نفوذ و استحاله چیست؟ /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران و خارج شدن این کشور پهناور و راهبردی از حوزه قدرت آمریکا، نه تنها آمریکا، بلکه تمامی قدرت های استکباری و شیطانی با توجه به آرمان های الهی این انقلاب، به وحشت افتاده و احساس نگرانی کردند. آنان به خوبی می دانستند تأثیر انقلاب اسلامی به ملل مسلمان و مستضعف سبب حرکت ملت های در بند استبداد و استعمار شده، تمامی منافع نامشروع آنها در سرزمین های تحت سلطه از دست خواهد رفت.


با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران و خارج شدن این کشور پهناور و راهبردی از حوزه قدرت آمریکا، نه تنها آمریکا، بلکه تمامی قدرت های استکباری و شیطانی با توجه به آرمان های الهی این انقلاب، به وحشت افتاده و احساس نگرانی کردند. آنان به خوبی می دانستند تأثیر انقلاب اسلامی به ملل مسلمان و مستضعف سبب حرکت ملت های در بند استبداد و استعمار شده، تمامی منافع نامشروع آنها در سرزمین های تحت سلطه از دست خواهد رفت. بر اساس همین برآورد راهبردی، قدرت های سلطه گر در جهان، سیاست مقابله با انقلاب اسلامی و براندازی جمهوری اسلامی را در پیش گرفتند. در کنار طراحی و اجرای توطئه های متعدد امنیتی و نظامی و ... استفاده از جریان نفوذ با هدف استحاله نظام اسلامی و منحرف ساختن انقلاب از مسیر اصلی، یکی از راهبردهای عمده دشمنان طی 34 سال گذشته بوده است. انقلاب اسلامی، همانطور که در برابر توطئه های متکی بر قدرت نظامی، دست به مقاومت و مقابله زد، در برابر جریان نفوذ نیز طی 34 سال گذشته مقاومت و مقابله کرده و این رویارویی با جریان نفوذ و استحاله گر همچنان ادامه دارد. در این نوشتار، به اختصار این موضوع بررسی می شود. نفوذ و استحاله چیست؟ نفوذ و استحاله، شیوه و روشی برای براندازی نظام های مستحکم با پشتوانه های اعتقادی و مردمی است. دشمنان در تجزیه و تحلیل علل ناکامی های خود در رویارویی با جمهوری اسلامی، دریافتند که سه مانع اصلی بر سر راه تحقق اهداف آنها در ایران وجود دارد که عبارتند از: 1- حاکمیت فرهنگ و ارزش های دینی و اسلامی 2- نظام سیاسی مبتنی بر دین با محوریت ولایت فقیه 3- پشتوانه های مردمی انقلاب اسلامی و حکومت دینی دشمنان انقلاب و در رأس آنها آمریکایی ها و صهیونیست ها، به این جمع بندی رسیده اند که تنها راه برداشتن این موانع از سر راه، اتخاذ راهبرد نفوذ و استحاله است. اهداف جریان های نفوذی دشمنان با استفاده از جریانات نفوذی به دنبال استحاله انقلاب بوده و مشخصاً اهداف زیر را دنبال می کنند: 1- مقابله با ارزش های اسلامی و انقلابی و از بین بردن نقاط قوت فرهنگی انقلاب اسلامی 2- ایجاد تغییر در باورها، اعتقادات و ارزش های جامعه برای جداسازی تدریجی مردم از نظام اسلامی 3- تضعیف روحیه حماسی، جهادی و شهادت طلبی در مردم و ایجاد بسترهای مناسب برای فاصله گرفتن از اصول و آرمان های انقلابی- اسلامی 4- بی اعتمادسازی در جامعه نسبت به ولایت فقیه به عنوان ستون اصلی نظام در طول 33 سال گذشته، یکی از خطرات جدی که انقلاب اسلامی را تهدید کرده، خطر نفوذی هایی بوده که قصد داشتند انقلاب را از درون متلاشی کنند و به بیراهه بکشانند. مرور بر این جریان ها، می تواند برای مقابله با جریان های نفوذی مشابه درآینده حاوی درس ها و عبرت های فراوان باشد. نمونه هایی از جریان های نفوذی و استحاله گر در طول 33 سال گذشته، جریان های نفوذی متعددی فعال شده و در مواردی توانسته اند، آسیب های فراوانی از طریق نفوذ و استحاله به جامعه اسلامی، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی وارد سازند. به اختصار به نمونه هایی از این جریان ها به ترتیب تاریخی اشاره می شود. 1- دولت