گناه صغیره و کبیره /

تخمین زمان مطالعه: 20 دقیقه

منظور از گناهان صغیره و کبیره چیست؟ آیا در قرآن آیه اى در این باره داریم؟


« گناه » عملى است که با اراده و رضایت الهى در تضاد بوده و با ایجاد نوعى « تاریکى » معنوى در نَفْس انسان ، آدمى را از خداى متعال که « نور » آسمانها و زمین است ، دور مى سازد و به عبارت دیگر ، موجب بازماندن وى از کمال و قرب به خداى مى گردد . به عبارت دیگر دستورات و فرمان هاى خدا ، گاهى بر انجام رفتارى و گاهى بر دورى از کارى مى باشد و گناهکار کسى است که از این دستورات سرپیچى کند یعنى افعالى را که به آنها امر شده است ترک کند و افعالى را که از آنها نهى شده است انجام دهد . از گناه در قرآن به تعبیرهاى گوناگونى یاد شده است که عبارتند از : {J . 1 ذنب J} به معنى دنباله است ، چون هر عمل خلافى یک نوع پى آمد و دنباله به عنوان مجازات اخروى یا دنیوى دارد این واژه ، در قرآن 35 بار آمده است . {J . 2 معصیت J} به معنى سرپیچى و خروج از فرمان خدا و بیانگر آن است که انسان از مرز بندگى خدا بیرون رفته است این واژه در قرآن 33 بار آمده است . {J . 3 اثم J} به معناى سستى و کُندى و واماندن و محروم شدن از پاداش ها است زیرا در حقیقت گنهکار یک فرد وامانده است و مبادا خود را زرنگ پندارد این واژه در قرآن 48 بار آمده است . {J . 4 سیّئه J} به معنى کار قبیح و زشت است که موجب اندوه و نکبت گردد ، در برابر « حسنه » که به معنى سعادت و خوشبختى است این واژه 165 بار در قرآن آمده است . {J . 5 جُرم J} در اصل به معنى جدا شدن میوه از درخت و یا به معنى پست است ، جریمه و جرایم از همین ماده مى باشد ، جرم عملى است که انسان را از حقیقت ، سعادت ، تکامل و هدف جدا مى سازد این واژه 61 بار در قرآن آمده است . {J . 6 خطیئه J} غالباً به معنى گناه غیرعمدى است . و گاهى در معنى گناه بزرگ نیز استعمال شده است ، چنانکه آیه 81 سوره بقره و 37 سوره الحاقّه بر این مطلب گواه مى باشد این واژه در اصل حالتى است که براى انسان بر اثر گناه پدید مى آید و او را از طریق نجات ، قطع مى کند ، و راه نفوذ انوار هدایت به قلب انسان را مى بندد . 1 این واژه 22 بار در قرآن آمده است . {J . 7 فسق J} در اصل به معنى خروج هسته خرما از پوسته خود مى باشد ، و بیانگر خروج گنهکار از مدار اطاعت و بندگى خدا است که او با گناه خود حریم و حصار فرمان الهى را شکسته و در نتیجه بدون قلعه و حفاظ مانده است این واژه 53 بار در قرآن آمده است . {J . 8 فساد J} به معنى خروج از حد اعتدال است که نتیجه اش تباهى و به هدر رفتن استعدادها است این واژه 50 بار در قرآن آمده است . {J . 9 فجور J} به معنى دریدگى و پاره شدن پرده حیا و آبرو و دین است که باعث رسوایى مى گردد این واژه 6 بار در قرآن آمده است . 2 {J . 10 منکر J} در اصل از انکار به معنى ناآشنا است ، چرا که گناه با فطرت و عقل سالم ، هماهنگ و مأنوس نیست ، و عقل و فطرت سالم ، آن را زشت و بیگانه مى شمرد این کلمه 16 بار در قرآن آمده است و بیشتر در عنوان نهى از منکر ، طرح شده است . {J . 11 فاحشه J} به سخن و کارى که در زشتى آن تردیدى نیست ، فاحشه مى گویند . در مواردى به معنى کار بسیار زشت و ننگین و نفرت آور به کار مى رود این واژه 24 بار در قرآن آمده است . {J . 