و علم الآدم الاسماء منظور از علم اسماء در انسان چیست ؟

تعلیم دو قسم است :1- علم رسمی که درحوزه و دانشگاه و مدرسه آموخته می شود استاد سخنی می گوید یا کتابی می نگارد و مخاطبمی شنود یا مطالعه می کند در اینجا پیک انتقال علم الفاظ مفاهیم ،است این علوم حرفه ای بیش نیست ؛ گاه با عمل همراه است و گاه نه تا آخر عمر می ماند و زمانی از یاد می رود این علم خودش وسیله فهم حقایق است .2- علمی که از نوع لفظ و مفهوم نیست آهنگ نیست تا گوش بشنود رسم و نقش نیست تا چشم ببیند مفهوم نیست تا ذهن دریافت کند این جا راه دل است گاه انسان کلمه آفتاب را می نویسد یا عکس خورشید را می کشد تا به دیگری بفهماند آفتاب یعنی چه زمانی به کودک می گوید به آفتاب نگاه کن و گاه یک آیینه دو برابر آفتاب نگاه می دارد تا صورت آفتاب از آیینه منعکس و به چشم برسد این شخص اگر مستقیماً آفتاب را نمی بیند ؛ ولی با انعکاس آیینه نور را می بیند ممکن است نتواند کلمه آفتاب را بنویسید یا لفظ های آفتاب وشمس را نشناسد ؛ ولی حقیقت نور را درک کرده است .علومی که ذات اقدس اله به اولیای خود عطا می کند ، از نوع عبری و عربی و فارسی نیست از نوع لفظ و مفهوم نیست . حقیقتی را به انسان کامل نشان می دهد .اگر انسان ظرفیت بالایی داشته باشد عین حقیقت رابه او ارائه می کنند و اگر ظرفیت بالا نداشته باشد آن حقیقت را در آیینه به او نشان می دهند اگر کسی توان داشته باشد مستقیماً با چشم آفتاب را می بیند هر چند نداند در فارسی به این جرم نورانی آفتاب و در عربی شمس می گویند اگر نتواند با آیینه یا علم حضوری می نامند ، یعنی خود واقع را از طریق شهود به کسی نشان می دهند این علم در سینه انسان می ماند و از بین رفتن نیست .علمهای حصولی مانند حوزه دانشگاه .به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه