معیار حقانیت-ملاک حقانیت-دین حق-حقانیت ادیان /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

(متن کتاب: با توجه به بطلان پلورالیسم دینى این مسأله روشن مى شود که در هر زمان تنها یک دین مى تواند بر حق یا دین برتر باشد. لیکن سؤال اینجاست که)راه و معیارى براى بازشناسى دین حق از میان دیگر ادیان - که همه دعوى صدق و حقانیت دارند - وجود دارد یا نه؟ و اگر راهى هست چیست؟


باید گفت که خوشبختانه شاخص ها و سنجه هاى مختلفى براى این مسأله وجود دارد . شاخص هاى اساسى حقانیت یک دین چهار چیز است : {J . 1 بنیاد الهى J} اصل الهى بودن یک دین از راه هاى زیر قابل بررسى است : {J 1 - . 1 آموزه هاى دین J} با مراجعه به آموزه هایى که هر دینى براى خود دارد - چه این آموزه ها در قالب کتاب مقدس باشد یا گفتارهاى پیامبر آن دینمى توان پى برد که آیا یک دین ، واقعاً دین حق الهى است یا خیر ؟ در اینجا معقول و منطقى بودن ، داشتن هماهنگى و انسجام ، پاسخ گویى به نیازهاى ابدى و اساسى انسان ، وجود نظام اعتقادى ، ارزشى و عبادى هدفمند و مطابقت با سیر و سرشت جوهرى انسان ، شاخص هایى است که مى تواند ما را به حق بودن یک دین رهنمون شود . {J 1 - . 2 تأیید دین قبلى یا بعدى J} از آنجا که ادیان آسمانى ، با یکدیگر پیوند عمیقى دارند و هر دینى مؤید و تکمیل کننده دین قبلى است ، مى توان با مراجعه به نصوص معتبر رسیده از پیامبرى که حق بودن دینش براى ما به اثبات رسیده است ، کشف کرد که آیا ادیان دیگر ، به تأیید این دین رسیده اند یا نه . این روش از جایگاه ویژه اى برخوردار است که کمتر بدان توجه شده است . از طریق این روش عدم حقانیت همه ادیانِ ادعایىِ پس از پیامبر خاتم نیز اثبات مى شود . {J 1 - . 3 اعجاز J} معجزه پیامبر یکى از دلایل اثبات صدق نبى و بنیاد الهى دین اوست . معجزه پیامبر باید به طور قطعى اثبات شود . بنابراین کسى که در حقانیت دینى تحقیق مى کند باید خود آن معجزه را مشاهده کند و یا از طریق نقلى که صدق آن قطعى و غیرقابل تردید است با آن آشنا شود . مورد نخست تنها در مورد حاضرین در محضر پیامبر امکان پذیر است و غایبان از آن بى بهره اند ، جز در مورد قرآن که معجزه زنده و ابدى است و همگان مى توانند با این سند رسالت ارتباط مستقیم برقرار کنند و اعجاز آن را تجربه کنند . {J 1 - . 4 روش تاریخى J} با رجوع به گزارش هاى مستند ، معتبر و کافى تاریخى ، مى توان فهمید که آیا دین خاصى داراى ویژگى ها و خصایصى که بیان شد هست یا خیر ؟ تاریخ به گونه هاى مختلف مى تواند ما را در بازشناسى دین حق از ادیان ساختگى مدد رساند . به عنوان مثال در بررسى هاى تاریخى مشاهده مى کنیم که ( على محمد باب ) بنیانگذار بابیگرى پس از ناتوانى در اثبات دعوى نبوت خویش ، توبه نامه نوشت و از ادعاى خود تبرى جست . 1 این واقعه تاریخى گواهى روشن بر بطلان بابیگرى و بهاییت نشأت گرفته از آن است . چهار روش یاد شده در عین مجزّا بودن از یکدیگر ، در پاره اى موارد مى توانند مکمل یکدیگر در اثبات حقانیت یک دین باشند . {J 1 - . 5 ادعاى خود دین J} ادعاى خود دین نسبت به بنیاد الهى سه گونه تصورپذیر است : یا دینى ادعاى الهى و وحیانى بودن دارد . یا دینى ادعا دارد که از سوى خداى هستى نازل نشده . یا دینى نسبت به این مسئله ساکت است . در مورد اول باید صدق مدعا را از طریق راه هاى پیشین آزمود . اما اگر دینى ادعاى الهى بودن نداشته و یا عکس آن را داشته باشد مانند ادیان ابتدایى و قدیم همچون پرى آنیمیسم ، آنیمیسم ، فتیشیسم ، میترائیسم ، هندوئیسم ، برهمنیسم ، جینیسم ، و ادیان ترکیبى مانند سیکیسم که از ترکیب و التقاط اسلام و هندوئیسم پدید آمده و نیز ادیان فلسفى چون بودیسم و کنفوسیونیسم و بسیارى از ادیان قدیم آمیخته به شرک مثل تثلیث بابلى ، تثلیث رومى ، تثلیث هندى و . . . کاملاً از مجراى بحث خارج مى شوند و حوزه تحقیقات ، منحصر به ادیان مدعى الهى بودن چون اسلام ، مسیحیت ، یهودیت و زرتشتى گرى و امثال آنها مى شود . {J . 