى‌دهد . ( . در بچه‌ها اغلب حسادت‌ها به علت مورد توجه قرار گرفتن از سوى والدین است ) در بزرگسالان ریشه آن همان نداشتن اعتماد به نفس است . گاهى حسادت در روابط میان زن و شوهرها دیده مى‌شود که متاسفانه جنبه بیمارى‌زایى دارد . براى مثال ، مردى نسبت به زیبایى همسرش حسادت مى‌کند و ناخودآگاه او را به نازیبا شدن ترغیب مى‌کند . در خانم‌ها نیز حسادت دیده مى‌شود و اغلب در مواردى که شوهرشان برجسته و مورد توجه باشد ، دیده مى‌شود اما بیشتر اوقات چون آقایان هستند که تمایل دارند همیشه همسرشان در برخى زمینه‌هاى اجتماعى و غیره از آنها پایین‌تر باشد و این موضوع را قانون مى‌دانند ، به خانم‌هاى خود حسادت مى‌کنندیا گاهى جلوگیرى از ادامه تحصیل و . . . . دادن اعتماد به نفس و بالا بردن حس امنیت طرف وظایف شماست . امام محمد غزالى گفته : حسادت معمولا در حوزه مادیات اتفاق مى افتد . چیزهایى مثل پول ، شهرت ، قدرت و امثال این ها . در حوزه معنویات ، معمولا حسادتى در کار نیست ، چرا که معنویات ، ماهیتا تمام شدنى نیستند . یعنى نامحدودند و هر کسى به هر میزانى که دلش بخواهد و به هر میزانى که براى آن دلخواسته اش زحمت بکشد ، به فراخور حالش نصیب مى برد . لابد به همین دلیل است که مى گویند در بهشت ، هیچ حسادتى وجود ندارد . امام محمد غزالى معتقد است که حسادت ، ریشه در 7 چیز دارد : 1 دشمنى : وقتى کسى با کسى دشمن است ، تحمل ندارد که دشمنش را برخوردار ببیند . یعنى نمى تواند مواهب دنیوى را در زندگى دشمنش ببیند و دم برنیاورد . بعضى ها این گونه به حسادت مى افتند . 2 جاه طلبى : آدم جاه طلب ، از جاه طلبى سیر نمى شود . چنین آدمى نمى تواند هیچ کسى را در هیچ زمینه اى ، بالاتر و برتر از خودش ببیند و به هر کسى که در هر چیزى از او بالاتر و برتر باشد ، حسادت مى کند . 3 غرور و تکبر : آدم مغرور هم نمى تواند کسى را پیشاپیش خودش و بهره مندتر از خودش ببیند . آدم هاى مغرور در چنین موقعیتى ، احساس شکست مى کنند و به گرداب حسادت مى افتند . 4 حیرت و شگفت زدگى : گاهى اوقات ، بعضى ها از این که شخص دیگرى به چیزى رسیده است که آن ها به آن نرسیده اند یا اصلا نمى توانند برسند ، دچار حیرت و شگفتى مفرط مى شوند . این شگفتى نیز ، از دیدگاه امام محمد غزالى ، مى تواند زمینه ساز حسادت باشد : چطور او توانست این قدر موفق شود ؟ . . . چطور او توانست این همه ثروت و شهرت به دست بیاورد ؟ و . . . 5 ترس : گاهى آدم وقتى مى بیند کسى یا کسانى به بعضى چیزها و موقعیت ها رسیده اند ، مى ترسد که مبادا خودش به آن چیزها نرسد و به واسطه همین نرسیدن ، مورد سرزنش و تحقیر واقع شود . این موقعیت هم ، موقعیت حسادت آورى است . بعضى ها این گونه گرفتار حسد مى شوند . 6 طلب احترام : همه انسان ها دوست دارند که در جامعه دور و بر خودشان مورد عزت و احترام باشند . اما براى رسیدن به این عزت و احترام ، از نگاه غزالى ، دو راه پیش رو داریم : یا محترم و قابل احترام شویم و یا این که چهره آدم هاى محترم و قابل احترام را مخدوش کنیم . امام محمد غزالى ، ضمن تقبیح عمل این گروه دوم ، مى گوید : این دسته به ورطه حسادت درمى غلتند ، به شهوت کسب احترام بیشتر . 