نقش جهاد در خودسازی /

تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه

نقش جهاد در راه خدا در خودسازی انسان؟


یکی از مراقبات واجب که عامل جامع و مهمی برای خودسازی انسان مومن و موحد است، جهاد در راه خدا است. کمال انسان در گرو گذشتن از دنیا و پیوستن به خدا و توحید است و صحنه جنگ و جهاد در راه خدا، بسیار از این جهت سازنده است، زیرا هم متضمن ترک دنیا است و هم شامل عبودیت خدای متعال می باشد. وقتی کسی تصمیم می گیرد به جبهه برود، ناگهان اتفاق بزرگی در زندگی او می افتد و آن گذر کردن از جان و مال و دنیای خویش و قدم گذاردن در راه خدا و عبودیت حق است و این دو قدم عین عرفان و سلوک و فناء فی الله است. از خود بگذر به حق رسیدی.کسانی که موفق شدند در جبهه های نبرد حق علیه باطل شرکت کنند، تاثیر و نقش جبهه را در ساخته شدن انسان به خوبی لمس کرده اند. اصولا فضای جبهه سازنده است، کسانی در جبهه حضور دارند که از مال و جان و دنیای خود در راه خدا گذشته اند و برای اعتلای کلمه توحید با همه توان تلاش می کنند. این ها به حقیقت مجاهدان راه خدایند و به درجات بلندی از اخلاص بار یافته اند. عارفان و سالکانی که راه میان بر وصول به معشوق را برگزیده اند و در فضایی قدم می زنند که انسانیت در آن به شکوفایی نهایی خود می رسد. واژه ی جهاد، از ریشه ی «جهد» به فتح اول و ضم آن به معنای سختی و مشقت و هر گونه تلاش توأم با رنج است. جهاد به دو گونه است: 1-جهاد اکبر –2جهاد اصغر، که منظور از جهاد اکبر، مبارزه ی با نفس، دشمن و موانع درونی رشد انسانیت و سعادت انسان است و جهاد اصغر عبارت است از این که «انسان با گذشتن از جان ومال خویش در راه برتری توحید و کلمه ی اسلام وپایداری رسالت و اقامه ی شعائر ایمان و برافراشتن پرچم دین الهی با تمام امکانات خود تلاش و مبارزه کند». بنابراین جهاد یعنی مبارزه با کسانی که مانع حیات و توسعه دین توحیدی و راه خدا و کمال انسانیت هستند. هدف اصلی از جنگ مقدس و مشروع یا جهاد فی سبیل الله در اسلام چیزی جز استکمال جامعه انسانی و قرب او به خداوند متعال نیست ؛ و این نیز جز با بسط توحید و گسترش عدالت ، به عنوان عالی ترین ارزشهای الهی و انسانی امکان پذیر نیست. ما معتقدیم که برای حفظ دین باید جنگید و از دین باید دفاع کرد، چون دین را تنها گوهری می دانیم که انسانیت انسان را شکوفا می کند و رشد انسانی انسان در گرو آن است. اما غربی ها چون دین را شخصی و سلیقه ای می دانند و سعادت انسان را در گرو دین نمی دانند و برای آن تعریف مادی دارند، جهاد ندارند. جنگ های آنها صرفا برای منافع مادی، ظالمانه و توسعه طلبانه است. وجوب جهاددر میان آیات جهاد، یکی از آیاتی که بر وجوب آن دلالت دارند، آیه ی 216 سوره ی بقره است که می فرماید: «کُتِبَ عَلَیکُم القِتالُ وَ هُوَ کُرهٌ لَکُم وَ عَسی أَن تَکرَهُوا شیئاً وَ هُوَ خَیرٌ لَکُم وَ عَسَی أَن تُحِبُّوا شیئاً وَ هُوَ شَرٌ لَکُم؛ بر شما کارزار واجب شده است در حالی که برای شما ناگوار است و بسا چیزی را خوش نمی دارید و آن برای شما خوب است و بسا چیزی را دوست می دارید و آن برای شما بد است».لفظ «کتب» در آیه به معنای فَرََضَ (واجب شد) آمده است زیرا معمولاً قضای مبرم و حکم حتمی الهی که فریضه است به«کتب» تعبیر می شود.