اسماء بنت عمیس /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

بانو اسماء بنت عمیس که بود و رابطه ایشان با خاندان ابوطالب چه بود؟


اسـمـاء دخـتـر عـُمـَیـس،از زنـان مـؤ مـن و گرانقدرى است که نام او به نیکى در تاریخ اسلام مى درخـشـد. او از اولیـن ایـمـان آورنـدگـان بـه پـیـامـبـر (ص) بـود و در هـمـان اوایل بعثت ، قبل از اینکه رسول خدا (ص) به خانه ارقم برود و آنجا را پایگاه خود قرار دهد، به پیامبر ایمان آورد. اسماء خواهر میمونه -همسر پیامبر- بود. او جزو زنان صحابى بود که پیامبر آنان را خواهران مـؤ مـن نـامـیـد و تـعـداد آنـهـا را نـه یـاده نـفـر شـمـرده انـد. نـه نـفـر یـا بـه قـول دیـگر هشت نفر از آنان از یک مادر به نام هند بودند که از جمله آنها مى توان میمونه همسر پیامبر، ام الفضل همسر عباس ، سلمى بنت عُمَیس همسر حمزه و اسماء همسر جعفر را نام برد و به همین جهت پیامبر در مورد هند -مادر این بانوان-فرمود: او از حیث دامادهایش گرامى ترین مردم است (یعنى گرامى ترین دامادها را دارد). ایـن بانو همراه شوهرش ، جعفر ابن ابى طالب و تعدادى از مسلمانان ، به حبشه مهاجرت کرد و در سـال هـفـتم هجرى ، هنگام فتح خیبر، از حبشه برگشت . پس از بازگشت از حبشه ، روزى عمر به او گفت :اى حبشیّه ما در هجرت بر شما سبقت گرفتیم، افتخار هجرت نصیب ما شد و شما محروم شدید. او درجـواب عـمـر گـفـت : بـه خـدا قـسـم ! راسـت گـفـتـى . شـمـا بـا رسـول خـدا (ص) بودید و آن حضرت گرسنگانتان را سیر مى کرد و جاهلانتان را احکام شریعت مى آموخت ، در حالى که ما مهاجرینى دور از وطن بودیم . به خدا قسم ! خدمت پیامبر مشرف خـواهـم شـد و کـلام تـو را بـه او خـواهـم گـفـت. پـس بـه خـدمـت رسـول خـدا رسید و شماتت و فخرفروشى عمر را یاد آور شد. پیامبر جواب داد: آن کس که چنین گـفـت، دروغ گفته است. شما دو هجرت کردید، هجرتى به سوى نجاشى و هجرتى به سوى من ، در حالى که دیگران یک هجرت کردند. یـک سـال پـس از بـازگـشـت از حبشه ، جنگ موته رخ داد، جعفر بن ابى طالب ، شوهر اسما به عنوان فرمانده سپاه به جبهه رفت و شهید شد.سماء گوید:در صـبـح روز شـهـادت جـعفر، من چهل پوست دباغى کردم ، علاوه بر آن ، آرد خمیر نموده و بچه هـایـم را شستشو داده و نظیف کرده بودم که رسول خدا (ص) به خانه ما آمد و فرزندان جعفر را خـواسـت . فـرزنـدان را خـدمت ایشان بردم . دیدم آنها را به سینه خود چسباند و بویید و اشک از دیدگانش جارى شد. عرض کردم : اى رسول خدا (ص) دست یتیمى بر سر آنها مى کشید، مگر از جعفر خبرى به شما رسیده است . پیامبر که از عقل و فهم من متعجب شده بود، فرمود: آرى ، امروز شـهـیـد شـد. من گریان شدم . پیامبر فرمود: اى اسما! گریه مکن و بدان که خداوند به من خبر داده که جعفر را دو بال از یاقوت قرمز است تادر بهشت به هر جا که بخواهد پرواز کند. عرض کردم : اى رسول خدا! کاش مردم را جمع مى کردى و فضیلت جعفر را در جمع آنها ذکر مى نمودى تا هیچ گاه فراموش نشود.پـیـامـبـر که از فهم من تعجب کرده بود، در مسجد حاضر شد در جمع مسلمانان فضائل جعفر را بیان کرد. الف ـ ازدواج با ابوبکربعد از شهادت جعفر، این بانو به امر رسول خدا با ابوبکر ازدواج کرد و از او فـرزنـدى آورد بـه نـام مـحـمـد بـن ابـى بـکـر کـه از شـیعیان خاص و حوّاریون حضرت على (ع) بود. ابوبکر پس از ازدواج با اسما، براى شرکت در جنگى از مدینه خارج شد. اسما در خواب دید که ابوبکر با حناخضاب کرده و لباس سفیدى پوشیده است . پیش عایشه آمد و خواب خود را براى او تـعریف کرد. عایشه گریان شد و گفت : اگر خوابت راست باشد، ابوبکر کشته شده است و خضاب علامت خون و لباس سفید نشان از کفن اوست . اسما خدمت پیامبر رسید. حضرت علت گریه عایشه را پرسید و اسما خواب خود را بازگفت پیامبر فرمود:آن طـور نـیست که عایشه تعبیر کرده است ، بلکه ابوبکر صحیح و سالم بر مى گردد و اسما از او حامله مى شود و پسرى به دنیا مى آورد که او را محمّد مى خوانند و خداوند آن پسر را خشم و قهر بر کفار و منافقان قرار مى دهد. ب ـ افشاگر توطئهدر دوران ابـوبـکـر، بـا ایـنـکـه اسـمـا هـمـسـر ابـوبـکـر بـود، ولى بـه دلیـل ایـمـان و علاقه به اهل بیت ، رابطه اش را با آنان قطع نکرد و همدم و مونس حضرت زهرا سلام الله علیها بود و توطئه هاى سرّى حکومت علیه امام را به اطلاع ایشان مى رساند.حـاکـمان وقت که مخالفت امام على (ع) برایشان گران تمام مى شد، تصمیم به ترور حضرت گرفتند و خالد بن ولید نامزد شد تا در مسجد به هنگام اقامه نماز جماعت ، امام على (ع) را به قتل برساند. این بانو که از توطئه آنها مطّلع گردید، کنیز خود را خدمت امام فرستاد و دستور داد که آیه شریفه زیر را در محضر امام بخواند:((اِنَّ الْمَلاََ یَاءْتَمِرُونَ بِکَ لِیَقْتُلُوکَ فَاخْرُجْ اِنّى لَکَ مِنَ النّاصِحینَ)) اشـراف و مـهـتـران شـهـر در کـار تـو شـورا مـى کـنـنـد کـه تـو را بـه قتل برسانند، پس از شهر بیرون رو که من از خیر خواهان تو هستم .حضرت على علیه السلام به او چنین پیام فرستاد:((فَمَنْ یَقْتُلُ النّاکِثینَ وَ الْقاسِطینَ وَ الْمارِقینَ وَ اِنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنى وَ بَیْنَهُمْ وَ اللّهُ بالِغُ اَمْرِهِ)) این سخن پیامى بود براى اسماء که ناراحت مباش ، آنها موفق نخواهند شد چون پیامبر (ص)به من خبر داده که درآینده پیمان شکنان ، ستمگران و منحرفان به دست من به هلاکت خواهند رسید و اگر قرار باشد آنها در این توطئه موفق شوند و مرا بکشند، پس چه کسى آنها را خواهد کشت. ج ـ خدمتگزار و غمخوار زهرا (س)او تنها زنى بود کـه پـس از وفات رسول خدا (ص) همدم و مونس زهراى اطهر بود. حضرت زهرا (س) در روزهاى آخـر عـمـر نـزد او شـکـوه کـرده و از ایـنـکـه پـس از مـرگ بـدنـش را بـر روى دوشـهـا حـمـل مـى کـنـند و حجم بدنش آشکار مى شود، اظهار ناراحتى نمود. اسما به ایشان مژده داد که در حـبـشـه تـابوتهایى دیده است که بدن میت را در آنها قرار مى دهند تا پوشیده باشد و اگر آن حـضـرت اجـازه دهـد، نـمـونـه اى از آن بـرایش بسازد. بعد به امر فاطمه زهرا (س) یک نمونه تـهـیـه کـرد کـه مـورد پـسـنـد حـضـرت زهـرا (س) واقـع شـد و ایـشـان را خـوشـحال کرد، به طورى که براى اولین بار پس از وفات پدر، تبسم بر لبانش نقش بست و فرمود: مـانـنـد ایـن را بـرایـم بـسـاز تـا مـرا بـپـوشـانـد، خـداونـد تـو را از آتـش جـهـنـم پـوشـیـده بدارد. در شـب دفـن حـضـرت زهـرا، تـنـهـا دوسـتـداران خـالص اهـل بـیـت حـضـور داشـتـنـد و از زنـان تـنـهـا فـضـه و اسـمـا حـاضـر بـودنـد.او در غسل دادن حضرت زهرا (س)، یاور و کمک کار امام على (ع) بود. پس از مرگ ابوبکر، اسما به عقد ازدواج امام على (ع) درآمد و محمد بن ابى بکر، فرزند اسما کـه در آن زمان طفل خردسالى بود، در خانه امام على (ع) و تحت تربیت مادرى چون اسما رشد و نمو کرد. او عشق اهل بیت را با شیر خود به او خورانید.اسـما از حضرت على (ع) صاحب یک یا دو پسر به نام عون و یحیى شد که عون در کربلا به شهادت رسید. وقـتـى خـبـر شـهـادت فرزند رشیدش ، محمد بن ابى بکر در مصر به او رسید، به مسجد پناه بـرد؛ صـبـر و تـحـمـل پـیـشه کرد و غم و اندوه خود را فرو خورد، شـهـادت فـرزنـدش را در راه خدمت به امام على (ع) پذیرفت و از جزع و فزع و بى تابى خوددارى نمود. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image