موقت و نفوذ لیبرال ها و ملی گراها به پیشنهاد شورای انقلاب، حضرت امام(ره)، مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر دولت موقت منصوب کردند و در حکم انتصاب نیز تصریح فرمودند: ایشان (بازرگان) به دور از روابط حزبی و گروهی، یک سری از برنامه های مشخص را انجام دهد. اما بازرگان بدون توجه به شروط امام و رهنمودهایش ، بیش از 70 درصد اعضای کابینه را از اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی انتخاب و از آرمان های انقلاب اسلامی و خط امام فاصله گرفت. با تشکیل مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی، بازرگان و تیم همراه او برای منحل کردن این مجلس تلاش کرد که با مخالفت امام مواجه شد. با تسخیر لانه جاسوسی، دولت بازرگان استعفا داد و حضرت امام(ره) این استعفا را پذیرفت. بعدها با انتشار اسناد لانه جاسوسی مشخص شد که چگونه آمریکایی ها از طریق عناصر نفوذی خود در دولت موقت، قصد به انحراف کشاندن انقلاب اسلامی را داشتند. عناصر نهضت آزادی و جبهه ملی در دوران حیات امام(ره) و در زمان جنگ تحمیلی، همواره قصد نفوذ، تخریب و سنگ اندازی در مسیر انقلاب را داشته و به اشکال مختلف سعی در تأثیرگذاری بر نیروهای انقلاب و استحاله آنها داشتند. 2- بنی صدر و جریان نفوذ در اولین دوره ریاست جمهوری با انتخاب بنی صدر به عنوان اولین رئیس جمهور ایران، جریان فرصت طلب و نفوذی در اطراف ایشان حلقه زد و شخص بنی صدر با توجه به خلقیات و تکبری که داشت، کم کم مسیر خود را از مسیر اصلی انقلاب و امام(ره) جدا کرد. پس از عزل بنی صدر و فرار او از کشور، اسناد فراوانی افشا شد که نشان داد چگونه جریان نفوذ از طریق بنی صدر قصد به بیراهه بردن کشور و انقلاب را داشته است. 3- نفوذی ها و فجایع هفتم تیر و هشتم شهریور در دو حادثه تروریستی و فاجعه آمیز هفتم تیر و هشتم شهریور تعداد قابل توجهی از نیروهای انقلاب و مسئولان تراز اول جمهوری اسلامی از جمله شهید بهشتی و 72 تن از یاران امام امت و همچنین شهید رجایی و باهنر به شهادت رسیدند. این دو حادثه را نیروهای نفوذی منافقین در بین نیروهای انقلاب رقم زدند. 4- نفوذی ها و کودتای براندازی در فروردین ماه سال 1361 اخباری مبنی بر کشف کودتای نظامی برای براندازی جمهوری اسلامی انتشار یافت. عوامل این کودتا دستگیر، محاکمه و مجازات شدند. شریعتمداری در جریان این کودتا قرار داشت و قصد داشت در صورت به نتیجه رسیدن، آن را تأیید کند. کودتاچیان قصد داشتند با کمک و حمایت آمریکا، با سوءقصد به جان امام(ره) در جماران و دیگر مقامات عالی نظام نقشه خود را عملی سازند. «صادق قطب زاده» رئیس سازمان صداوسیما و وزیر خارجه در سال های 1358 و 1359، از عوامل اصلی کودتا بود. 5- نفوذ باندمهدی هاشمی در بیت قائم مقام رهبری «سیدمهدی هاشمی» در سال 1365 به اتهام رابطه با ساواک، قتل چند نفر از جمله آیت الله شمس آبادی، خروج غیرقانونی سلاح و مهمات و نشر اکاذیب و افشاگری علیه مسئولان، بازداشت، محاکمه و اعدام شد. این فرد پس از پیروزی انقلاب اسلامی با استفاده از موقعیت برادرش «هادی هاشمی» داماد آقای منتظری، توانست در دفتر ایشان نفوذ کند و با تشکیل یک باند و نفوذ در بخش هایی از بدنه اجرایی کشور اهداف خود را دنبال نماید. ایشان در این خصوص می گوید: «ما حرمت مسئولان را می شکستیم و از خط امام فاصله می گرفتیم... عوامل نفسانی و ذهنی مرا به این تحلیل کشاند که دفتر آقای منتظری را به عنوان یک پایگاه برای تحقق اهداف خودم انتخاب کنم. مسئول دفتر برادر من بود. آقای سعید فرزند آیت الله هم با ما همدلی و هماهنگی داشت.» این جریان نفوذی در نهایت موفق شد، آیت الله منتظری را از مسیر اصلی انقلاب، نظام و امام(ره) جدا