12 خنث J} به هر امر زشت و ناپسند ، خبیث گویند در مقابل « طیّب » به معناى پاک و دلپسند . این واژه در 16 مورد از قرآن به کار رفته است . {J . 13 شر J} به معنى هر زشتى است که نوع مردم از آن نفرت دارند ، و بر عکس ، واژه « خیر » به معنى کارى است که نوع مردم آن را دوست دارند ، این واژه غالباً در مورد بلاها و گرفتارى ها استعمال مى شود ، ولى گاهى نیز در مورد گناه به کار مى رود ، چنانکه در آیه 8 سوره زلزال به معنى گناه به کار رفته است . {J . 14 لَمَم J} ( بر وزن قلم ) ، به معنى نزدیک شدن به گناه و به معنى اشیاى اندک است و در گناهان صغیره به کار مى رود این آیه در قرآن یک بار آمده است . {J . 15 وِزر و ثِقل J} به معنى سنگینى است و بیشتر در مورد حمل گناه دیگران به کار مى رود ، « وزیر » کسى است که کار سنگینى از حکومت را به دوش خواهد کشید ، این واژه در قرآن 26 بار آمده است . گاهى در قرآن واژه « ثقل » نیز که به معنى سنگینى است در مورد گناه به کار رفته است ، چنانچه آیه 13 سوره عنکبوت به این مطلب دلالت دارد . {J . 16 حِنث J} ( بر وزن جنس ) در اصل به معنى تمایل به باطل و بازخواست آمده است و بیشتر در مورد گناه پیمان شکنى و تخلف ، بعد از تعهد ، آمده است . این واژه دو بار در قرآن آمده است . {J . 17 حرام J} به معنى ممنوع است ، چنانکه لباس احرام لباسى است که انسان در حج و عمره مى پوشد و از یکسرى کارها ممنوع مى شود . و ماه حرام ، ماهى است که جنگ در آن ممنوع مى باشد و مسجدالحرام یعنى مسجدى که داراى حرمت و احترام خاصى بوده و ورود مشترکین به آن ممنوع است این واژه حدود 75 بار در قرآن آمده است . این واژه هاى هفده گانه هر کدام بیانگر بخشى از آثار شوم گناه و حاکى از گوناگونى گناه مى باشند ، و هر یک با پیام مخصوص و هشدار ویژه اى ، انسان ها را از ارتکاب گناه برحذر مى دارند . {J اقسام گناه J} گناهان در یک تقسیم بندى کلّى به دو گروهند : . 1 گناهان صغیره ( کوچک ) ، . 2 گناهان کبیره ( بزرگ ) . خداوند متعال در قرآن کریم مى فرماید : « إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَرِیماً » 3 « اگر از گناهان بزرگى که از آنها نهى شده اید اجتناب کنید بدى هاى شما را مى پوشانیم و شما را در جایگاه خوبى وارد مى سازیم » . و در جاى دیگر مى فرماید : « وَ وُضِعَ الْکِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمّا فِیهِ وَ یَقُولُونَ یا وَیْلَتَنا ما لِهذَا الْکِتابِ لا یُغادِرُ صَغِیرَهً وَ لا کَبِیرَهً إِلاّ أَحْصاها » 4 « و کارنامه ( - ( عمل شما در میان ) - ) نهاده مى شود ، آن گاه بزهکاران را از آن چه در آن است بیمناک مى بینى ، و مى گویند : واى بر ما ، این چه نامه اى است که هیچ ( - ( گناه ) - ) کوچک و بزرگى را فرو نگذاشته ، جز این که همه را به حساب آورده است » . باید توجه داشت که گناهى چون مخالفت فرمان خداوند متعال سنگین و بزرگ است از این روست که پیامبر گرامى اسلام به ابوذر مى فرمایند : « لاَ تَنظُر إِلى صِغَرِ الخَطیئَهِ وَ لکِن أُنظُر إلى مِن عَصَیتَه E 5 « به کوچکى گناه نگاه نکن بلکه بنگر چه کسى را نافرمانى مى کنى ! » و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در این مورد مى فرمایند : H أَشَدِّ الذنوب ما استهان بِه صاحبُه E 6 « بزرگترین گناهان آن معصیتى است که گناهکار آن را کوچک