تربیت و مشاوره /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

زمان مناسب برای ازدواج از منظر علم و دین چه موقع است؟


مقدّمه: ازدواج براي دختر و پسر امري است غريزي و فطري. هر زمان اين غريزه و فطرت و رشد سني و عقلي و اجتماعي بيدار شود و دختر و پسر نياز به ازدواج در درونشان بيدار شود؛ اين زمان زمان ازدواج آن شخص مي باشد. اين نياز به ازدواج اكثراً بعد از سنّ بلوغ شرعي دختر و پسر مي باشد. امّا زمان ظهور اين نياز در افراد متفاوت مي باشد. اگر جواني به «بلوغ جسمي» و «بلوغ عقلي» رسيده باشد آماده ازدواج مي باشد. در افراد مؤمن و باهوش اين بلوغ جسمي و عقلي زودتر حاصل مي شود. پس سنّ ازدواج چيزي است نسبي كه در افراد مختلف، جوامع مختلف متفاوت مي باشد. ما در اينجا شرايطي را كه يك شخص را به سنّ ازدواج مي رساند مطرح مي كنيم؛ كه اين شرايط بايد در هر دختر و پسري باشد تا يك ازدواج موفّق داشته باشد. همچنين بايد گفت كه تعيين كردن سنّ براي ازدواج و يك نسخه پيچيدن براي همه افراد امري است اشتباه چون هر كسي در سنّي خاص اين شرايط را دارا مي باشد. شرايط لازم براي رسيدن به سنّ ازدواج: 1. رشد جسماني: دختر و پسر بايد از لحاظ جسمي به بلوغ برسند. يعني دختر و پسر توانايي جنسي داشته باشند. تحقيقات نشان مي دهد دختران در سن 13 تا 14 سالگي اكثراً بلوغ جنسي پيدا مي كنند و تمام دختران تا سنّ 17 سالگي بالغ مي شوند. و در پسران نيز از سنّ 14 الي 17 سالگي تماماً بلوغ جنسي پيدا مي كنند. اولين شرط براي ازدواج همين بلوغ جنسي است كه عموماً در دختران در 15 سالگي و در پسران در 16 سالگي حاصل مي شود. منظور از بلوغ جنسي اين است كه اندامهاي جنسي دختر و پسر آمادگي مسائل زناشويي داشته باشند. به عبارت ديگر بلوغ جنسي عبارتست از خواسته هاي فيزيولوژيكي و غريزي يك فرد. و ازدواج جوابي است به خواسته ها و هر چه بين اين دو سؤال و جواب فاصله بيشتر باشد عقده هاي رواني بيشتر است. 2. رشد عقلي: به يقين زماني كه فردي رشد فكري لازم جهت انتخاب همسر را نيافته است، نمي تواند اقدام به تصميم براي ازدواج خود بنمايد و چه بسا قدرت تشخيص مصلحت يا مفسده در ازدواج با فرد مورد نظر را ندارد، رشد فكري پس از بلوغ جسماني رو به تكامل مي رود. پس از بحران هاي بلوغ، فرد استعدادها، توانائيها و امكانات محيطي خود را بهتر مي شناسد و نسبت به شخصيّت خود بيشتر آگاهي مي يابد. در نتيجه تصميماتش بيشتر از عقل نشأت مي گيرد تا احساسات. 3. رشد عاطفي: رشد عاطفي و احساسي از شرايط لازم براي ازدواج است و داراي محاسن و مزاياي زيادي است. از جمله اينكه قدرت محركه انسان است، عامل اتصال و پيوستگي و تلطيف انسانها و جوامع است، از مهمترين عوامل موفقيّت در زندگي زناشويي است. فرد برخوردار از رشد عاطفي، مهار احساسات منفي و مثبت خود را در دست دارد. او در ابراز خشم و ترس، گريه و شادي، محبّت و غيره در محدوده مورد قبول جامعه عمل مي كند، نه همانند يك كودك. رشد عاطفي نيز مانند رشد عقلي به سنّ تقويمي نيست، بلكه به ميزان يادگيري، تجارب فرد و از همه مهمتر تعامل عاطفي كودك با والدين و ديگر بزرگسالان آموخته مي شود. 4. رشد اجتماعي: رشد اجتماعي رابطه نزديكي با رشد عقلي و رشد عاطفي دارد. انسان داراي چهار دنياي اجتماعي است: خانواده، مدرسه، شغل و دوستان كه فرد را بايد از نظر اجتماعي در آنها مورد ارزيابي و بررسي قرار داد. فردي كه از رشد اجتماعي برخوردار است روابط اجتماعي (از جمله رابطه بين زن و شوهر) را بهتر درك مي كند، به ديگران احترام مي گذارد، حقوق ديگران را محترم مي شمارد، نقش، وظايف و مسئوليتهاي مربوط به خويش را به نحو أحسن انجام مي دهد. 5. رشد اخلاقي: روابط زناشويي همانند هر ارتباط اجتماعي ديگر بين انسانها با در نظر گرفتن ارزشهاي اخلاقي و معنوي زن و مرد است كه منجر به سعادت و معنويت زندگي آنان مي گردد. بسياري از امور و مسائل زندگي زناشويي در چهارچوب اخلاق و فضايل اخلاقي قابل حلّ است و هر اندازه زن و شوهر متخلّق به اخلاق و رفتار پسنديده مانند صداقت و گذشت، درستي و فداكاري و... باشند زندگي شان از سلامت و آرامش بيشتري برخوردار خواهد بود. اگر دختر و پسر اين شرايط را دارا بودند مي توانند ازدواج نمايند. البته بايد دانست مناطق، محيطها، جامعه ها، نسلها، نژادها، قبيله ها، خانواده ها و افراد (تفاوتهاي فردي)، در اين زمينه يكسان نيستند، بلكه تفاوتهايي با هم دارند، مثلاً در سرزمينهاي «گرمسير» بلوغ جنسي زودتر فرا مي رسد تا مناطق «سردسير»؛ و در محيطهاي باز و شلوغ كه برخورد زن و مرد و دختر و پسر بيشتر است، و در محيطهاي غيرمذهبي و بي بند و بار كه مسائل محرم و نامحرم و حجاب و عفّت كمتر رعايت مي شود، بلوغ جنسي زودتر فرا مي رسد تا در محيطهاي مذهبي و پاك و با عفّت و پايبند به قوانين شرعي؛ و در خانواده هاي غيرمؤدب و بي فرهنگ كه رعايت حفظ مسائل جنسي را نمي كنند و احياناً بچه ها شاهد مسائل جنسي (كلامي و غيركلامي) پدر و مادر خود هستند، بلوغ جنسي زودتر فرا مي رسد تا خانواده هايي كه اين مسائل را رعايت مي كنند. كميّت و كيفيّت خوراك و غذا نيز در اين موضوع تأثير دارد؛ آنهايي كه غذاي بيشتر و قوي تر مي خورند، بلوغ جنسي شان سريعتر است. آنچه كه آمار و تحقيقات نشان مي دهد، حاكي از آن است كه بهترين سن ازدواج براي پسران 19 سال و براي دختران 16 سال مي باشد. البته اين سن متوسط است ممكن است پسر يا دختري زودتر از اين نياز به همسر داشته باشد، كه بايد اقدام شود. در مسأله ازدواج نبايد بيشتر به مسائل اقتصادي توجه كرد و ازدواج را به تأخير انداخت كه اگر به تأخير بيفتد بايد شاهد فساد و فحشاء در جامعه بود. جوان اگر هنگام ازدواج نتواند ازدواج نمايد تحت فشارهاي جنسي و رواني از راههاي غيرصحيح خود را ارضاء خواهد كرد. تحقيقات نشان مي دهد كه اگر جوانان خوب آموزش ببينند هم زندگي لذّت بخشي بعد از ازدواج خواهند داشت و هم فرزندانِ كساني كه در سنين گفته شده ازدواج كنند سالم تر و باهوش تر خواهند بود و در آينده با فاصله سني كم ارتباط بهتري با فرزندان خود خواهند داشت. نکته 1: دوست گرامي؛ بهترين زمان براي ازدواج همان اوايل جواني مي باشد که در اين سنين اگر بيم گناه و فشار غريزه جنسي وجود داشته باشد، ازدواج واجب است حتي اگر موجب ترک تحصيل مي شود (گرچه جمع بين ازدواج و تحصيل عملاً ممکن است) حتي اگر بدانيد که دير ازدواج کردن، موجب به گناه افتادن شما نمي گردد، و ازدواج خللي در تحصيل شما به وجود نمي آورد، تأخير ازدواج روا نمي باشد و بهتر است که شما به سنت نبوي تأسي جوييد و اقدام به ازدواج نماييد. نکته 2؛ معمولاً در شرايط شما ازدواج چندان خللي به تحصيل شما نخواهد داشت. حتي ازدواج موجب برکت تحصيل شما نيز مي گردد. ضمناً به اين نکته نيز توجه داشته باشيد که مشکلات بعد از ازدواج طبيعي مي باشد و مهم انجام وظيفه مي باشد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image