چرایی عدم برخورد جدی با اصلاح طلبان؟ /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

دانشجوی محترم ابتدا از اینکه این مرکز را به منظور دریافت پاسخ سوالات خویش انتخاب کرده اید از شما سپاسگذاریم.در باره سوالی که مطرح کرده اید ابتدا باید اشاره نماییم که گروه های اصلاح طلبان که تا مدتی پیش با عنوان «جبهه دوم خرداد» فعالیت می کردند یکی از گروه های مطرح شده و فعال در عرصه سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران بودند که اگر چه ریشه فعالیت هایشان به سال های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی و برخی اختلافات درون حاکمیتی با رقبا باز می گشت اما مهمترین مرحله فعالیتشان به دوران پس از انتخاب آقای خاتمی به


دانشجوی محترم ابتدا از اینکه این مرکز را به منظور دریافت پاسخ سوالات خویش انتخاب کرده اید از شما سپاسگذاریم.در باره سوالی که مطرح کرده اید ابتدا باید اشاره نماییم که گروه های اصلاح طلبان که تا مدتی پیش با عنوان «جبهه دوم خرداد» فعالیت می کردند یکی از گروه های مطرح شده و فعال در عرصه سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران بودند که اگر چه ریشه فعالیت هایشان به سال های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی و برخی اختلافات درون حاکمیتی با رقبا باز می گشت اما مهمترین مرحله فعالیتشان به دوران پس از انتخاب آقای خاتمی به ریاست جمهوری در خرداد سال 76 مربوط می شود . در این مقطع گروه های همسو و متحد آقای خاتمی که وجه اشتراکشان همان حمایت از آقای خاتمی و نیز انتقاد از وضع موجود و رقبای اصول گرا بود دور هم جمع شده و جبهه دوم خرداد را به وجود آوردند که در راس و شاخص این جریان ، دو گروه مجمع روحانیون مبارز و کارگزاران سازندگی قرار داشت و در مجموع شامل هجده گروه سیاسی شدند که عبارت بودند از : حزب‌ مشارکت‌ ایران‌ اسلامی‌، حزب‌ هم‌بستگی‌ ایران‌ اسلامی‌، مجمع‌ روحانیون‌ مبارز تهران‌، سازمان‌ مجاهدین‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌، حزب‌ کارگزاران‌ سازندگی‌ ایران‌، دفتر تحکیم‌ وحدت‌، انجمن‌ اسلامی‌ معلمان‌، خانه‌ کارگر، مجمع‌ نیروهای‌ خط‌ امام‌، جمعیت‌ زنان‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، مجمع‌ اسلامی‌ بانوان‌، انجمن‌ اسلامی‌ جامعه‌ پزشکی‌ ایران‌، حزب‌ اسلامی‌ کار، مجمع‌ نمایندگان‌ ادوار مختلف‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌، مجمع‌ نیروهای‌ خط‌ امام‌. در این میان با نگاهی به اسامی و نیز عملکرد گروه های تشکیل دهنده جبهه دوم خرداد که بعدها به اصلاح طلبان مشهور شدند متوجه می شویم که این گروه ، علیرغم اتحاد تشکیلاتی ظاهری دارای طیف بندی فراوانی است که آنها را از یک دستی و یکپارچگی ظاهری خارج می سازد به گونه ای که بخشی از این گروه ها ، به اندازه ای به هنجارشکنی پرداختندکه آمریکا و اسرائیل رسما آنان را سرمایه های خود و مایه امید خویش دانستند که باید از آنان حمایت شود و در مقابل بخشی دیگر ، همچنان وفاداری خود را به آرمان های نظام جمهوری اسلامی اعلام کرده و ضمن محکوم کردن حرکت های افراطی ، در مواردی هم مقابل دوستان خویش ایستادند . همین مساله در دوران فتنه سال 88 نیز به شکلی عیان تر مشخص شد . به گونه ای که بخشی از اصلاح طلبان بر آتش فتنه دمیدند ، برخی دیگر با خروج از کشور ، آشکار تر از قبل ، از براندازی نظام اسلامی سخن به میان آوردند و بخشی دیگر نیز با سکوت خود عملا از آنان حمایت کردند . اما در این میان ، بخشی دیگر از نیروهای اصلاح طلب بودند که در برابر چنین اقداماتی ، وفاداری خود را به نظام اعلام کرده و بر راهکارهای قانونی و در مسیر آرمانها و ارزش های انقلاب اسلامی ، در روند حرکت های اصلاح طلبانه تاکید کردند . این دسته در طول این مدت ، روال کاری عادی سابق خود را ادامه داده و در حال حاضر نیز خود را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده آماده می کنند و کاری به مباحث ضد انقلابی برخی هم گروه های همنام خویش در مورد تحریم یا عدم تحریم انتخابات ندارند . در این جا توجه به این نکته حائز اهمیت است که علت اصلی نابسامانی در اردوگاه اصلاح طلبان و وجود طیف بندی های معارض هم که گاه 180 درجه با هم اختلاف نظر دارند این است که اساسا از ابتدا موضوع اصلاحات تعریف نشده و هیچ حد مشترکی