تربیت و مشاوره /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

يك جواني هستم كه در دوران جواني خود شكست عشقي داشته‎ام ... ديگر از زندگي خوشم نمي‎آيد... يك راه حل برايم بنويسيد كه به زندگي برگردم.


«نخستين عشق» همان اندازه كه ممكن است زودگذر باشد، تقريبا هميشه از نظر رواني داراي اهميت زياد است و هرگز نفوذ خوب يا بد آن بر عشق‎هاي آينده از دست نمي‎رود. آنچه براي بيشتر دختران و پسران جوان نگران‎كننده است شكست در نخستين عشق است. معمولا نه تنها در نخستين عشق ممكن است دچار اشتباه شوند، پس از تجربه‎اندوزي هم چنان امكان اشتباه نيز در عشق وجود دارد. درس‎آموزي از تلخي‎هاي عشق چندان آسان نيست. زيرا كانون تصميم‎گيري دربارة آن بيشتر دل است، نه قوة انديشه. دل نيز پرخطاتر از انديشه است. تجربه‎هاي بسيار ارزنده، خريد و فروش نمي‎شود، تا فقط ثروتمندان بدان دست يابند. تجربه‎ها خود ثروت‎اند كه تنها با بذل تلخي به چنگ مي‎آيند. هرگز نمي‎توان با پرداخت پول آنها را به دست آورد؛ كه اگر چنين بود خريداراني انبوه نداشت. اين هم از خيرخواهي خداست كه چنين سرمايه‎اي را از تهيدستان دريغ نمي‎كند؛ هر چند خود، خواهان آن نباشند. زماني كه تلخي ناكامي در عشق شما را مي‎آزارد، آثار شيرين تجربة آن را به ياد آوريد. بي‎آنكه به ملامت خود يا ديگري بپردازيد از آغاز تا فرجام كارهايتان را مورد بازبيني قرار دهيد و معايب آن را جستجو كنيد تا ديگر بار آموخته ها را نيازماييد. عشق به تنهايي كافي نيست همة ما در اعماق خود به طرز اسرارآميزي اين افسانه را درباره عشق باور كرده‎ايم؛ كه «اگر واقعا عاشق باشيم خوشبخت خواهيم شد و بر تمامي مشكلات پيروز خواهيم گشت». پس ديگر مثلا اهميتي ندارد كه معشوق در رفتارش عادت زشتي داشته باشد، بسيار انتقادگر و تندخو باشد، يا 15 سال با ما اختلاف سني داشته باشد. بايد دانست كه عشق تنها براي موفقيت در يك ازدواج كافي نيست. رابطة خوب و پايدار، به تفاهم و تعهد نيازمند است. حقيقت تلخ اين است كه تنها تعداد كمي از روابط به اين خاطر كه دو طرف يكديگر را به اندازة كافي دوست ندارند، پايان مي‎پذيرد. رابطه به اين خاطر پايان مي‎پذيرد كه آن دو با هم تفاهم ندارند. معشوق ، تنها يكي نيست. بعضي به اشتباه با خود پيش‎فرضي دارند كه فقط در اين دنيا يك دوست يا همسر مناسب برايشان وجود دارد و اگر آن يكي پيدا نشود و يا از دست برود، ديگر خوشبختي معنا ندارد. اين «پيش‎فرض» قدرت دارد كه زندگي ما را به كلي ويران كند و فرصت دوستيهاي بي‎شمار را از ما بگيرد. اين خطاي كوچكي نيست كه انسان بپندارد تنها با عشق و دوستي يك نفر زنده است. عشق را نبايد محدود و انحصاري ساخت و تحقق آن را فقط در يك فرد جست؛ به طوريكه اگر آن يك مورد از دست رود امكان پديد آمدن عشق ديگري وجود نداشته باشد. از طرفي هر فرد به طور همزمان مي‎تواند عاشق همسريا نامزد خود باشد و به يكايك اعضاي خانوادة خود يا دوستانش نيز عشق بورزد بي‎آنكه ميان آن علايق تضادي و تزاحمي پديد آيد. اوبراي شما همه چيز نيست. اين هم از خطاهاي هلاكت‎آور است كه خيال كنيم يك فرد مي‎تواند ما را از هر لحاظ خرسند و خوشبخت كند. شمار زيادي از زنان و مردان به طرزي ناخودآگاه از ديگران توقع دارند كه همه‎گونه نيازهايشان را برآورده سازند و وقتي هم چنين نشود از او دلسرد يا منزجر مي‎شوند. خيلي چيزها در زندگي و روابط وجود دارد كه انسان خود