تفسیر آیه 50 و 51 سوره احزاب درباره ازدواج ها و زوجات پیامبر اکرم (ص) / قرآن / پرسش هایی از آیات قرآن / آیات مربوط به زنان در قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه

سلام من در فهم و درک آیه 50 و 51 سوره احزاب مشکل دارم هر کاری می کنم نمی توانم عدالت پیامبر را در مورد زن های ایشان اینجا پیدا کنم آدم احساس می کند این آیه از زبان یک انسان گفته شده نه خدا، اگر جواب بدهید خیلی ممنون می شوم.


با توجه به این که در مورد آیات 50 و 51 سوره احزاب سوالات متعددی مطرح می شود در این نوشتار سعی می شود در حد امکان و به صورت مختصر به این سوالات پاسخ داده شود ابتدا معنی کامل آیه : خداوند در این آیه، خطاب به پیامبر(ص) می فرماید:   "یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَحْلَلْنا لَکَ أَزْواجَکَ اللاَّتی‏ آتَیْتَ أُجُورَهُنَّ وَ ما مَلَکَتْ یَمینُکَ مِمَّا أَفاءَ اللَّهُ عَلَیْکَ وَ بَناتِ عَمِّکَ وَ بَناتِ عَمَّاتِکَ وَ بَناتِ خالِکَ وَ بَناتِ خالاتِکَ اللاَّتی‏ هاجَرْنَ مَعَکَ وَ امْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِیِّ إِنْ أَرادَ النَّبِیُّ أَنْ یَسْتَنْکِحَها خالِصَةً لَکَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنین."   ‏   اى پیامبر! ما همسران تو را که مهرشان را پرداخته‏ اى براى تو حلال کردیم، و همچنین کنیزانى که از طریق غنایمى که خدا به تو بخشیده است مالک شده ‏اى و دختران عموى تو، و دختران عمّه ‏ها، و دختران دایى تو، و دختران خاله ‏ها که با تو مهاجرت کردند (ازدواج با آنها براى تو حلال است) و هر گاه رن با ایمانى خود را به پیامبر ببخشد (و مهرى براى خود نخواهد) چنانچه پیامبر بخواهد مى‏تواند او را به همسرى برگزیند امّا چنین ازدواجى تنها براى تو مجاز است نه دیگر مؤمنان   در این آیه شریفه مواردی را كه ازدواج با آنها براى پيامبر مجاز بوده شرح مى‏ دهد: الف.  نخست مى‏گويد:" اى پيامبر! ما همسران تو را كه مهر آنها را پرداخته‏اى براى تو حلال كرديم" (يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنا لَكَ أَزْواجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ) منظور از اين زنان به قرينه جمله‏هاى بعد زنانى هستند كه با پيامبر ص رابطه خويشاوندى نداشتند و با او ازدواج كردند، و شايد مساله پرداختن مهريه نيز به خاطر همين باشد، زيرا مرسوم بوده است كه به هنگام ازدواج با غير خويشاوندان مهريه را نقدا پرداخت مى‏ كردند، بعلاوه تعجيل در پرداختن مهر، مخصوصا در موردى كه همسر نياز به آن داشته باشد، بهتر است، ولى به هر حال اين كار جزء واجبات نيست، و با توافق طرفين ممكن است مهر به صورت ذمه در عهده زوج كلا يا بعضا بماند. ب.  كنيز انى را كه از طريق غنائم و انفال، خدا به تو بخشيده است" (وَ ما مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ) ج.  دختران عموى تو و دختران عمه ‏ها و دختران دايى تو و دختران خاله‏ هايى كه با تو مهاجرت كرده‏اند اينها نيز بر تو حلالند" (وَ بَناتِ عَمِّكَ وَ بَناتِ عَمَّاتِكَ وَ بَناتِ خالِكَ وَ بَناتِ خالاتِكَ اللَّاتِي هاجَرْنَ مَعَكَ) به اين ترتيب از ميان تمام بستگان تنها ازدواج با دختر عموها و عمه‏ ها و دختر دائيها و دختر خاله‏ ها با قيد اينكه با پيامبر ص مهاجرت كرده باشند مجاز و مشروع بوده است. د. هر گاه زن با ايمانى خود را به پيامبر ببخشد (و هيچگونه مهرى براى خود قائل نشود) اگر پيامبر بخواهد مى‏تواند با او ازدواج كند (وَ امْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَها)   حال سوالاتی که می تواند مطرح شود از این قرارند:   1- آیا تمام موارد اشاره شده در آیه پنجاهم سوره احزاب، اختصاص به پیامبر (ص) دارد؟   