تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

دربارة انواع جناحهاي كشور و مرزبندي و طرز عملكرد آنان توضيح دهيد؟


طبق يك نظرسنتي و معروف، كليه احزاب و جمعيتهاي سياسي در تاريخ معاصر ايران به سه شاخه اصلي «كه هر كدام به نوبة خود داراي شاخه‎هاي فرعي فراوان هستند» به شرح ذيل تقسيم مي‎شوند: 1. احزاب چپ «سوسياليست و كمونيست» كه گفته مي‎شود ريشه در قفقاز و روسيه داشته است. 2. احزاب ناسيوناليست كه گفته مي‎شود از غرب به طور مستقيم يا از رهگذر عثماني و هند تأثر پذيرفته است. 3. احزاب مذهبي «اسلامي» كه گفته مي‎شود به طور عمده از تقابل روحانيت و سلطنت بعلاوه مواجهة سنت و تجدد پديد آمده و به تدريج هويت مشخص به خود گرفته است.[1] با اين توضيح بايد گفت كه حزب به معني تشكلي سياسي، در ايران همانند بسياري از جوامع بشري پيشينه‎اي طولاني و تاريخي دارد. اين جمعيتها يا نظير سربه‎داران، فدائيان اسماعيلي و غيره وجهه‎اي نظامي داشته‎اند و يا مانند اخوان الصّفا به صورت يك تجمع سياسي ـ فرهنگي متبلور شده‎اند. اما مبدأ و تاريخ تشكيل احزاب سياسي را در ايران بايد بعد از استبداد صغير دانست يعني از اواخر دورة ناصري و اوايل سلطنت مظفرالدين شاه قاجار. البته هر چند قبل از انقلاب مشروطه هم احزاب و دستجات سياسي مانند فراموشخانه يا فراماسونري وجود داشت ولي همان طوري كه گفته شد شكل‎گيري احزاب به طور جدي؛ پس از مشروطيت و از سال 1285 هـ. آغاز شد. بر اين اساس مي‎شود ادوار تحزّب در ايران را به اين صورت تقسيم نمود: دورة اول از ابتداي مشروطيت «1285» تا استقرار حكومت رضاخان «1304». دورة دوم: از سالهاي 1320 الي 1332 دورة سوم: سالهاي 1339 الي 1357 دورة چهارم: از 1357 تا به امروز. در اين مقال؛ ما به دورة پس از انقلاب و به ويژه پس از رحلت امام خواهيم پرداخت. البته قبل از هر چيز بايد توضيح كوتاهي در مورد اصطلاح (جناح) بدهيم و آن اينكه در علوم سياسي توافق عمومي و دقيقي در مورد اصطلاحات «جناح» و «جناح‎بندي» وجود ندارد. در تحقيقات صورت گرفته در اين زمينه بايد گفت كه از اصطلاح جناح‎بندي به سه مفهوم استفاده شده است: 1. به مفهوم گروه‎بندي داخل يك حزب سياسي. 2. به مفهوم گروه‎بندي در جنگ داخلي. 3. به مفهوم رقابت در داخل يك نظام حكومتي. منظور ما از جناح‎بندي گزينة سوم مي‎باشد. در ادبيات سياسي موجود در ايران از اصطلاح جناح‎بندي به معاني مختلفي تعبير شده است در برخي محافل از آن به معناي تفرقه، اختلاف، مصلحت‎انديشي، فشار داخلي و... تعبير مي‎شود اما برخي ديگر از آن به معناي آزادي، كثرت، مسالمت، پايداري، پختگي و پيچيدگي نظام استفاده مي‎كنند. ولي در هر صورت بايد گفت كه در كشور ما جناحها يا حزب‎هاي مختلفي وجود دارند كه ذيلاً اغلب آنها را نام خواهيم برد. ابتدا لازم است دو مفهوم تداول در مباحث سياسي امروز كشورمان را تعريف نمائيم. يك جناح راست و ديگر جناح چپ البته لازم به يادآوري است كه اين دو مفهوم به معناي واقعي آن در عرصه سياسي امروز كشورمان وجود ندارند ولي در هر صورت به تعريف و تبيين آن دو خط فكري مي‎پردازيم: الف) جناح راست: گفته مي‎شود كه اصطلاح چپ و راست براي گروههاي سياسي به مجمع ملي فرانسه كه پس از انقلاب كبير فرانسه تشكيل شده بود مربوط مي‎شود. به طور كل مفهوم راست را مي‎توان به نوعي ارتجاع و مخالفت با هرگونه تغيير يا نوگرايي و يا به عبارتي اصرار به محافظه‎كاري دانست برخي از ويژگي‎هاي گروههاي راست يا جناح راست عبارتند از: 1. تأكيد بر اقتصاد مبتني بر بازار آزاد. سرمايه‎داري، جريان آزاد سرمايه و توليد و رونق اقتصادي. 