دین در روابط اجتماعی /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

دین با توجه به دستورات و توصیه هایی که در زمینه‌های مختلف دارد ( از قبیل خوش‌رفتاری، صله رحم، یتیم‌نوازی، رعایت حقوق همسایه، بخشش و احسان، امر به معروف ، نهی از منکر، دوری از غیبت، فحش ، تهمت، دزدی و... ) می‌تواند نقش بسیار مثبتی در بهبود روابط اجتماعی ایفا کند.در اینجا چند نمونه از کارکردهای دین در عرصه اجتماعی، ارائه می‌شود؛ امیدواریم مطالعه این موراد زمینه ای برای تحقیق بیشتر باشد.۱- ایجادهمبستگی بین افراد جامعههمبستگی و وفاق، اساس یک زندگی اجتماعی است و زوال آن موجب فرو ریزی ساخت جامعه و از هم پاشیدگی حیات اجتماعی است.


دین با توجه به دستورات و توصیه هایی که در زمینه‌های مختلف دارد ( از قبیل خوش‌رفتاری، صله رحم، یتیم‌نوازی، رعایت حقوق همسایه، بخشش و احسان، امر به معروف ، نهی از منکر، دوری از غیبت، فحش ، تهمت، دزدی و... ) می‌تواند نقش بسیار مثبتی در بهبود روابط اجتماعی ایفا کند.در اینجا چند نمونه از کارکردهای دین در عرصه اجتماعی، ارائه می‌شود؛ امیدواریم مطالعه این موراد زمینه ای برای تحقیق بیشتر باشد.1- ایجادهمبستگی بین افراد جامعههمبستگی و وفاق، اساس یک زندگی اجتماعی است و زوال آن موجب فرو ریزی ساخت جامعه و از هم پاشیدگی حیات اجتماعی است. از طرفی، هر فردی بر اساس غریزه خویشتن دوستی، نفع خویش را می طلبد؛ گرچه به ضرر دیگران بینجامد و این حالت غریزی، موجب اختلاف درگیری است. دین با تبیین حیات دنیوی و مقدمه خواندن آن برای زندگی اخروی و نیز دعوت به گرایش های معنوی و تربیت ویژه ی اخلاقی، این وحدت و انسجام و همبستگی را فراهم می آورد. برخی جامعه شناسان می‌گویند دین پیوستگی های اعضای جوامع و الزامات اجتماعی را که به وحدت آنان کمک می‌کند ازدیاد می‌بخشد. از جمله این جامعه شناسان اگوست کنت است.وی جامعه را نیازمند انسجام می داند ودین را نیزمهمترین عامل این انسجام معرفی می‌کند ،بنابراین به نظر او هیچ گاه نمی توان جامعه را بدون انسجام وازاین رو بدون دین تصور نمود ومادامی که جامعه وجود دارد دین نیز وجود دارد. ایشان دین را مهمترین عامل نظم بخشی وانسجام جامعه می داند(اقتباس از بختیاری، محمد عزیز؛ فاضل محسنی؛نظریه های اجتماعی دین، ص61)علاوه برکنت دورکیم نیز دین ودینداری را موجب انسجام وهمبستگی نهادها وگروهای اجتماعی وافراد آن می داند.( بختیاری ؛ محمد عزیز-فاضل محسنی؛نظریه های اجتماعی دین، ص109) 2- زدودن عقاید باطل و خرافی از جوامع انسانی خرافه ها و عصبیت های کور، بزرگ‌ترین مانع رشد و تکامل و ترقی انسان‌هاست که زدودن آنها از مبارزه با شرک و بت‌پرستی، طاقت‌فرساتر است. تقلیدهای کورکورانه از باورهای باطل گذشتگان - مانند ماده پنداشتن فرشتگان، نگرش منفی به زن و فرزندکشی، تکاثر اموال، تفاخر و ده ها بیماری دیگر - تنها به دست دین زدوده شده‌اند.( ر. ک: فی ظلال القرآن، ج 4، ص 2085) امروزه نیز ما با عصبیت های مدرن و خرافه های پست مدرن رو به رو هستیم که زوال آنها تنها توسط دین اصیل اسلام میسر است.