هدف پیامبر(ص) در غدیرخم  /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

هدف پیامبر (ص) در غدیرخم چه بود؟


هدف پیامبر (ص) در واقعه غدیر خم، انتخاب على (ع) به عنوان خلیفه و جانشین نبود؛ زیرا مى توانست این مسئله مهم را، در صحراى عرفه که همه زائران از نقاط مختلف سرزمین اسلامى در آنجا حضور داشتند، بیان کند. پس منظور پیامبر (ص)، حمایت از على (ع) بود و این امر به دلیل شکایتى بود که تعدادى از مسلمانان، از او، نزد پیامبر (ص) برده بودند. پاسخ :پیش از پرداختن به پاسخ پرسش فوق، باید نکاتى را یادآور شویم:1. حدیث غدیر از نظر سند، قطعى الصدور و متواتر است و هیچ کس از مسلمانان، در صدور آن تردید نکرده است و برخى علماى اهل سنت نیز، براى اثبات متواتر بودن این حدیث، کتاب هاى مستقلى تدوین کرده اند.[1] 2. هنگامى که پیامبر (ص) از حجه الوداع برمى گشت، جبرئیل در مکان غدیر خم نازل شد و آیه تبلیغ را بر حضرت نازل کرد:(یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ...) (مائده: 67)اى پیامبر آنچه را که از سوى پروردگارت مأموریت یافته اى ابلاغ کن، واگر نکنى رسالت او را ابلاغ نکرده اى و [از مردم بیمى نداشته باش که ] خداوند تو را از گزند آنها مصون مى دارد ...بعد از نزول این آیه پیامبر (ص) دستور توقف دادند. آنهایى که از کاروان عقب مانده بودند رسیدند و کسانى که از کاروان جلو افتاده بودند بازگشتند .... پس از نماز ظهر از جهاز شتران براى پیامبر (ص) سکویى ساختند. پیامبر (ص) با صداى بلند همگان را مخاطب قرار داد و خطبه اى رسا و طولانى ایراد فرمود و در ضمن آن فرمود: «... دو چیز گران بها در بین شما به یادگار مى گذارم؛ قرآن و عترتم که اهل بیتم هستند و خداى دانا و مهربان به من خبرداد که این دو از هم جدا نخواهند شد تا در کنار حوض بر من وارد شوند ...»[2]. آن گاه فرمود: «أَلَسْتُ أَوْلَی النَّاسِ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِم؟»[3]؛ «آیا من نسبت به مؤمنین از خودشان صاحب اختیارتر نیستم؟»مردم گفتند: «خدا و رسولش آگاه ترند». حضرت، دست امیرمؤمنان (ع) را بلند کرد، به حدى که زیر بغل حضرت آشکار شد و فرمود:... أَنَا أَوْلَى بِهِم مِنْ أَنْفُسِهِم فَمَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ.... صاحب اختیارتر از مردم بر خودشان من هستم. پس هر که من مولاى اویم، على مولاى او است.این جمله را سه بار تکرار کرد.[4]آن گاه دست به دعا بلند کرد و گفت:أَللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ، وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.[5]و پیش از آن که مردم متفرق شوند، جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد:(الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلامَ دِیناً ...) (مائده: 3)امروز دینتان را برایتان کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را آیین شما پسندیدم ... 3. براساس آنچه گذشت (نزول آیات، مقدمه حدیث، ویژگى هاى مکانى و تمهیدات پیامبر (ص) و متن سخنان ایشان و ...) براى محقق منصف، تردیدى باقى نمى ماند که حقیقت چیست؟ 4. پیامبر (ص)، از مدت ها پیش، مأمور انجام این کار بود و تصمیم داشت که آن را انجام دهد و بر حسب روایت ها جبرئیل این مأموریت را در مکّه، عرفات، و منا نیز، یادآورى کرده بود. اما طبق آنچه در آیه تبلیغ آمده است پیامبر (ص) نگران سرکشى مردم و در نتیجه کشته شدن حضرت و دچار شقاوت ابدى شدن آنها بوده است. تا آنکه در غدیر، خداوند مصونیت حضرت را از مردم (مطابق آیه)، تضمین کرد. آن گاه پیامبر (ص) بدون هیچ گونه ترسى از مردم، مأموریت خود را به انجام رساند. 