سجده شیطان /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

ابتدا دو نکته به عنوان مقدمه :۱. خلقت آدم (ع) ربطی به سجده کردن یا نکردن ابلیس نداشته است. اراده ی خداوند متعال بر این تعلّق گرفته بود که خلیفه ای برای خود قرار دهد که البته چنین کرد. ؛ لذا اگر ابلیس هم سجده کرده و به برتری آدم (ع) اعتراف می نمود ، بعید نبود که حضرت آدم(ع) از همان ابتدا در زمین قرار داده شود.۲. خداوند متعال وقتی از خلقت حضرت آدم (ع) به عنوان خلیفة الله خبر داد نفرمود: من خلیفه ای در بهشت قرار می دهم ، بلکه فرمود: « وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَة.


ابتدا دو نکته به عنوان مقدمه :1. خلقت آدم (ع) ربطی به سجده کردن یا نکردن ابلیس نداشته است. اراده ی خداوند متعال بر این تعلّق گرفته بود که خلیفه ای برای خود قرار دهد که البته چنین کرد. ؛ لذا اگر ابلیس هم سجده کرده و به برتری آدم (ع) اعتراف می نمود ، بعید نبود که حضرت آدم(ع) از همان ابتدا در زمین قرار داده شود.2. خداوند متعال وقتی از خلقت حضرت آدم (ع) به عنوان خلیفة الله خبر داد نفرمود: من خلیفه ای در بهشت قرار می دهم ، بلکه فرمود: « وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَة. ـــــ (به خاطر بیاور) هنگامى را که پروردگارت به فرشتگان گفت:من قرار دهنده ی خلیفه ای در زمین هستم » (بقره:30) لذا چه شیطان به آن حضرت سجده می کرد و چه نمی کرد باید آن حضرت به زمین می آمد. چرا که قبل از خلقتش چنین مقدّر شده بود و اما جواب : اگر ابلیس هم به حضرت آدم (ع) سجده کرده به برتری او اعتراف می نمود باز حضرت آدم (ع) وارد دنیا می شد چرا که خداوند متعال قبل از خلقت آن حضرت خبر داده بود که وی خلیفةالله فی الارض است. همچنین باید دانست که عامل اصلی عصیان انسان ، نفس امّاره ی خود اوست نه ابلیس ؛ ابلیس در این زمینه تنها نقش وسوسه گری داشته ، مثل بادی است که آتش نفس امّاره را شعله ور تر می کند. لذا حتّی اگر ابلیس نبود ، باز هم برخی از انسانها دست به معصیت می آلودند ؛ همانگونه که خود ابلیس ، بدون اینکه توسّط کسی وسوسه شود از ناحیه ی نفس خودش گمراه شد. البته روشن است که اگر ابلیس و یارانش نبودند ، تعداد عصیانگران و گناهکاران کمتر می شد ولی در مقابل ، تعداد انسانهای برجسته و اولیای الهی نیز کاهش می یافت ؛ چرا که وجود شیطان و وساوس او برای انسانهای قوی همّت ، همانند حریفی قدرتمند است برای ورزشکاری که قصد قهرمان شدن دارد. یعنی همانطور که یک ورزشکار بلند همّت در اثر مبارزه با حریف قوی ، روز به روز ورزیده تر می شود ، انسانهای بلند همّت در مسیر سیر الی الله نیز در اثر مبارزه با شیطان استعدادهای نهفته در وجودشان را شکوفاتر می کنند. توضیح بیشتردر مورد چگونگی عمل شیطان : نفس اماره نیرویی است برخاسته از گرایش های حیوانی درون بشر که باید تحت تدبیر قوه عاقله قرار گرفته و خواسته های او تعدیل شود. در این میانه «شیطان نقش کمک کننده به هوای نفس را دارد. اگر هوای نفس نمی داشتیم شیطان توان نداشت آن را در ما ایجاد کند. هنگامی که در نفس خویش خواسته ای داشته باشیم و دنبالش برویم شیطان همان را تزیین و تأیید می کند تا ما بیشتر به آن جذب شویم. نتیجه کار شیطان،‌ دوری و غفلت از خدا، جذب شدن به دنیا و جلب توجه بیش از حد به مادیات است.شیطان فقط یک وسوسه گر بیرونی است و جهت دهنده به نفس اماره. شیطان با چند حربه به مقابله با انسان برمی خیزد از جمله:1- تزیین کارهای زشت در نظر انسان( فزین لهم الشیطان اعمالهم- نحل/ 63) 2- با وعده های دروغ( یعدهم و یمنیهم و ما یعدهم الشیطان الا غرورا- وعده شان می دهد و به آرزو کردنشان وا می دارد و شیطان جز فریب، وعده شان ندهد.- نسا/ 120) 3- ترساندن از آینده و در ادامه آن،‌ مانع شدن برای کار خیر.( الشیطان یعدکم الفقر- شیطان به شما وعده فقر می دهد.- بقره 268)شیطان از کانال هواهای نفسانی در انسان نفوذ کرده و کار و تلاش وی را تأیید می کند یا تغییر میدهد. کارهای زشت را در نظر انسان تزیین و آدمی را در انجام کار ناپسند تثبیت می کند.شیطان در روز قیامت به کسانی که فریب او را خورده اند و در آنجا وی را لعن و نفرین می کنند می گوید: این قدر مرا لعن نکنید چرا که من بر شما تسلطی نداشتم و تنها به شما وعده می دادم و خلاف وعده ام عمل می کردم و با این که شما این وضع مرا می دیدید باز هم به دنبال من می آمدید.»( بر گرفته از کتاب اخلاق در قرآن، آیت الله مصباح،‌ ج1،‌ ص232-234)شیطان به هنگامی که کار از کار گذشت گفت: خداوند به شما وعده حق داد و من به شما وعده دادم و خلف وعده کردم و برای من تسلطی بر شما نبود مگر آن که شما را می خوااندم پس شما مرا اجابت کردید پس مرا سرزنش نکنید و خودتان را سرزنش کنید.( ابراهیم / 22)بنابراین شیطان فقط یک مشوق به بدی هاست، این هوای نفس و در واقع خود انسان است که راه نا صواب را انتخاب می نماید. شیطان هیچ گاه برانسان تسلط ندارد و خود نیز بر این امر در روز قیامت اعتراف می نماید و می گوید من فقط شما را دعوت کردم و بر شما تسلطی نداشتم. عدم تسلط بدین معناست که وسوسه های او نمی تواند ما را مجبور به گناه کند. او فقط فریب می دهد و از این جا به بعد نفس اماره است که با وسوسه ها و تصوراتی که برای آدمی به وجود می آورد او را به گناه می کشاند. در مجموع، نفس اماره، بیشتر،‌ ما را به بدی ها سوق می دهدو شیطان هم از طریق آن وسوسه می کند.ضمن آنکه وساوس شیاطین انسی را نیز نباید از نظر دور داشت.مطالعه بیشتر:1- گناهان کبیره، شهید دستغیب2- معراج السعادة، ملا احمد نراقی3- اخلاق در قرآن، آیت الله مصباح یزدی .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image