(سایت پرسمان)3- سالم سازی روابط اجتماعیدین با توجه به احکام و توصیه‌هایی که دارد از قبیل صله رحم،تعاون و همکاری، جود و احسان، یتیم نوازی، غیبت نکردن، فحش ندادن، و... ، می‌تواند بـذر صـلح ، صـفـا، مـحـبـت و عـلاقـه نـسـبـت بـه یـکـدیـگـر و هـمـنـوعـان را در دل افراد جامعه بپاشد و مـوجب شود تا زندگی فردی و روابط اجتماعی سالم و کانون خـانواده گرم و صمیمی گردد و در نتیجه محیط اجتماع ، بهشت برین و سرشار از نشاط، اعتماد و انس و علاقه گردد. خواجه نصیر از علمای برجسته اسلام بر این نظربوده که« دین علاوه بر اصلاح واکمال اخلاق جوامع بشری ،می تواند در اصلاح اخلاق خانوادگی (که امروزه موضوع جامعه شناسی خانواده است)نقش ایفا کند». 4- تعالی بخشیدن به روابط انسانهادین، همواره جامعه ى انسانى را به مسیر تعالى و رشد و توسعه فرا مى خواند و کژى هاى وسیع و خطرناک را هشدار مى دهد.به این نحو که دین پیروان خود را به تلاش ومجاهدت وا داشته وآنها را از یک حالت ایستایی به یک حالت پویا سوق می دهد ،آنگاه دیگر مومنان به وضع نامطلوب جامعه ونیز روابط ناسالم آن را قبول نخواهند کرد بلکه به اصلاح آن اقدام خواهند کرد. اینگونه باورهاى دینى، منشاء پیدایش انگیزه هاى عالى و همت هاى والا،درجامعه خواهند بود. 5- کنترل هنجارها و رفتارهای افراد جامعه باورهای دینی، به ویژه اعتقاد به خدا و معاد، ضامن اجرای ارزش‌ها و هنجارهای دینی‌اند و این ضمانت اجرایی، در کنترل جامعه و سلامت آن نقش به سزایی دارد; دین ، با احیاء وزنده کردن جنبه روحانی انسانها ، در روابط اجتماعی ؛ افراد را از خیانت ، از ظلم و ستم ، از غیبت ، از دروغ ...باز می دارد. (اقتباس ازمطهری ؛ امدادهای غیبی در زندگی بشر ،ص59)در همین راستا آیت الله جوادی آملی می فرمایند : «اصولا دین آمده است تا انسان را بالنده کند واورا از تبهکاری وتیرگی ،جهل علمی وعملی برهاند (...لتخرج الناس من الظلمات الی النور)دین خدا وتکالیف الهی برای رساندن انسان به نور علمی ونور عقلی وعملی است. (جوادی آملی؛تفسیر موضوعی قرآن کریم ،ج1 ،بخش سوم ) 6- ایجاد توازن بین فرد و اجتماع«از طریق نظام ارزشها و معیارهای خود و تأکید آنها در باور انسان برای تبدیل شدن به واقعیت، بین فرد و اجتماع توازن ایجاد می‌کند. فرد احساس می‌کند که باید برای تأمین نیازهای حیاتی و در راستای مسائل فردی و اجتماعی چیزی از خود و آزادی خود به دیگران بدهد. او می‌بیند که توانمندی‌های او مسؤولیت زا هستند. چرا که توانمندی‌های او بخشی از توانمندی جامعه است که از سوی پروردگار به او به امانت داده شده است ... بدین ترتیب مسؤولیت فرد گسترش می‌یابد تا حمایت از سلامتی جامعه در برابر نفس خود و دیگران را نیز در بر بگیرد.» ( فتح اللهی؛نقش دین در جامعه انسانی 7- اعتراض به وضع موجود(در صورت نامطلوب بودن) و دعوت به وضع مطلوب دین، همواره جامعة انسانی را به مسیر تعالی و رشد و توسعه فرا می خواند و کژی های وسیع و خطرناک را هشدار می دهد و پیامبران همیشه این روش را در جوامع بشری به کار گرفته‌اند و به عبارت دیگر، آن گاه که مؤمنان بین معرفت علمی و باور ایمانی خود و وضعیت اجتماعی جامعه، تعارض و ناسازگاری مشاهده کنند و خواسته های حقیقی و اوضاع و احوال جامعه را ناسازگار ببینند، هیچ گاه به تغییر ایمان دینی رضایت نمی دهند; بلکه