5. غدیر خم از جاهاى دیگر (مکه، منا، و عرفات) مناسب تر بود؛ زیرا:الف) در مکه، مردم در منازل و جاهاى مختلف پراکنده بودند و جمع کردن آنها ممکن نبود.ب) در مکان هاى مذکور، مردم مشغول انجام مناسک و عبادت خود بودند و براى امر مهم معرفى جانشین، حاضر نمى شدند.ج) از طرفى مردم در عرفات محرم بودند و محدودیت هاى احرام را داشتند و براى وقوف واجب، در آنجا گرد آمده بودند، و اگر پیامبر (ص) این کار را انجام مى داد، امرى تبعى و حاشیه اى و فرعى محسوب مى شد، به ویژه با توجه به اینکه حضرت در عرفات خطبه اى طولانى درباره اخلاق رفتارى و معاشرتى مسلمانان ایراد نموده بود، درحالى که باید براى این امر مهم، جلسه اى ویژه با شرایط ویژه و منحصر به فرد و به یادماندنى تشکیل مى شد.د) تمام کسانى که به حج، مشرف شده بودند و در صحراى عرفات حضور داشتند، در غدیر خم نیز که نزدیک جحفه و مکان جدا شدن راه ها از یکدیگر است حضور داشتند. با این تفاوت که در عرفات، مردم در خیمه ها و جایگاه هاى خود پراکنده و مشغول عبادت بودند و تشکیل چنین جلسه با اهمیتى، هم با حفظ حال عبادت آنها منافات داشت و هم این که امرى تبعى و طفیلى و غیر مهم به حساب مى آمد.بر اساس آنچه گفته شد، در پاسخ پرسش فوق، مى گوییم:یک - اگر پیامبر (ص) مى خواست از على (ع) در مقابل کسانى که از او شکایت کرده بودند حمایت کند، باید فقط همان افراد را گرد مى آورد و آنها را از شکایت از امیرمؤمنان (ع)، نهى مى کرد، نه آنکه همه مسلمانان را در آن صحراى گرم و شرایط بسیار نامناسب که گفته شده هوا آن قدر گرم بود که مردم قسمتى از لباس خود را بر سر مى کشیدند و قسمتى را زیر پا مى گذاشتند ... گرد آورد و ساعت ها متوقف کند.دو- تمام کسانى که در آنجا حضور داشتند، اقدام پیامبر (ص) را براى تعیین کردن خلیفه مى دانستند و در طول تاریخ نیز، مطلب چنین بوده است.در اینجا به برخى دلایل و شواهدى که خلاف گفته پرسشگر است اشاره مى شود:اول صدر حدیث: «أَلَسْتُ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِم »[6]. این حدیث گویاى این است که مسئله تعیین والى و حاکم و اولى، به تصرف بوده است نه چیز دیگر.دوم فرمایش هاى پیامبر (ص) در خطبه غدیر، که علاوه بر آوردن واژه مولى از عبارتى همچون «فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونی فِی الثَّقَلَیْن»[7] استفاده کرده است، و یادآور حدیث ثقلین و مانند آن است که دیگر عذرى براى کسى باقى نمى گذارد.سوم تبریک و شادباش گفتن اصحاب، از جمله عمر و ابوبکرکه گفتند: «بَخٍّ بَخٍّ لَکَ یَا ابْنَ أَبِی طَالِبٍ أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَیْتَ مَوْلای وَ مَوْلَی کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ»[8]، حاکى از تعیین جانشین است نه رفع اختلاف و حل شکایت یک نفر از امیرمؤمنان (ع).چهارم شعرا نیز، در این باره، شعرهایى سرودند. از جمله حسان بن ثابت، شاعر ویژه پیامبر (ص)، چکامه اى سرود و از پیامبر (ص) اجازه گرفت و همانجا خواند:«یُنادیهِم یَومَ الغَدیرِ نَبِیّهم بِخُمٍّ وَ إِسمَع بِالرَّسُولِ مُنادیا» پنجم عده زیادى از علماى اهل سنت، به دلالت حدیث غدیر، بر امامت امیرمؤمنان (ع) اعتراف دارند که در اینجا نام برخى از آنها ذکر مى شود:[9]امام محمد غزالى در کتاب سرالعالمین؛[10]حکیم سنایى در حدیقة الحقیقة؛فرید الدین عطار در مثنوى مظهر حق؛محمد بن طلحه شافعى در مطالب السؤول؛[11]سبط بن جوزى حنفى در تذکرة الخواص؛[12]محمد بن یوسف گنجى شافعى، در کفایة الطالب؛[13]سعید الدین فرغانى، در شرح تائیه ابن فارض؛تقى الدین مقریزى در المواعظ والاعتبار؛[14]تفتازانى در شرح مقاصد؛[15]بسیارى از صحابه و تابعین و تابعینِ تابعین به حدیث غدیر بر خلافت امیرمؤمنان (ع) دلیل و حجت آورده اند، از جمله:امام امیرمؤمنان (ع) در روز شورا[16] و در زمان محاصره عثمان [17] در رحبه کوفه [18] روز جنگ جمل [19] در حدیث الرکبان در کوفه [20] و در جنگ صفین.