2 تحریف ناشدگى J} صرف بنیاد الهى در اصل نخستین یک دین براى اثبات حقانیت فعلى آن کافى نیست بلکه باید وثاقت کتاب آسمانى آن از جهت مصون بودن از تحریف و دستکارى هاى بشرى نیز اثبات شود . براى اثبات وثاقت کتاب آسمانى ، یعنى استناد قطعى آن به پیامبر و تحریف نشدن آن ، مى توان از روش هاى 1 - 1 و 2 - 1 و 4 - 1 استفاده نمود . در خصوص قرآن به لحاظ اعجاز بودنش روش 3 - 1 نیز کاربرد دارد . {J . 3 نسخ ناشدگى J} استمرار حقانیت دین تابع نسخ نشدن توسط شریعت حقه پسین است . نسخ شدن یا نشدن یک دین از دو طریق به دست مى آید : {J 3 - . 1 عدم جانشینى شریعت حقه پسین J} براساس این ضابطه تا زمانى که شریعت الهى جدیدى نازل نشود شریعت قبلى باقى است و با پیدایش شریعت جدید ، شریعت پیشین منسوخ مى شود . از این رو با آمدن شریعت اسلامى شرایع پیشین براى همیشه منسوخ خواهند بود . {J 3 - . 2 ادعاى خاتمیت J} دینى که اصل الهى بودن و تحریف ناشدگى کتاب آسمانى آن اثبات شده باشد اگر ادعاى خاتمیت کند ، به لحاظ صدق قطعى این ادعا نسخ ناپذیرى آن براى همیشه ثابت مى شود و ملاکى براى کشف کذب و عدم حقانیت همه ادیان ادعایى بعدى خواهد شد . بنابراین خاتمیت اسلام به تنهایى دلیل قاطع بر کذب و بطلان همه ادیان بعد از آن همچون آیین سیک و بابیت و بهائیت و . . . مى باشد . بر این اساس پس از آیین خاتم حقانیت براى همیشه اختصاص به دین مبین اسلام دارد . {J . 4 خردپذیرى J} دین حق با عقل و خرد پیوند وثیق و تنگاتنگى دارد و برخلاف آن حکم نمى راند . در یک نگرش کلى نسبت آموزه هاى دینى با عقل و خرد به سه گونه قابل تصور است : {J 4 - . 1 آموزه هاى خردپذیر J} این دسته از آموزه ها امورى هستند که هر چند عقل و خرد بشرى ابتدا نسبت به آنها نا آگاه و نا آشنا بوده باشد ، اما همین که از راه هایى چون وحى و دین در دسترس عقل قرار گرفت آن را مطابق با موازین عقلانى مى شناسد و صدق و درستى آن را پذیرا مى شود . {J 4 - . 2 آموزه هاى فراعقلى J} این دسته امورى هستند که عقل قادر به قضاوت مستقیم در باب آنها نیست نه بر صدقشان مى تواند دلیل آورد و نه بر کذبشان . {J 4 - . 3 آموزه هاى خردستیز J} این گروه مطالبى را شامل است که به حکم قطعى عقل باطل و خلاف واقعیت است . آموزه هاى گروه اول و دوم با حقانیت دین سازگارى دارد . البته آموزه هاى گروه دوم حدالامکان نباید در بن مایه هاى عقاید نخستین دینى قرار گیرند چرا که عقاید پایه دینى مثل خداشناسى محور ایمان است و تا شناخت و معرفت اعتمادپذیر عقلى در باره آن حاصل نشود ، نمى توان به آن ایمان آورد . اما در مراحل پسینى وجود چنین آموزه هایى در دین مشکلى پدید نمى آورد ، بلکه اساساً یکى از کارکردهاى دین در اختیار قراردادن آموزه هاى خرد نایاب است . اما گروه سوم به هیچ روى در دین حق راه ندارد و وجود آن به ویژه در عقاید پایه دلیل روشنى بر بطلان و عدم حقانیت یک دین است . بررسى تطبیقى ادیان براساس این مسئله ، تحقیقى گسترده و فراخ مى طلبد . در عین حال به طور فشرده و کوتاه ، اشاراتى در مقایسه چند دین بزرگ خواهیم داشت : {J الف . J} مهم ترین رکن اساسى یک دین ، « خداشناسى » آن است . در این راستا آموزه « توحید » 2 در اسلام ، خردپذیرترین آموزه است و ادله متقن بسیارى بر آن گواهى مى دهد . اثبات توحید به خودى خود ، ابطال کننده آموزه « تثلیث » و « ثنویت » است . بنابراین همین مسئله ، به تنهایى براى اثبات عدم حقانیت ادیان غیرتوحیدى کافى است . {J ب . J} بسیارى از ادیان ، به رغم دارا بودن پیشینه الهى ، در طول تاریخ دچار تحریفات چشمگیرى شده و اصالت خود را از دست داده اند . همین مسئله باعث شده که آموزه هاى خردستیز بسیارى در این ادیان رخ نماید . در مباحث آتى نمونه هایى از این مسأله را خواهید یافت . ( 1 ) جهت آگاهى بیشتر بنگرید : حمید رضا شاکرین ، ادیان و مذاهب ، ص 168 - 182 ، قم : معارف . ( 2 ) جهت آگاهى بیشتر . ک : الف . سید محمدحسین طباطبایى و شهید مطهرى ، اصول فلسفه و روش رئالیسم ، ج 5 ، قم : صدرا ، چاپ چهارم ، 1374 ب . شهید مطهرى ، توحید ، قم : صدرا ، چاپ سوم ، . 1374 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image