ضرورت بعثت /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

با وجود حجّتی به نام عقل، چه نیازی به پیامبران بود و خداوند چرا پیامبران را فرستاد؟


در روایات، ظاهراً تعبیری که عقل را رسول باطنی نامیده باشد، نیامده است، بلکه عقل را حجّت باطنی فرموده اند ؛ چون حجّت اعمّ از رسول و امام و نبی و کتاب آسمانی و ... است. حجّت هر آن چیزی است که اطاعتش اطاعت خدا شمرده می شود.« عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ قَالَ قَالَ لِی أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع...یَا هِشَامُ مَا بَعَثَ اللَّهُ أَنْبِیَاءَهُ وَ رُسُلَهُ إِلَى عِبَادِهِ إِلَّا لِیَعْقِلُوا عَنِ اللَّهِ فَأَحْسَنُهُمُ اسْتِجَابَةً أَحْسَنُهُمْ مَعْرِفَةً وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ أَحْسَنُهُمْ عَقْلًا وَ أَکْمَلُهُمْ عَقْلًا أَرْفَعُهُمْ دَرَجَةً فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ یَا هِشَامُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَیْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ ع وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ... » (الکافی،ج 1، کتاب العقل و الجهل، ح 12، ص 10).هشام بن حکم می گوید: امام کاظم علیه السلام به من فرمود: ...ای هشام! خداوند پیامبرانش و رسولانش را نزد بندگانش نفرستاد، مگر برای اینکه در مورد خدا اندیشه کنند، زیرا کسانی به دعوت انبیاء نیکوتر پاسخ می گویند که معرفت بهتری نسبت به خدا داشته باشند و کسانی به امر خدا شناخت بیشتری دارند که عقل سالم تری داشته باشند و هر کس عقلش کامل تر باشد، درجه اش در دنیا و آخرت بالاتر است.ای هشام! خدا بر مردم دو حجّت دارد: یکی حجّت ظاهری و یکی حجّت باطنی؛ حجّت ظاهری رسولان و انبیاء و امامان ع هستند و حجّت باطنی، عقل هاست. « عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْعِبَادِ النَّبِیُّ وَ الْحُجَّةُ فِیمَا بَیْنَ الْعِبَادِ وَ بَیْنَ اللَّهِ الْعَقْلُ » (الکافی،ج 1، کتاب العقل و الجهل، ح 22، ص 17).امام صادق علیه السلام فرمودند: حجّت خدا بر بندگان، پیامبر است و حجّت بین بندگان و بین خدا عقل است.یعنی انبیاء حجّت خدا هستند و عقل حجّت بین خدا و خلق می باشد ؛ یعنی خدا بر اساس عقل از آنها تکلیف می خواهد و آنها نیز بر اساس عقل از خدا توقّع هدایت و ارسال نبی و امام و کتاب دارند.بنابراین اینکه عقل حجت الهی است، مورد تأیید روایات است. امّا این که عقل از رسولان الهی برتر است درست نیست. بلی حجّیّت عقل مقدّم بر حجّیّت انبیاء می باشد. چون حجّیّت انبیاء را هم عقل باید اثبات کند. یعنی به حکم عقل است که ما نبوّت عامّه و خاصّه را اثبات می کنیم. لذا اگر منظور از برتری همین تقدّم باشد درست می باشد ؛ امّا اگر مقصود این است که رتبه ی وجودی عقل افراد عادی از رتبه ی وجودی انبیاء بالاتر است ، یقیناً چنین سخنی درست نخواهد بود. چون انبیاء نیز عقل دارند و عقل آنان یقیناً برتر از عقل ماست ؛ پس چگونه صاحب چنان عقلی می تواند مادون عقل ما باشد؟ اما در مورد این سؤال که پس با وجود حجّتی به نام عقل، چه نیازی به پیامبران بود و خداوند چرا پیامبران را فرستاد، پاسخ این است که: عقل محدودیت هایی دارد و احکام و گزاره هایی که عقل به طور یقینی و قطعی می تواند در مورد آنها حکم کند، محدود است. عقل گرچه در مورد امور ماورای ماده مثل مبدأ و معاد، کلیاتی را می تواند درک کند، اما از درک جزئیات صفات خدا و جزئیات عالم آخرت عاجز است. همچنین گرچه عقل می تواند کلیات ارزش های اخلاقی را درک کند، از ارائه راهکارهای لازم در مورد بایسته های اخلاقی عاجز است. از آنجا که نه عقل و نه علم بشری، احاطه جامع و همه جانبه به همه ابعاد وجودی انسان و جهان ندارند، از ارائه راهکارهای عملی لازم برای رساندن انسان و جوامع بشری به سعادت، عاجزند. در مورد احکام و دستورات عملی، گرچه عقل می تواند یک دسته احکام را که احکام عقل پذیر نامیده می شوند، به تنهایی و بدون کمک وحی درک کند، اما دسته دیگری از احکام به نام احکام فراعقلی را عقل نمی تواند درک کند و بشر در اینگونه احکام محتاج دین است (و بیشتر دستورات دینی هم از همین قسم است) و البته دین حقیقی دستورات عقل ستیز که با بدیهیات عقلی مخالف باشد و عقل از پذیرش آن ها سرباز زند ندارد.همچنین خود همین عقل است که وجوب بعثت هادیان الهی را اثبات می کند و می گوید برای خدای صاحب لطف و احسان لازم است که مرا در یافتن راه سعادت یاری کند. لذا خداوند متعال انبیاء را فرستاد و اگر نمی فرستاد خود همین عقل در روز قیامت عذر می آورد که خدایا من به تنهایی قادر نبودم تمام احکام تو را بفهمم.گذشته از اینها ، عقل بشر در ابتدا بالقوّه است و به مرور رشد می کند ؛ لذا خداوند متعال انبیاء را فرستاد تا با تعلیماتشان عقل را رشد دهند. از این رو امیرالمؤمنین علیه السلام، یکی از اهداف بعثت انبیاء را زدون گرد و غبار از عقل ها و به کار کشیدن عقل ها در مسیر و جهت درست می داند: « ...فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَاءَهُ لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِ وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ وَ یُرُوهُمْ آیَاتِ الْمَقْدِرَةِ... » (نهج البلاغة، خطبه 1).خداوند پیامبران خود را مبعوث فرمود، و هر چندگاه، متناسب با خواسته هاى انسان ها، رسولان خود را پى در پى اعزام کرد تا وفادارى به پیمان فطرت را از آنان باز جویند و نعمت هاى فراموش شده را به یاد آورند و با ابلاغ احکام الهى، حجّت خدا را بر آنها تمام نمایند و توانمندى هاى پنهان شده ی عقل ها را آشکار سازند و نشانه هاى قدرت خدا را معرّفى کنند...پس عقل ، وجوب بعثت انبیاء را اثبات می کند ؛ و در شناخت مصداق خارجی نبی ما را کمک می کند ؛ و آنگاه که نبی را شناخت خود را شاگر او می کند تا رشد نماید. لذا عقل از یک طرف حجّت شناس است و در حجّت شناسی حجّت است ؛ و از طرف دیگر مخاطب همان حجّت بیرونی است. چون انبیاء و ائمه (ع) اساساً برای عاقلها مبعوث شده اند نه برای هر موجودی که روی دو پا راه می رود. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image