-انتخابات ۸۸- /

تخمین زمان مطالعه: 18 دقیقه

با سلام، دانشجوی گرامی اهتمام شما به شناخت صحیح موضوعات کشور و دفاع عالمانه از آن در مقابل شبهه افکنی ها، قابل تقدیر و احترام است. انتخابات دهم ریاست جمهوری همانند سایر انتخابات متعددی که پس از انقلاب برگزار گردید، در چارچوب ضوابط و سازکارهای قانونی و نظارتی مختلف و حتی اعمال حساسیت ها و مکانیزمهای مضاعف جهت اعتماد سازی صورت پذیرفت از قبیل تمدید زمان اعتراضات کاندیداهای معترض، ارائه آمار تفکیکی صندوق ها، بازشماری آرائ و... ، از یکسو و از سوی دیگر عدم ارائه دلایل و مستندات صحیح و حقوقی از سوی کاندیداهای معترض جهت اثبات تقلب و در مقابل تکیه آنان بر شایعه سازی و تن ندادن به ضوابط قانونی .


با سلام، دانشجوی گرامی اهتمام شما به شناخت صحیح موضوعات کشور و دفاع عالمانه از آن در مقابل شبهه افکنی ها، قابل تقدیر و احترام است. انتخابات دهم ریاست جمهوری همانند سایر انتخابات متعددی که پس از انقلاب برگزار گردید، در چارچوب ضوابط و سازکارهای قانونی و نظارتی مختلف و حتی اعمال حساسیت ها و مکانیزمهای مضاعف جهت اعتماد سازی صورت پذیرفت از قبیل تمدید زمان اعتراضات کاندیداهای معترض، ارائه آمار تفکیکی صندوق ها، بازشماری آرائ و... ، از یکسو و از سوی دیگر عدم ارائه دلایل و مستندات صحیح و حقوقی از سوی کاندیداهای معترض جهت اثبات تقلب و در مقابل تکیه آنان بر شایعه سازی و تن ندادن به ضوابط قانونی . در ادامه به برخی از این رایرادات و شایعات می پردازیم:یکم. رهبری و جانبداری از دولت: هرچند مقام معظم رهبری حمایت های گسترده ای از دولت آقای احمدی نژاد داشته و دیدگاههای ایشان را در برخی زمینه ها به نظر خویش نزدیک تر می دانند ؛ اما شبهه مذکور که در صدد است این حمایت ها را به انتخابات مرتبط نماید ، به هیچ وجه صحت نداشته و با موضعگیری های بیطرفانه و منصفانه مقام معظم رهبری و تذکرات متعدد ایشان به کاندیداها از قبل از مناظره ها ، حین مناظره ها و بعد از آن مغایرت دارد . حقیقت اینست که رهبر فرزانه انقلاب همواره با هوشیاری کامل در صدد مواجهه با این قبیل سوء برداشت ها بوده و از ابتدای سال 88 صراحتاً اعلام می نمایند : « درباره ی موضع رهبری در مورد انتخابات، گمانه زنی و شایعه و اینها همشیه بوده و خواهد بود. بنده یک رأی دارم، آن را در صندوق می اندازم. به یک نفری رأی خواهم داد، به هیچ کس دیگر هم نخواهم گفت که به کی رأی بدهید، به کی رأی ندهید؛ این تشخیص خود مردم است. بنده گاهی از دولت حمایت میکنم، دفاع میکنم؛ بعضی سعی میکنند برای این کار معنای نادرستی جعل و ابداع کنند. نه، من از دولتها همیشه دفاع میکنم؛ منتها اگر دولتی بیشتر مورد تهاجم قرار گرفت و احساس کردم حملات غیر منصفانه ای میشود، بیشتر دفاع میکنم. من طرفدار اِعمال انصافم؛ من میگویم باید منصف باشیم. رفتارها را نگاه کنیم؛ این ربطی به انتخابات ندارد، بحث انصاف و بی انصافی است. حمایت کردن از خدمتگزاران در کشور، وظیفه ای است که هم من دارم، هم همه دارند؛ این مربوط به اعلام موضع انتخاباتی نیست.»