7 سرشت بد : بعضى ها هم بدون هیچ دلیل خاصى ، اصلا نمى خواهند و نمى توانند که دیگران را خوشبخت و کامیاب ببینند . اگر انتخاب با این قبیل آدم ها باشد ، آن ها دلشان مى خواهد همه مردم در فلاکت و بدبختى غرق شوند ، به جز خودشان . رزیلت حسادت از دیدگاه اسلام : از نظر اسلام ، حسادت ، صفتى ناشایست و بیمارى اخلاقى خطرناکى است که باعث فساد و هلاکت روح و جسم آدمى مى‌شود . بى‌تردید ، هنگامى که انسان مشاهده مى‌کند که دیگران نعمت یا امکاناتى دارد ، که او ندارد ، به طور طبیعى ملول و افسرده مى‌شود . در اصل این حالت که در تمامى انسان‌ها کم و بیش وجود دارد ، شرّ و ضد ارزش نیست آنچه در اخلاق اسلامى به عنوان « صفت مذموم و ضد ارزشى » معرفى شده است ، حالت افراطى و ظهور عملى آن است . هنگامى که فردى آرزو مى‌کند ، نعمت و امکانات دیگران از ایشان سلب شود یا از بین برود و این آرزو را در عملکرد خود نیز آشکار مى‌سازد ، « حسود » و عمل چنین شخصى نیز « حَسَد یا حسادت » نامیده مى‌شود . البته رقابت با حسادت فرق دارد . رقابت باعث رشد و شکوفایى انسان مى‌شود ولى حسادت خوره روح و جسم آدمى و موجب تباهى دنیا و آخرت اوست 1 و به فرمایش معصومین ( ع ) حسادت ایمان را تباه مى‌کند ، آنچنان که آتش هیزم را مى‌خورد و نابود مى‌سازد . ( الحسدُ یأکُل الایمان کما یأکلُ النار الحطب » {S من از حسود به رنجم ولى هزاران شکر # که نیست با حسود رشک خاطرم محزون S} 2 {J شناخت و درمان حسد J} ابتدا باید فرق بین « غبطه » و « حسادت » روشن گردد . « حسادت » آن است که انسان از نعمت دیگران ناراحت شود و آرزوى از بین رفتن آن را داشته باشد . اما در « غبطه » ، انسان از نداشتن خود آزرده خاطر است نه از بهره‌مندى دیگران . در نتیجه آرزو یا تلاش نمى‌کند که نعمت از دیگرى سلب گردد بلکه از نعمت دیگران خوشحال است و دعا و تلاش مى‌کند که خود نیز به آن برسد . معمولاً در نعمت‌هاى عبادى و معنوى ، مِثلِ حالِ خوش در نماز و سجده نسبت به دیگران ، حالت غبطه به انسان دست مى‌دهد . درمان حسد ، دو رکن اساسى دارد : درمان نظرى ( شناخت ابعاد و نتایج آن در دنیا و آخرت ) و درمان عملى . {J یک . درمان نظرى J} درمان نظرى حسد زمینه‌ها و ابعاد مختلفى دارد از جمله : 1 - . 1 شناسایى ریشه‌ها ، علل و عوامل پدید آورنده و رشد دهنده حسد 1 - . 2 گستره ، انواع و اشکال بروز حسد 1 - . 3 زیان‌هاى فردى و اجتماعى حسد 1 - . 4 انگاره‌ها و دانسته‌هایى که تأثیر مستقیم در درمان حسد و یا کاهش آثار آن دارند . اکنون به اختصار پاره‌اى از آنچه به این بخش مربوط است بیان مى‌شود : 3 الف . حسد ، نه تنها زیانى براى شخص مورد حسد ( محسود ) ندارد بلکه چه بسا به نفع او و به ضرر حسود است زیرا به فرض که حسادت دیگران موجب غیبت یا تهمت او شود این کار باعث از بین رفتن گناهان او و به دوش کشیده شدن آنها توسط حسود نیز مى‌گردد . در حالى که انسان خردمند ، هیچ گاه ضرر خود را نمى‌خواهد و چه ضررى بالاتر از حسدورزى ! ب . خداوند بنابر حکمت بالغه خود ، نظام جهان را به گونه‌اى قرار داده است که انسان‌ها از جهاتى - چون استعداد ، قیافه ، مال ، خانواده و . . . - با یکدیگر تفاوت‌هایى داشته باشند . یکى از حکمت‌هاى این مسئله ، امتحان و ابتلایى است که باید برقرار باشد . اگر آدمى حقیقت این مطلب را درک کند و به عمق آن دست یابد ، آن گاه بر موقعیت دیگران رشک نخواهد برد چرا که همه این موهبت‌ها و تفاوت‌ها را به جهت جریان