بشمارد » . اما در عین حال این موضوع با تقسیم گناهان به صغیره و کبیره منافاتى ندارد چرا که برخى از گناهان از نظر آثار و پیامدها نسبت به یکدیگر به کوچک و بزرگ تقسیم مى شوند . پس صغیره و کبیره صفتى نسبى است که در مقایسه میان گناهان و آثار و پیامدهاى آنها به دست مى آید اگرچه هر گناهى با صرف نظر از مقایسه با سایر گناهان معصیتى بزرگ به شمار مى آید . امام باقرعلیه السلام در حدیثى معیار تشخیص کبیره را بیان کرده و مى فرمایند : H کلّ ما اوعد اللّه عزّ و جل علیه النّار E 7 « هر گناهى که خداوند براى آن وعده آتش دوزخ را داده باشد کبیره است » . حضرت امام خمینى ( ره ) در تحریرالوسیله شش معیار را براى تشخیص گناه کبیره معرفى کرده اند که عبارتند از : - هر گناهى که در شرع وعده آتش دوزخ و یا مجازات براى آن داده شده است . - هر گناهى که در شرع به شدّت از آن نهى شده است . - هر گناهى که از منظر آیات و روایات همسنگ و یا بزرگتر از سایر گناهان کبیره معرفى شده است . - هر گناهى که عقل به کبیره بودن آن اذعان کند . - هر گناهى که در عرف مسلمانان کبیره تلقّى گردد . - هر گناهى که روایات به کبیره بودن آن تصریح نمایند . 8 {J گناهان کبیره در کلام امام صادق علیه السلام J} عمروبن عبید یکى از علماى اسلام ، به حضور امام صادق علیه السلام آمد ، سلام کرد و سپس این آیه را خواند : « الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ » 9 « نیکوکاران کسانى هستند که از گناهان بزرگ ، و زشتى پرهیز مى کنند » . سپس سکوت کرد و دنبال آیه را نخواند امام صادق علیه السلام به او فرمودند : چرا سکوت کردى ؟ ! او گفت : دوست دارم ، گناهان کبیره را از کتاب خداوند بدانم . آنگاه امام صادق علیه السلام گناهان کبیره اى را که در قرآن آمده بیان نمودند : {J . 1 بزرگترین گناهان کبیره ، شرک به خداست : J} قرآن مى فرماید : « مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّهَ » 10 « کسى که براى خدا ، شریک قرار دهد ، خداوند بهشت را بر او حرام مى کند » . {J . 2 ناامیدى از رحمت خدا : J} « إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ » 11 « هیچ کس جز کافران از رحمت خدا ، نومید نگردد » . {J . 3 ایمنى از مکر ( عذاب و مهلت ) خدا : J} « فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ » 12 « از مکر خدا ایمن نشود ، مگر مردم زیانکار » . {J . 4 عقوق ( و آزار ) والدین : J} چنانکه قرآن از زبان عیسى علیه السلام مى فرماید : « وَ بَرًّا بِوالِدَتِى وَ لَمْ یَجْعَلْنِى جَبَّاراً شَقِیًّا » 13 « خدا دستور داده که به مادرم نیکى کنم و مرا زورگوى تیره بخت قرار نداده است » . {J . 5 کشتن انسانِ بى گناه : J} « وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِیها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِیماً » 14 « و هر کس فرد با ایمانى را از روى عمد ، به قتل برساند مجازات او ، دوزخ است که جاودانه در آن مى ماند ، و خداوند بر او غضب کند و از رحمتش دور مى سازد و عذاب عظیمى براى او آماده ساخته است » . {J . 6 نسبت نارواى زنا به زن پاکدامن : J} « إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِى الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ » 15 « کسانى که زنان پاکدامن و بى خبر ( از هرگونه آلودگى ) و با ایمان را متهم مى سازند ، در دنیا و آخرت ، از رحمت الهى به دورند ، و عذاب بزرگى در انتظارشان است » . {J . 