تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

بنی‌امیه در طول حکومتشان چه کشورگشایی‌هایی داشتند؟


یکی از فعالیت‌های حکومتی بنی‌امیّه، کشورگشایی‌هایی بود که در زمان آنان رخ داد که در ذیل به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:الف. دوران معاویه1. در خراسانپس از مرگ زیاد بن أبیه در سال 53 ق،[1] فرزندش عبید الله بن زیاد از جانب معاویه به حکومت خراسان منصوب شد. او در اواخر همان سال با سپاهی 25 هزار نفری به سوی بخارا حرکت کرد و مناطقی؛ مانند رامیثن، رامدین و نیمی از شهرِ بِیکند را به تصرف خود درآورد. وی در بخارا با اهالی آن سامان درگیر شد و توانست آنان را شکست دهد. به دنبال آن بود که خاتون ملکه بخارا از عبید الله درخواست صلح کرد و او نیز به ازای دریافت جزیه صلح را پذیرفت.[2] گفته شده که عبید الله در یکی از نبردهای دیگر خویش منطقه صغانیان را نیز تصرف کرد.[3]پس از عبید الله بن زیاد، سعید بن عثمان به حکومت خراسان منصوب شد. او نیز نبردی را در بخارا آغاز کرد و در آن نبرد پیروز شد.[4] پس از این پیروزی او به سمت سمرقند شتافت و پس از تصرف و تعیین مالیات برای آنها، به سوی تِرمَذ حرکت کرد و این شهر را نیز با پیمان صلحی به تصرف خود درآورد.[5]همچنین کشورگشایی‌هایی توسط عبد الله بن عامر، عبد الله بن سَمره[6] و عبد الله بن سوار عبدی[7] نیز در مناطق خراسان انجام گرفت.2. در رومآغاز کشورگشایی امویان در روم و در زمان حکومت معاویه، با حرکت سپاه اموی برای تسخیر قُسطَنطَنیه همراه بود. در سال 49 ق معاویه سپاه بزرگی را به فرماندهی سفیان بن عوف بدین منظور اعزام نمود. این نبرد مدتی ادامه یافت اما بهره‌ای نصیب امویان نگردید و این سپاه بدون هیچ دست‌آوردی به شام بازگشت.[8]در همان سال حملات بدون نتیجه دیگری نیز در روم به فرماندهی افرادی؛ مانند مالک بن هبیره، فضالة بن عبید، عبد الله بن کرز و یزید بن شجره رهاوی رخ داد.[9] اما جنادة بن‏ ابى‌امیه ازدى در سال 54 ق توانست شهر اَرواد در نزدیکی قسطنطنیه را به سرزمین امویان بیفزاید. شهر مرزیِ مَلَطیَه نیز به فرماندهی حبیب بن مسلمه و به منظور تقویت باند مرزی، به تصرف امویان درآمد.[10]3. در مصرقبل از خلافت امویان، نبردهایی در قاره کهن آفریقا توسط عمرو بن عاص و در سال 22 ق رخ داد. او با تصرف مناطقی؛ نظیر بَرقَه، طرابلس غرب، سَبرَه و فَزّان، زمینه ورود مسلمانان به مصر را فراهم کرد.[11] پس از وی در سال 27 ق، عبدالله بن سعد بن ابی سرح با تصرف مناطقی؛ مانند سُبَیطِلَه و قَفصَه، راه را برای نفوذ بیشتر مسلمانان به آفریقا هموار نمود.[12]در دوران اموی، عقبة بن نافع در سال 46 ق، حملات را بار دیگر از سر گرفت و مناطقی از جمله؛ وَدّان، فزّان،[13] خاوار،[14] مزاته، صُفَّر، غدامس، قَفصَه، قصطیلیه را به تصرف خود درآورد.[15] در سال 59 ق نیز ابو مهاجر با تداوم حملات، شهر مِیلَه را به تصرف خود درآورد.[16]ب. دوران یزید بن معاویهکشورگشایی‌ها در دورانِ یزید با تعیین مجدد عقبة بن نافع[17] به استانداری آفریقا در سال 62 ق آغاز گردید.[18] نبردها در این دوران با تصرف اقلیم زاب و به طور مشخص شهر مُسَیله آغاز شد. عقبه پس از آن به سوی تاهرت حرکت کرد و این شهر را نیز تصرف کرد. طَنجَه نیز شهری بود که در مغرب اقصی قرار داشت که در پی این نبردها به تصرف عقبه و یارانش درآمد.