حرکت زندگى و فلسفه‌اى که وراى آن است ، مى‌داند . افزون بر آن این نکته را در نظر دارد که هر نعمتى مسئولیت‌هاى سنگینى نیز در پى دارد و تحمل هر کاستى و صبورى در برابر هر مشکلى ، پاداش‌هاى بزرگى به ارمغان مى‌آورد . ج . توجه به معاد و نعمت‌ها و درجات والاى پرهیزگاران در قیامت و آخرت ، آدمى را از چشم دوختن به متاع دنیا باز مى‌دارد . خداوند در قرآن خطاب به پیامبرصلى الله علیه وآله مى‌فرماید : « لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ » 4 « چشم از این متاع ناقابل دنیوى که به برخى داده‌ایم [ براى امتحان ] ، بازگیر و بر اینان اندوه مخور » . اگر آدمى به حقیقت ، معناى « و رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى » 5 را دریابد ، دیگر چشم به امکانات و برخوردارى‌هاى این و آن نخواهد دوخت و عمر خود را بر سر این غصه گزاف نخواهد گذاشت . به گفته حافظ : {S نقد عمرت ببر و غصه دنیا به گزاف # گر شب و روز در این قصه مشکل باشى S} {S گرچه راهیست پر از بیم زما تا بر دوست # رفتن آسان بود ار واقف منزل باشى S} د . بسیارى از نعمت‌هایى که به دیگران مى‌رسد ، جنبه اختصاصى ندارد و با تلاش و کوشش ، همراه با درایت و بینش مى‌توان بهتر از آن را نیز فراچنگ آورد . بنابراین راه رشد ، ترقّى و تعالى بسته نیست لیکن باید واقع‌بینانه راه آن را شناخت و در جهت آن اقدامات لازم را به عمل آورد . {J دو . درمان عملى J} بدون درمان عملى و تلاش و مجاهدت براى ریشه کنى بیمارى خطرناک حسد ، نمى‌توان سلامت نفس از این صفت ناپسند انتظار کشید . از این رو کاربست شیوه‌هاى عملى در این راستا ضرورى و اجتناب‌ناپذیر است . پاره‌اى از این روش‌ها عبارت است از : 2 - . 1 رفتار مخالف : عمل بر ضد مقتضاى حسد در گفتار و کردار مانند : تواضع ، خیرخواهى ، خدمت به دیگران ، شاد شدن از رسیدن خیر به دیگران و ریشه کنى حسد از طریق نابود کردن خباثت‌هاى نفسانى ( مانند تکبر ، ریاست طلبى ، دنیا خواهى و . . . ) . آیه اللَّه صدر به استناد سخن پیامبر اکرم‌صلى الله علیه وآله : « هنگامى که رشک ورزیدى ، در پى آن مرو » 6 مى‌نویسد : « آنچه که حسود در مقام عمل باید انجام دهد ، چیزى است که در آغاز بر او بسیار تلخ و ناگوار مى‌باشد . البته دارو تلخ است ولى سرانجام شیرین دارد . حسود باید آنچه را دلش مى‌خواهد ، نکند . براى مثال اگر دلش مى‌خواهد که از کسى بدگویى کند و رسوایش سازد ، دهان خود را ببندد و دندان بر جگر بگذارد و کلمه‌اى بر زبان نراند اگر آزردن کسى را مى‌خواهد ، او را نیازارد اگر مى‌خواهد براى نابودى یا سرنگونى کسى به وسایلى متشبث شود ، نشود و به طور کلى خواسته دل را زیر پا بگذارد » . 7 این روش وقتى به کمال مى‌رسد که به جاى پیروى از حسد ، شخصى عکس آن عمل کند . به عنوان مثال نسبت به کسى که به او رشک مى‌برد ، خوبى کند از خوبى‌هاى او نزد دیگران سخن بگوید در حق او دعا کند و از صمیم قلب از خداوند بخواهد که نعمت‌هایش را بر آن شخص افزون گرداند . 2 - . 2 یادکرد نعمت‌ها : هرگاه از متنعّم بودن شخصى ناراحت و آزارده شد ، باید متذکر نعمت‌هایى شود که خداوند به خود او داده است چرا که خداى کریم هیچ فردى را محروم از همه نعمت‌ها نمى‌کند . همچنین اگر در زندگى خود گرفتار مشکلاتى است ، باید افرادى را به یاد آورد که مشکلات بیشترى نسبت به خود دارند . 