7 خوردن مال یتیم : J} « إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِى بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً » 16 « همانا کسانى که اموال یتیمان را خورند ، آنها در شکم هاى خود ، آتش فرو مى برند و بزودى در آتش سوزان مى سوزند » . {J . 8 فرار از جبهه جهاد : J} « وَ مَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَیِّزاً إِلى فِئَهٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ » 17 « و هر کس در آن هنگام ( جنگ ) به آنها پشت کند مگر در صورتى که هدفش ، کناره گیرى از میدان براى حمله مجدد و یا به قصد پیوستن به گروهى ( از مجاهدان ) بوده باشد ( چنین کسى ) گرفتار خشم پروردگار خواهد شد ، و جایگاه او جهنم ، و چه بد عاقبتى است » . {J . 9 رباخوارى : J} « الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ إِلاَّ کَما یَقُومُ الَّذِى یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ » 18 « کسانى که ربا مى خورند ، برنمى خیزند مگر مانند کسى که شیطان با تماس خود ، او را همچون دیوانه ، آشفته حال کرده است » . {J . 10 سحر و جادو : J} « وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِى الْآخِرَهِ مِنْ خَلاقٍ » 19 « قطعاً دانستند که هرکس خریدار جادو شود ، در آخرت ، بهره خواهد بود » . {J . 11 زنا : J} « وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ یَلْقَ أَثاماً . یُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَ یَخْلُدْ فِیهِ مُهاناً » 20 « هر کس که زنا کند ، مجازاتش را خواهد دید ، عذاب چنین کسى در قیامت ، مضاعف گردد و با خوارى ، همیشه در آن خواهد ماند » . {J . 12 سوگند دروغ براى گناه : J} « الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَیْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِیلاً أُولئِکَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِى الْآخِرَهِ » 21 « کسانى که پیمان خود با خدا و سوگندهاى خود را به بهاى اندک مى فروشند ، در آخرت ، بى بهره اند » . {J . 13 خیانت در غنایم جنگى : J} « وَ مَنْ یَغْلُلْ یَأْتِ بِما غَلَّ یَوْمَ الْقِیامَهِ » 22 « و هر که در غنیمت جنگى ، خیانت کند ، روز قیامت با آنچه خیانت کرده بیاید » . {J . 14 نپرداختن زکات واجب : J} « یَوْمَ یُحْمى عَلَیْها فِى نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ » 23 « در آن روز ( طلاها و نقره ها را ) در آتش دوزخ داغ و سوزان کرده و با آن صورت ها و پهلوها و پشت هایشان را داغ مى گذارند » . {J . 15 گواهى به دروغ ، کتمان : J} « وَ مَنْ یَکْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ » 24 « هر کس گواهى دادن را پنهان کند ، قلبش گنهکار است » . {J . 16 شرابخوارى : J} « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ » 25 « اى کسانى که ایمان آورده اید ، شراب و قمار و بت ها و تیرهاى قرعه پلیدند و از عمل شیطانند . پس از آنها دورى کنید باشد که رستگار شوید » . {J . 