علوم و معارف قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

آیا منظور آیه‌ی 16 سوره‌ی بقره مبنی بر این‌که «اين دنيا محل تجارت است»، مبین سوداگري زندگی دنیوی است؟


پاسخ اين پرسش را می‌توان در دو قسمت بیان کرد: الف: از نظر جهان‌بيني اسلامي عالم دنيا و عرصه‌ی زندگی آدمي شبیه يک بازار تجارت است. امام هادي (عليه السلام) در این باره چنین فرموده‌اند: «الدنيا سوق ربح فيها قوم و خسر آخرون»، یعنی «دنيا بازاري است که جمعي در آن سود مي برند و جمع ديگري زيان» و نيز بر اساس فرموده‌ی پیامبر گرامی اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم)، دنيا مزرعه و محل کشتی است که هرکسی ثمره‌ی آن‌را در آخرت درو خواهد کرد و سود و زیان هر کسی در معاملات دنیوی‌اش، در آن روز آشکار خواهد شد. قرآن در این مورد چنین مي فرمايد: يَوْمَ يَجْمَعُکمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذلِک يَوْمُ التَّغابُنِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صالِحاً يُکفِّرْ عَنْهُ سَيِّئاتِهِ وَ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً ذلِک الْفَوْزُ الْعَظِيم یعنی «روزى كه شما را براى روز گردآورى، گرد مى‏آورد، آن [روز]، روز حسرت [خوردن‏] است، و هر كس به خدا ايمان آورده، و كار شايسته‏اى كرده باشد، بديهايش را می‌بخشد و او را در بهشتهايى كه از زير [درختان‏] آن جويبارها روان است درآورد. در آنجا بمانند. اين است همان كاميابى بزرگ.» در قرآن بارها اعمال و رفتار انسان در اين دنيا، به يک نوع تجارت تشبيه شده است. يعني دنيا به‌عنوان بازار تجارت، انسان به‌عنوان کاسب و تاجر اين بازار و عقل، فطرت، عواطف، نيروهاي مختلف جسماني، مواهب عالم طبيعت، عمر دنیوی و رهبري انبياء به‌عنوان سرمایه‌های ارزشمند بشری، عوامل اين تجارتخانه‌ی بزرگ به‌شمار می‌آیند. انسان می‌تواند در بازار دنيا به کسب علوم حقیقی، انجام اعمال صالح، اطاعت، عبادت و بندگي خدا بپردازد و يا در مخالفت با عقل و دین، به گناه و نافرمانی از خداوند، سرگرم شود؛ در نتیجه‌ی هر یک از این تجارت‌ها‌، انسان يا با خدا معامله نموده و سود مي‌برد و يا با شيطان معامله کرده و دچار خسران و زيان مي گردد، که ربح اين تجارت، پاداش‌هاي دنيوي و اخروي و سعادت و خوشبختي، و خسران آن مکافات‌های دنيوي و عذاب، شقاوت و بدبختي اخروي است. اما این به‌معنی ترک دنیا و گوشه‌نشینی نیست که امام علي (عليه السلام) در پاسخ مردي که دنيا را مذمت مي کرد، چنین فرمود: «إن الدنيا دار صدق لمن صدقها... مسجد أحبّا ء الله و مصلي ملائکة الله و مهبط وحي الله و متجر أولياء الله إکتسبوا فيها الرحمة و ربحوا فيها الجنة» یعنی «دنيا براي کسي که با آن به راستي رفتار کند، جايگاه صدق و راستي است... و مسجدِ دوستان خدا و نيايشگاه فرشتگان و محل نزول وحي الهي و تجارت خانه اولياء الهي است. آن‌ها در دنيا رحمت خدا را کسب می‌کنند و بهشت را پاداش خود مقرر می‌کنند.» و نيز مي فرمايد: «الدنيا دار ممرّ و لا دار مقرّ و الناس فيها رجلان: رجل با ع فيها نفسه فأوبقها و رجل ابتاع نفسه فأعتقها» یعنی «دنيا گذرگاه است نه اقامت‌گاه، و مردم در دنيا دو گروه‌اند، يکي کساني که خودشان را (به خدا) ارزانی داشته و آزاد شده‌اند و ديگري کساني که خودشان را (به شيطان) فروخته و برده گشته‌اند.» نمونه‌ی کامل کساني که در تجارت دنیوی‌شان برنده شده و بهره‌مند می‌شوند، انسان‌های مؤمن و مجاهد در راه خداوند هستند که صادقانه و خالصانه خود را تسلیم اراده‌ی پروردگار کرده و چه‌بسا در راه حق کشته شوند، اما در عوض بهشت و نعمت‌هاي بهشتي را مالک مي‌شوند، چنان‌که قرآن مؤمنين را در مورد اين تجارت تشویق کرده و فرموده است: «اي افراد با ايمان! آيا شما را راهنمايي به تجارتي بکنم که از عذاب دردناک رهائي تان مي بخشد (و به سعادت جاويدان رهنمون تان مي شود) ايمان به خدا و رسول او بياوريد و در راه او با مال و جان جهاد کنيد.» اما گنهکاران به اين دليل در بازار دنيا زيان مي بينند که اصل سرمايه، يعني خودشان را در برابر ماديات و امور دنيوي به شيطان فروخته‌اند و به تعبير امام علي (عليه السلام) به «لماظة» یعنی «پس مانده لذت ديگران» عرضه کرده‌اند. در روايات با توجه به این مهم که «بهاي انسان کمتر از بهشت نيست»، همواره او را از شراکت در چنين معامله‌اي بازداشته‌اند؛ امام علي (عليه‌السلام) در این باره چنین فرموده است: «ألا حر يدع هذه اللماظة لأهلها إنه ليس لأنفسکم ثمن الا الجنة فلا تبيعوها إلا بها» یعنی «آيا آزاد مردي هست که اين لماظه را براي اهلش ترک کند؟» بعد فرموده: «براي جان شما بهايي جز بهشت نيست». قرآن کريم نیز معامله‌ی کساني را که جان‌شان را به شيطان فروخته و با ارتکاب گناهان از او تبعيت مي‌نمايند، سخت مذمت کرده و آن را بدترين معامله خوانده است. برخي از مفسرين در ذيل تفسير آيه 16 از سوره بقره مي‌گويند: «يکی از نمونه‌های واضح اهل ضلالت و گمراهي که در بازار دنيا شکست‌خورده واقع شده‌اند، انسان‌های منافقان‌اند که قرآن کريم پس از ذکر کارهاي مخرّب آن‌ها، که در لباس اصلاح و عقل انجام مي‌دهند، چنین مي گويد: «آن‌ها کساني هستند که هدايت را با گمراهي مبادله کردند و اين تجارت نه براي آنها سودي داشت و نه مايه‌ی هدايت‌شان شد.» اين گروه که در صدر اسلام، با قرا گرفتن در کنار چشمه زلال وحي و محيط سرشار از صفا و صداقت و ايمان، مي‌توانستند بهترين راه را انتخاب کنند، ترجیح دادند، به خاطر افکار منحرف و شیطانی، گمراهي را خريداری کنند و با این گمان که با نفاق مي‌توانند، مسلمين را درهم بکوبند و رؤياهاي شومشان را تحقق بخشند، از انجام رفتارهای شیطانی کوتاهی نمی‌کردند. اين معامله‌ی شیطانی دو پیامد سنگین برای منافقین داشت: نخست اين‌که سرمايه‌ی جان و عمر خويش را، بي‌هیچ سودی، از دست دادند و ديگر اين‌که حتي به مطلوب شوم خود نيز نرسيدند، زيرا با پیشرفت سریع اسلام و افزایش تعداد مسلمانان، اين افراد منافق و ریاکار ناکام ماندند. جاي ترديدي