علوم و معارف قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

ديدگاه اسلام در باره حضور کودکان در مساجد چيست؟


انجام دادن مداوم تکاليف ديني و برخي از اعمال عبادي در اسلام بويژه نماز ، به تمرين در دوران کودکي نياز دارد، تا پس از طي مراحل رشد جسماني و رسيدن به حد بلوغ، در برگزاري آن احساس سنگيني و مسامحت بيجا به وجود نيايد و احياناً به ترک آن منجر نشود. در روايتي از امام صادق (عليه السلام) به نقل از پدر بزرگوارش ،چنين نقل شده است: حضرت امام زين العابدين عليه السلام همواره بچه ها را به برگزاري نماز مغرب و عشاء و ظهر و عصر ، فرمان مي دادند . به حضرت گفته مي شود که بچه ها نماز را درغير وقت آن مي خوانند . پس ايشان مي فرمايند : آن بهتر از اين است که در وقتش بخوابند. مراد امام اين است که آنان تکليفي دراين خصوص ندارند بلکه منظور عادت وتمرين دادن آنان به نماز و رفع احساس سنگيني نسبت به نماز است. اکنون بجاست اين سئوال مطرح شود : با توجه به اهميت تربيت کودکان ، اسلام درقبال مسجد روي کودکان چه ديدگاهي دارد؟ درجواب اين سئوال ،بايد گفت که درنگاهي به احاديث و روايات وارده با پاسخ هاي دوگانه اي مواجه مي شويم : ۱) احاديثي که ورود کودکان را به مسجد مکروه مي شمارد: حضرت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند: جنبوامساجدکم مجانينکم وصبيانکم ؛ از مساجدتان ديوانگان و کودکان خود رادورنگه داريد. البته، شماري از علما و اهل سنت از اين حديث حکم عدم جواز ورود کودک را به مسجد استنباط کرده و بدان فتوي داده اند . قابسي از مالک نقل مي کند: اگر کودک درسنين بازي و شيطنت است ،من ورود او را به مسجد جايز نمي دانم. ۲) احاديثي که دليل برجواز حضور کودکان درمسجد، و تشويق بدان امراست: اما درمقابل اين حديث ما در ماخذ ديني شاهديم که پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) و اصحاب ، بچه هاي خود را به مسجد مي آوردند. نه تنها بچه هاي سه چهارساله بلکه زنان اصحاب با بچه هاي شيرخوار خود در نمازهاي جماعت حاضر مي شدند و اين روايات نشان نمي دهند که پيامبر رحمت (صلي الله عليه و آله و سلم) حتي دريک مورد برآنان يا بر والدين آنان نهيب زده يا به آوردن بچه هاي شان به مسجد اعتراض کرده باشند . بلکه برعکس ،عکس العمل هايي که حاکي از تشويق و رضايت است ، ازجانب آن حضرت(صلي الله عليه و آله و سلم) مشاهده مي شد. روايات برجواز حضور کودکان در مساجد الف) ابن عمر درباره پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم چنين مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم را ديدم که درمنبر براي مدم سخنراني مي کردند امام حسن عليه السلام درخروج از مسجد پايش ليز خورد وبه زمين افتاد .حضرت از منبر پايين آمد تا او رابگيرد.مردم او را گرفتند و به ايشان دادند .حضرت (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: خدا شيطان را بکشد. واقعاً فرزند موجب آزمايش است . به خدا قسم ، هيچ متوجه پايين آمدن از منبر نشدم تااينکه او به من رسانده شد. ب) گاهي ، پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم درحال سجده بودند، که امام حسن (عليه السلام) مي آمدند و برپشت پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) مي نشستند . پيغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) به همان حال مي ماندند و سجده را طول مي دادند. ج ) شبي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) نماز عشاء مي گذاشتند و سجده اي بسيار دراز به جاآورند . پس از پايان نماز، علت را ازايشان پرسيدند ، پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: پسرم حسن برپشتم سوار بود، و ناراحت بودم که پياده اش کنم. د) ابوقتادة انصاري روايتي که حاکي ازنهايت توجه پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) به کودکان دراثناي نماز است، نقل مي کند که شايد براي ما غير منتظره بنمايد.