( پیامبر موعود در تورات و انجیل، بنیاد فرهنگی المهدی، چاپ اول، 1376)اکثر فقها معتقدند که این آیه وجوب کفایی جهاد را می رساند که با امر امام نسبت به فرد خاصی، جهاد بر آن شخص واجب عینی می شود. (مفردات الفاظ قرآن یا تفسیر لغوی و ادبی قرآن)جهاد، راه میان بر رستگاریخداوند در آیه 20 سوره مزمل با توجه به هدف آفرینش که دست یابی انسان به مقام عبودیت (ذاریات آیه 56) و خلافت ربوبی انسان از خداوند (بقره آیه 30) است تبیین می کند که انسان ها زمانی به این مقام دست می یابند که در تمام طول شبانه روز به قرآن خواندن و نماز خواندن و عبادت محض بپردازند ولی این راه بسیار سخت و دشوار است و تنها برخی از زهدان و عابدان و پارسایان می توانند به آن اقدام کنند ولی جهاد یکی از کوتاه ترین راه های دست یابی به مقام عبودیت ربوبی است. بر این اساس خداوند در آیه 20 مزمل، وجوب نماز شب را ازمجاهدان برداشته و گفته است که اگر کسی به جهاد رود می تواند نماز شب را ترک کند.این بدان معناست که همان آثاری که نماز شب برای انسان پدید می آورد از راه جهاد می توان به دست آورد.قرآن در آیه 66 نساء جهاد را راه جایگزینی برای راه های دیگر برمی شمارد که شخص میخواهد با پیمودن آن راه ها به مقام بصیرت دست یابد. دست یابی به مقام بصیرت وچشم باطنی و دیدن ملکوت چیزها اگر به راه های سخت دیگری شدنی است، راه کوتاه تر،حضور در جبهات نبرد با کافران و دشمنان و متجاوزان و دفاع از دین خداست. از اینرو بسیاری از مجاهدان به سرعت به مقام شهود می رسند در حالی که عالمان وپارسایان به سال ها مجاهدت و ریاضت و تهجدهای شبانه بدان دست یافته اند. اینگونه است که شخص باجهاد خویش به رستگاری جاودانه دست می یابد (مائده35 انفال(45و فرجام نیک پیروزی یا شهادت (توبه52) را به عنوان یکی از دو حسنات جهاد درآغوش می گیرد. (مجمع البیان ج5و6 ص58) و از مغفرت الهی (بقره218 آل عمران152 نساء 95 و96) و نیز رحمت خاص الهی (بقره 218 و نساء 95 و 96) بهره مند میشود و از روزی خاص و ویژه و رزق ارجمند و کریمانه خداوندی می خورد (انفال 74) و از هرگونه اندوه و خوف از آینده و عذاب دردناک الهی رهایی می یابد (صف 10 و 11)؛ زیرا در مقام محبوب خداوند قرار می گیرد و از مقام حبی بهره مند می شود و محبت خاص الهی او را دربرمی گیرد (مائده 54 و صف 4) این آثار به خوبی نشان می دهد که مجاهدان و شهیدان راهی را که دیگران به هزارمصیبت و بلا و ابتلا طی می کنند و به عمری جان کندن به مقامی دست می یابند اینانبه مجاهدت و شهادت خویش به دست می آورند اینها جلوه ها و نمادهایی از آثار وبرکات مجاهدت برای اشخاص مجاهد است .آثار فردی جهادجهاد در حوزه امر به معروف و نهی از منکر یکی از علل رهایی انسان از خسران و زیانی است که همه انسان ها در دوره زندگی خویش در دنیا گرفتار آن هستند، زیرا چنان که سوره عصر تبیین می کند، تنها کسانی از خسران و زیان ابدی رهایی می یابند که خود اهل ایمان و عمل صالح بوده و دیگران را نیز بدان دعوت کنند. بر این اساس می توان گفت که از آثار جهاد، رهایی انسان از خسران و زیان است. دست یابی به مقامات انسانی از جمله آثاری است که در آیات مختلف قرآنی بدان اشاره شده است. این آثار مجموعه ای از مقامات انسانی است که گاهی با یک دیگر همپوشانی دارند و گاهی از باب عام و خاص هستند. دست یابی به هر یک از این مقامات از راه دیگر بسیار دشوار و نیازمند ریاضت های جانکاه است ولی انسان به سادگی می تواند از راه جهاد به سرعت به بسیاری از آن ها دست یابد. هر