توحید خداوند / عقاید / خداشناسی / توحید و یگانگی خداوند /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

وحدانیت خدا از لحاظ عقلی اثبات کنید


قرآن به صراحت تفاوتهای فراوان موجود دربین پرستش چند معبود ویکتا پرستی را اعلام میداردومی فرماید پرستش خدای مسلط وچیره بهتر است چون باعث می شود انسان از زیر بار سنگین هدایا وقربانی وعبادت برای چندین خدا رهایی یابد ( ءأرباب متفرقون خیر ام الله الواحدالقهار)[1] واز طرفی یکتا پرستی ،اتحاد ودوستی را دربین جامعه انسانی به وجود می آورد. وحدانیت خداوند شرح اجمالی : به وجود آورنده ی عالم باید در ذات و صفات و افعال یکی باشد .   1 ) یگانگی ذات : یعنی به وجود آورنده ی عالم دارای اجزا و اعضا نیست چون اجزاء و اعضا از ویژگی پدیده هاست .   2) یگانگی صفات : یعنی به وجود آورنده ی عالم دارای چند قدرت یا چند اراده و علم نیست .و هیچ احدی صفتی چون صفت او ، یا قدرتی چون قدرت او و یا اراده ای چون اراده ی او را ندارد ...   3) یگانگی افعال : یعنی در ایجاد عالم خدای دیگری با او مشارکت نکرده و فرزند و همسری ندارد که کمک حال او باشد . بر خلاف ثنویه که اعتقاد به دو خدا دارند ، یکی خدای خیر (یزدان) و دیگری خدای شر (اهرمن) یعنی ابلیس. و گفته شده : خدای اول نور است و خدای دوم ظلمت و بر خلاف بعضی از مسیحیان که می گویند به وجود آورنده ی عالم یکی از سه اقنوم (اصل) است که عبارت اند از: ذات و علم وحیات . و برخی هم گویند عبارت است از اب (یعنی خدا) و ابن (یعنی عیسی) و ام یعنی (مریم) ( و نیز گفته شده عبارتند از اب و ابن و روح القدس(جبرییل)) و بر خلاف طبیعیون که معتقد اد به وجود آورنده ی عالم ، زحل ، مشتری ، مریخ ، خورشید ، زهره و عطارد و ماه اند[2] دلایل وحدانیت خداوند : 1 ) دلیل عقلی : دلیلی است مشهور که علمای علم کلام آن را برهان تمانع گویند یعنی با هم ستیزه کردن .و آن دلیل این است که به وجود آورنده ی عالم خدایی است یگانه . زیرا اگر به وجود آورنده ی عالم دو خدا باشد چیزی از ممکنات (به خاطر تعارض آن دو) به وجود نمی آید .توضیح آن که اگر دو خدا وجود داشته باشد چیزی به وجود نمی آید برای این که یا بر انجام فعلی ممکن ، متحد می شوند یا دچار اختلاف می گردند . مثلا در ایجاد زید : اگر بر ایجاد او متحد شدند ، یا او را با هم به وجود می آورند و این مستلزم وجود دو موثر درایجاد یک چیز است ، و استراک و همیاری آن دو دلیل بر عدم امکان اقدام یکی از آن دو به تنهایی است پس در این صورت هردو عاجزند و عاجز لایق خدایی نیست و با این که او را به نوبت خلق می کنند که در این صورت لازم می آید که یکی از آن دو بعضی از او را و دیگری بقیه ی او را بسازد باز این مستلزم عجز آن هاست ، چون وقتی که قدرت یکی از آن دو بر ایجاد بعضی از زید تعلق گرفت مانع تعلق قدرت دیگری می شود و در حالی که دیگری نمی تواند مخالفت کند و این هم عجز است و این فرض بر هر یک از آنان متصور است . ولازمه ی آن عاجر بودن هر دوی آن هاست و اگر در ایجاد یا عدم ایجاد او اختلاف داشته باشند : به این گونه که یکی از آن دو بخواهد او را ایجاد کند و دیگری نخواهد پس یا اراده ی هردو تحقق می یابد - که این محال است  - زیرا مستلزم جمع نقیضین است ( بود و نبود  یک چیز در آن واحد از جهت واحد قابل جمع نیست ) و با این که یکی از آن دو اراده ی خود را اجرا می کند و لازمه ی آن ناتوانی دیگری است که نتوانسته اراده ی خود را به اجرا در آورد و هم چنین نشانه ی عجز آن یکی است که اراده اش را اجرا کرده است برای این که او هم مثل و شبیه اولی است و شبیه عاجز ، عاجز است .گذشته از این باید که این کائنات متعدد ، فقط به واحدی ختم شود چون اصل در معدودات (یک) است نه متعدد . (زیرا هر مجموعه ای از (یک) شروع می شود)  برای اطلاع بیشتر در ادامه به دلایل عقلی ای که خود قرآن کریم بیان می کند اشاره می نماییم:   1-هرآنکس که در این نظام استقرار یافته وآفرینشهای شگرف وگردش منظم آن تفکر کند درخواهد یافت ،هرچه در این جهان هست گواهی می دهد که تحت اراده وتصرف خدای یگانه هست.   «لوکان فیهما آلهه الا الله لفسدتا فسبحان الله رب العرش عما یصفون »[3]   اگردرآسمان وزمین به جزالله ،خداوندی دیگر وجود میداشت ،فساد وکم کاری درآن راه پیدا می کرد،پس آفریننده آسمان وزمین از کوربینیها واوهام مشرکان پاک ومبراست. 2-این ارتباط محکم ومتفق وهمیشگی که مابین اجزای گیتی وجود داردگواهی می دهد که تحت سیطره ومالکیت پروردگاری یگانه است واگر با خدای یگانه ،خدای دیگری می بود هر خداوندی آفریده ه9ای خود را جدامی کردوما شاهدجداشدن اجزای جهان می بودیم، وچقدر بد می شداگربرای خورشید خداوندی میبود نورآنرا ازما دریغ میداشت وبرای درخت خداوندی می بود وازما ثمر وسایه آنرا دور می کرد وبرای ابرخداوندی می بود وازماباران را قطع می نمود.    «مااتخذالله من ولدٍ وماکان معه من الهٍ اذاً لذهب کل الهٍ بما خلق ولعلا بعضهم علی بعض »[4]   وخداوند هرگز فرزندی نگرفت وهرگز خدایی با اوشریک نبوده است واگرشریکی وجود میداشت هرخدایی به آفریدگان خود می پرداخت وهریک از خدایان بردیگری برتری وچیرگی می جست . 3-اگر با خداوند، خداوند دیگری می بود، هرآیینه بعضی از آنها تلاش می کردند بر دیگری برتری یابند، ودر این هنگام گیتی شاهد جنگهای ترسناک وویران کننده می شد، وجهان میدان مقابله وزو آزمایی بین خداوندان جنگجو ومتنازع می گشت.ویا گروهی با همکاری وتعاون یکدیگر قید نفوذ وبرتری را دراین جهان بردیگری میداشتند.   «قل لوکان معه آلهه کما یقولون اذاً لابتغواالی ذی العرش سبیلاً سبحانه وتعالی عما یقولون علواً کبیراً»[5]   بگو اگربا خداوند آنچه که میپندارید خدایانی بودند در این صورت قطعاً در صدد برمی آمدندکه بر صاحب تخت چیره شوند.خداوند ازآنچه آنان می گویند بسیار به دور وخیلی والاتر است.[6]     .

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/17



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image