تلاش می کنند تا جامعه را به وضع مطلوب نزدیک سازند و راه اصلاحات را دنبال نمایند و اگر جامعه پذیرای تغییر وضع نامطلوب نباشد، مؤمنان از ایمان و معرفت حقیقی خود، اعراض نمی کنند و دین در ایجاد این تحولات، نقش مهمی دارد. برخی از نویسندگان غربی در این باره می نویسند: «دین می تواند به عنوان یک نیروی کارساز، مردم را برای جست‌وجوی تغییر یا اعتراض علیه نظم موجود، بسیج کند. در این جا هم دین، نقش وحدت ‌دهنده را ایفا می کند؛ ولی در جبهة مخالف. پیامبران از طریق اَعمال یا اصول اخلاقی‌شان، دین و آیین رسمی را به مبارزه می طلبند و سامان مذهبی نوینی را بر پا می دارند» ( سایمون کولمن و هان واتسون، در آمدی به انسان شناسی، ترجمه محسن ثلاثی، نشر سیمرغ، تهران، ص 7 ـ 116 ). وقتی سخن از اعتراض به وضع موجود به میان می آید، منظور این نیست که ادیان به جامعه اهمیت نمی دهند؛ زیرا جنبه های اجتماعی احکام عبادی و معاملاتی اسلام و تقدم حق جامعه بر فرد( مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی، ص 225) و مصلحت عمومی بر مصلحت فردی، تشویق به ایثار(ر.ک:انسان، آیة 8 و 9، و ر.ک: حشر، آیة 9 ) ، تعاون و همکاری(ر.ک: مائده، آیة 2)، توجه به اموال عمومی - مانند زکات، خمس، غنایم جنگی، خراج و جزیه - و امنیت اجتماعی ( ر.ک: بقره، آیة 126، نور، آیة 55) نشان‌گر توجه دین اسلام به جامعه است که جامعة مطلوب، خواهان اوست. ( سایت پرسمان)8 ـ فراهم آوردن بهداشت، سلامت و آرامش روان در افراد جامعه و در نتیجه بهبود روابط اجتماعی.همانطور که می دانید اگر افراد جامعه دارای آرامش و سلامت روانی باشند، روابط منفی در جامعه( از قبیل بزهکاری، دزدی، همجنس خواهی، زنا ، و...) کم شده و در مقابل زمینه برای روابط مثبت بین افراد جامعه فراهم می‌شود.در دنیای کنونی علیرغم پیشرفت‌های خیره‌کننده علمی و تکنولوژیکی بشر روز به روز اضطراب، دلهره، افسردگی و ناآرامی بیش از پیش بر انسان چیره شده و حاجت به آرامش روحی و روانی بیشتر احساس می‌شود. نقش دین در سلامت و آرامش روان از جهات مختلفی حایز اهمیت است. در این باره تحقیقات انجام شده توسط روان‌شناسان قابل توجه است:الف. دینداری و افسردگیبر اساس تحقیقات، بین دین و افسردگی، استرس و اضطراب نسبت معکوس وجود دارد. این مسئله در عصر حاضر مورد توجه بسیاری از روانشناسان و اندیشمندان است.«ویلر» بر آن است که فرد مذهبی از طریق اعتقادات دینی بر مشکلات چیره می‌شود و از طریق اعمال مذهبی و شرکت در مراسم دینی به شبکه وسیع حمایت‌های اجتماعی متصل می‌شود. «میدور» نیز اظهار می‌دارد که وابستگی دینی چون بدیل دیگر متغیرهای مؤثر بر سلامت روان مانند وضعیت اقتصادی و حمایت اجتماعی عمل می‌کند و منجر به کاهش شیوع افسردگی می‌شود. ب. دیندارى و بزهکارىبررسى ها گواه بر آن است که بین دیندارى و بزهکارى و جرم و جنایت رابطه منفى وجود دارد و رفتارهاى مذهبى مى تواند بین آنها تمایز افکند. ج. دیندارى و کاهش مصرف الکل و مواد مخدربراساس تحقیقات انجام شده توسط «ادلف» ، «اسمارت» ، « اوتار» و «دیویدز» افراد مذهبى از مواد مخدر استفاده نمى کنند و یا بسیار کم مصرف مى کنند. از نظر «لوچ» و «هیوز» به ویژه در میان عناصر