اوچنين مي گويد:؛ همانا رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم ،نوه خود امامه دختر زينب را دربغل مي گرفتند و هنگام سجده،او را زمين مي گذاشتند و در قيام،او را برمي داشتند. هـ ) دو روايت ديگر که برحضور کودکان شيرخوار و خردسال در مسجد دلالت مي کند،جالب توجه است .صاحب مستدرک الوسائل ، ازکتاب عدةالداعي چنين نقل مي کند: روزي رسول خدا(ص)بامردم نمازمي گزاردند که دو رکعت آخر را سبک تر کردند. پس ازاتمام نماز ، مردم گفتند: يارسول الله ، متوجه سبک کردن نمازشديم . آيااتفاقي در نماز روي داد،فرمودند: چطور مگر ؟ گفتند: دورکعت آخر را سبک برگزار کرديد.فرمودند: آيا صداي گريه بچه را نشنيديد؟و درحديث ديگري هست که فرمودند: ترسيدم فکر پدرش بدان مشغول شود. و ) رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم درحديث ديگري نيز مي فرمايند : من به نماز مي ايستم و مي خواهم تا آن را طولاني سازم .پس ،گريه کودکي را مي شنوم.وچون خوش نمي دارم که برمادر او سخت گيري کنم ،نماز را سبک برگزارمي کنم . ز) درحديث ديگري ضمن دلالت برحضور کودکان درمساجد چگونگي شرکت آنان درصفوف جماعت ،بدين گونه بيان شده است : جابر نقل مي کند که امام باقر(عليه السلام) درباره کودکاني که درنماز واجب حضور مي يابند پرسيدم؟ حضرت فرمودند:آنان را در اخر صف هاي جماعت باهم نگذاريد ،بلکه جداگانه دربين بزرگ سالان پراکنده سازيد. جمع بندي باتوجه به احاديث و رواياتي که ياد آور شديم ،اگر جمع بندي صحيحي به عمل نيايد شايد اين شبهه ايجاد شودکه احاديث مشمول نوعي تناقض گويي شده اند،درحالي که به هيچ وجه چنين نيست .صدور احاديثي از قبيل :«جنبوا مساجدکم مجانينکم وصبيانکم ....»نشان مي دهد که اين حديث شريف ،کودکاني را درنظر دارد که درحرکات خود و درشيطنت و شلوغ کاري بسان ديوانگان عمل مي نمايند و درصورت حضور درمسجد ، موجب آلودگي يا ايجاد بي نظمي غيرمتعارف درمسجد مي شوند.اين احتمال هم وجود دارد که درجامعه آن روز باتوجه به شرايط و عدم امکاناتي از قبيل پوشاک مناسب بچه،حضور کودکان چه بسا موجب آلودگي مسجد و حاضران درمسجد مي شد. طبق نظرفقيه بزرگوار شهيد ثاني (ره) :«مراد کودکاني است که به طهارت آنان اعتمادي نيست يا اينکه خوب و بد را تشخيص نمي دهند اما بچه مميزي که طهارت او مورد وثوق است و خودش نيز برنمازها مواظبت مي نمايد ،کراهيتي برآن متوجه نيست بلکه سزاوار است او را به آمدن مسجد تمرين دادهمچنانکه لازم است براي نماز تمرين وعادت داده شود » آيت الله شهيد مطهري ،دريکي از گفتارهاي خود در توضيح آيه:وامر اهلک بالصلاةو اصطبر عليهااهلت را به نماز دستور بده و برنماز صبرکن» چنين بيان مي کند: .....بچه هاا را ازکودکي بايد به نمازتمرين داد....بچه را بايد درمحيط مشوق نماز خواندن برد .