کند و ایشان را رو در روی نظام قرار دهد و بر همین اساس بود که حضرت امام(ره) با نگارش نامه معروف (6/1/1386) حقایقی را آشکار ساخت و آقای منتظری را از جایگاه قائم مقامی عزل کرد. 6- نفوذی ها در جریان اسلامی جریان نفوذ در دهه 60 موفق شد در میان نیروهای معتقد به نظام اسلامی رخنه و با استفاده از اختلاف سلیقه های طبیعی، شکافی عمیق در میان آنان پدید آورد. شکل گیری دو جناح چپ و راست در میان معتقدان به خط امام(ره) و در نهایت ایجاد فاصله بین جناح چپ و خط امام از طریق استحاله برخی از شخصیت های با سابقه انقلابی، از کارویژه های جریان نفوذ است. افرادی چون دکتر سروش در اواخر دهه 60 با تشکیل حلقه کیان، موفق به استحاله کسانی شدند که در سال های اول انقلاب بیش از هر کس دیگری از ارزش های اسلامی و انقلابی دفاع می کردند. این افراد در دوره دوم خرداد نقش آفرینی های زیادی داشتند. 7- نفوذی ها در جریان جنبش دانشجویی و استحاله آن در دهه هفتاد با پیروزی انقلاب اسلامی، انجمن های اسلامی از جایگاه ویژه ای در دانشگاه ها برخوردار شدند. اما جریان نفوذ در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد موفق شد در بخشی از انجمن های اسلامی از جمله «دفتر تحکیم وحدت استحاله» به وجود آورده به طوری که این انجمن ها، به ویژه دفتر تحکیم وحدت در فتنه های 78 و 88 نقش برجسته ای داشتند. برخی از عناصر افراطی آنان پس از فتنه 88 دستگیر و محاکمه و برخی از کشور متواری شدند و به غرب پناه بردند. 8- خط نفوذ در جناح چپ و پیامدهای آن جناح چپ در زمان حضرت امام(ره)، مدعی بود به شکل انحصاری پرچمدار خط و تفکر امام بوده و رقیب خود یعنی جناح راست را به دور بودن از خط امام متهم می کرد. این جریان به مرور زمان از درون دچار چرخش گفتمانی شد و پس از دوم خرداد 1376 با در اختیار گرفتن قوه مجریه، شعارهایی را مطرح ساخت که از خط امام فاصله داشت. همگرایی با ملی گراها، لیبرال ها و حرکت در مسیر براندازی نظام دینی و سکولاریزه کردن کشور، نتیجه استحاله این جریان بود. حوادث 87 و فتنه 88، نشان داد که نفوذی ها تا چه اندازه موفق به منحرف کردن نیروهایی شدند که زمانی همراه با امام و انقلاب بودند. حضرت امام (ره) بارها خطر نفوذی ها را گوشزد کرده بودند، لکن برخی از گروه های سیاسی انقلابی به این هشدارها توجه نکردند و در نهایت تحت تأثیر نفوذی ها، از کشتی انقلاب پیاده شدند. 9- نفوذی ها در جبهه اصولگرایان به دنبال مواضع و رفتارهای ساختارشکنانه دوم خردادی تحت پوشش اصلاحات، جبهه اصولگرایی از نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی شکل گرفت و در چندین انتخابات پی درپی موفق به جلب اعتماد عمومی شد. این بار خطر نفوذی ها خود را در جبهه اصولگرایان نمایان ساخت و با پیدایی یک باند انحرافی، به شدت اصولگرایان را تحت تأثیر قرار داد. اگر جناح چپی ها تحت تأثیر نفوذی ها، دچار انحراف از مسیر اصلی انقلاب شدند، در جبهه اصولگرایی با پیدایی یک خط نفوذ و انحراف، عمده اصولگرایان در برابر آن موضع گیری کرده و با این باند مرزبندی کردند. نکته پایانی بررسی تاریخ 33 سال پس از انقلاب اسلامی، نشان می دهد انقلاب، نظام اسلامی، کشور و مردم ایران، بیشترین آسیب ها را از ناحیه نفوذی ها دیده اند و اکنون امید دشمنان به همین جریان نفوذ در انقلاب است. هر چند در طول 33 سال گذشته انقلاب و نظام اسلامی، در پرتو هوشمندی و بصیرت مردم با خطر نفوذی ها مقابله کرده، لکن در شرایط کنونی، مقابله با خطرنفوذی ها بصیرت و هوشمندی بیشتری را می طلبد. (34 سال مقاومت و مقابله انقلاب اسلامی با جریان نفوذ/یدالله جوانى /بصیرت/91/11/16 ) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image