( بیانات دراجتماع بزرگ زائران ومجاوران حضرت علی بن موسی الرضا(ع (۱۳۸۸/۰۱/۰۱ ) بر این اساس حمایت مقام معظم رهبری از دولت ، موضوعی است که هیچ گونه ارتباطی با انتخابات نداشته و تنها در چارچوب انجام وظایف رهبری در زمینه حمایت از دولتها در جهت پیشبرد اهداف نظام و انقلاب قابل تحلیل و ارزیابی است . تبیین دقیق این موضوع را می توان در بیانات حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب جستجو نمود ، آنجا که مقام معظم رهبری می فرماید : « چند خصوصیت ممتاز در این دولت وجود دارد که من لازم میدانم به این خصوصیات تصریح کنم؛ اگر چه بارها هم گفته شده، اما در عین حال خوب است که خود شما دوستان هم توجه داشته باشید که مایه ی امتیاز شما، اینهاست. ...یک خصوصیت این است که این دولت، واقعاً یک دولت کار است؛ دولت حرکت و اقدام است؛ انرژی و نشاطِ کار این دولت، یک امر برجسته است. الحمدللَّه شما از سال اول همین جور حرکت کردید، الان هم با این که سه سال از عمر این دولت گذشته، انسان احساس میکند که تحرک و نشاط و فعالیت و اقدام در این دولت محسوس است - یعنی کاهش پیدا نکرده؛ افت پیدا نکرده - این خیلی چیز باارزشی است. در خدمت به مردم جدیت وجود دارد. رفتن به شهرها، رفتن به شهرهای کوچک، همه ی نقاط کشور را زیر پا گذاشتن و هیچ نقطه ای از کشور را از منظر خبرگی و کارشناسی دور قرار ندادن، اینها چیزهای باارزشی است. این امتیاز اول است؛ در هر مجموعه ای این امتیاز وجود داشته باشد، جا دارد که انسان از آن قدردانی کند، به آن تصریح کند و امیدوار و مطمئن باشد که خدای متعال هم به آن مجموعه کمک خواهد کرد و ثواب خواهد داد. خصوصیت و امتیاز دوم که در این دولت هست، شعار و گفتمان کلی این دولت است که منطبق بر شعار و گفتمان امام و منطبق بر شعارها و گفتمانهای انقلاب است؛ این خیلی چیز باارزشی است. این را هیچکس نمی تواند ندیده بگیرد. هر دلبسته ی به انقلاب، این را قدر می داند؛ هر کسی که پیشرفت کشور را با هدایت انقلاب و با کارگردانی انقلاب تصور می کند، باید این را قدر بداند. عدالت خواهی در این دولت پررنگ شد. شعار عدالت خواهی به صورت جدی بر روحیه ی مسئولان، دولتمردان و برنامه ها، پرتو افکند. استکبارستیزی - که معنای ویژه ی انقلابی خودش را دارد - در این دولت تشخص و تمیز پیدا کرد. معنای استکبارستیزی دشمنی کردن با دولتهای دنیا نیست، معنایش دشمنی کردن با استکبار است. استکبار - از هر دولتی و از هر نظامی سر بزند - آفتِ برای بشریت است. البته امروز امریکا و صهیونیزم مظهر استکبارند؛ لیکن هر جا، هر کس، هر دولتی و هر مجموعه ای که نسبت به دیگران استکبار بورزند، آفتی در جامعه ی بشری و در نظام زندگی انسان به وجود می آورند. ستیزه ی با این حالت هم یک حالت مطلوب اسلامی است. این هم یکی از خصوصیات این مجموعه است که خوشبختانه برجسته است. مسئله ی اعاده ی عزت ملی و ترک انفعال در مقابل سلطه و تجاوز و زیاده طلبی سیاستهای دیگران و ترک شرمندگی در مقابل غرب و