چه مجاهدت از خلوص بیش تر و تأثیرگذارتر برخوردار باشد، مقاماتی که انسان به آن دست می یابد نیز برتر و بالاتر است. از جمله آثاری که برای جهاد در آیات 146 و 148 سوره آل عمران و نیز 120 سوره توبه و 69 سوره عنکبوت بیان شده، قرار گرفتن در مقام محسنان است که قرآن برای آنان ارزش و اعتبار بسیاری قایل شده است. قرار گرفتن در مقام متقین (بقره آیه 177) و صابران (آل عمران آیه 146) از جمله این مقامات است. پرداختن به هر یک از این مقامات نوشتار جداگانه ای می طلبد و امکان طرح آن در این مقاله کوتاه نیست. از دیگر آثاری که برای اهل جهاد بیان شده، دست یابی به تزکیه نفس و تصفیه قلب است که یکی از مهم ترین آرزوهای هر مسلمان و راه رسیدن به بسیاری از مقامات انسانی و کمالات وجودی چون مقام عبودیت ربوبی و خلافت الهی است. (آل عمران آیات 140 تا 154) نمونه اش جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود که باعث ساخته شدن و رشد و تعالی بسیاری از جوانان ما و تزکیه نفوس ایشان گشت. امیر المؤمنین (ع) فرمود: جهاد درى از درهاى بهشت است که خدا آن را براى دوستان ویژه خویش گشوده است و آن، پوشش تقوا و زره محکم خدا و سپر مطمئن او است. پس هر که آن را از روی بی اعتنایی ترک کند، پروردگار جامه ذلت بر او بپوشاند، و گرفتار بلا شود، و بر سر او خوارى و زبونى فرو بارد، و نور خرد از دل او رخت کشد، و با بی اعتنایی به جهاد، حق از او رویگردان شود، و خوارى به او روى آورد، و کسى به فریاد او نرسد. (نهج البلاغه، ص 69، خ 27، انتشارات دار الهجرة، قم، بی تا) پیامبر (ص) فرمود: جبرئیل مرا خبری داد که چشمم از آن روشن و دلم از آن شاد شد. او گفت: ای محمد! هر که از امت تو در راه خدا به جنگی برود، هیچ قطره ای از آسمان بر او نبارد و دچار هیچ سردردی نشود، مگر آن که در روز قیامت به نفع او گواهی باشد. (کافی، ج 5، ص 8، ح 8، دار الکتب الإسلامیة)به پیامبر (ص) عرضه داشتند که چرا شهید (مانند دیگران) در قبر خود مورد آزمایش و سؤال قرار نمی گیرد؟! ایشان در پاسخ فرمودند: شمشیرهایی که گرداگرد سر او می درخشیدند، برای آزمایش او کافی است. (همان، ج 5، ص 54، ح 5.) امام صادق(ع) فرمودند: هرکه در راه خدا کشته شود، پروردگار گناهانش را به او یادآور نخواهد شد. (همان، ج 5، ص 54، ح 6)پیامبر(ص) فرمودند: بهشت دری به نام در مجاهدان دارد که آنان به سمتش رهسپار می شوند و در حالی که شمشیر مجاهدان بر گردنشان آویخته شده و جمعیت در انتظار حسابرسی اند، آن در بر آنان گشوده می شود و فرشتگان به ایشان خوش آمد می گویند. پس هرکه جهاد را رها کند، پروردگار او را دچار خودکم بینی، فقر و بی دینی خواهد کرد. (همان، ج 5، ص 2، ح 2.)امیر المؤمنین (ع) فرمود: مرگ به دنبال برخی بوده و برخی دیگر خود به استقبال مرگ می روند! آن که در خانه نشسته نمی تواند مرگ را به زانو درآورد و گریزنده از جنگ نیز نمی تواند خود را از او پنهان کند. پس بشتابید و منتظر یکدیگر نباشید؛ زیرا راه فراری از مرگ نیست. اگر کشته نشوید، خواهید مرد و سوگند به خدایی که جان علی به دست او است، هزار ضربه شمشیر بر سرم، آسان تر از جان دادن در بستر است. (طوسی، ابا جعفر، الأمالی، ج 1، ص 216، ح 378)مردی نزد پیامبر(ص) آمد و عرضه داشت که من بسیار شور و شوق رفتن به جهاد را دارم! ایشان پاسخ فرمود: پس به جهاد برو؛ زیرا اگر کشته شوی، زنده خواهی بود و نزد خدا روزی خواهی داشت و اگر در این راه به صورت طبیعی بمیری، پاداش تو بر عهده پروردگار خواهد بود و اگر زنده برگردی، گناهانت پاک خواهد شد. (عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج 1، ص 206، ح 152، چاپخانه علمیه، تهران، 1380 هـ ق.)