2 - . 3 تقویت عقل : انسان باید عقل خود را با عمل تقویت کند . اگر آدمى از نیروى عقل و خرد به خوبى استمداد جوید و آن را بر دیگر قواى خود ، حاکم و از آن پیروى کند به تدریج تقویت خواهد شد و هراندازه به آن پشت و بر خلاف رهنمودهاى عقل عمل کند ، به تضعیف آن پرداخته است . یکى از راه‌هاى تقویت عقل ، گسترش معارف دین و پیروى دقیق از رهنمودهاى پیامبران است زیرا تعالیم آنان بازگشاینده گنجینه‌هاى خرد است : H « و یثیروا لهم دفائن العقول » E 8 . 2 - . 4 تبدیل حسد به غبطه : علت اصلى « حسد » ، ناراحتى انسان از عدم موفقیت خویش است یعنى ، چرا او پیشرفت نکرده و دیگرى رشد خوبى کرده است . حسود به جاى تلاش براى رشد خویش ، مى‌خواهد رشد دیگرى را متوقف کند . حال اگر انسان توجه کند که شکست دیگرى ، هیچ کمک و سودى براى او ندارد بلکه چه بسا مشکلاتى نیز به بار مى‌آورد ، در این صورت راه درست را انتخاب مى‌کند و به جاى تخریب دیگران ، مى‌کوشد خود را مانند آنان به موفقیت برساند . این حالت انسان ( غبطه ) ، نه تنها بد نیست بلکه موجب رشد و ترقّى او مى‌گردد . بنابراین مى‌توان با تبدیل حسد به غبطه ، راه رشد و ترقّى را بر خود باز نمود و از آثار منفى آن در امان ماند . 2 - . 5 خوش‌بینى : یکى از آفات حسد این است که باعث مى‌شود شخص حسود ، به خوبى‌ها و درست‌کارى‌هاى دیگران با سوء ظن نگریسته و آن را حمل بر ریاکارى ، عوام فریبى و . . . مى‌کند و به تخریب چهره مردم مى‌پردازد . درمان حسد ، عمل بر ضد این حالات و نگرش خوش بینانه و برخورد دوستانه و صمیمانه با دیگران است . 2 - . 6 دعا : تضرع و درخواست از خداوند ، در پیراستن نفس از آلودگى‌ها - از جمله حسد - بسیار مفید و سودمند است . از جمله دعاهایى که در تصفیه نفس و پالایش آن تأثیر به سزایى دارد ، دعاى شریف « مکارم الاخلاق » از صحیفه سجادیه مى‌باشد . 2 - . 7 تلقین : تلقین یکى از راه‌هاى پیراستن نفس از صفات ناپسند است . کار بست این روش با مخاطب قرار دادن خود ، تأثیر زیادى دارد . بدین سان هر گاه شراره‌هاى حسد در دل زبانه کشید ، شخص مى‌تواند قدرى در خود تأمل کند سپس بگوید : « نه ، من دیگر چنین نیستم » ، « من دیگر خوب شده‌ام » ، « من از حسد نفرت دارم و ریشه شیطانى حسد را از وجود خود کنده‌ام » و « اى شیطان ! از من دور شو که دیگر مرا با تو کارى نیست » . 9 راه حل معالجه و از بین بردن حسادت مانند سایر بیمارى هاى درونى و قلبى از دو راه علم و عمل ممکن است . از نظر علم و آگاهى باید فرد حسود به چند نکته توجه داشته باشد : 1 - دنیا محل گذر و سراى فنا است و در این چند روز که در دنیا مهمان هستیم ، حسد بر بندگان خدا بردن کارى عاقلانه نمى باشد . تا چشم بر هم زنیم نه از حاسد اثرى مانده و نه از حسود : {S آخر همه کدورت گلچین و باغبان # گردد بدل به صلح چون فصل خزان شود S} 2 - حسد باعث ضرر دین و دنیاى حاسد است و به محسود نه تنها ضررى نمى رسد ، بلکه نفع دنیا و آخرت نصیب او مى گردد . 3 - حسادت در واقع اظهار ناخشنودى از قضاى پروردگار و ناخرسندى از بخشش و عطاى اوست و حاسد بر این باور است که کار خدا درست نبوده و خداوند به عدالت رفتار نکرده است و در نتیجه اصل توحید و ایمان حاسد فاسد و تباه مى گردد . 