علوم و معارف قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

در آيه 120 سوره شعراء پس از بيان نجات حضرت نوح مي‏فرمايد: «ثمّ اغرقنا بعدُ الباقين». با توجّه به اين‏که «ثمّ» به معني سپس هست و متضمّن معني «بعد» مي‏باشد، چرا باز کلمه‏ي «بعد» تکرار شده است؟


در پاسخ به سؤال فوق بايد گفت: نجات حضرت نوح و پيروان او از يک طرف و هلاکت مخالفين حضرت نوح از طرف ديگر هر چند هر دو، آيه و نشانه عظمت و قدرت خداوند است لکن نجات حضرت نوح از اهمّ آيات الهي است و به همين دليل خداوند اوّل در آيه 119 همين سوره نجات حضرت نوح را مطرح کرده و بعد در ابتداء آيه 120 هلاکت کفار و مخالفين نوح را تبيين نموده است و با واژه «ثم» در صدر آيه 120 تأخر رتبي هلاکت کفار را از نجات نوح و همراهانش روشن نموده است که اين معني از کلمه «بعد» و غير آن مفهوم نمي باشد و متقابلا آنچه را کلمه «بعد» بر آن دلالت دارد از کلمه «ثم» نمي توان فهميد چون مطابق تصريح مفسرين و جميع تفاسير واژه «بعد» در آيه از نظر ادبيات زبان عربي پسوندي دارد که عبارت است از نجات يافتن و امثال آن که اين پسوند از سياق آيه فهميده مي شود. بنابراين خداوند با آوردن واژه «بعد» و اشاره دوباره به مسأله نجات حضرت نوح و همراهان او، بر اهميت نجات نوح تأکيد نموده است که اگر فقط با آوردن «ثم» اکتفا مي نمود اين نکته فهميده نمي شد. توضيح مطلب اين که: خداوند، اوّل در آيه 119 نجات حضرت نوح را در باب سبقت رحمتش بر غضب خويش بيان کرد و در مرحله بعد در ابتدا آيه 120 مسأله هلاکت کفار را بيان و مؤخر بودن مرتبه هلاکت را از نجات با «ثم» تفهيم نمود و در مرحله سوم با آوردن کلمه «بعد» براي بار ديگر بر نجات نوح تأکيد کرد و بر اين اساس هم اهميت نجات را روشن کرد و هم با توجه به سبقت رحمت حق تعالي بر غضبش جريان هلاکت کفار را در وسط قصه نجات نوح قرار داد و در حالي که اگر کلمه «بعد» نبود سبک داستان به اين کيفيتي که اشاره شد نبود. با توجه به آنچه بيان شد اولا واژه «بعد» زائد نيست و بلکه بر مطلبي علاوه و اضافه بر آنچه از «ثم» فهميده مي شود دلالت دارد. ثانيا: زائد بودن کلمه يا حرفي در قرآن کريم به اين معني نيست که بي فايده و بي خاصيت است مثلا در قرآن کريم آنجاي که حق تعالي را توصيف مي کند مي فرمايند: ....ليس کمثله شيء....، «کاف» که در اين جمله بر «مثل» وارد شده است «کاف» تشبيه و به معناي مثل است و مطابق ترجمه کلمه به کلمه آيه معني اين مي شود که: «نيست مثل مثل خدا چيزي» و به موجب تکرار «مثل» در معناي آيه، بسياري از مفسرين گفته اند «کاف» زائده است ولي نه به اين معني که بي فايده است بلکه فائده اش تأکيد بر اين نکته است که خدا هرگز همانند ندارد و اين مطلب در کلمات فصحاء رايج و فراوان است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image