تعالیم حضرت عیسی(ع) /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

هدف اصلی حضرت عیسی(ع) چه بود؟


حضرت عیسى(ع) دنباله کار حضرت یحیى(ع) را گرفت و به مژده فرارسیدن ملکوت خداوند آغاز کرد. وى ارشاد و رهبرى مؤمنان و شاگردان را بر عهده گرفت و در کنیسه هاى نواحى مجاور به ایراد موعظه پرداخت. لوقا مى گوید: به جلیل برگشت و در کنیسه ها به موعظه پرداخت: روح خداوند بر من است زیرا که مرا مسح کرد تا فقیران را بشارت دهم و مرا فرستاد تا شکسته دلان را شفا بخشم و اسیران را به رستگارى و کوران را به بینایى موعظه کنم و تا کوبیدگان را آزاد سازم(لوقا 4:18). هنگامى که عیسى به سى سالگى رسید، به بشارت دادن آغاز کرد. تعلیم اساسى وى دو بخش داشت: 1. توبه کنید؛ یعنى از گناه دست بردارید و به سوى خدا برگردید؛ 2. ولایت و سرپرستى خدا (ملکوت آسمان ) را بر زندگى خود پذیرا شوید. عیسى ، علاوه بر وعظ و تعلیم ، امور زیر را انجام مى داد: 1. اجراى معجزات و شفاى بیماران به قدرت خدا؛ 2. جنگ با شیاطین و دیوان و راندن آنها؛ 3. بخشودن گناهان به نام خدا؛ 4. تسلى دادن بیماران ، ماتمیان و بینوایان ؛ 5. همنشینى با گناهکاران ؛ 6. انتقاد شدید از بزرگان یهود و علماى شریعت ؛ 7. پیشگویى یک گرفتارى جهانى که در آن پیروزى از آن خدا خواهد بود؛ 8. بنیانگذارى گروهى از شاگردان که مانند او سلوک کنند و پیام او را به دیگران ابلاغ نمایند. این گروه از دوازده شاگرد و سایر رسولان تشکیل شد. عیساى انقلابىبا مطالعه اناجیل به آسانى مى توان دریافت که حضرت عیسى (ع ) یک فرد انقلابى بوده و براى پیروز کردن ستمدیدگان بر ستمکاران تلاش مى کرده است . البته نباید فراموش کرد که مسیحیان تقریبا از همان آغاز، پیوسته مى گفتند که هدف وى مسائلى ملکوتى بوده و کشته شدن او براى کفاره شدن گناهان بشر اتفاق افتاده است . این دیدگاه با اناجیل هماهنگى زیادى ندارد، ولى با نوشته هاى پولس موافق است . اینک نمونه هایى از کارهاى انقلابى و سیاسى وى :نفوذ در تشکیلات دشمنحضرت عیسى مسیح(ع) با آنکه بارها از پیروان خود خواسته بود خود را با او نزد مردم آشکار کنند، باز هم در مسیر اهداف والاى رسالت به یک تن از شاگردان خویش اجازه داد تا به طور ناشناس در شوراى یهود (سنهدرین ) شرکت کند. گر چه کسى نمى داند نقش این شاگرد که انکار ظاهرى حضرت مسیح(ع) را ایجاب مى کرده است چه بوده ، اما طبیعى به نظر مى رسد که او توطئه هاى شورا و خیانت یهوداى اسخریوطى را به آن حضرت گزارش داده باشد. سرانجام هنگامى که عیسى مسیح(ع) در ظاهر دستگیر و مصلوب شد، در آن شرایط هراس انگیز که همه شاگردان از ترس گریخته بودند، او نزد حاکم رفت و به ظاهر جسد عیسى مسیح(ع) را از وى تحویل گرفت و آن را با تحلیل زیاد به خاک سپرد. انجیل نویسان او را این گونه معرفى کرده اند: شخص دولتمند از اهل رامه ، یوسف نام که او نیز از شاگردان عیسى بود (متى 27:57-60). یوسف نامى از اهل رامه که مردى شریف از اعضاى شورا و نیز منتظر ملکوت خدا بود (مرقس 15:43). یوسف نامى از اهل شورا که مردى نیکو و صالح بود که در راءى و عمل ایشان مشارکت نداشت و از اهل رامه ، بلدى از بلاد یهود بود و انتظار ملکوت خدا را مى کشید (لوقا 