4 - حسادت باعث کینه و دشمنى و فاصله گرفتن از محبت و مهربانى مى گردد و حسود شریک و هم فکر و دنباله رو شیطان است . 5 - انسان حسود پیوسته غمگین و تنگدل و پریشان خاطر است ، چنانچه در حدیث آمده است : « الحسود مغموم » 10 یعنى انسان حسود غمگین و افسرده است و در زندگى طعم گواراى نعمت هایى را که خداوند به او عنایت کرده نمى چشد . در حدیث دیگرى مى خوانیم : « اقل الناس لذه الحسود حسود در زندگى از همه کمتر لذت مى برد » 11 6 - خداوندى که فیاض و عطابخش مطلق است هر عزت و نعمت را که به بندگانش عنایت کرده ، براى آن مدت معینى قرار داده و هیچ کس نمى تواند این مدت را تغییر دهد و اگر با حسادت کسى ، نعمت خداوندى از کسى گرفته مى شد ، نعمتى در عالم براى هیچ کس باقى نمى ماند چون کسى نیست که مورد حسادت نباشد . 7 - حسود در واقع کمر به دشمنى خود بسته و قصد نابودى خود را نموده و هر لحظه با غصه و غم خود را ذوب مى کند و از عمر و جسم خود مى کاهد و به جاى بهره مندى از عمر و جوانى و نعمت هاى الهى در فکر نابودى و زوال نعمت هاى دیگران است . {J راه حل هاى عملى براى ریشه کنى حسادت : J} باید برخلاف اقتضاى حسادت خود را موظف به خیرخواهى و احسان به فرد محسود کرد ، مثلا اگر به خاطر حسادت بر کسى تکبر ورزیده ایم باید خود را وادار به تواضع در برابر او نموده و اگر از او بدگویى و یا غیبت او را کرده ایم باید در برابر مردم و در مجالس از خوبى و امتیازات او بگوییم و زبان به مدح و ثنا و تعریف و تمجید او بگشاییم و اگر از دیدن او مکدر و ناراحت شده ایم و به او جسارتى کرده و یا زخم زبانى زده ایم باید خود را به شکفته رویى و خوش برخوردى و گفتار خوش با او وادار نماییم و اگر حسادت مانع احسان و هدیه دادن به او شده با عطا و بخشش و دادن هدایایى او را خرسند نماییم . تکیه و اصرار و مداومت بر این اعمال باعث مى شود که این کارها ملکه انسان گردد و حسد از درون انسان ریشه کن گردد و علاوه بر این دل محسود را با انسان صاف و مهربان مى کند و محبت حاسد را در قلبش جا مى دهد و کدورت تبدیل به دوستى و صفا مى گردد . منابع اصلى اخلاق اسلامى : - راه روشن , ترجمه مهجه البیضاء فیض کاشانى - اخلاق اسلامى , ترجمه جامع السعادات ملا مهدى نراقى - معراج السعاده ، ملا احمد نراقى - نقطه هاى آغاز در اخلاق عملى آیت الله مهدوى کنى - اخلاق در قرآن ( 3 جلد ) مصباح یزدى - اخلاق در قرآن ، آیت الله جوادى آملى ( 1 ) قال امیرالمؤمنین على ( ع ) : ثمرهُ الحَسَدِ شَقاءُ الدُّنیا وَ الآخرهِ امیر مؤمنان على ( ع ) فرمودند : میوه و نتیجه حسد ، بدبختى در دنیا و آخرت است . ( غررالحکم ، ح 4632 ) ( 2 ) ( ملک‌الشعراى بهار ) ( 3 ) جهت آگاهى بیشتر نگا : صدر ، سید رضا ، حسد ، ( قم : بوستان کتاب ، چاپ سوم 1382 ) ، صص 211 - . 290 ( 4 ) حجر ( 15 ) ، آیه . 88 ( 5 ) « و [ بدان که ] روزى پروردگار تو بهتر و پایدارتر است » ، طه ( 20 ) ، آیه . 131 ( 6 ) « اذا حسدت فلاتبع » ، بحارالانوار ، ج 74 ، ص 153 و ص . 122 ( 7 ) صدر ، سیدرضا ، حسد ، صص 298 - . 299 ( 8 ) بحارالانوار ، ج 11 ، ص 60 نیز ، نهج‌البلاغه ، خطبه . 1 ( 9 ) جهت آگاهى بیشتر نگا : صدر ، سید رضا ، همان صص 291 - . 304 ( 10 ) ( بحار الانوار ، ج 73 ، ص 256 ، ح 29 ) ( 11 ) ( همان ، ص 250 ، ح 8 ) . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image