بايد آنها را به دست آورد و هيچ كس نمي‎تواند به او كمكي كند. وقتي انسان چنين توقعي از كسي داشته باشد بي‎ترديد به او فشار خواهد آورد تا وي همه چيزش شود. اين فشار و انتظار، دوستي و عشق را به چيزي تبديل مي‎كند كه ديگر عشق و دوستي نيست. عشق به دو فرد كمك مي‎كند تا همزمان به پيش روند، نه يكي عهده‎دار برآوردن تمام نيازهاي ديگري باشد. آنچه عشق نيست (توهم عشق). اين هم دردي است جانكاه كه كسي بي‎آنكه حقيقتا عاشق باشد. تاوان عشق را بپردازد. جوانان همين كه در وجود خود كوچكترين كشش جنسي يا هيجان عاطفي مشاهده مي‎كنند، مي‎پندارند كه در«عشقي هولناك» فرو افتاده‎اند. تشخيص «عشق» و «توهم عشق» نه چندان دشوار است و نه آسان. شناخت عواملي كه سبب پديد آمدن عشق مي‎شود، ما را در اين تشخيص ياري مي‎رساند؛ اما گذشته از آن، يك معيار ديگر براي حقيقي بودن يا توهم عشق وجود دارد: ارزيابي بخش ناخودآگاه وجود خويش. زماني كه هر يك از ما به درون خويش نظر مي‎افكنيم گاه بهتر از هر روانكاو مي‎توانيم انگيزه‎هايمان را ارزيابي كنيم. آيا من به واقع عاشق شده‎ام. آيا آنچه رخ داده از انگيزه‎هاي جنسي و نيازهاي آن سرچشمه نگرفته است؟ مبادا آنچه پديد آمده دلباختگي، فريفتگي و شيفتگي زودگذر باشد! حقيقتا در معشوق چه امتيازاتي وجود دارد كه من شيفته او شده‎ام؟ آيا اين امتيازات در ديگران وجود ندارد؟ چرا عاشق غير او نشدم؟ شما بايد عقل را به جاي احساسات چراغ راه خود قرار دهي و بداني آن دختري كه با نشان دادن خود و يا هر طريق ديگري دل تو را فريفته و چشم و گوش و عقل تو را مسحور كرده، به درد زندگي نمي‎خورد. شايد تو نخستين دوست او نيستي و آخرين هم نخواهي بود. در اين رابطه‎ها سه چيز نصيب جوانان مي شود: عقب افتادن از زندگي، تحصيل و آينده؛ . از بين رفتن حيثيت و اصالت خانوادگي و افتادن از چشم پدر، مادر، فاميل و مردم؛ بار سنگين گناه شرمندگي وجداني وخدائي، خجلت نزد خوبان عالم و گرفتار خشم الهي شدن. براي رهايي از اين همه آسيب بايد با حفظ تقوا و بينش دقيق، از راه سالم و منطقي در مورد ازدواج اقدام نموده و خود را گرفتار عشق بد حاصل نكنيم. در پايان به چند نكته براي رهايي از اين حالت اشاره مي‎كنيم اميدوارم مفيد باشد: 1. اميد. اميد مقوله‎اي است كه ما را به «آينده» پيوند مي‎زند، اگر اين عامل ارتباطي را از دست بدهيم، خلع سلاح مي‎شويم. در حديثي آمده: «اميد و آرزو رحمتي براي امت من است. اگر آرزو نبود، هيچ مادري فرزندش را شير نمي‎داد و هيچ باغباني درختي نمي‎نشاند». گرنبودي ميل و اميد ثمر كي نشاندي باغبان بيخ شجر؟ نااميدي از منظر قرآن مطرود است و اين بزرگ‎ترين اميد را در دل تشنگان حقيقت و سعادت موجب مي‎شود. هيچگاه نبايد فكر كرد كه همة راه‎ها بسته شده است و تلاش‎ها بي‎نتيجه است. و يا اين كه ديگر نمي‎توان زندگي كرد، و امثال اين سخنان نوميدانه؛ چرا كه: اگر همة راهها بسته بود؛ اگر براي عقب‎ماندة خردادماه، شهريوري نبود؛ اگر براي گرفتار در دام دوستان سودجو و خودخواه امكان برگشت به زندگي عاقلانه و دورانديشانه نبود؛ اگر نمي‎شد با «توبه» عصيان‎هاي جاهلانة دوران خامي و بي‎تجربگي را جبران كرد؛ اگر نمي‎شد از لغزش‎هاي گذشته براي آينده درس گرفت؛ گر همة راهها به «نمي‎شود» ختم مي‎شد؛ اگر همة كوچه‎ها «بن‎بست» بود، آن وقت حق داشتيم در جهنم «نااميدي» براي هميشه بمانيم. ولي چنين نيست. چه بسيار كساني كه