اين به تجربه ثابت شده است که اگر بچه به مسجد نرود،اگر در جمع نباشد نمازخواندن جمع را نبيند به اين کار تشويق نمي شود. چون اصلاً حضور درجمع مشوق انسان است آدم بزرگ هم وقتي خودش را درجمع اهل عبادت مي بيند روح عبادت بيشتري پيدا مي کند بچه که ديگربيشتر تحت تأثير است ... بايد با بچه هاي خودمان ، برنامه مسجد رفتن داشته باشيم ،تا بچه هابا مساجد ومعابد آشنا بشوند.ماخودمان ازبچگي با مساجد ومعابد آشنا بوديم در اين اوضاع و احوال امروز چقدر به مسجد مي رويم که بچه هاي ما که هفت ساله شده اند به دبستان وبعد به دبيرستان و بعد به دانشگاه رفته اند ولي اصلاً پايشان به مساجد نرسيده است بروند؟خوب اينها قهراً از مساجد فراري مي شوند حالا،ممکن است بگوييد وضع مساجد خراب است کثيف است يا مثلاً يک روضه خوان مي آيد و حرف چنان و چنين مي زند .آنها را هم وظيفه داريم که درست بکنيم وظيفه که دريکجا تمام نمي شودوضع مساجد خودمان را هم بايد اصلاح بکنيم. ازطرفي ديگر بايد به نکته ظريف توجه داشت که منع بچه از مسجد ، با منع مادر او ازمسجد نيز ارتباط تنگاتنگي دار ، مادران که معمولاً مسئوليت پرستاري و تربيت فرزندان را بيشتر از پدران به عهده دارند درمراعات چنين امري ، سالياني را محکوم به خانه نشيني و محروميت از مساجد الهي خواهند بود. مادران بااين فرض بايد به جرم مادربودن و پرستاري حداقل سه فرزند ،۱۰ تا ۱۲ سال از حضور درپايگاه هاي عظيم فکري ومعنواي اجتناب کنند، و درنهايت به آموخته هاي بيات خانه پدري و آموزش هاي فراموش شده و منسوخ دوران تحصيلي قناعت نمايند. بديهي است چنين برداشتي درحوزه خدامحوري و علم مداري اسلامي جايگاهي ندارد و با نص صريح ديني مغاير است . اين نکته را هم بايد اضافه کرد که هيچ وقت ،احتمال شلوغ کاري و شيطنت از جانب کودکان دور از انتظار نيست ودرصورت حضوردرمساجد دربهم زدن آرامش آن مقداري دخيل خواهند بود. اما از باب « الاهم فالاهم » و نتيجه عادت پذيري کودک ، بايد آن را تحمل کرد و درطراحي مساجد براي آنان نيز جايگاهي را متناسب با روحيه کودکي در نظر گرفت . امروزه براي جلب و جذب کودکان و نوجوانان و حتي جوانان به مساجد ازباب : «وجوب مقدمه واجب» بايد ساخت مهد کودک، فضاي سبز،مجتمع هاي ورزشي ،تفريحي و برنامه ريزي ازسوي متوليان مساجد پيش بيني شود باتوجه به فراگيربودن امور فوق در زندگي روزمره کودکان و جوانان بايد مساجد را توسعه داد و متحول کرد . ما امروز در دنيايي زندگي مي کنيم که دربافت شهري آن ،ديگر از خانه باغ ها بويژه در طبقات پايين ومتوسط جامعه - که طيف مسجدي را هم آنان تشکيل مي دهند - خبري نيست .کودک و جوان در يک محاصره آپارتماني و آپارتمان نمايي به دور از تفريجات لازم محدود شده است .لذا شوق بازي در فضاي سبز زيبا و دلپذير و «گلگشت درکنار آب نماهاي مسجد » مي تواند با بلند شدن نغمه دلکش اذان از مأذنه مساجد ، جذبه و اشتياق آنان ار نسبت به مسجد روي شعله ورکند.حتي چنين روشي ،مي تواند پدران ومادران را به سوي مسجد بکشاند. اساساً معماري سنتي مساجد برچنين ساختاري دلپذير و دلارايي استواربوده است به طوري که تاريخ مي نويسد ميراث فرهنگي مي نماياند . متاسفانه با وجود پيشرفت هاي معماري و تحولات : اجتماعي ، فرهنگي وصنعتي ، به صراحت مي توان ادعا کرد که مسجد سازيهاي امروز ، هيچ تناسبي با آنهمه تحولات نشان نمي دهندو فاقد جاذبه هاي تبليغي مطابق با زمان است . مسجد سازي و مسجد داري در دنياي امروز نيازمند دانش فني و تخصص لازم خود است که متاسفانه تاکنون برنامه ريزي دقيقي دراين باره نشده است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image