فلسفه احکام /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

فلسفه تکبيرة الاحرام چيست؟


تکبرة الاحرام یکی از واجبات نماز است که انسان با گفتن آن رسماً وارد نماز گشته اموری که قبل از آن بر او مباح دانسته می شد حرام می گردد. به این معنا که نمی تواند صورتش را از جهت قبله بر گرداند، نمی تواند سخنی غیر از اذرکار نماز یگوید، نمی تواند غذا بخورد یا آب بیاشامد و.... بنابراین تکبیرة الاحرام را از این روی تکبیرة الاحرام گفته اند که با گفتن آن مباحات زیادی بر انسان حرام می گردد. تکبیرة الاحرام را تکبیرة الافتتاح نیز می گویند، زیرا با گفتن آن رسماً نماز افتتاح می گردد برخی از فقهاء گفته اند تکبیره الاحرام در نماز مانند تلبیه در حج است که با گفتن ان حاجی رسماً محرم شده محرمات حال احرام بر او حرام می گردد. آنچه گفته شد صورت نماز است، امّا بزرگان دین برای هریک از اذکار و افعال نماز غیر از تفسیر ظاهری معانی باطنی نیز بیان کرده اند که به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می شود: مرحوم نراقی می گوید: چون تکبيرة الاحرام گويي بايد بداني که معني اينست که خدا بزرگتر و بالاتر است از اينکه وصف کرده شود يا از هر چيزيکه تصور شود بزرگتر است يا از آن بالاتر است که ادراک عظمت او کرده شود. پس در آنوقت تفکر عظمت و جلال او کن که همة اشيا را به قدرت کامله خود از کتم عدم به صحراي وجود آورد. از امام صادق عليه السلام روايت شده که فرمود: چون تکبير نماز گفتي آنچه را ما بين آسمان و زمين است در مقابل کبرياي خدا کوچک و ناچيز شمار که اگر خداوند بر قلب بنده زماني که تکبير مي گويد بنگرد و در دل او چيزي باشد که از حقيقت معناي تکبير بازش مي دارد به او گويد اي دروغگو آيا مرا مي فريبي؟ به عزّت و جلالم سوگند که از شيريني ياد خود محرومت کنم و از قرب به خود و شادماني مناجاتم محجوبت سازم. پس به هنگام نمازگزاردنت دل خود را بيازما، اگر شيريني نماز را و در عمق جان سرور و بهجت (حاصل از) آن را ميابي و دلت از راز و نياز با او شادمان است و از گفتگو با او لذت مي برد بدان که خداوند تو را در تکبيري که بر زبان رانده اي تصديق فرموده است و گرنه دانسته اي که فقدان لذت مناجات و محروميت از شيريني عبادت دليل بر اينست که خدا تو را (در تکبيرت) دروغگو دانست و از درگاه خود رانده است. مرحوم مجلسی می گوید: در سر تکبيرت افتتاحيه آمده که چون نيت را خالص کردي و قلب خود را صفا دادي و در زمرة اهل وفا داخل شدي خود را مهياي دخول در باب کن و اجازة فتح ابواب طلب و از منزل طبيعت حرکت کن و حجاب غليط آن را با تمسک به مقام کبريائي رفع کن و به پشت سر افکن و تکبير گويان وارد حجاب ديگر شو و آن را رفع کن و به پشت سر افکن و تکبير گو... الخ. نتيجه مي گيريم که اولياء خدا وقتي وارد نماز مي شوند خود را به تکبير احرام از هر خاطري غير حق محروم کنند و هر چه جز دوست را بر خود حرام شمرند و توجه به غير را پشت بر قبلة حقيقي دانند و مبطل صلوة شمارند و رجوع به انيّت و انانيت خود را از احداث قاطعه نماز محسوب دارند. چون بر اين مقام رسند و مستقيم بر امر گردند فقدتمَّ ميقاتُ الرّب همانا زمان وعدة ديدار پروردگار کامل گشت. در حديث معراج نيز آمده است که براي حضرت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم سه مرتبه نور عظمت تجلّي کرده در تکبيرات افتتاحيه چنانچه براي خليل الرحمن نيز انوار تقييدي سه مرتبه تجلي کرد. پس از آن وصول حاصل شد. و در اين حديث چنين فرمايد: فلما فرغ من التکبير و الافتتاح قال عزوجلّ: الآنَ وصلتَ اليّ فَسَمَّ بإسمي... پس چون از تکبير و افتتاح نماز فارغ گشت خداوند عزوجل فرمود: اينک به من رسيدي پس نام مرا ببر. درجائي ديگر آمده است که راز تکبير هنگام نيت همانا برطرف نمودن غفلت نماز گزار از انکسار و ذلت در پيشگاه خداوند است. گرچه تکبير ظاهراً تعظيم است و از سنخ توصيف جمال حق است ليکن بازگشت آن به تسبيح بوده و از شئون توصيف جلالي حق محسوب مي شود. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image