مشمولان لعن -حد و مرز لعن-حب و بغض -شایستگان حب و بغض -تولی و تبری /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

اعوذ بالله من الشیطان الرجیمبسم الله الرحمن الرحیمبا عرض سلام وخسته نباشیداز محضرتان سوالاتی داشتم:۱.آیا لعن زناکار جایز است؟در مورد لعن والدین حرامزاده ای مانند ابن زیاد چطور؟آیا حکم فرق نمیکند؟آیا درخواست مغفرت برای آندسته از کسانی که در این دنیا از این عمل توبه کرده اند درست است؟۲.حد و مرز طلب استغفار و حد و مرز لعن را نیز میخواستم؟۳.بطور کلی در مورد کسانی که مورد بغض و لعن اهل بیت،خدا و قرآن هستند اطلاعات جامعی میخواستم و اینکه از چه کسانی باید تبری بجوییم؟آیا از شیعیان گنهکار هم باید تبری جست یا خیر؟با تشکریا علی


- از حضرت امام صادق علیه السّلام رسیده که «لا تکونوا لعّانین» «لعنتگر نباشید»- از روایات فهمیده می شود که لعنت بر چهار قسم است ; لعنت حرام , مکروه , جایز و مستحب.1- لعنت حرام : لعنت مؤمن و کسی که مستحق لعنت نیست حرام می باشد. رسول خدا(ص ) فرمودند: ((هرگاه لعنت از دهان لعنت گر خارج شود نگاه می کند, اگر راهی به سوی آن چیزی که متوجه آن شده است یافت به طرفش می رود وگرنه به طرف کسی که از دهانش خارج شده است برمی گردد)). امام باقر(ع ) فرمودند:(( از لعنت کردن مؤمن بپرهیزید که به خودتان برمی گردد)). حتی شخصی کسی را که پیامبر او را حد می زد لعنت کرد حضرت فرمودند لعنتش مکن او خدا و رسولش را دوست دارد (گرچه گنهکار است ). 2- لعنت مکروه : لعنت حیوانات است که انسان حیوانی را لعن کند. 3- لعنت جایز: لعنت کافرین (احزاب , آیه 64), لعنت ظالمین و کسانی که به خداوند دروغ می بندند (هود, آیه 18), لعنت مردان زن نما و زنان مردنما, بدعت آورندگان در دین , کسی که پدر و مادر خویش را لعن کند, رشوه دهنده و رشوه ستان و واسطه میان آن دو, کسی که بین مرد و زنی سعایت کند تامیان آنها جدایی افکند, کسی که میان مؤمنان سخن چینی کند, کسی که تقدیر خدا را دروغ بداند, رباخوار و ربادهنده و گواهان بر ربا, کسی که احترام مسجد را نگه ندارد, زن آوازه خوان و...., (ترجمه میزان الحکمه , ج 11, ص 5324).4- لعنت مستحب : لعنت به کسانی که خدا و رسولش را اذیت کنند (احزاب , آیه 57), کسانی که به زنان پاک دامن و مؤمن تهمت زنا می زنند (نور, آیه 23 - هود, آیه 60 و 99 - قصص , آیه 42), کسانی که دشمن دین و اهل بیت پیامبر هستند که در این مسائله دو روایت در وسائل الشیعه , ج 4, کتاب الصلاه, ابواب التعقیب ذکر گشته است.- نتیجه اول : از تقسیم بندی فوق به دست می آید که لعن مومن جایز نیست. (کمترین درجه مؤمن، آن است که : شهادتین را جاری کند وبه ولایت اهل بیت وجمیع ما انزل الله اعتقاد داشته باشد ، اگر چه فاسق باشد وزنا کند ویا شراب بخورد)- نتیجه دوم : حد ومرز لعن نیز روشن شد- لعن به معناى دورى از لطف و رحمت الهى است و لعن به معنای طلب دوری از رحمت الهی، نسبت به کافران و ظالمان در قرآن نیز آمده است «ان الله لعن الکافرین و اعد لهم سعیرا؛ خداوند کافران را لعن می کند و عذاب را برای آنان آماده کرده است» (احزاب، ایه 64). و همچنین کسانی که پیامبر را آزار داده اند مورد لعن قرار گرفته اند. «ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الاخره؛کسانی که خداوند و پیامبرش را آزار می دهند خداوند آنان را در دنیا و آخرت مورد لعن قرار می دهد» (احزاب، آیه 57).- لعن براى معاندان و محاربان با امام حسین(ع) و ظالمین به اسوه ها و الگوهاى هدایت مردم، ابدى است. زیرا ملاک لعن، ابدى است. آنچه که موجب لعن و نفرین نسبت به ظالمین به حق محمد و آل محمد(ص) شده است، و ملاک لعن است، چون باقى است لعن هم باقى است. علاوه بر این، حقیقت و روح دین را همین حب و بغض ها تشکیل مى دهد.حب و عشق نسبت به کسانى که بندگان مطیع و عارف درگاه الهى بوده اند و بغض نسبت به کسانى که دشمن حق و حقیقت بوده اند (تولی و تبری) از نشانه های ایمان است. همچنان که در متون دینى آمده است «هل الدین الاّ الحبّ؟ و هل الایمان الاّ الحبّ و البغض؟ آیا دین و ایمان چیزى غیر از حبّ و بغض است؟»، (میزان الحکمه، ج 2، ص 944)- و در حدیث قدسى آمده است: «خداوند به موسى(ع) فرمود: آیا هرگز کارى براى من انجام داده اى؟ موسى عرض کرد: برایت نماز گزاردم، روزه گرفتم، صدقه دادم و تو را یاد کردم؛ خداوند فرمود: نماز برهان و حجّت براى توست و روزه سپر تو در برابر آتش جهنم است و صدقه، سایه ى سرت و یاد من، نورى است براى تو چه کارى براى من کرده اى؟ موسى(ع) عرض کرد: مرا به کارى که براى توست راهنمایى فرما. خداوند فرمود: اى موسى! آیا هرگز براى من با کسى دوستى کرده اى و براى من با کسى دشمنى کرده اى؟ پس، موسى دانست که برترین اعمال، حبّ و دوستى به خاطر خدا و بغض و دشمنى به خاطر خداست»، (همان، ص 966).- در زمینه حب و بغض بخاطر خدا، نقل متواتر از شیعه و سنى رسیده است. نبى اکرم مى فرماید: «حبّ و بغض به خاطر خداوند، واجب است»، (کنزالعمّال، ح 24688) بنابراین، یکى دیگر از فلسفه هاى زیارت عاشورا را همین تحکیم حبّ و بغض به خاطر خدا مى توان برشمرد.- با توجه به آنچه گفته شد، لعن بر دشمنان و صلوات بر اولیاء موجب حفظ و تقویت روحیه ظلم ستیزی با دشمنان و پیوستگی با مؤمنان می شود. به همین جهت شخصیت وارسته و جامع نگری مانند امام راحل فرموده اند «آنچه ما داریم از محرم و صفر داریم» و «آنچه اسلام را زنده نگه داشته محرم و صفر بوده است».و هم چنین تحلیل گران از دشمنان به این نتیجه رسیده اند آنچه موجب حفظ روحیه ظلم ستیزی شیعیان شده، زنده نگهداشتن خط سرخ عاشورا است و آنچه به شیعیان امید می دهد، ایمان به خطر سبز انتظار است.- اما آنچه مهم است باید برپایی مجالس عزاداری و لعن و نفرین ها، با معنا و جهت دار باشد ،به طوری که نفرت از یزیدهای زمانه( مانند امریکا واسرائیل )را به دنبال داشته باشد و تجدید روحیه یاران باوفای امام حسین(ع) در میان مؤمنان امروزه به نمایش در آید و شعارهای ما بر پایه شعور باشد. یاد کردن از برادر ایمانی، چگونه؟- باتوجه به آنچه گفته شد : لعن مؤمن ولو فاسق ، نه تنها جایز نیست بلکه دعاى بد و نفرین کردن به مسلمان نیز مانند لعن کردن است و سزاوار نیست هر چند که ظالم باشد مگر آنکه از شرّ و اذیّت و ضرر او آدمى به ستوه آید و ناچار گردد، و در حدیث است که گاهى مظلوم بقدرى به ظالم نفرین مى کند که مکافات ظلم او مى شود و زیاد مى آید و این زیادتى براى ظالم باقى مى ماند و روز قیامت طلبکار مى شود.- امام علىّ بن الحسین علیهما السّلام فرمود:«انّ الملائکة اذا سمعوا المؤمن یذکر اخاه بالسّوء و یدعو علیه ؛قالوا: بئس الأخ أنت لأخیک! کفّ ایّها المستّر على ذنوبه و عورته، و اربع على نفسک، و احمد اللّه الّذى ستر علیک!» «فرشتگان وقتى بشنوند که مؤمن به برادر خود بد مى گوید و او را نفرین مى کند مى گویند: تو برادر بدى براى برادر خود هستى! زبان خود را نگه دار، اى که بر گناهانت پرده پوشى شده، و به خود بنگر [که چه اندازه گناه و عیب دارى ]، و خدائى را که گناهان و عیوب تو را پوشیده سپاس گزار!» - امّا ضدّ نفرین که دعاى خیر براى برادر مسلمان باشد از بهترین طاعات و برترین و وسائلى است که بنده را به خدا نزدیک مى سازد، و فوائد آن بیشمار است بلکه در حقیقت کسى که دعا براى دیگرى مى کند به خود دعا مى کند. رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود:«اذا دعا الرّجل لأخیه فی ظهر الغیب قال الملک: و لک مثل ذلک» «وقتى مردى براى برادر خود در غیاب او دعا مى کند فرشته گوید: براى تو هم مثل این باشد.» - و فرمود: «یستجاب للرّجل فی اخیه ما لا یستجاب له فی نفسه» «گاه است که دعاى کسى که در حقّ خودش مستجاب نمى شود در حقّ برادر مؤمنش مستجاب مى شود.»- و علىّ بن الحسین علیهما السّلام فرمود: إنّ المَلائکة اذا سمعوا المؤمن یدعو لأخیه المؤمن بظهر الغیب او یذکره بخیر قالوا: نعم الأخ أنت لأخیک تدعو له بالخیر و هو غائب عنک و تذکره بخیر، قد اعطاک اللّه عزّ و جلّ مثلى ما سألت له و اثنى علیک مثلى ما أثنیت علیه و لک الفضل علیه.»«چون فرشتگان بشنوند که مؤمن براى برادر مؤمن خود پشت سر او دعا مى کند یا به نیکى از او یاد مى کند گویند: تو چه نیکو برادرى هستى براى برادرت که براى او دعاى خیر مى کنى با اینکه او از تو غایب است و او را به نیکى یاد مى کنى، خداى عزّ و جلّ دو برابر آنچه براى او خواستى به تو داد و دو برابرآنچه تو او را به نیکى یاد کردى بر تو ثنا گفت و تو بر او برترى دارى.»- نتیجه سوم :از شیعه گناهکار نباید تبری جست ونباید اورا لعن کرد وباید برای او دعا کرد .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image