غربزدگی را هم انسان در این دولت احساس می کند؛ عزت ملی و استقلال حقیقی و معنوی از اینجا حاصل میشود. استقلال به این نیست که انسان شعار استقلال بدهد یا حتی مثلاً در زمینه های اقتصادی هم به یک رشد بالایی دست پیدا کند؛ نه، استقلال این است که یک ملت به هویت خود و به عزت خود معتقد و برای او اهمیت قائل باشد، برای حفظ او تلاش و کار کند و در مقابل متعرضین و مستهزئین، شرمنده ی اظهارات و جایگاه خود نباشد. ما متأسفانه در برخی از اوقات گذشته، میدیدیم که بعضی از کسانی که مرتبط با مسئولین بودند یا حتی خودشان مسئول یک بخشی بودند، کأنّه از گفتمان انقلاب در مقابل دیگران شرمنده اند و خجالت میکشند که حقایق انقلاب را بر زبان جاری کنند یا آنها را پیگیری کنند یا به آنها اهمیت بدهند! این برای یک جامعه خیلی بلای بزرگی است؛ این را شما ندارید. یکی از مظاهر دفاع از عزت هم همین مسئله ی انرژی هسته ای است. مسئله ی انرژی هسته ای، برای ما فقط این نبود که ما میخواستیم یک فناوری داشته باشیم، دیگران میخواستند ما نداشته باشیم؛ این فقط بخشی از قضیه است. بخش دیگر قضیه این بود که قدرتهای گوناگون، پُررو، متجاوز، زورگو و دنباله ها و اقمار بی ارزش آنها، میخواستند حرف خودشان را در این زمینه بر ملت ایران تحمیل کنند. خب، ملت ایران، دولتِ شما و شخص رئیس جمهور، در مقابل این زورگویی و این تحمیل و این افزون طلبی ایستادید؛ خدای متعال هم کمک کرد؛ پیش رفتید. اینها آن بخشها و اجزاء گفتمان عمومی این دولت است که برای من اهمیت دارد. روند غرب باوری و غرب زدگی را که متأسفانه داشت در بدنه ی مجموعه های دولتی نفوذ میکرد، متوقف کردید؛ این چیز مهمی است. حالا یک عده ای در جامعه، ممکن است به هر دلیلی شیفته ی یک تمدنی یا یک کشوری باشند؛ اما این وقتی به بدنه ی مدیران انقلاب و مجموعه های انقلاب نفوذ می کند، چیز خیلی خطرناکی می شود. این دیده می شد؛ خب، جلویش گرفته شد. گرایش های سکولاریستی - که متأسفانه باز داشت در بدنه ی مجموعه ی مدیران کشور نفوذ می کرد - جلویش گرفته شد. نظام انقلابی، بر مبنای دین و بر مبنای اسلام و بر مبنای قرآن شکل گرفته و به همین دلیل از حمایت میلیونی این ملت برخوردار شده و جانهایشان را کف دستشان گرفته اند و جوانهایشان را به میدانهای خطر فرستاده اند؛ آن وقت مسئولان یک چنین نظامی دم از مفاهیم سکولاریستی بزنند؟! «یکی بر سر شاخ و بن میبرید»؛ یعنی خودشان بنشینند و بنا کنند بنِ این مبنا و قاعده را کلنگ زدن! خیلی چیز خطرناکی بود. خب، الحمدللَّه اینها جلویش گرفته شد. یا جرأت در ایجاد تحول؛ حالت روحی این دولت این است که برای تحول آفرینی جرأت دارد و اقدام می کند. نمی خواهم بگویم همه ی این اقدامها صددرصد درست است؛ نه، ممکن است یک جایی هم اشتباه باشد؛ اما نفس اینکه انسان حالت دلیری در مقابل مشکلات داشته باشد و تصمیم بگیرد که برای رفع مشکلات اقدام بکند، چیز باارزشی است که این خوشبختانه هست. جرأت در مقابله ی با فساد. مقابله ی با فساد خیلی کار سختی است. یک وقتی بنده گفتم