با اندک اطلاعی از احکام شرعی، به این موضوع پی خواهیم برد که بانوان اشاره شده در این آیه، البته جز یک مورد، اختصاصی به پیامبر(ص) نداشته و شامل تمام افراد می باشند و مخاطب قرار دادن ایشان با عبارت" أَحْلَلْنا لَکَ" دلیل بر انحصار نبوده، بلکه آیاتی دیگر نیز مشاهده می شود که مخاطب اولیه آن شخص پیامبر(ص)است، اما حکم موجود در آن، شامل تمام افراد می گردد.  2- چرا نوعی خاص از همسرگزینی، منحصر به پیامبر (ص) بوده که طی آن بانوان با ایمان می توانستند خود را به پیامبر (ص) هدیه کرده و بدون دریافت مهریه، به همسری ایشان در آیند؟   تنها موردی که در آیه فوق، با عبارت " خالِصَةً لَکَ" منحصر در رسول خدا شده، جایی است که بانویی با رضایت و به دلخواه، خویشتن را به پیامبر(ص) ببخشد. ازدواج با چنین روشی، منحصر به ایشان بوده و دیگران امکان استفاده از آن را ندارند، اما دقت نظر در همین قسمت هم، نتایج جالبی را برایمان در پی خواهد داشت: اولا: این شیوه، در عمل راهی نیست که انحصاری واقعی را برای پیامبر(ص) ایجاد کند، بلکه اگر بانویی به دیگر افراد نیز مراجعه کرده و تمایل خویش را برای ازدواج با آنان اعلام دارد، امکان چنین ازدواجی وجود خواهد داشت، تنها با این تفاوت که پیامبر(ص) می تواند بدون پرداخت مهر با او ازدواج نموده و دیگران مکلف به پرداخت مهر می باشند.   ثانیا: برخی مفسران معتقدند که  پیامبر(ص) در طول عمر خود، از این حق انحصاری به هیچ وجه استفاده نکرده است, اما گروهی دیگر نیز معتقدند که تنها یک زن با این روش به همسری پیامبر(ص) درآمده است که بر اساس برخی نقل ها، او نیز بانویی بیوه یا مطلقه بود که فرزندی به نام شریک هم داشت. به همین دلیل، نمی توان این بخش از آیه را امتیازی فوق العاده برای پیامبر(ص) در نظر گرفت و آن را شاهد نوعی امتیاز طلبی جنسی پنداشت. 3- چرا پیامبر (ص) از امتیازات ویژه ای در امور جنسی نسبت به دیگر مردان بهره مند است؟ در ارتباط با اینکه چرا عموم مردان، می توانند حداکثر چهار همسر برگزینند ، اما چنین محدودیتی از لحاظ تعداد برای پیامبر (ص) وجود ندارد، باید گفت: اولا:  مزایای در نظر گرفته شده برای پیامبر (ص) در برابر تکالیف بسیار دشواری است که بر عهده ایشان نهاده شده است. به همین دلیل، مشاهده می کنیم که اگر در یک مورد، امتیازی با عبارت "خالصة لک" به ایشان داده شده، در مورد دیگر، تهجد و شب زنده داری نیز با عبارت "نافلة لک" منحصراً برای ایشان واجب شده است. موضوعی که با وجود استحباب برای دیگر افراد، ترک آن، مجازاتی را برایشان به دنبال ندارد.  پس این گونه نیست که تنها این آیه جنبه شخصی داشته باشد بلکه  در کنار اين آية شريفه که در مورد برخي از احكام مخصوص پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله است، در قرآن مجيد بعضي از احكام وجود دارد كه مخصوص پيامبر صلي الله عليه وآله است و ديگران از مسلمانان در آن شريك نيستند مانند وجوب نماز شب. ثانیا: مطالعه ای در تاریخ، نشانگر تشکیل حرمسراهایی با ده ها و گاه صدها همسر، توسط فرمانروایان است، اما پیامبر (ص)، با اینکه از دیدگاه تئوری، مجاز به تشکیل چنین حرمسرایی بوده، اما در مقام عمل، طبق نقل مشهور، همسران ایشان به تعداد انگشت دستها  هم نرسیده که جز یک مورد، تمامشان از میان زنان بیوه و مطلقه انتخاب شده بودند. تمام اینها، گواهی بر آن است که منحصراً انگیزه های جنسی، عامل چنین ازدواج هایی نبوده است. ثالثا: جز پیامبر (ص)، دیگر مردان هم از لحاظ تعداد همسر، محدودیتی ندارند، اما تنها چهار همسر می توانند به صورت دائم بوده و سایر همسران باید با عقد موقت به ازدواج آنان درآیند. بر این اساس و در مقام عمل، تبعیضی بین پیامبر (ص) و سایر مردان در آزادی های جنسی نیست. ضمن این که آن چه در اسلام مورد نهی است ارضای غرائز از راه هایی است که