جز امور جزئی همچون انتقاد از رقیب اصول گرا و محوریت شخص آقای خاتمی و امثال اینها برای آن تعریف نشده بود که همین مساله هم باعث سوء استفاده دشمنان و بدخواهان نظام شد به گونه ای که حتی برخی از دشمنان قسم خورده انقلاب نیز با پوشش همین گروه ها به عرصه فعالیت سیاسی و سپس براندازی نظام جمهوری اسلامی بازگشتند و هم اینکه امکان مشخص کردن هیچ شاخصی برای این جریان وجود ندارد به گونه ای که امروزه دیگر سخن هیچ یک از مدعیان اصلاح طلبی که یا بر قانون گرایی تاکید می کنند و یا بر براندازی، نمی تواند به عنوان موضع و دیدگاه اصلاح طلبان تلقی شود . بنابر این با توجه به این مطالب ، مشخص می شود که اصلاح طلبان طیفی وسیع و گاه متضاد با هم هستنند که امروزه وجه جامعی جز انتقاد از وضع موجود میان آنها وجود ندارد که البته در تفسیر «وضع موجود» هم میان آنها اختلاف وجود دارد به گونه ای که اصلاح طلبان معتقد به نظام و انقلاب ، وضع موجود را شیوه های تقنینی و اجرایی درون حکومت عنوان می کنند و به همین دلیل اختلافشان با سایر معتقدان به نظام همچون اصول گرایان ، مبنایی نبوده و در حد اختلاف در شیوه هاست و در مقابل بخشی از اصلاح طلبانی که در فتنه مشارکت داشتند ، وضع موجود را تا حد برخی مبانی نظام همچون قانون اساسی تفسیر می کنند که باید تغییراتی در آن به وجود آید ولی با اصل نظام در صورت برخی اعمال تغییرات مشکلی ندارند و برخی دیگر اساسا نظام را قبول نداشته و به براندازی آن فکر می کنند و به همین دلیل «وضع موجود» را به معنای اصل نظام در نظر می گیرند. در نتیجه فعالیت گروه اول ، به دلیل پذیرش هنجارهای نظام اساسا ایرادی ندارد ولو اینکه عنوان اصلاح طلب بر روی آنها باشد . فعالیت بخش دوم ، در صورتی که به چارچوب های قانونی باز گردند و از فعالیت های فتنه گرانه اعلام برائت جسته و به جبران مافات در جفای به نظام و انقلاب در دوران فتنه (البته هر گروه و شخصی به تناسب جفایی که کرده بود) بپردازند امکان پذیر خواهد بود و در این میان تنها فعالیت گروه سوم به دلیل بی اعتقادی به نظام جمهوری اسلامی هیچ توجیهی نخواهد داشت . علت این امر نیز این است که اساسا نظام جمهوری اسلامی به جذب حداکثری و دفع حداقلی می اندیشد و اگر هم تاکنون دفعی نسبت به جریانات مختلف صورت گرفته است به خاطر عملکرد غلط خود این افراد و همراهی آنان با دشمنان نظام اسلامی در مخالفت با اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی بوده است و طبیعتا نظام اسلامی نمی تواند کسانی را که به هیچ اصول و مبنایی جز مبانی دشمن پسندانه اعتقادی ندارند و عملکردشان نیز در این راستاست، را به خود بپذیرد . همین موضوع نیز بارها در خلال فرمایشات مقام معظم رهبری مورد اشاره و تصریح قرار گرفته که با عنوان نظریه «جذب حداکثری دفع حداقلی» مشهور می باشد . به عنوان مثال ایشان در این زمینه می فرمایند : «بناى نظام در اینجا، جذب حداکثرى و دفع حداقلى است. این، روش نظام است؛ این را همه توجه بکنند. آن کسانى هم که نظر مخالف دارند، نظرات مخالف با نظرات رسمى دارند، در این چهارچوب میتوانند خودشان را مقایسه کنند. اگر کسى با مبانى نظام معارضه کند، با امنیت مردم مخالفت کند، نظام مجبور است در مقابل او بایستد.»(خطبه های نمازجمعه تهران ، 20/6/88) «من هیچ اعتقادى ندارم به دفع؛ من گفتم در نماز جمعه؛ اعتقاد من به جذب حداکثرى و دفع حداقلى است»(دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون ، 22/9/88) «ما عرض کردیم جذب حداکثرى، دفع حداقلى. البته معیار و میزان، اصول و ارزشهاست. انسانها از لحاظ ایمان در یک حد نیستند. ما در بین خودمان آدمهائى داریم ضعیف‌الایمان، آدمهائى داریم که ایمانشان قوى‌تر است. باید راه بیائیم. نمیشود ضعیف‌الایمان را دفع کرد، نمیشود فقط به کسانى چشم دوخت که قوى‌الایمانند؛ نه، ضعفا را هم باید در نظر داشت. کسانى که خودشان را قوى میدانند، آن کسانى را که ضعیف میدانند، ملاحظه کنند، مراعات کنند، دفع نکنند. آن کسانى که جزو مجموعه هستند، لیکن بر اثر اشتباه و غفلت کنار افتادند، جدا افتادند، اینها را به خود بیاورند؛ اینها را نصیحت کنند، دلالت کنند، راه را به آنها نشان بدهند، آنها را برگردانند. اینها مسائل اساسى است.»(بیانات در دیدار با کارگزاران نظام ، 27/5/89) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image