17 ترک نماز یا واجبات دیگر بطور عمد : J} زیرا پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود : H من ترک الصّلاه متعمّدا فقد بَرى من ذمّه اللّه و ذمّه رسول اللّه E 26 « هر کس عمداً نماز را ترک کند از پیمان خدا و رسول خدا بیزارى جسته است » . {J 18 و . 19 پیمان شکنى و قطع رحم : J} چنانکه خداوند مى فرماید : « أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ » 27 « براى آنانکه ( پیمان را مى شکنند و قطع رحم مى کنند ) لعنت و خانه بد در آخرت ، است » . امام صادق علیه السلام به اینجا که رسید ، عمروبن عبید در حالى که از شدت ناراحتى ، شیون مى کشید از محضر آن حضرت خارج شد و مى گفت : H هلک من قال براءیه و نازعکم فى الفضل و العلم E 28 « به هلاکت رسید آن کس که به رأى فتوا داد ، و در فضل و علم با شما ، ستیز کرد » . البته باید توجه داشت که در میان گناهان کبیره برخى بزرگتر از بقیه اند از این روست که در برخى روایات تعبیر « اکبر الکبائر » 29 آمده است و در بعضى روایات ، عدد گناهان کبیره سه 30 و یا پنج 31 و یا هفت 32 و یا هشت 33 و یا نه 34 و یا یازده 35 و . . . ذکر شده است که البته این روایات با هم تعارض ندارند زیرا با توجه به تفاوت آثار گناهان کبیره برخى بزرگترند و لذا در روایات به همین موارد اشاره شده است نه این که روایات در مقام تعیین تعداد دقیق کبیره باشند . ( 1 ) المیزان ، ج 1 ، ص . 218 ( 2 ) مفردات راغب ، ص . 373 ( 3 ) نساء ( 4 ) ، آیه . 31 ( 4 ) کهف ( 18 ) ، آیه . 49 ( 5 ) رضى الدین حسن بن فضل طبرسى ، مکارم الاخلاق ، ص 460 ، انتشارات شریف رضى ، قم : چ 4 ، . 1412 ( 6 ) نهج البلاغه ، ص 533 ، انتشارات دارالهجره ، قم . ( 7 ) شیخ صدوق ، من لایحضره الفقیه ، ج 3 ، ص 569 ، مؤسسه انتشارات اسلامى ، چ 3 ، . 1413 ( 8 ) امام خمینى ( ره ) ، تحریرالوسیله ، ج 1 ، ص 274 ، انتشارات دارالعلم ، قم : چ 5 ، . 1366 ( 9 ) شورى ( 42 ) ، آیه . 37 ( 10 ) مائده ( 5 ) ، آیه . 72 ( 11 ) یوسف ( 12 ) ، آیه 87 ( 12 ) اعراف ( 7 ) ، آیه . 99 ( 13 ) مریم ( 19 ) ، آیه . 32 ( 14 ) نساء ( 4 ) ، آیه . 93 ( 15 ) نور ( 24 ) ، آیه . 23 ( 16 ) نساء ( 4 ) ، آیه . 10 ( 17 ) انفال ( 8 ) ، آیه . 16 ( 18 ) بقره ( 2 ) ، آیه . 275 ( 19 ) بقره ( 2 ) ، آیه . 102 ( 20 ) فرقان ( 25 ) ، آیات 68 و . 69 ( 21 ) آل عمران ( 3 ) ، آیه . 77 ( 22 ) آل عمران ( 3 ) ، آیه . 161 ( 23 ) توبه ( 9 ) ، آیه . 35 ( 24 ) بقره ( 2 ) ، آیه . 283 ( 25 ) مائده ( 5 ) ، آیه . 90 ( 26 ) محمد یعقوب کلینى ، اصول کافى ، ج 2 ، ص 287 ، تهران : دارالکتب الاسلامیه ، . 1365 ( 27 ) رعد ( 13 ) ، آیه . 25 ( 28 ) محمدباقر مجلسى ، بحارالانوار ، ج 47 ، ص 19 ، بیروت : الوفاء . ( 29 ) شیخ طوسى ، التهذیب ، ج 4 ، ص 149 ، دارالکتب الاسلامیه ، تهران : چ 4 ، . 1365 ( 30 ) دیلمى ، ارشاد القلوب ، ج 1 ، ص 185 ، انتشارات شریف رضى ، چ 1 ، . 1412 ( 31 ) شیخ صدوق ، الخصال ، ج 1 ، ص 273 ، انتشارات جامعه مدرسین ، چ 2 ، . 1403 ( 32 ) کلینى ، اصول کافى ، ج 2 ، ص 276 ، دارالکتب الاسلامیه ، تهران : چ 4 ، . 1365 ( 33 ) شیخ صدوق ، الخصال ، ج 2 ، ص 411 ، انتشارت جامعه مدرسین ، چ 2 ، . 1403 ( 34 ) ابن ابى جمهور احسائى ، عوالى اللآلى ، ج 1 ، ص 88 ، قم : سیدالشهداء ، . 1405 ( 35 ) همان . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image