کلام /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

بسياري از افراد براي اثبات وجود خدا به دلايل عقلي تمسك مي‌كنند. آيا اين ادله در متون ديني مثل قرآن نيز وجود دارند؟


براهين گوناگوني که فيلسوفان و متکلمان براي اثبات ذات و صفات الهي اقامه نموده اند، از قرآن نيز قابل برداشت است که به ترتيب به آنها مي پردازيم: براهين اثبات ذات برهان صديقين اين برهان کاملا از قرآن الهام گرفته است و فيلسوفان اسلامي با دقت و ظرافت فکري توانستند بيست و يك تقرير از آن را بيان کنند. تفاوت اين برهان با براهين ديگر در اين است که در ساير براهين با مطالعه در مخلوقات الهي به خدا مي‌رسيم، ولي برهان صديقين از باب «يا مَنْ دَلَّ علي ذاتِه بِذاتِه» و با تحليل وجود، ما را به وجود باري تعالي مي رساند. اينک به آياتي که در اين باب به آنها استناد شده است توجه مي کنيم: أَوَلَمْ يَکفِ بِرَبِّک أَنَّهُ عَلَي کلِّ شَيْء شَهِيد؛ «آيا براي اثبات پروردگارت اين مقدار کافي نيست که او بر همه چيز شاهد و گواه است و در همه جا حضور دارد؟». مفسران در اين آيه تفاسير متعددي داشته اند؛ علامه طباطبايي(ره) کلمه شهيد را به معناي مشهود گرفته است و در اين صورت معناي آيه اين است که «آيا براي اثبات خداوند اين مقدار کفايت نمي کند که پروردگار تو مشهود همه چيز است؟» يعني همه موجودات به جهت فقر و حاجت، بر وجود حق تعالي شهادت مي دهند؛ براي اين که هيچ موجودي نيست، مگر اين که از جميع جهاتش محتاج و وابسته به اوست و او قيّوم و قاهر و ما فوق آن است؛ پس خداي تعالي بر همه چيز مشهود و معلوم است. بنا بر اين تفسير، آيه مذکور بر برهان صديقين دلالت دارد. امام فخر رازي مفاد اين آيه را برهان نظم دانسته است؛ به اين معنا که، حق تعالي نشانه هايي از خود را در اين جهان آفريده است که بر وجود او گواه اند. قرطبي از اين آيه، شهادت خداوند بر اعمال انسان ها و اثبات معاد را استفاده کرده است. مرحوم طبرسي در تفسير اين آيه مي گويد: خداوند سبحان آنچه را بر توحيد و تصحيح نبوت پيامبر دلالت مي کند، بيان کرده است و حق تعالي کفايت مي کند بر اين که قرآن از جانب اوست. شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِکةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ؛ «خداوند و صاحبان علم شهادت مي دهند که معبودي جز او نيست». اگر شهادت در اين آيه شريفه، به معناي شهادت لفظي باشد، چندان بر برهان صديقين دلالت ندارد؛ ولي اگر شهادت معنوي مورد نظر باشد، معناي آيه اين است که وجود حق تعالي آن قدر روشن و بديهي است که بر يگانگي خود دلالت مي کند؛ يعني از روشني وجود، به وجود الهي پي مي بريم. برهان وجوب و امکان برخي از آيات قرآن، به طور ضمني، از طريق وجوب و امکان، بر وجود خداوند دلالت مي کنند. تعريف برهان وجوب و امکان اين است که وقتي اصل وجود ثابت شد و از مرز سفسطه گذشتيم، آن را به حصر عقلي به واجب و ممکن تقسيم مي کنيم؛ اگر آن موجود، واجب باشد، مدعا ثابت است و اگر ممکن باشد، چون دور و تسلسل محال است، بايد به واجب منتهي شود. آيات زير را مي توان بر اين حقيقت شاهد گرفت: أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْء أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ أَمْ خَلَقُوا السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ بَل لاَ يُوقِنُونَ؛ «آيا بدون سبب آفريده شده اند يا خود خالق خويش اند، آيا آنها آفريننده آسمان ها و زمين اند؟ بلکه آنها اهل يقين نيستند». توضيح اين آيات اين است که چهار فرض براي پيدايش انسان قابل تصور است: 1. آنان بدون علت تحقق يافته اند. اين احتمال باطل است؛ زيرا قانون عليّت، که مفاد آن عبارت است از نيازمندي هر ممکن و معلولي به علت، از اصول بديهي يا قريب به بداهت علوم عقلي است و انکار آن مستلزم انکار همه علوم مي باشد. 2. خود آنها سازنده و خالق خويش اند. اين احتمال نيز با درک وجداني، نادرست جلوه مي دهد؛ در ضمن، اگر موجوداتي مانند آنها، (= والدينشان) خالق آنها باشند، همين سؤال درباره پدر و مادرشان مطرح مي شود. 3. به فرض، اگر خود خالق خويش باشند، خالق آسمان ها و زمين که نيستند. 4. پس خالق آنان و جهان طبيعت بايد موجودي باشد که نياز به پديدآورنده اي نداشته باشد؛ و آن، خداي رحمان است. برهان فقر وجودي برهان ديگري که بر اثبات خداوند دلالت دارد، برهان فقر وجودي است. صدرالمتألّهين شيرازي، با الهامي که از برخي آيات گرفته است، به تقسيم وجود به رابط و مستقل، و فقير و غني دست يافته و آن را در بسياري از مباحث فلسفي خود سريان داده است. اين آيات عبارت اند از: يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَي اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميد؛ «اي مردم، شما به خداوند نيازمنديد و خداوند بي نياز و ستوده است». وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنتُمُ الْفُقَرَاءُ؛ «خداوند بي نياز است و شماييد نيازمندان». بيان استدلال اين است که موجود يا نيازمند به غير است و يا نيست؛ اگر نيازمند باشد، ممکن الوجود و اگر بي نياز باشد، واجب الوجود است و از آن روست که انسان ها، بل همه جهان آفرينش، نيازمند به خداي واحد قهارند، امام حسين ـ عليه السلام ـ در دعاي عرفه جمله اي به همين مضمون فرموده اند: «کيف يستدل عليک بما هو وجوده مفتقر اليک ايکون لغيرک من الظهور ماليس لک حتي يکون هو المظهر و لک؛ چگونه با موجوداتي که به تو محتاج اند مي توان به وجود تو استدلال کرد؟ آيا غير تو، از تو ظاهرتر است که تو را آشکار سازد؟». برهان نظم گسترده ترين برهاني که در قرآن، براي اثبات وجود خداوند مورد استفاده قرار گرفته، برهان نظم است که آيات فراواني به آن دلالت دارند. اين برهان، که از نظر منطقي پايگاه نسبتاً مورد اعتمادي دارد و احتمال نبودن خدا را به صفر نزديک مي کند، براي عموم مردم مفيد و قابل فهم و استفاده است و از طريق آيات آفاقي و جهان شمولي و آيات انفسي و جان شمولي مورد استشهاد قرار مي گيرد. اين برهان از دو مقدمه، (صغرا و کبري) تشکيل شده و شکل اول منطقي را ترتيب داده است. صغري از نظم و انسجام و هدفمندي جهان هستي سخن به ميان مي آورد و کبري نيز از دلالت نظم دقيق جهان بر وجود ناظم عالم و قادر، و نفي تصادف حکايت مي کند و از اين طريق، وجود خالق و عالم و قادر الهي ثابت مي گردد. به آياتي در اين زمينه توجه مي کنيم: وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَکم مِن تُرَاب ثُمَّ إِذَا أَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرُونَ؛ «و از نشانه هاي الهي اين است که خداوند، شما را از خاک آفريده، سپس شما را انتشار داده و پراکنده ساخته است». وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکم مِنْ أَنفُسِکمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْکنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَکم مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذلِک لاَيَات لِقَوْم يَتَفَکرُونَ؛ «از آيه هاي او اين است که براي شما از خودتان همسراني آفريده است، تا به وسيله آنها آرام گيريد و ميان شما دوستي و رحمت پديد آورد، در اين امور نشانه هايي براي گروه انديشمند است». وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلاَفُ الْسِنَتِکمْ وَأَلْوَانِکمْ إِنَّ فِي ذلِک لاَيَات لِلْعَالِمِينَ؛ «از آيه هاي الهي، آفرينش آسمان ها و زمين و اختلاف زبان ها و رنگ هاي شماست؛ و در اين مطالب نشانه هايي براي جهانيان است». وَمِنْ آيَاتِهِ مَنَامُکم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُکم مِن فَضْلِهِ إِنَّ فِي ذلِک لآيَات لِقَوْم يَسْمَعُونَ؛ «از آيه هاي او خوابيدن شما در شب و روز و فعاليت و روزي طلبي شما از فضل اوست، در اين امور، نشانه هايي است براي قومي که گوش مي سپارند». وَمِنْ آيَاتِهِ يُرِيکمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَطَمَعاً وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مَاءً فَيُحْيِي بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذلِک لاَيَات لِقَوْم يَعْقِلُونَ؛ «از آيه هاي الهي اين است که برق را براي بيم و اميد به شما نشان مي دهد و آبي از آسمان نازل مي کند؛ آن گاه زمين مرده را احيا مي سازد. در اين امور نشانه هايي است براي قوم خردمند». وَمِنْ آيَاتِهِ أَن تَقُومَ السَّماءُ وَالْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذَا دَعَاکمْ دَعْوَةً مِنَ الْأَرْضِ إِذَا أَنتُمْ تَخْرُجُونَ؛ «از نشانه هاي خداوند اين است که آسمان و زمين به دستور او پايدارند؛ آن گاه که شما را از زمين بخواند، شما از قبرها بيرون مي آييد». إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْک الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماءِ مِن مَآء فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن کلِّ دَآبَّة وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ لاَيَات لِقَوْم يَعْقِلُونَ؛ «در آفرينش آسمان ها و زمين و اختلاف شب و روز و حرکت کشتي ها در دريا به سود مردم و باراني که از آسمان ها نازل مي شود، آن گاه زمين هاي مرده را احيا مي سازد و انواع جنبندگان که در روي زمين پراکنده اند و چرخش بادها و ابرهايي که در ميان آسمان ها و زمين به کار گرفته شده اند، نشانه هايي است براي قوم خردمند». وَهُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِي وَأَنْهَاراً وَمِن کلِّ الثَّـمَرَاتِ جَعَلَ فِيهَا زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِي ذلِک لاَيَات لِقَوْم يَتَفَکرُونَ؛ «اوست که زمين را کشش داد و در آن، کوه ها و جوي ها را قرار داد و از همه ميوه ها جفت آفريد؛ شب و روز را به هم مي پوشاند، در اين امور نشانه هايي است براي قوم انديشمند». قُلْ مَن يَرْزُقُکم مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ أَمَّن يَمْلِک السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَمَن يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْميتِ وَيُخْرِجُ الْميتَ مِنَ الْحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَفَلاَ تَتَّقُونَ؛ «بگو، چه کسي شما را از آسمان و زمين روزي مي دهد و يا چه کسي مالک گوش و چشم هاست؟ و چه کسي زنده را از مرده و مرده را از زنده خارج مي سازد و چه کسي امور را تدبير مينمايد؟ سپس به زودي مي گوييد: خدا؛ پس بگو: چرا تقوا پيشه نمي کنيد؟». .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image