شرع آن ها را نهی کرده است و آن ها را حرام شمرده است و گرنه اسلام بر خلاف برخی پیروان ادیان دیگر که به طور کلی سرکوب غرائز را در پیش گرفته اند چنین سرکوبی را توصیه نمی کند بلکه بر تامین نیازهای جسمی و روحی از راه حلال که در شرع پیش بینی شده، تاکید دارد. رابعا: صرف نظر از برخی اختلافات طبیعی که میان هووها وجود دارد،شما موردی را مشاهده نمی کنید که یکی از بانوان پیامبر(ص) شکایتی در ارتباط با عدم توجه ایشان به خواسته های جنسی خود داشته باشند و به عبارتی، تمامشان از وضعیت موجود، رضایت داشته و به هیچ وجه خواستار جدایی از ایشان نبودند، اما به ندرت افرادی را می توان یافت که حتی بین دو همسر دائم خود از لحاظ برطرف کردن نیازهای جنسی، رفتاری عادلانه داشته باشند و به دلیل همین تفاوت در رفتار است که اعمال محدودیت از لحاظ تعداد، برای آنان توجیه پذیر خواهد بود. خامسا: هدف از نزول اين آیات این بوده كه قسمتى از محدوديتها و مشكلات از دوش پيامبر (صلی الله علیه و اله) از طريق اين احكام بر داشته شود. و اين آیات نشان مى‏ دهد ازدواج پيامبر (صلی الله علیه و اله) با زنان متعدد و مختلف، در کنار اصل ازدواج ، حل يك سلسله مشكلات اجتماعى و سياسى را هم در نظر داشته است. زيرا مى‏ دانيم هنگامى كه پيامبر (صلی الله علیه و اله) نداى اسلام را بلند كرد تك و تنها بود، و تا مدتها جز عده محدود و كمى به او ايمان نياوردند، او بر ضد تمام معتقدات خرافى عصر و محيط خود قيام كرد، و به همه اعلان جنگ داد، طبيعى است كه همه اقوام و قبائل آن محيط بر ضد او بسيج شوند. و بايد از تمام وسائل براى شكستن اتحاد نامقدس دشمنان استفاده كند كه يكى از آنها ايجاد رابطه خويشاوندى از طريق ازدواج با قبائل مختلف بود، زيرا محكمترين رابطه در ميان عرب جاهلى رابطه خويشاوندى محسوب مى‏ شد، و داماد قبيله را همواره از خود مى‏ دانستند، و دفاع از او را لازم، و تنها گذاشتن او را گناه مى‏ شمردند. قرائن زيادى در دست داريم كه نشان مى‏ دهد ازدواجهاى پيامبر لا اقل در بسيارى از موارد جنبه سياسى هم داشته است. و بعضى ازدواجهاى او مانند ازدواج با" زينب"، براى شكستن سنت جاهلى بوده كه شرح آن در ذيل آيه 37 همين سوره آورده شده است. بعضى ديگر براى كاستن از عداوت، يا طرح دوستى و جلب محبت اشخاص و يا اقوام متعصب و لجوج بوده است. روشن است كسى كه در سن 25 سالگى كه عنفوان جوانى او بوده ازدواج مى‏ كند، و تا 53 سالگى تنها به همين يك زن قناعت مى‏نمايد و به اين ترتيب دوران جوانى خود را پشت سر گذاشته و به سن كهولت مى‏ رسد، و بعد به ازدواجهاى متعددى دست مى ‏زند حتما دليل و فلسفه ‏اى دارد، و با هيچ حسابى آن را نمى‏توان به انگيزه‏هاى علاقه جنسى پيوند داد، زيرا با اينكه مساله ازدواج متعدد در ميان عرب در آن روز بسيار ساده و عادى بوده و حتى گاهى همسر اول به خواستگارى همسر دوم مى‏رفته و هيچگونه محدوديتى براى گرفتن همسرى قائل نبودند براى پيامبر ص ازدواج هاى متعدد در سنين جوانى نه مانع اجتماعى داشت، و نه شرائط سنگين مالى، و نه كمترين نقصى محسوب مى ‏شد. جالب اينكه در تواريخ آمده است  که اغلب همسران پیامبر ص همه زنان بيوه بودند كه طبعا نمى‏ توانستند از جنبه‏ هاى جنسى چندان تمايل كسى را برانگيزند.  حتى در بعضى از تواريخ مى‏ خوانيم كه پيامبر با زنان متعددى ازدواج كرد و جز مراسم عقد انجام نشد، و هرگز آميزش با آنها نكرد، حتى در مواردى تنها به خواستگارى بعضى از زنان قبائل قناعت كرد. و آنها به همين قدر خوشحال بودند و مباهات مى‏ كردند كه زنى از قبيله آنان به نام همسر پيامبر ص ناميده شده، و اين افتخار براى آنها حاصل گشته است، و به اين ترتيب رابطه و پيوند اجتماعى آنها با پيامبر ص محكمتر، و در دفاع از او مصممتر مى‏شدند. از سوى ديگر با اينكه پيامبر ص مسلما مرد عقيمى نبود ولى فرزندان كمى از او به يادگار ماند، در حالى كه اگر اين ازدواجها به خاطر جاذبه جنسى اين زنان انجام مى‏ شد بايد فرزندان بسيارى از او به يادگار مانده باشد 4-  چرا با وجود این امتیازات برای شخص پیامبر (ص)، بانوان ایشان حتی از حقوق مورد قبول برای دیگر زنان نیز برخوردار نبوده و حق ازدواج با فرد دیگری را بعد از مرگ پیامبر(ص) نداشتند؟  