[21]حجت آوردن حضرت فاطمه زهرا (س) دختر پیامبر (ص)[22]؛ امام حسن مجتبى (ع) سبط اکبر پیامبر (ص)[23]؛ امام حسین (ع)[24]؛ احتجاج عبدالله بن جعفر طیار بر علیه معاویه؛[25] احتجاج عمرو بن عاص بر علیه معاویه.[26]حجت آوردن عمار یاسر در جنگ صفین [27]؛ احتجاج اصبغ ابن نباته در مجلس معاویه [28]؛ احتجاج یک جوان در کوفه بر علیه ابوهریره [29]؛ احتجاج قیس بن سعد بن عباده بر علیه معاویه [30]؛ احتجاج عمر بن عبدالعزیز [31]؛ احتجاج مأمون عباسى بر علیه فقها.[32]پس از خطبه، پیامبر (ص)، عمامه معروف به سحاب را بر سر امیرمؤمنان (ع) گذاشت [33] که نوعى تاج گذارى و حاکى از سیاسى بودن اقدام پیامبر (ص) است. 6. عید قرار دادن روز غدیرخم نیز، خلاف ادعاى پرسشگر را ثابت مى کند؛ زیرا در فرهنگ اسلامى، روز 18 ذیحجه، جزء اعیاد اسلامى قرار گرفته است.[34] اگر منظور پیامبر (ص) فقط حمایت از على بود، پیامبر (ص) در دوران رسالت خود همواره اقداماتى را براى رفع اختلاف بین مسلمانان انجام داده بود. ولى هیچ یک از آنها عید محسوب نشد و از اهمیت غدیر نیز، برخوردار نگردید. 7. پیامبر (ص) به مسلمانان دستور داد با او تجدید بیعت و با امیرمؤمنان (ع) به جانشینى خلافت، بیعت کنند. زید بن ارقم صحابى پیامبر (ص) گوید: «اولین کسانى که با پیامبر (ص) و على (ع) دست بیعت دادند عبارت بودند از: ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه، زبیر و سپس بقیه مهاجرین و انصار و سپس سایرمردم».[35] 8. واقعه غدیر را صد و ده صحابى، نقل کرده اند و هیچ حادثه تاریخى نداریم که از چنین جایگاهى در اسلام برخوردار باشد. مراجعه شود: پندارها و پاسخها (پاسخ به آنچه وهابیون در بقیع میگویند)، ص: 128 -------------------------------------------------------------------------------- [1] . الغدیر، ج 1، صص 31 36 و 154.[2] . المستدرک حاکم نیشابورى، ج 3، ص 109.[3] . همان، ص 110[4] . همان، ص 109[5] . مجمع الزوائد، ج 9، ص 105.[6] . مسند احمد، ج 4، ص 281[7] . المستدرک، ج 3، ص 109.[8] . مسند احمد، ج 4، ص 281[9] . به نقل از شیعه شناسى و پاسخ به شبهات، ج 1، ص 646[10] . ابو حامد محمد بن محمد غزالى شافعى، سر العالمین، صص 1110، به نقل از راهبرد اهل سنت به مسئله امامت، محمد على کرمانشاهى، ص 173.[11] . صص 44 45[12] . صص 166 167[13] . ص 166 167[14] . ج 2، ص 220[15] . ج 2، ص 290[16] . فرائد السمطین، ج 1، ص 319[17] . همان، ص 312[18] . مناقب خوارزمى، ص 157[19] . همان، ص 182[20] . مسند احمد، ج 4، ص 419[21] . کتاب سلیم بن قیس، ص 295.[22] . أسنى المطالب، از جزرى مقرى شافعى، ص 49[23] . ینابیع الموده، قندوزى حنفى، ج 3، ص 369[24] . کتاب سلیم بن قیس، ص 320[25] . همان، ص 361[26] . مناقب خوارزمى حنفى، ص 199[27] . شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 8، ص 21[28] . مناقب خوارزمى، ص 205[29] . مجمع الزوائد هیثمى شافعى، ج 9، ص 105[30] . کتاب سلیم بن قیس، ص 313[31] . تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر شافعى، ج 45، ص 344[32] . العقد الفرید، ابن عبد ربه، ج 5، ص 317 327[33] . زاد المعاد، ابن قیم، ج 1، ص 129.[34] . آثار الباقیه، ابوریحان بیرونى، ص 395؛ الغدیر، ج 1، ص 270[35] . الغدیر، علامه امینى، ج 1، ص 270. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image