2. تأييد بر لزوم وجود نهادهاي سنتي قدرت جامعه مثل رهبري مذهبي، انتقال قدرت به صورت موروثي و... 3. تشويق ملي‎گرايي «ناسيوناليسم» و تهييج احساسات ميهن پرستانه و حتي نژادپرستانه و رجحان فرهنگ ملي و بومي بر فرهنگ بيگانه.[2] ب) جناح چپ: مفهوم چپ به گروههايي اطلاق مي‎شود كه خواستار اصلاح در دستگاه حاكم و حفظ روحية انقلابي در جامعه همچنين ترقي‎خواهي، برابري خواهي، دموكراسي، آزادي و حقوق بشر مي‎باشند. برخي ديدگاههاي آنها از اين قرارند: 1. طرفداري ازرفع اختلاف طبقاتي، جلوگيري از انباشت سرمايه از دست طبقة خاصي و خواهان دخالت كامل دولت بر تمام فعاليتهاي اقتصادي. 2. طرفداري از تغييرات كلي و سريع اجتماعي و اقتصادي در جهت ايجاد برابري اجتماعي و اقتصادي افراد جامعه. 3. گرايش به سنت شكني و روحية انقلابي در تمام طول تاريخ، مخالفت با محافظه‎كاري، ارتجاع، انحصارطلبي و اعتقاد به مردم‎سالاري با تعريف اين دو مفهوم و بر اساس نظرات و آراء برخي از انديشمندان سياسي، جناح‎هاي سياسي موجود در كشور را مي‎توان به دو جناح عمده چپ و راست و هر يك از جناح‎ها را به سه زير گروه ديگر يعني: سنّتي، ميانه‎رو، مدرن تقسيم نمود. در اينجا لازم به ذكر است كه زير مجموعه‎هاي منتسب به جناح چپ و راست را نمي‎شود به طور دقيق مورد تأييد قرار داد و اين انتسابها بر اساس خط فكري اين زير مجموعه‎هاست كه بر اساس آن تعريفي كه در غرب از چپ و راست مي‎شود مطابقت مي‎نمايد و الا بايد اذعان كرد چپ و راست موجود در غرب به آن صورت قابل تطابق با جناحهاي داخلي كشور ما نيست غير از اين بايد گفت اين زير مجموعه كه در ادامة بحث به آنها اشاره مي‎كنيم بر اساس برخي گرايشات است كه در عرف عام آنها را منتسب به جناح چپ و راست مي‎نمايند. در هر حال به طور اجمالي اين جناح‎بندي‎ها را ذيلاً تشريح مي‎كنيم: الف) جناح راست؛ زير مجموعه‎هايي كه منتسب به اين جناحند: 1. راست سنتي «ارزشگرا»: جامعة روحانيت مبارز، جمعيت مؤتلفه، جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي، جامعة اسلامي مهندسين، انصار حزب الله، جامعة زينب. 2. راست ميانه‎رو: حزب اعتدال و توسعه، حزب چكاد آزاد انديشان، حزب تمدن اسلامي. 3. راست مدرن: در اين گرايش مي‎توان از كارگزاران سازندگي به عنوان مهمترين نماد آن نام برد. هر چند به اعتقاد نگارنده اين حزب اصولاً در قالب چپ و راست مصطلح نمي‎گنجد و آنجا كه احتمال برنده شدن يك جناح مطرح باشد به آن جناح مي‎پيوندد. ب) جناح چپ: زيرمجموعه‎هايي كه منتسب به اين جناحند: 1. چپ سنتي «ارزشگرا»: مجمع روحانيون مبارز، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، حزب اسلامي كار. 2. چپ ميانه‎رو: حزب همبستگي ايران اسلامي. 3. چپ مدرن «اصلاح‎طلب»: جبهة مشاركت ايران اسلامي، دفتر تحكيم وحدت. البته تعداد زير مجموعه‎هاي جناح‎هاي چپ و راست متعدد است ولي عمدة گروهها همين‎هايي است كه ذكر آن گذشت در اين ميان عده‎اي هم به عنوان گروههاي مستقل وارد ميدان شده‎اند كه گروه خدمتگزاران مستقل ايران اسلامي به سرپرستي محسن رضايي يكي از آنهاست ولي باز هم تكرار مي‎كنيم چه بسا كه ذكر اين گروهها درقالب جناح چپ و راست؛ مورد انكار گروههاي فوق‎الذكر قرار بگيرد، اما ما اين تقسيم‎بندي را به خاطر نزديك بودن ديدگاههاي آنان با آنچه در غرب به عنوان چپ و راست مطرح است، بيان نموديم. با اين توضيحات مناسب است در ادامة بحث جناحها، به چند نكتة اساسي بپردازيم: اول: مقام معظم رهبري در پائيز سال 1368، وقتي تنش‎هايي در مجلس سوم ايجاد شده بود صراحتاً اعلام كردند كه «من هيچگونه دوئيتي نمي‎بينم.» منظور معظم له آن بود كه دوگانگي و چند جناحي