[19] عقبه در سال 63 ق و پس از پیروزی‌های یادشده به قَیروان بازگشت و از آن‌جا عازم شهر تَهوذَه شد. از طرف مقابل، رومیان و بربرها نیز به فرماندهی کُسَیله بن لَمَزم[20] برای مقابله با عقبه و سپاهیانش به سوی آنان حرکت کردند. عقبه و فرماندهانی چون ابو مهاجر در این نبرد سنگین کشته شدند و رومیان پس از این پیروزی به سوی قَیروان حرکت کرده و آن را از امویان بازپس گرفتند.[21]ج. دوران عبد الملک بن مرواندر مقایسه با دوره‌های پیشینِ حکومت امویان، کشورگشایی‌های مهمی در دوران عبدالملک رخ نداد. دلیل این مسئله را باید در مشکلات داخلی فراروی حکومت او جست‌وجو کرد. جنبش‌هایی مانند قیام مختار در کوفه،[22] حکومت عبد الله بن زبیر در مکه،[23] خوارج در عراق،[24] قیام مطرف بن مغیره[25] و ...، موانعی برای کشورگشایی‌های جدید بود و حکومت اموی ترجیح داد تا به جای پرداختن به افزودن قلمروهای دیگر، به فکر تثبیت حکومت و موقعیت خویش در قلمروهای موجود باشند. البته اندک کشورگشایی‌هایی نیز در این دوران رخ داد.در سال 80 ق مهلب بن أبی صفره با گذر از رود بَلخ، در کنار کَشّ اردو زد. پس از آن به سوی ختّل حرکت کرد اما پادشاه ختّل درخواست صلح کرد که توسط مهلب پذیرفته شد. او سپس فرزند خود حبیب را برای تصرف بخارا فرستاد. حبیب در مسیر خود و در روستایی با نظامیان بخارایی درگیر شده و پس از شکست آنان، روستا را به آتش کشید و به سوی پدرش بازگشت.[26]در همین سال و پس از مرگ عبید الله بن أبی بکره (حاکم سجستان)، حجاج بن یوسف از عبد الملک درخواست جنگ با رتبیل حاکم سیستان را نموده و این درخواستش مورد موافقت قرار گرفت. در همین راستا حجاج، عبد الرحمن بن محمد بن اشعث‏ را به سوی سیستان روانه کرد. عبد الرحمن از مردم آن دیار برای جنگ با رتبیل درخواست یاری کرد و با همراهی آنان به نبرد با رتبیل پرداخته و مناطقی را نیز به تصرف خود درآورد، اما از پیشروی بیشتر در سرزمین او خودداری نمود.[27]در جبهه روم نیز سپاهیان عبد الملک شهر قَیسارِیّه را در سال 71 ق تصرف کردند[28] و پس از آن نیز نبردهایی میان امویان و رومیان ادامه داشت. در سال 73 ق محمد بن مروان در نبردی پیروز شد و همچنین عثمان بن ولید در ناحیۀ ارمنستان توانست آنان را شکست دهد.[29] در سال 77 ق نیز ولید بن عبد الملک به نواحی مَلَطْیَه حمله کرد.[30] پس از آن فرزند ولید، عبید الله در سال 81 ق به قالیقلا در ارمنستان هجوم برد.[31] در سال 84 ق نیز عبد الله بن عبد الملک به سوی روم روان شد و قلعۀ مَصِّیصَه را به تصرف خود درآورد.[32] همچنین در این سال یزید بن مهلب قلعۀ نیزک را گشود.[33]در این دوره، در آفریقا، حَسّان بن نعمان که در سال 74 ق به حکومت آن سامان برگزیده شد، توانست شهر قَرْطاجَنّه را به تصرف خود درآورد.[34]د. دوران سلیمان بن عبد الملکمهم‌ترین رویداد نظامی دوران سلیمان بن عبدالملک، محاصره قُسْطَنْطنِیّه است. او در سال 97 ق برادر خود مَسلَمه را برای تصرف قسطنطنیه روانه کرد و به او دستور داد تا قبل از گشودن آن‌جا بازنگردد مگر دستوری جدید به او برسد. مَسلَمه نیز زمستان و تابستان را در اطراف قسطنطنیه سپری کرد. او با آنکه همراه خود مقادیر زیادی آذوقه به همراه آورد، اما از سپاه خود خواست تا در زمین‌های قسطنطنیه زراعت کنند و مایحتاج خودشان را تهیه نمایند. استقرار این سپاه در قسطنطنیه تا زمان مرگ سلیمان بن عبد الملک ادامه یافت.[35] اما خلیفه بعدی عمر بن عبد العزیز طی نامه‌ای از مَسلَمه خواست تا به شام بازگردد. اینگونه بود محاصره قسطنطنیه بدون هیچ دست‌آوردی در سال 99 ق خاتمه یافت.[36] .

اسلام کوئست

مرجع:

ایجاد شده در 1400/12/23



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image