23:50-53). یوسف که از اهل رامه و شاگرد عیسى بود، لیکن مخفى به سبب ترس یهود (یوحنا 19:38). تعمید در خونحضرت مسیح(ع) در گفتارى شوق آمیز واژه مقدس تعمید را براى بیان آرزوى شهادت در راه خدا - که تعمید در خون است - به کار مى برد(مانند وضوى خون در ادبیات اسلامى). همچنین در مرقس 10:38-39، تعمید به معناى شهادت آمده است . در اناجیل ، علاوه بر تعمید با آب ، تعمید با آتش و روح القدس نیز به چشم مى خورد (متى 2:11، مرقس 1:8، لوقا 3:16). تعبیر صبغة الله در قرآن کریم (بقره 138) نیز به نظر گروهى از مفسران به معناى تعمید الهى است . من آمده ام تا آتشى در زمین افروزم ، پس چه مى خواهم اگر الآن در گرفته است اما مرا تعمیدى است که بیابم و چه بسیار در تنگى هستم تا وقتى که آن به سر آید (آیا گمان مى برید که من آمده ام تا سلامتى بر زمین بخشم ، نى بلکه به شما مى گویم تفریق را (52) زیرا بعد از این پنج نفر که در یک خانه باشند، دو از سه و سه از دو جدا خواهند شد پدر از پسر و پسر از پدر و مادر از دختر و دختر از مادر و خارسو از عروس و عروس از خارسو مفارقت خواهند نمود (لوقا 12:49-53). صلیب شهادتمسیحیان به نشانه مصلوب شدن عیسى مسیح(ع) در راه گناهان بشر نشان صلیبى به گردن مى آویزند. حضرت عیسى بارها به تاءکید گفته است که پیرو واقعى او کسى است که صلیب خود را بردارد وبه دنبال او برود. از این سخن مى توان به روشنى دریافت که سابقه آویختن نشان صلیب به دوران زندگى آن حضرت باز مى گردد و نباید آن را نشانه مصلوب شدن او دانست . این سنت باید به «انکار خویشتن » و اعلام آمادگى براى شهادت در راه خدا تفسیر شود. همان گونه که مردم ایران در تظاهرات انقلاب اسلامى به نشانه آمادگى براى شهادت در راه خدا کفن مى پوشیدند. همچنین دعبل بن على خزاعى شاعر اهل بیت(ع)، در اشاره به جانبازیهاى خود، گفته است: «من پنجاه سال است که چوبه دارم را بر دوش دارم ، اما تاکنون کسى را نیافته ام که مرا بر آن بیاویزد». و هنگامى که جمعى کثیر همراه او مى رفتند روى گردانیده بدیشان گفت: « اگر کسى نزد من آید و پدر و مادر و زن و اولاد و برادران و خواهران ، حتى جان خود را نیز دشمن ندارد، شاگرد من نمى تواند بود و هر که صلیب خود را برندارد و از عقب من نیاید نمى تواند شاگرد من گردد»(لوقا 14:25-27). پس مردم را با شاگردان خود خوانده گفت : « هر که خواهد از عقب من آید، خویشتن را انکار کند و صلیب خود را برداشته مرا متابعت نماید زیرا هر که خواهد جان خود را نجات دهد، آن را هلاک سازد و هر که جان خود را به جهت من و انجیل بر باد دهد، آن را برهاند»(مرقس 8:34-35، متى 10:37-39 و 16:24-26 ، لوقا 9:23-25). شمشیر به جاى سلامتمردم آسایش طلب تصور نادرستى از مسیحاى موعود داشتند. حضرت عیسى مسیح(ع) به منظور تصحیح اندیشه هاى آنان ، هدف رسالت خویش را به روشنى اعلام کرد: گمان مبرید که آمده ام تا سلامتى بر زمین بگذارم ؛ نیامده ام تا سلامتى بگذارم بلکه شمشیر را زیرا که آمده ام تا مرد را از پدر خود و دختر را از مادر خویش و عروس را از مادر شوهرش جدا سازم و دشمنان شخص اهل خانه او خواهند بود(متى 10:34-36). دعوت به دفاع مسلحانههنگامى که تعقیب و دستگیرى حضرت مسیح(ع) قطعى و نزدیک شد و دانست که با وى همچون یک مجرم رفتار خواهند کرد، براى دفاع مسلحانه آخرین تلاش خود را کرد، اما پاسخ مساعدى نشیند: پس به ایشان گفت: « ...کسى که شمشیر ندارد جامه خود را فروخته ، آن را بخرد زیرا به شما مى گویم که این نوشته (یعنى پیشگویى ) در من باید به انجام رسد یعنى با گناهکاران محسوب شد زیرا هر چه در خصوص من است انقضا دارد (یعنى واقع مى شود)».گفتند: «اى خداوند اینک دو شمشیر». به ایشان گفت : «کافى است»(لوقا 22:36-38). از آنجا که یاران عیسى به سبب تصور نادرست خود از مسیحاى موعود براى او خطرى احساس نمى کردند، فرمان مؤ کد وى را براى خریدن شمشیر جدى نگرفتند. اما هنگامى که « جمعى کثیر با شمشیرها و چوبها » به او هجوم آوردند، آنان هم به اهمیت حمل سلاح پى مى بردند. ولى به علت فقدان آمادگى قبلى، استفاده از شمشیر در آن وضعیت بحرانى بى نتیجه بود و موجب قصاص مى گردید. از این رو، حضرت مسیح(ع) در آن شرایط آنان را از این کار منع کرد:ناگاه یکى از همراهان عیسى (یعنى شمعون پطرس ) دست آورده ، شمشیر خود را از غلاف کشیده ، بر غلام رئیس کهنه زد و گوشش را از تن جدا کرد آنگاه عیسى وى را گفت : « شمشیر خود را غلاف کن زیرا هر که شمشیر گیرد به شمشیر هلاک شود. » (متى 26:51-52، مرقس 14:47، لوقا 22:50-51، یوحنا 18:10-11). تحقیر پادشاهحضرت عیسى مسیح(ع) هیرود پادشاه منطقه جلیل را روباه نامید و از ستمگرى و سنگدلى او که قاتل حضرت یحیى(ع) بود، هیچ باک و پروایى نداشت : در همان روز چند نفر از فریسیان آمده ، به وى گفتند: «دور شو و از اینجا برو زیرا که هیرودیس مى خواهد تو را به قتل رساند». ایشان را گفت: « بروید و به آن روباه گویید اینک امروز و فردا دیوها را(از دیوانگان) بیرون مى کنم و مریضان را صحت مى بخشم و در روز سیم (در انجام وظیفه) کامل خواهم شد(33) لیکن مى باید امروز و فردا و پس فردا(براى انجام رسالت ) راه مى روم زیرا که محال است نبیى بیرون از اورشلیم کشته شود»(لوقا 13:31-33). برخورد حضرت مسیح(ع) با پادشاه ایالت جلیل چنین بود. ولى پس از وى پولس اطاعت از فرمانروایان را توصیه کرد: هر شخص مطیع قدرتهاى برتر بشود زیرا که قدرتى جز از خدا نیست و آنهایى که هست از جانب خدا مرتب شده است حتى هر که با قدرت مقاومت نماید، مقاومت با ترتیب خدا نموده باشد و هر که مقاومت کند، بر خود آورد زیرا از حکام عمل نیکو را خوفى نیست ، بلکه عمل بد را. پس اگر مى خواهى که از آن قدرت ترسان نشوى ، نیکویى کن که از او تحسین خواهى یافت زیرا خادم خداست براى تو به نیکویى ، لیکن هرگاه بدى کنى بترس ؛ چون که شمشیر را عبث برنمى دارد؛ زیرا او خادم خداست وبا غضب ، انتقام از بدکاران مى کشد لهذا لازم است که مطیع او شوى نه به سبب غضب فقط به سبب ضمیر خود نیز زیرا که به این سبب باج نیز مى دهید؛ چون که خدام خدا و مواظب در همین امر هستند پس حق هر کس را به او ادا کنید: باج را به مستحق جزیه و ترس را به مستحق جزیه و ترس را به مستحق ترس و عزت را به مستحق ترس و عزت را به مستحق عزت (رساله پولس رسول به رومیان 13:1-7).منبع: کتاب آشنایی با ادیان بزرگ، حسین توفیقی .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image