تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
تحقیق و بررسی که درباره راویان این حدیث شده، به شرح زیر است:
1. عبد الواحِد بن مُحمَّد بن عُبدُوس نیسابُوری عَطَّار: از مشایخ شیخ صدوق است[1] که برای او طلب رحمت از خدا میکند. و همین «طلب رحمت» از دیدگاه برخی از فقها و علمای رجال، دلالت بر توثیق راوی میکند؛ پس عبد الواحد بن عبدوس نیسابوری عطار امامی و ثقه است.
2. علی بن محمد بن قتیبه نیسابوری: معروف به قتیبی نیسابوری است. او شاگرد فضل بن شاذان میباشد.[2] بنابر تحقیق، امامی و ثقه است. و به الفاظی همچون «فاضل» مدح شده و مورد اعتماد کشّی میباشد.[3]
3. حمدان بن سلیمان نیسابوری: از اصحاب امام هادی و امام حسن عسکری(ع)،[4] امامی و ثقه است.[5]
4. أَحمد بن عبد اللَّه بن جعفر مَدائنی: در منابع رجالی معروف، کسی به اسم أَحمد بن عبد اللَّه بن جعفر مَدائنی نداریم.
5. عبد الله بن فضل هاشمی: که نام آن عبد الله بن فضل نوفلی هم آمده است.[6] او از اصحاب امام صادق(ع) میباشد.[7] او نیز امامی و ثقه است.[8]
همانطور که دیده شد، غیر از احمد بن عبد الله بن جعفر مدائنی، سایر راویان هم در منابع رجالی از آنها اسم برده شده و هم مورد توثیق واقع شدهاند.
با اینحال، این روایت از جهت متنی میان فقها و محدّثان پذیرفته شده است و کسی را نیافتیم که به متن این حدیث اشکالی وارد کند؛ چرا که این روایت با روایات معتبر دیگری که درباره علت غیبت امام زمان(عج) نقل شدهاند، موافق و هماهنگ است؛ لذا متن و دلالت حدیث پذیرفته میشود. ترجمه حدیث چنین است:
عبد اللَّه بن فضل هاشمی گفت: از حضرت امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: «صاحب امر غیبتی دارد که چارهای از آن نیست، هر گمراه و باطلی در آن تردید و شک میکند.
محضرش عرض کردم: فدایت شوم چرا؟
فرمود: به خاطر امری که در بیانش مأذون نیستم.
عرض کردم: حکمت در غیبت آنحضرت چیست؟
فرمود: حکمت در غیبت آنجناب همان حکمت در غیبت حجّتهای گذشته حقّ تعالی میباشد که بعد از ظهورش آشکار خواهد شد، چنانچه حکمت کارهایی را که خضر(ع) مرتکب شد که عبارت بودند از شکستن و شکافتن کشتی، کشتن جوان، بپا داشتن دیوار برای موسی(ع) بعد از جداشدنش از خضر ظاهر گشت. ای پسر فضل! این امر، امری است از امور خدا و سرّی است از اسرار الهی و غیبی است از غیبهای پروردگار و وقتی خدای -عزّ و جلّ- را حکیم دانستیم باید تمام افعالش را تصدیق نموده و معتقد باشیم همه آنها از روی حکمت صورت میگیرند، اگر چه وجه آنها را ما ندانیم».[9] [1] . حسینی تفرشی، سید مصطفی، نقد الرجال، ج 3، ص 167، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1418ق. [2] . سبحانی تبریزی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج 4، ص 313، مؤسسه امام صادق(ع)، قم، چاپ اول، 1418ق. [3] . علامه حلی، خلاصة الاقوال فی معرفة أحوال الرجال، ص 94، دار الذخائر، قم، 1411ق؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 4، ص 313؛ و ر.ک: شبیری زنجانی، سید موسی، کتاب نکاح، ج 8، ص 2549 – 2551، مؤسسه پژوهشی رایپرداز، قم، چاپ اول، 1419ق. [4] . نقد الرجال، ج 2، ص 160. [5] . نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة، محقق و مصحح: شبیری زنجانی، سید موسی، ص 138، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1407ق؛ خلاصة الاقوال فی معرفة أحوال الرجال، ص 62. [6] . موسوی خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرجال، ج 10، ص 278، مرکز نشر آثار شیعه، قم، 1410ق. [7] . همان. [8] . فهرست أسماء مصنفی الشیعة، ص 223؛ خلاصة الاقوال فی معرفة أحوال الرجال، ص 111. [9] . شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 246، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش؛ شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج 5، ص 104، اعلمی، بیروت، چاپ اول، 1425ق. .
موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.