تفاوت هایی است میان همسران پیامبر(ص) و دیگر بانوان وجود دارد که در این زمینه باید گفت همسران ایشان به دلیل موقعیت ممتازی که در جامعه داشتند، نمی توانستند رفتاری مشابه با بانوان عادی داشته باشند. خداوند، خطاب به آنان می فرماید: "اى همسران پیامبر، شما اگر تقوا پیشه کنید مانند دیگر بانوان نیستید (و از اجر و پاداش بیشتری برخوردار خواهید بود و در مقابل هر کدامتان که گناهی آشکار انجام دهید، مجازاتی دو برابر دیگران در انتظارتان خواهد بود.  ورود به چنین جایگاه مهمی و قرار گرفتن در نقش امهات المؤمنین، نمی تواند به صورت اجباری و بدون رضایت شخصی خود آنان باشد. به همین دلیل است که خداوند به پیامبر خویش چنین توصیه نموده است: "اى پیامبر! به همسرانت بگو: اگر شما زندگى دنیا و زرق و برق آن را مى‏خواهید بیایید با هدیه‏اى شما را بهره‏مند سازم و شما را به طرز نیکویى رها سازم. و اگر شما خدا و پیامبرش و سراى آخرت را مى‏خواهید، خداوند براى نیکوکاران شما پاداش عظیمى آماده ساخته است. بعد از آن بود که همسران ایشان، مجاز بودند که یکی از دو گزینه زیر را انتخاب کنند: اول. با دریافت هدایای ارزشمند و به صورت بسیار محترمانه، از پیامبر(ص) جدا شده و مانند دیگر بانوان به زندگی خود ادامه دهند. طبیعتاً با انتخاب این گزینه، آنان می توانستند به همسری فرد دیگری درآیند. دوم. یا اینکه با توجه به جایگاه ممتاز دنیوی و پاداش مناسب اخروی در صورت پرهیزگار ماندن، همچنان بر همسری ایشان باقی بمانند. طبیعتاً انتخاب این گزینه، محدودیت هایی را نیز به همراه داشت.تاریخ گواه آن است که تمام همسران پیامبر(ص)، با آگاهی از محدودیت های پیش رو، باقی ماندن در کنار ایشان را ترجیح داده و بر اساس برخی نقل ها، عایشه در اعلام رضایت پیشگام بود.  یکی از این محدودیت ها، ممنوعیت ازدواج با دیگران بعد از رحلت پیامبر(ص) بود که در آیه 53 سوره احزاب اعلام شد: "شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآورید که این کار نزد خدا بزرگ است!" ابن عباس بیان می دارد که این آیه در ارتباط با مردی نازل شده که تصمیم داشته بعد از پیامبر(ص) با عایشه(همان همسری که گفته شد در اعلام وفاداری به پیامبر پیشگام بوده)ازدواج کند! مفسری دیگر به نام سدی، اظهار می دارد که مردی که قصد ازدواج با عایشه را داشت، طلحة بن عبید الله بود!‏ دقت فرمایید که همین صحابی محترم، با استفاده از پشتیبانی ام المؤمنین عایشه، فتنه بزرگی را در جریان جنگ جمل به راه انداخت. حال اگر او عنوان همسر ام المؤمنین را نیز به همراه داشت، آیا محتمل نبود که فتنه های بزرگ تری را ایجاد کرده و با عنوان اینکه او شوهر شخصی است که سابقاً همسر پیامبر(ص) بوده، افکار عمومی را فریفته افکار سلطه جویانه خود سازد؟ به همین دلیل و برای جلوگیری از سوء استفاده های احتمالی در این مورد و موارد مشابه، همسران پیامبر(ص) از ازدواج با دیگران بعد از رحلتشان ممنوع شدند در حالی که آنان مجاز بودند که در زمان حیات پیامبر(ص) از ایشان جدا شده و همسر دیگری انتخاب کنند، اما اکنون که با رضایت خویش، بر همسری ایشان باقی ماندند، به طور ضمنی، محدودیت های اعمال شده را نیز مورد پذیرش خود قرار دادند.   .

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/17



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image