سياست /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

تقيد صهيونيست ها به دين و آئين يهود تا چه حدّي است و علت اينكه از جهت فكري و رفتاري مورد انتقاد و ملامت هستند چيست؟


رفتار و عملكرد صهيونيسم به گونه‎اي است كه به خوبي نشانگر اين نكته است كه آنها هيچگونه اعتقادي به دين و آيين يهود ندارد و تنها از دين به عنوان ابزاري براي دستيابي به اهداف خود استفاده مي‎كنند چرا كه يهودي به فردي اطلاق مي‎شود كه تابع دستورات و مقررات و اوامري است كه از طرف خداوند به حضرت موسي نازل گرديده و حر‌كات و سكنات او در اين چارچوب انجام مي‎گيرد «در حالي كه صهيونيسم مسلكي سياسي با اهداف دنيوي مي‎باشد و نه تنها هيچ يك از اوصاف و ويژگي‎هاي فوق را ندارد كه به ضد آن مي‎انديشد از آن جا كه خصيصة اشغالگري و توسعه‌طلبي، ترور، زورمداري، نظامي‎گري، آتش افروزي، تعدّي و تجاوز به حقوق ديگران، ثروت گرائي و مال اندوزي و هزاران مفاسد ديگر اخلاقي و اجتماعي از صفات بارزي است كه جزء لايتغيّر مسلك صهيونيسم مي‎باشد»[1] بسياري از يهوديان معترفند كه صهيونيسم به مذهب يهود و آيين حضرت موسي نه تنها دهن كجي بلكه خيانت كرده و از آن به عنوان سرپوشي در جهت مطامع شيطاني و سياسي خود استفاده كرده است. به عنوان مثال خاخام موشه هيرش از رهبران يهودي مي‎گويد: «ما يهودي هستيم و خود با نظام صهيونيستي كه برخلاف رضاي خدا سرزمين مقدس قدس را به اشغال خود درآورده است مخالفت مي‎ورزيم، صهيونيسم آيين يهود را دست‎آويزي براي تحقق آرمانهاي سياسي خود قرار داده است، يهوديت در گذرگاه تاريخ همواره مبتني بر ايمان به خدا و تعاليم تورات بوده است لكن صهيونيسم آمد و اين معيار را واژگون كرد و آن را براساس قوميت و زبان و زمين تعريف نمود و يهوديت و يهوديان و سرزمين مقدس را دست‎آويزي براي تحقق اغراض نامقدسش ساخت و در نهايت مشتي از خاخام‎هاي اشكناز و سفارديم[2] را آلت دست خود كردند».[3] بنابراين رژيم صهيونيستي برخلاف ادعاي خويش يك دولت ديني نيست زيرا برپايي دولت يهودي در سرزمين فلسطين و فراخواندن يهوديان از سراسر جهان به آن سرزمين تا پيش از ظهور مسيح منتظر با همان باورهاي دين يهودي نيز تناقض آشكار دارد و چهره ديني آن از مرز سوء استفاده از دين و به كارگيري دين در راه تحقق اغراض استعماري تجاوز نمي‎كند و حكومت عملاً‌ در دست لاييك‎هاي غير متديّن قرار دارد و بخش اساسي و عمدة قوانين و مقرّرات دولتي برگرفته از فرهنگ و تمدّن غربي و بيگانه با ديانت يهودي است و سياست خارجي توسعه طلبانة آن بيش از آن كه از تعاليم ديني نشأت گرفته باشد از منطق زورگويي سرچشمه مي‎گيرد و در درون خود دولت نيز شواهد بسياري حاكي از مخالفت با ارزش‎هاي ديني به چشم مي‎خورد چنان كه روابط جنسي ميان زن و مرد آزاد است و همجنس بازي به موجب قانون مصوّب مارس 1983 تجويز گرديده و رژيم صهيونيستي در زمينة صادرات فواحش مقام ممتازي دارد[4] «يهوديان ارتدوكس در رويارويي با صهيونيسم و نفي آن چنين استدلال مي‎كنند كه جنبش صهيونيسم، رهايي دنيوي را جايگزين رهايي الهي كرده و پيش از ظهور مسيح نجات بخش، يهوديان را به مهاجرت به فلسطين فراخوانده و اين فراخواني، نقض آشكار تعاليم تورات است و افزون بر اين، صهيونيسم ذهنيت ديني يهوديان را به ذهنيت لاييكي تبديل كرده كه قوم يهود را همانند ديگر اقوام مي‎شمارد