که این اژدهای هفت سرِ فساد را به این آسانی نمیشود قلع و قمع کرد؛ خیلی کار سختی است. نه اینکه حالا بگویم قلع و قمع شده؛ نخیر، الان هم قلع و قمع نشده؛ لیکن جرأت مقابله ی با آن هست. خب، وقتی که اجزاء مجموعه، خودشان آلوده ی به فساد نباشند، طبعاً جرأتشان بیشتر است. بسیاری از مجموعه های قبلی هم حقیقتاً پاکیزه بودند - یعنی آلودگی نداشتند - اما بالاخره جرأت در مقابله ی با فساد یک امتیازی است که در شما هست. روحیه ی تهاجم در مقابله ی با زورگویان بین المللی. یک وقت هست که زورگویان بین المللی می آیند و میگویند که آقا شما فلان کار را کرده اید و ما رفع و رجوع می کنیم و نه واللَّه، نه باللَّه...؛ ولی یک وقت هست که تهاجمش، تهاجم زورگویانه است؛ بهترین دفاع در چنین مواقعی هجوم است. زورگویان بین المللی، نقاط ضعف زیادی دارند: جنایت میکنند، فساد میکنند، به حقوق بشر تجاوز میکنند، به حقوق ملتها تعدی میکنند، انسانها را لگدمال میکنند و همه ی کارهای زشت را انجام میدهند؛ آخر هم طلبگار همه اند! خب، نقاط ضعفشان، با حالت تهاجمی و با حالت طلبگاری، گفته و بیان بشود. اینجور نیست که ما برای تهاجمات سیاسی بین المللی، بخواهیم پاسخ پیدا کنیم. یک وقتی از بنده - سالهای اوایل - میپرسیدند که آقا، شما در مقابل این حرف چه جوابی دارید؟ میگفتم ما جواب نداریم؛ ما ادعا داریم و مدعی اینها هستیم؛ در قضیه ی زن مدعی هستیم؛ در قضیه ی حقوق بشر مدعی هستیم؛ در قضایای حقوق اساسی انسانها مدعی هستیم. ما مدعی اینها هستیم؛ ما در مقام پاسخگویی نیستیم. چرا باید سوال بکنند تا کسی مجبور باشد پاسخ بدهد؟ آنها بی جا میکنند سؤال و ادعا میکنند. این روحیه، روحیه ی خوبی است؛ روحیه ی انقلاب این است؛ این است که حقیقت را روشن و درخشان میکند. گفتمان عمومی دولت اینهاست؛ به طور خلاصه: زنده کردن و بازسازی برخی خصوصیات جوهری انقلاب و منطق امام؛ و مقابله ی با کسانی که میخواستند این ارزشها و این مفاهیم اساسی را منسوخ کنند، یا از بین ببرند، یا ادعا میکردند که منسوخ شده و از بین رفته؛ این چیز باارزشی است. این خصوصیت دوم و امتیاز دومی است که در این دولت هست. امتیاز سوم هم روحیه ی مردمی و خاکی این دولت است؛ این هم خیلی باارزش است؛ این را قدر بدانید. شما امتیازتان به تشخص ظاهری و شکل و قیافه نیست؛ امتیازتان به همین است که خودتان را با مردم هم سطح کنید، به شکل مردم و در میان مردم باشید، با مردم تماس بگیرید، با آنها انس پیدا کنید، از آنها بشنوید. این امتیاز بزرگی است و در شما هست؛ آن را حفظ کنید و نگه دارید. ساده زیستی - بخصوص در خود آقای رئیس جمهور - خوب و برجسته است و چیز باارزشی است؛ در مسئولین هم - کما بیش؛ یک جایی کمتر، یک جایی بیشتر - بحمداللَّه هست. ساده زیستی چیز بسیار باارزشی است. ما اگر بخواهیم تجمل و اشرافیگری و اسراف و زیاده روی را - که واقعاً بلای بزرگی است - از جامعه مان ریشه کن کنیم، با حرف و گفتن نمیشود؛ که از یک طرف بگوئیم و از طرف دیگر مردم نگاه کنند و ببینند عملمان جور دیگر