مذهبى اصولگرایان کمتر از همه به مواد مخدر گرایش دارند و هر اندازه ایمان دینى فرد قوى تر باشد احتمال استفاده از مواد مخدر و الکل در او کمتر یا مساوى با صفر است. دـ . دین دارى و کاهش خودکشىمسأله خودکشى یکى از بحران هاى جدى در تمدن کنونى بشر است. روزنامه اطلاعات مورخه 17/9/47، صفحه «عبور از پنج قاره» مى نویسد: «سازمان بهداشت جهانى اخیراً آمار جالبى درباره خودکشى در کشورهاى مختلف جهان انتشار داده است. به موجب این آمار در هشت کشور صنعتى جهان خودکشى در بین افراد 15 تا 44 ساله سومین علت مرگ و میر در این کشورها را تشکیل مى دهد. این کشورها عبارتند از: آلمان غربى، اتریش، کانادا، فنلاند، دانمارک، مجارستان، سوئد و سوئیس.کارشناسان سازمان جهانى بهداشت که این آمار را پس از ده سال مطالعه کرده اند همچنین اعلام کرده اند که خودکشى در کشورهاى در حال توسعه نیز به طور وحشتناک رو به افزایش است. در این کشورها حتى جوانان کمتر از 15 سال نیز دست به خودکشى مى زنند.آمارى که از طرف کارشناسان مزبور تهیه شده، نشان مى دهد که به طور کلى طبقات تحصیل‌کرده و روشنفکر بیش از طبقه کارگر اقدام به خودکشى مى کنند. مثلاً در انگلستان عده زیادى از پزشکان در سال هاى اخیر خودکشى کرده اند. تنها در آلمان غربى همه ساله دوازده هزار نفر خودکشى مى کنند و شصت هزار نفر دیگر به نحوى در صدد خودکشى بر مى آیند. مهم‌ترین علت خودکشى آلمانى ها بیمارى عصبى است. در حال حاضر در آلمان غربى بیش از یک میلیون نفر از فشار عصبى رنج مى برند و ممکن است هر آن دست به خودکشى بزنند. در مقابل، تحقیقات نشان مى دهد خودکشى در کسانى که در مراسم دینى شرکت مى کنند نسبتى بسیار کمتر از دیگران دارد. کامستاک و پاتریچ در یک بررسى نشان دادند احتمال خودکشى در افرادى که به عبادتگاه ها نمى روند چهار برابر بیش از شرکت کنندگان در محافل دینى است. همه پژوهش ها نشان مى دهد یکى از علل مهم خودسوزى ضعیف بودن اعتقادات مذهبى بوده است»یک بررسى که در کشور اردن توسط «داراکه»(1992) انجام شده است نشان مى دهد تعداد خودکشى در ماه رمضان در مقایسه با ماه‌هاى دیگر سال کاهش قابل توجهى را نشان مى دهد. هـ . دیندارى، رضایت از ازدواج و کاهش طلاقمسأله ناپایدارى خانواده و گسست آن یکى از بحران هاى بزرگ دنیاى متمدن کنونى و در پى آورنده نتایج ویرانگر روانى و اجتماعى است. براساس مطالعات انجام شده، مذهب مهم ترین عامل پاى بندى به خانواده، رضایت از ازدواج و کاهش طلاق است و این مسأله عامل مهمى در بهداشت روانى خانواده ها به شمار مى رود. تحقیقات نشان داده است مردانى که همسرانشان را طلاق داده و یا از آنها جدا شده اند ده برابر بیش از دیگران در معرض ابتلا به بیمارى هاى روانى هستند.خلاصه آنکهدین با توجه به دستورات واحکام مختلفی که در زمینه های اجتماعی و فردی دارد، می تواند باعث ایجاد اتحاد وانسجام اجتماعی ، زدودن عقاید باطل و خرافی از جوامع انسانی ، تعالی بخشیدن به روابط انسانها، کنترل هنجارها و رفتارهای افراد جامعه ، افزایش بهداشت، سلامت و آرامش روان در افراد جامعه و... شده و در نتیجه باعث بهبود روابط اجتماعی گردد. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image