و به قداست تورات احترام نمي‎گذارد»[5] با نگاهي گذرا به عملكرد رژيم صهيونيستي تناقض آشكار آن را با آيين يهود در مي‎يابيم، جنگ افروزي، توسعه طلبي و اشغالگري و... از خصوصيات و مفاد ايدئولوژيك مكتب صهيونيسم است و عملاً‌ اين واقعيت به طور مكرر در تاريخ و حيات ننگين صهيونيسم آشكار شده و منابع و اسناد در اين زمينه به قدري زياد است كه نيازي به توضيح و تفصيل ندارد. كدام دين اجازه مي‎دهد كه ساكنان اصلي يك سرزمين را با زور از خانه‎هايشان بيرون كنند و يا خانه‎هايشان را ويران نمايند؟ كدام آيين اجازه مي‎دهد كه مردم بي‎دفاع و زنان و كودكان را مورد حمله قرار دهند؟ كدام دين مي‎پذيرد كه حق مسلّم يك ملت ناديده گرفته شود؟ و... و اين «سوء استفاده صهيونيست‎ها از يهوديت نه تنها موجب خشم و انزجار بسياري از محافل يهودي نسبت به اين پديده سرطاني گرديده است كه حتي عامل اصلي دوري و بيزاري و روي‎گرداني بسياري از يهوديان از اين دين شده است علاوه بر اين رفتارهاي رژيم صهيونيستي همواره با توسل به شيوه‎هايي بوده است كه آشكارا ناقض تمامي كنوانسيونهاي بين المللي و اعلامية جهاني حقوق بشر است به گونه‎اي كه كميسيون حقوق بشر سازمان ملل تخلفات فاحش رژيم صهيونيستي از كنوانسيون غيرنظاميان ژنو و پروتكل 1977 را جنايات جنگي و بي‎حرمتي بر عليه بشريت خواند»[6] امروزه نقض حقوق بشر در فلسطين اشغالي به يك سياست عادي رژيم صهيونيستي تبديل شده است، اين رژيم همواره براي تثبيت موجوديت خود سياستهايي در پيش گرفته كه با هيچ كدام از مقررات و قوانين بين المللي سازگار نيست ايجاد رعب و وحشت به وسيلة تهديد يا شيوه‎هاي تروريستي، نقل و انتقال اجباري، تبعيد دسته‎جمعي، انهدام اموال، جسارت و بي‎حرمتي به اماكن مذهبي مسلمانان و مسيحيان از سياستهايي است كه اين رژيم به آن مبادرت مي‎ورزد و از حمايت‎هاي كشورهاي قدرتمند برخوردار است.رفتار و كردار صهيونيسم در سرزمين‎هاي اشغالي عليه مردم و ساكنان اصلي و اوليه آن سامان از ابتداء تاكنون ثابت كرده است كه نه تنها در ماهيت وجودي آنان، انصاف و عدل و انسانيت مفهوم و معناي خاص خود را ندارد كه در فرهنگ آنان چنين كلماتي اصلاً پيدا نمي‎شود بنابراين اعمال سياست تبعيض نژادي و هرگونه جنايت در اين راستا به زعم خودشان براحتي قابل توجيه و تفسير مي‎باشد. مارتين بابر از متفكران يهودي مي‎گويد: «مذهب يهود از اصل خود جدا گشته و اين امر نوعي بيماري است كه علامت آن پيدايش مليت‎گرايي يهود در اواسط قرن نوزدهم بود...»[7]بنابراين عملكرد صهيونيسم به گونه‎اي است كه نه تنها با اصول دين يهود كه با اصول انسانيت نيز سازگار نيست و هيچ گونه توجيه منطقي در مورد رفتار و كردار رژيم صهيونيستي وجود ندارد و مخالفت با چنين رژيم نژادپرستي امري طبيعي و نشانگر بيداري وجدان پاك انساني است.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1ـ روژه گارودي، ماجراي اسرائيل و صهيونيسم سياسي، انتشارات آستان قدس رضوي، 1364.2ـ تقي پور، محمد تقي، توطئه جهاني، سازمان تبليغات اسلامي، 1367، از ص 19 تا 71.3ـ محمد ماضي، عبدالفتاح، سياست و ديانت در اسرائيل، ترجمه غلامرضا تهامي، نشر سنا، تهران، 80، از ص 111 تا 180. .

سامانه پاسخگویی به سوالات و شبهات

مرجع:

ایجاد شده در 1400/12/28



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image