است! باید عمل کنیم. عمل ما بایستی مؤید و دلیل و شاهد بر حرفهای ما باشد تا اینکه اثر بکند. این خوشبختانه هست. فاصله تان را با طبقات ضعیف کم کرده اید و کم نگه دارید و هر چه که ممکن است آن را کمتر کنید. این سه تا خصوصیت و امتیاز است. «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق». این وظیفه ی بنده هم هست، وظیفه ی همه هم هست. اگر چنانچه این خصوصیات را در مجموعه ی دولت کنونی قدردانی نکنیم و تشکر نکنیم، طبعاً خدا را خوش نمی آید. خدای متعال دوست دارد که از کارهای خوب افراد تشکر بشود، قدردانی بشود و سپاسگزاری بشود. وظیفه ی بنده هم این است که قدردانی کنم و به خاطر همین خصوصیات، از دولت حمایت کنم. البته حمایت از دولت، مخصوص این دولت نیست؛ بنده همیشه از دولتها حمایت کرده ام؛ امام هم (رضوان اللَّه تعالی علیه) در هر برهه ای، از دولتها و رؤسای قوه ی مجریه و مسئولین دولتی حمایت میکردند. دلیلش هم واضح است. چون عمده ی بار اداره ی مدیریت کشور بر عهده ی قوه ی مجریه است و نظام باید از قوه ی مجریه، از رئیس جمهور، از مسئولین و از وزرا، حمایت کند. امام هم حمایت می کردند؛ بنده هم در دوره های گذشته همیشه حمایت می کردم. منتها خب، این خصوصیاتی که عرض کردیم، موجب بشود که انسان گرمتر حمایت کند و در این قدردانی و حمایت، دلگرمتر اقدام کند. البته این به معنای چشم بستن بر ضعفهای دولت هم نیست. بالاخره شما هم بشرید، نقص دارید، ضعفهایی هم دارید؛ کارهایی را میخواسته اید انجام بدهید، ولی انجام نگرفته؛ کارهایی را به فکر نبوده اید و به ذهنتان نبوده، باید متوجه آنها بشوید و انجام بدهید؛ که در جلسات خصوصی با آقای رئیس جمهور و با بعضی از مسئولین دیگر و در بسیاری از جلسات عمومی - مثل همین دیدارهای دولت و غیره - هم گفته شده. البته آن حمایت هم بجای خودش محفوظ است و هست. » (دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیئت دولت ، 2/6/1387 ) واقعیت این است رهبری در خصوص تمامی رؤسای جمهور ایران اسلامی، رفتاری مشابه داشته‌اند، یعنی تحسین موارد مطلوب و تقبیح موارد نامطلوب، این امر بسته به نوع رفتار و عملکرد دولت‌های مختلف، نیز متفاوت بوده است. حمایت‌های رهبری از شخص آقای هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری ایشان، و نیز آقای خاتمی، علی‌رغم برخی اختلاف‌نظرها، امری نیست که نتوان آن‌را با مطالعه سخنان ایشان در طول این بیست‌سال، ردیابی نمود. منش ایشان در مورد دولت‌های جمهوری اسلامی به این دلیل که دولت‌ها را منتخب مردم مسلمان ایران می‌دانند، پشتیبانی از انتخاب مردم بوده است اگرچه هیچ‌گاه از وظیفه شرعی و قانوی خود که، ممانعت از انحراف در اهداف نظام اسلامی است را به دلائل سیاسی و مصلحت‌های ظاهری کنار نگذاشته‌اند. این امر در مورد دولت کنونی نیز جاری است. هر دولتی در جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا کنون، تا آن‌جا که در مسیر اهداف والای نظام جمهوری اسلامی ایران گام برداشته مورد تحسین و حمایت ولی‌فقیه و عموم