نيست که مفاد آيه شريفه اختصاص به عصر خاصي ندارد، زيرا قرآن به‌صورت يک قضيه حقيقيه مطلب را بيان کرده است، يعني هرکس در هر زمان چنين معامله‌اي انجام دهد، تجارت و نتیجه‌‌ی معامله‌اش مصداق آيه شريفه و روايات همسو با اين آيه و آيات مشابه آن خواهد بود. ب: اما در جواب بخش دوم سوال بايد گفت: عبادت از نظر اسلام، فقط به عبادت‌های بدنی، اعم از نماز و روزه يا عبادات مالي مانند خمس و زکات، منحصر نیست. بلکه هر کاري که در جهت اطاعت از خداوند، مثل انفاق، جهاد، امر به معروف و نهي از منکر و ديگر وظايف مطروحه برای بندگی انجام گيرد، عبادت محسوب می‌شود. عکس قضيه این مسأله نیز همین قاعده را دارد، يعني پرستش غيرخدا فقط به اذیت و آزار دیگران خلاصه نمی‌شود بلکه عبادت غيرخدا یعنی هرگونه اطاعت و مقصد نهايي قرار دادن غير خدا. بدون شک آن‌چه در کارها و فعاليت‌هاي انسان، به‌ویژه عبادات، محور قرار می‌گیرد، اخلاص و توجه مطلق تام به خداوند است. چنین عبادتی انسان را رشد می‌دهد. شهيد مطهري(ره) در اين زمينه مي گويد: «آن چه در حساب خدا مايه‌ی ارزش اعمال است، کيفيت است نه کميت. و توجه نکردن به اين نکته سبب شده گروهي از مردم وقتي که حجم اجتماعي برخي از اعمال فوق العاده و با ارزش اولياء خدا، را کوچک ديده‌اند افسانه سرایی کنند. مثلًا درباره انگشتري که امير المؤمنين علي (عليه السلام) در حال رکوع به فقير دادند و آيه درباره‌اش نازل گشت، گفته‌اند ارزش آن معادل خراج سوريّه و شامات بوده است؛ و براي اينک‌ه مردم باور کنند، شکل روايت به آن داده‌اند. به نظر اينان شگفت بوده است که درباره انفاق يک انگشتر کوچک، آيه‌اي عظيم از قرآن نازل شود؛ و چون نتوانسته‌اند اين معني را باور کنند افسانه سازي کرده و بهاي مادي آن را بالا برده‌اند؛ فکر نکرده‌اند انگشتري که معادل خراج سوريّه و شام باشد، در مدينه فقير و بيچاره، زينت بخش دست علي (عليه السلام) نخواهد بود و بر فرض اگر شخصي هم چون امام علي (عليه السلام) چنين انگشتري مي‌داشت، آن را در راه آبادي مدينه خرج مي‌کرد، نه اين‌که به يک فقير بدهد.» و نيز نازل شدن آيات اول سوره دهر در مورد انفاق مخلصانه‌ی امام علي و فاطمه و امام حسن و امام حسين (عليهم السلام) نه به خاطر زيادي طعام انفاقی بود و نه آن طعام ذره‌هاي طلا بود، بلکه آن‌چه انفاق ایشان را ارزشمند کرد، اخلاص و توجه صادقانه‌ی آنان بود. ناگفته نماند هرگونه عبادت خالصانه ‌ای در نتیجه‌ی تفکر و عقلانیت انجام می‌گیرد، زیرا انسان با عقل خود درمی‌یابد که جز خدا کسی شایسته‌ی بندگی نبوده و عبادت فقط از آن خداست، پس اعمال نیک نیز باید فقط برای رضای او انجام گیرد. امام حسن عسکري (عليه السلام) درباره‌ی عبادت آگاهانه در عمل چنین مي فرمايد: «ليست العبادة کثرة الصّيام و الصّلوة و انّما العبادة کثرة التّفکر في امر اللَّه» یعنی «عبادت زيادي نماز روزه نيست، بلکه عبادت در گرو تفکر زياد مي باشد» .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image