تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
حضرت لوط برادرزادهي حضرت ابراهيم (عليه السّلام) از جانب خدا مأموريت يافت تا قومش را كه در سرزمين «سدوم» از نواحي فلسطين زندگي ميكردند، به سوي تقوا و ﭘرهيزگاري دعوت كند، و با مفاسد و آلودگيها به مبارزه برخيزد. وي با دلسوزي و محبت دعوت خويش را آغاز كرد و چنين اعلام كرد: «من از سوي خدا آمدهام. شما از گذشتهي من باخبريد. امانتداري و راستگويي من بر شما پوشيده نيست. در رسانيدن پيام الهي نيز جانب امانت را رعايت كرده و سخني برخلاف حق نميگويم. همجنسگرايي گناه بزرگي است، بياييد تقوا پيشه كرده و راهنماييهاي مرا به كار گيريد تا به سعادت و رستگاري نائل شويد. ولي كسي به سخنانش گوش نداد. لوط سي سال تبليغ كرد و در نتيجهي اين زحمات، قوم بهجاي ايمان آوردن و هدايت شدن، تصميم به راندن او و خانوادهاش از وطنشان گرفتند. لوط از اين همه گناه، معصيت و نافرماني قومش به خدا پناه برد، در نتيجهي دعاي نبي، عذاب الهي زندگاني قوم لوط را در هم كوبيد و دگرگون ساخت. حال عدّهاي به جاي بهرهمندي از اين آموزهي قرآني و سرلوحه قرار دادن راستي و امانتداري و دوري از گناه مدعي شدهاند كه اين داستان اشكال داشته و مطالب متناقضي را دربر دارد. سايت افشا شبهي مرتبط را اينچنين تبيين كرده است: در داستان حضرت لوط دو اشكال وارد است: اول: خداوند در آيات 17- 170 سورهي شعراء و آيهي 83 سورهي اعراف ميگويد: «ما لوط و خانوادهاش را، به جز همسرش، نجات داديم.» يا اين آيات صحيح نيست يا اينكه خداوند احترام همسر حضرت لوط را نگه نداشته است. دوم: قرآن كريم در آيهي 83 سورهي اعراف و آيهي 56 سورهي نمل ميگويد: «قوم لوط فقط يك جواب داده و گفتند: اينها قوم پاكيزه هستند (با تمسخر) و بيائيد از اين جا بيرونشان كنيم.» ولي در آيهي 29 سورهي عنكبوت ميگويد: «جواب قوم فقط اين بوده كه اگر راست ميگويي، براي ما عذاب بياور.» چرا از قوم دو جواب نقل شده در حاليكه قرآن ميگويد فقط يك جواب دادند؟ پاسخ اول: اين دو آيه با هم تناقضي ندارند و بهيقين وحي الهي است كه بر پيامبر اسلام (صلّياللهعليهوآله) نازل شده است. اما در ارتباط با بياحترامي نسبت به همسر لوط نبي ميتوان به اين دلايل عقلاني استناد كرد، او با سرﭘيچي از فرامين الهي و پيامبرش، به عقوبت اعمالش دچار گشت، هرگز نجات نيافت و از موهبت بهشت بينصيب ماند. از آنجاكه ميزان سنجش ارزش انساني از منظر خداوند، عمل صالح و فرمانبرداري از خدا بوده و اصل و نسب دنيوي هيچ امتيازي براي انسانها محسوب نميشود، و تنها تقوي را وسيلهي نجات انسان قرار داداه است، همسر ﭘيامبر نيز از دايرهي عدالت خداوند مستثني نبوده و به عقوبتي تلخ دچار شد. خداوند اين اصل را چنين يادآور شده است: «اي مردم: ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيرهها و قبيلهها قرار داديم تا يكديگر با بشناسيد، گراميترين شما نزد خداوند، با تقواترين شماست، خداوند دانا و آگاه است.» بنابراين نگهداشتن نفس خويش در مسير بندگي ميتواند انسانها را از عذاب الهي نجات دهد، در غير اينصورت خويشاوندي با اولياي الهي، بدون انجام اعمال نيك و فرمانبرداري از اوامر خداوند، هيچ ارزش و برتري ندارد. تفكر برتري بخشيدن به خويشاوندان بزرگان, با حكمت و منطق خداوند سازگاري ندارد، چنانكه اگر کسی از خويشان گنهكاران، صاحب عمل نيك و صالح باشد، مورد سرزنش واقع نخواهد شد كه «چون تو از كسان فلان متكبر مغرور بودي، نبايد وارد بهشت شوي.» بهترين ادله برا اين ادعا آسيه همسر فرعون است، كه در قرآن بهعنوان مَثَل و اسوه براي همهي مؤمنان عالم معرفي شده است و در ميان آيات همين كتاب آسماني، زنان شخصيتهاي بزرگواري چون لوط نبي و نوح ﭘيامبر (عليهم السلام)، بهعنوان مثلي براي كفار و درس عبرتي و هشداري براي افراد ظاهربين تبيين شدهاند. ﭘس براساس حكمت والاي خداوندي، هر كس در مسير الهي حركت كند، نجات يافته و هر كس مغرور شود، گرفتار عذاب الهي ميگردد: «خداوند براي كساني كه كافر شدهاند، به همسر نوح و همسر لوط مثل زده است، آن دو تحت سرپرستي دو بنده از بندگان صالح ما بود، ولي به آن دو خيانت كردند و ارتباط با اين دو پيامبر سودي به حالشان نداشت و به آنها گفته شد: وارد آتش شويد، همراه كساني كه وارد ميشوند و خداوند براي مؤمنان به همسر فرعون مثل زده است. در آن هنگام كه گفت: پروردگارا! خانهاي براي من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايي بخش!» پاسخ دوم: هر چند جواب قوم لوط به آن حضرت در دو آيهي جدا بهصورت متفاوت تبيين شده است، اما اين دليل بر تناقض نيست. اما در مقدمه ذكر شد كه حضرت لوط سي سال بر قومش تبليغ كرد و ايشان فقط ميگفتند :« اگر راست ميگويي و تو پيامبر خدايي و خيال ميكني كارهاي ما عذاب آور است، پس براي ما عذاب بياور.» كه خداوند اين اتفاقها را چنين توصيف ميكند: «و لوط را فرستاديم هنگامي كه به قوم خود گفت: شما عمل بسيار زشتي انجام ميدهيد كه هيچ يك از مردم جهان پيش از شما آن را انجام نداده است. آيا شما به سراغ مردان ميرويد و راه تداوم نسل را قطع ميكنيد و در مجلستان اعمال ناپسند انجام ميدهيد؟! اما پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند: اگر راست ميگويي عذاب الهي را براي ما بياور.» اما حضرت لوط دست از دعوت و ترساندن قوم خود از عذاب الهي برنداشت و آنها وقتي ديدند كه حضرت لوط دستبردار نيست به اين فكر افتادند كه او را از ديار خود خارج سازند لذا هر وقت حضرت لوط حرفي ميزد، فقط ميگفتند: « بايد او را از ديارتان خارج كنيد كه اينها مردمي هستند كه پاك دامني را ميطلبند و با ما هم صدا نيستند.» بنابراين اين آيات هم با يكديگر در تضاد نيستند، بلكه ناظر به دو مرحله و برهه از دعوت حضرت لوط ميباشند. .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.