مردم ایران بوده است، و برعکس، هر اندازه که از این مسیر دور شده است مورد، نقد و روی‌گردانی عموم مردم قرارگرفته است. در مورد انتخابات نیز روش ایشان حمایت از آرمان‌های انقلاب اسلامی و امام است. هیچ موردی یافت نمی‌شود که رهبری در یک انتخابات از شخص خاصی حمایت کرده باشند، بلکه همواره ضمن تاکید بر مخفی بودن رای خویش و عدم لزوم تبعیت از رهبری در چنین موردی ، تنها به بیان معیارهای لازم برای شناخت بهترین کاندیدا پرداخته اند که البته این موضوع یکی از مهمترین وظایف دینی و قانونی رهبر ی است. به عنوان نمونه ایشان تاکید می نمایند ؛ «بنده در این انتخابات یک رأی بیشتر ندارم، آن رأی را هم به نظرم میرسد که کسی به طور مشخص نمیداند، حالا ممکن است کسانی حدس بزنند. من به کسی نمیگویم، نگفته ام و نخواهم گفت به چه کسی رأی بدهید، به چه کسی رأی ندهید؛ رأی من مربوط به خود من است. این مال ملت است. آنچه که من از مردم میخواهم، عبارت است از اینکه همه با همه ی قوا، با همه ی توان، با همه ی نشاط، در روز بیست و دوی خرداد پای صندوقهای رأی حاضر بشوند و رأی بدهند. خدای متعال با آن ملتی است که می اندیشد، تصمیم میگیرد، انتخاب میکند، و برای خدا و در راه خدا به آن انتخاب عمل میکند. » (بیانات در بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره (۱۳۸۸/۰۳/۱۴ ) و همچنین؛ « مسئله ی بعدی در انتخابات این است که مردم سعی کنند صالح ترین را انتخاب کنند. آن کسانی که نامزد ریاست جمهوری میشوند و در شورای نگهبان صلاحیت آنها زیر ذره بین قرار میگیرد و شورای نگهبان صلاحیت آنها را اعلام میکند، اینها همه شان صالحند. اما مهم این است که شما در بین این افراد صالح، بگردید و صالح ترین را پیدا کنید. این جا جائی نیست که من و شما بتوانیم به حداقل اکتفاء کنیم؛ دنبال حداکثر باشید؛ بهترین را انتخاب کنید. بهترین کیست؟ من نسبت به شخص، هیچ گونه نظری ابراز نمیکنم؛ اما شاخصهائی وجود دارد. بهترین، آن کسی است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمی باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافیگری خودش نباشد. ... اولین کار این است که ما مسئولین کشور را، افرادی انتخاب کنیم که مردمی باشند، ساده زیست باشند، درد مردم را بدانند و خودشان از درد مردم احساس درد کنند. این هم به نظر من شاخص مهمی است. آگاهانه بگردید؛ برسید؛ و به آنچه که رسیدید و تشخیص دادید، با قصد قربت اقدام کنید؛ با قصد قربت پای صندوق انتخابات بروید و خدای متعال اجر خواهد داد. » (بیانات در جمع مردم استان کردستان در میدان آزادی سنندج (۱۳۸۸/۰۲/۲۲ ) دوم.مصداق سخنان سنندج چه کسی بود؟ مقام معظم رهبری درجلسه نمایندگان نامزدها در پاسخ به این سوال که «شما در صحبت‌های خود در کردستان از یکی از کاندیداها جانب‌داری کردید و این مطلب موجب شده که مثلاً چنین اتفاقی بیفتد.» می فرمایند: «آن صحبت‌هایی که من چه در کردستان داشتم و چه در جای دیگر، به هیچ وجه جانب‌داری از کسی نبود.» و «البته من اصولی را دارم که این اصول را از قبل انقلاب داشته‌ام و هم‌چنان دارم و تا آینده هم حفظ می‌کنم. از این اصولم هم عقب‌نشینی نمی‌کنم. هر جایی هم که باشم، این اصولم را بیان می‌کنم و این‌ها مسائلی بوده که من به آن اعتقاد داشته و دارم.» ایشان از نظر بحث مصداقی هم گفتند که «اتفاقاً آقای موسوی در ملاقاتی که با من داشتند، گفتند که مصداق آن صحبت‌های شما من هستم و آقای کروبی هم که آمدند یک موقع پیش من، گفتند که مردم می‌گویند که مصداق سخنان رهبری آقای کروبی است. پس اگر این‌طور هست و آن آقایان هم خودشان استنباط کرده‌اند که مصداق صحبت‌های من هستند، چطور شما می‌گویید که من مثلاً از کاندیدای دیگری دفاع کردم؟»(ناگفته‌هایی ازجلسه نمایندگان نامزدهابا رهبرانقلاب، http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=9597) سوم. برخی اینگونه سوال می کنند که؛ انتخابات اصل بر بی طرف بودن مجریان و ناظران است. آیا حمایتهای صریح برخی از اعضای شورای نگهبان از آقای احمدی نژاد منافی با اصل بی طرفی در انتخابات نبود؟ آیا درست است که برخی اعضای شورای نگهبان عضو دولت و طبعا طرفدار یکی از نامزدها باشند؟به این سؤال از چند زاویه می‌توان پاسخ داد؛الف‌ـ طبیعتاً همه افراد دارای نظر و گرایش‌های خاص خود هستند و در قضاوت و داوری نیز، اصل بر نداشتن نظر و گرایش نیست، بلکه مهم آن است که گرایش‌ها و امیال افراد در تصمیم‌گیری‌های آنان مؤثر نباشد.ب‌ـ تصمیم‌گیری در شورای‌نگهبان به صورت شورایی است و در نتیجه، رأی اکثریت اعضای این شورا مهم است. در مورد نظارت بر انتخابات نیز در همه مراحل، رأی اکثریت اعضای شورای‌نگهبان، ملاک است. همچنین در ترکیب اعضای شورای‌نگهبان علاوه بر 6 حقوقدان معتمد قوه قضائیه و قوه مقننه، 6 فقیه عادل منصوب از سوی ولی فقیه نیز حضور دارند که طبعاً چنین افرادی حاضر نیستند که آخرت خویش را فدای دنیای افراد دیگر کنند.ج‌ـ توجه به این نکته نیز ضروری است که در بررسی صلاحیت‌ها گرایشهای شخصی مؤثر نبوده، چرا که هر 4 نامزد از جمله 3 نامزد معترض تأیید صلاحیت شده‌اند.و بالآخره هر چند از نظر برخی اگر تعدادی از این اعضا در حمایت از کاندیدای خاص اظهار نظر یا سخنرانی نمی نمودند در ایفای نقش این نهاد موثر تر بود اما در عین حال نمی توان این موضوع را به تخلف انتخاباتی یا تقلب و ایجاد فتنه و.. مربوط ساخت. به دلیل طولانی شدن مطالب توصیه می شود جهت آشنایی با سایر ابهامات یا شبهاتی که در این زمینه مطرح است به آدرس ذیل که تلاش نموده ضمن جمع آوری مهمترین سوالات مربوطه پاسخ های لازم را از نهادها و مسئولین و .. تهیه نماید، مراجعه نمائید:http://alef.ir/1388/content/view/61194/در پایان با آرزوی موفقیت برای شما ، به دلیل گستردگی موضوعاتی که در پرسش مطرح نموده بودید اگر همچنان شبهه یا ابهامی باقی است در مکاتبات بعدی به صورت شفاف مرقوم نمائید تا بررسی و پاسخ داده شود . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 9/100139291) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image