در كشور ما وجود ندارد بلكه آنچه وجود دارد اختلاف سليقه و عقيده است كه امري طبيعي و قابل اعتناء است لذا در سالهاي بعد در يك سخنراني مهم صراحتاً به بحث خودي و غير خودي اشاره فرمودند منظور ايشان از اين جمله اين بود كه آنهايي كه اعتقادي به امام، انقلاب، ارزشها و اصول مصرح قانون اساسي ندارند، جزء بيگانگان و افراد غير خودي محسوب مي‎شوند و نبايد آنها را جزء دوستان محسوب كرد. ولي آنهايي كه به موارد ياد شده پايبند و معتقدند خودي‎اند و مورد اعتماد. حال اگر اختلاف نظري ميان آنها وجود داشته باشد نه تنها خطرناك نيست بلكه چون جزء جبهة خودي‎ها مي‎باشند؛ امري مطلوب بوده و موجب رشد و ترقي كشور مي‎شود. متأسفانه در سالهاي اخير عدّه‎اي؛ جبهه‎گيري نامعقولي در مقابل اين ديدگاه رهبري گرفتند و بحث خودي و غير خودي را يك گفته ناصحيح و مردود دانستند، غافل از اينكه به گفتة آقاي رفسنجاني اين بحث ريشه در آيات و روايات دارد به طوري كه حتي در زمان صدر اسلام نيز پيامبر بزرگوار اسلام و اهل‎بيت اين مسئله را مورد تأكيد قرار مي‎دادند. در حقيقت منظور رهبر بزرگوار ما به تقويت جبهة خودي‎ها كه خيل عظيم عاشقان امام و انقلاب را شامل مي‎شود، مي‎باشد و در مقابل تأكيد ايشان اين است كه مراقب جبهة غير خودي كه الحمد لله در اقليت مي‎باشند، بايد بود. دوم: در داخل جبهة خودي‎ها اگر جناح‎بندي به منظور تبادل و تلاقي آراء و انديشه‎ها و نقد منصفانه همديگر صورت پذيرد، امري بسيار خوب و قابل تقدير است كه موجب تقويت پايه‎هاي نظام و انقلاب خواهد شد ولي اگر اين جناح‎بندي‎ها باعث فراموش شدن مرز ميان حق و باطل و حزب الله و حزب شيطان شود، موجب آفت و زياني بزرگ خواهد شد كه در دراز مدت اثرات بسيار نامطلوبي بر روند سياست‎هاي كلان نظام خواهد گذاشت. سوم: در منظري ديگر بايد گفت بر فرض كه جناح‎بندي در كشور خود را امري پذيرفته شده تلقي نمائيم، در داخل جبهة خودي‎ها گاهي اوقات بر اثر برخي كم‎توجهي‎ها موضع‎گيريهايي را مي‎بينيم كه برخي ارزشها بر اثر اين موضع‎گيريها مورد سؤال قرار مي‎گيرند، لذا بايد گفت در اين گونه موارد مي‎شود جناح‎ها را به دو گروه جناح ارزشي و جناح غير ارزشي تقسيم نمود. در هر حال معتقديم كه جناح‎بندي به آن صورت كه در دنياي غرب مرسوم است؛ در كشور ما وجود ندارد ولي بر اساس بحث خودي و غير خودي، در جبهة خودي اختلاف نظر وتبادل آراء و نقد ديدگاهها وجود دارد كه تا آنجائي كه موجب هتك حرمت ارزشهاي اصولي انقلاب نشود، امري مطلوب و مبارك مي‎باشد والا جز آفت و شر چيز ديگري نخواهد بود. منابع براي مطالعة بيشتر: 1. اطلاعاتي دربارة احزاب و جناحهاي سياسي ايران امروز، مهندس عباس شادلو، نشر گستره، تهران، 1379. 2. جناح‎هاي سياسي در ايران امروز، حجت مرتجي، ناشر، نقش و نگار، چاپ اول، تهران، 1377. 3. جناح‎بندي سياسي در ايران از دهة 1360 تا 2 خرداد 1376، دكتر سعيد برزين، نشر، مركز، چاپ 4، تهران، 1378. كلام نور قال امام المهدي (عج): «ان الله معنا فلا فاقة بنا الي غيره والحق معنا فلن يوحشنا من قعد عنّا[3] خدا با ما است و نيازمند ديگري نيستيم، حق با ما است و باكي نيست كه كسي از ما روي برگرداند. --------------------------------------------------------------------------------[1] . احزاب سياسي در ايران، نشريه بنياد تاريخ انقلاب اسلامي، مجموعة شماره‎هاي 153 الي 56 سال 1378، ص 30. [2] . اطلاعاتي دربارة احزاب و جناحهاي سياسي ايران امروز، مهندس عباس شادلو، انتشارات گستره، تهران، 1379، ص 18. [3] . الغيبة، شيخ طوسي، ص 285. .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image