فضیلت و پاداش مجاهدان در راه خدا امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) از امیر مؤمنان على(علیه السلام) چنین نقل مى کند: هنگامى که حضرت، مشغول خطبه بود و مردم را تشویق به جهاد مى کرد، جوانى برخاست و عرض کرد: «اى امیر مؤمنان! فضیلت جنگجویان در راه خدا را براى من تشریح کن»!.امام(علیه السلام) در پاسخ فرمود: من بر مرکب پیغمبر(صلى الله علیه وآله) و پشت سر آن حضرت سوار بودم و از غزوه «ذاتُ السَّلاسِل» برمى گشتیم همین سؤال را من از پیامبر(صلى الله علیه وآله) پرسیدم.پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: هنگامى که جنگجویان تصمیم بر شرکت در میدان جهاد مى گیرند خداوند آزادى از آتش دوزخ را براى آنها مقرر مى دارد.هنگامى که سلاح بر مى دارند و آماده میدان مى شوند فرشتگان به وجود آنها افتخار مى کنند.هنگامى که از همسر، فرزند و بستگانشان خداحافظی می کنند، از گناهان خود خارج مى شوند...از این موقع آنها هیچ کارى نمى کنند مگر این که پاداش آن مضاعف مى گردد و در برابر هر روز، پاداش عبادت هزار عابد براى آنها نوشته مى شود...هنگامى که با دشمنان رو به رو مى شوند، مردم جهان نمى توانند میزان ثواب آنها را درک کنند.هنگامى که گام به میدان براى نبرد بگذارند و نیزه ها و تیرها رد و بدل شود و جنگ تن به تن شروع گردد، فرشتگان با پر و بال خود اطراف آنها را مى گیرند و از خدا تقاضا مى کنند در میدان، ثابت قدم باشند، در این هنگام منادى صدا مى زند: «اَلْجَنَّةُ تَحْتَ ظِلالِ السُّیُوفِ»؛ (بهشت در سایه شمشیرها است).در این هنگام ضربات دشمن بر پیکر شهید، ساده تر و گواراتر از نوشیدن آب خنک در روز گرم تابستان است.هنگامى که شهید از مرکب فرو مى غلطد، هنوز به زمین نرسیده، حوریان بهشتى به استقبال او مى شتابند و نعمت هاى بزرگ معنوى و مادى که خدا براى او فراهم ساخته است، براى او شرح مى دهند.و هنگامى که شهید به روى زمین قرار مى گیرد، زمین مى گوید: آفرین بر روح پاکیزه اى که از بدن پاکیزه پرواز مى کند، بشارت باد بر تو، «اِنَّ لَکَ ما لا عَیْنٌ رَأَتْ وَ لا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لا خَطَرَ عَلى قَلْبِ بَشَر»؛ (نعمت هائى در انتظار تو است که هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و بر قلب هیچ انسانى خطور نکرده است).و خداوند مى فرماید: «من سرپرست بازماندگان اویم، هر کس آنها را خشنود کند مرا خشنود کرده و هر کس آنها را به خشم آورد مرا به خشم آورده است...». (1)، (2) پی نوشت: (1). آنچه در بالا ذکر شده، خلاصه روایتى است که مفسر بزرگ اسلام مرحوم «طبرسى» در «مجمع البیان»، ذیل آیه فوق نقل کرده است (جلد 2، صفحه 444، مؤسسه اعلمى مطبوعات، بیروت، طبع اول، 1415 هـ ق)؛ «مستدرک الوسائل»، جلد 11، صفحه 10، چاپ آل البیت؛ «صحیفة الرضا»، صفحه 91، کنگره جهانى امام رضا(علیه السلام)، 1406 هـ ق؛ «بحار الانوار»، جلد 97، صفحه 12. (2). گرد آوری از کتاب: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهل و دوم، ج 3، ص 223 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image