پس از بارها شكست باز هم نااميد نشدند و به جايي رسيده‎اند. حال چرا ما كه در آغاز جواني هستيم نتوانيم. همه شنيده‎ايم كه انيشتين در مدرسه مردود شده است، و يا اديسون از مدرسه اخراج شده است؛ ولي اگر پس از اين شكستها، نااميد مي‌شدند، هيچگاه به اين مقامات عالي نمي‎رسيدند. اميدها در كنار اهداف، آمال و آرزوها، قدرتهايي هستند كه با آن‎ها مي‎توان جهان را متحول ساخت. 2. به آينده بينديشيد. هرگز تصور نكنيد مشكلي كه هم‎اكنون گريبان‎گير شماست، تا ابد همراهتان خواهد ماند. بدانيد كه سختي، پايدار نبوده و پايان‎پذير است. بدانيد كه سختي‎ها هرگز در كانون زندگي شما«ساكن» نخواهند شد. اگر سختي و گرفتاري وارد زندگي شما شود. به دنبال آن و از همان طريق، راحتي وارد شده و آن را خارج مي‎كند. خداوند متعال، خود به حضرت موسي(ـ‌ عليه السّلام ـ) فرموده است: «من رحمانم، رحمان همة زمان‎ها كه پس از آسايش، سختي و پس از شدت و سختي، راحتي و آسايش مي‎آورم». چشم انتظار لحظه‎هاي روشن باشيد. داشتن تصوير روشني از آينده، و برخورداري از روحية انتظار، چراغ اميدتان را روشن نگه داشته و نخواهد گذاشت نااميدي شما را تهديد كند. 3. به خدا توكل كنيد. بدانيد كه هيچ‎كس غير از خداوند نمي‎تواند به سختي و غم شما پايان دهد و بر يأس و نااميدي شما از زندگي خط بطلان بكشد. 4. تقوا داشته باشيد. تقوا، عامل شكست بن‎بست‎هاست. خداوند متعال مي‎فرمايد؛ «هر كس خويشتن‎داري و تقواي الهي پيشه كند، خداوند راه نجاتي براي او فراهم مي‎كند». اين يك اصل اساسي و كليد طلايي است. اگر همة زمين و آسمان، بر كسي سخت گيرند، ولي او خويشتن‎داري و تقوا پيشه كند، خداوند براي او راهي به خروج از اين تنگنا قرار خواهد داد. 5. نماز بخوانيد. هنگام سختي‎ها وضو بگيريد و نماز بخوانيد. نماز، شما را به «مركز آفرينش» و «منبع فيض» وصل مي‎كند و غم و اندوهتان را مي‎زدايد و از بار مصيبت شما مي‎كاهد. رسول خداـ‌ صلّي الله عليه و آله ـ هر گاه كه يكي از اهل خانواده‎اش گرفتار مشكلات مي‎شد و در تنگنا قرار مي‎گرفت، وي را به خواندن نماز توصيه مي‎كرد. با خواندن نماز بارقه‎هاي اميد در دل شما جوانه مي‎زند. امتحان كنيد. 6. به آنچه داريد بينديشيد. هر چند او را از دست داده‎ايد و از داشتنش محروم شديد، ولي حالا به آنچه داريد و هم‎اكنون از آن برخورداريد، بينديشيد. حتي در سخت‎ترين شرايط، داشته‎هاي شما بيش از نداشته‎هاي شماست. شما از كساني نباشيد كه فقط به محروميت‎هاي زندگي مي‎انديشند. نگذاريد سختي‎ها مانع ديدن خوبي‎ها شود. سختي‎ها را بيش از آنچه هستند، بزرگ نكنيد و فقط به گرفتاري‎هايتان نظر نيفكنيد . بگذاريد چشم‎هايتان زيبايي‎هاي ديگر زندگي را نيز ببيند. 7. دنيا را بهتر بشناسيم. بهتر است نظر خود را نسبت به دنيا بازنگري كنيد. دنيا را آن گونه كه هست بايد شناخت. شما چه تصور و چه انتظاري از دنيا داريد؟ آيا توقعات و انتظارات شما از دنيا مطابق واقع است؟ علي (ـ‌ عليه السّلام ـ) مي فرمايد: «دنيا دو روز است: روزي در سختي و رنج و روز ديگر، در راحتي و آسايش. اگر دنيا روي خوش به شما نشان داد، سرمست و مغرور نشويد و اگر به سختي دنيا دچار شديد، تحمل كنيد.». نااميدي به خود راه ندهيد، گمان نكنيد كه دنيا براي راحتي است، دنيا آميخته با رنج و سختي است و چه بسا براي اهل ايمان همانند زندان باشد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image