تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه

تلازم بين شناخت مبدأ و اعتقاد به معاد چگونه تبيين شده است؟


بينش رسول گرامي(ص) نسبت به حشر اكبر و معاد عمومي، در پرتو بينش توحيدي آن حضرت شكل مي‏گرفت، چنانكه از آيه«قُل أَغير الله أَبغي رَباً و هو رَب كل شيء ولا تَكسب كُل نَفس اِلا عليها ولا تَزر وازرة وِزر أُخري ثُم اِلي ريكم مرجعكم فَيُنبئكم بِما كنتم فيه تختلفون» انعام/164 استنباط مي‏گردد، زيرا مفاد آن اين است كه چون هر چيزي غير خدا مربوب است و هر مربوبي تحت تدبير رب خويش است و كمال تدبير آن است كه مربوب به پروردگار خود برسد، پس بايد به بازگشت، يعني به معاد عمومي معتقد بود. از اين رو سيرة توحيدي نبي اكرم(ص) با سيره معادنگري حضرتش آميخته است. اين كه سيره آموزنده حضرت رسول(ص)، هم بر اساس توجه به توحيد است و هم بر اساس تذكر به معاد، براي آن است كه معاد همان رجوع به مبدأ بوده و جداي از توحيد نيست. چنانكه معناي «انا لله و انا اليه راجعون» بقره/156 اين است كه انسان در قوس نزول از خداي سبحان تنزل كرده است و در قوس صعود به لقاي حضرت باري مي‏رسد، با اين تفاوت كه اگر مشرك باشد به لقاي جلال حق مي‏رسد كه مظهرش جهنم است و آنگاه مي‏گويد: «رَبنا أبصرنا و سمعنا» سجده/12، و اگر موحد باشد، به لقاي جمال و رحمت حق مي‏رسد مصداق «وجُوه يَومئذ ناضرة اِلي رَبها ناظرة» قيامت/22-23 خواهد شد. در آياتي از قرآن كريم، عمل صالح در كنار اعتقاد به خدا و قيامت ذكر شده است، اگرچه در بعضي آيات فقط مبدأ و عمل صالح آمده است لكن چون معاد ظهور «هو الآخر» است در برابر ظهور «هو الأول»، معاد جداي از مبدأ نبوده، رجوع به همان است. و چون عمل صالح،عملي مطابق با ره آورد وحي و نبوّت است، مسئله رسالت، وحي و كتاب آسماني هم در كنار مبدا و معاد مطرح است. بنابر اين اصول سه گانه دين در اين گونه از آيات، تبيين شده است. پس سيره نبي اكرم(ص) جمع سالم بين مبدأ و معاد مي‏باشد، چنانكه مردم را هم به اين جامعيت نسبي سوق داد. بر اين اساس يك موحد كامل همان طور كه اعتقاد به مبدأ دارد، به معاد هم معتقد است. www.eporsesh.com .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image