در مورد علامت دين زرتشت (فروهر) که جديدا بين جوانان به عنوان نماد ايران و ايراني شناخته ميشود چه ميتوان گفت؟

به اعتقاد سنتي زرتشتيان وجود انسان، از چهار گوهر تشکيل شده است. که عبارت است: از تن و جان، که مربوط به جهان مادي است، (روان و فروهر) که مربوط به مبدأ الهي دنيوي انسان است و کلمه «فروهر» داراي دو بخش است: «فر» به معناي پيش «وهر» به معناي کشنده و برنده، که معناي آن ميشود (پيش کننده و پيش برنده). (فروهر) گوهري است که روان را از گرايش به کسري و کاستي و دروغ باز ميدارد، تا روان آدمي راه خداجويي را سپري کند، و شايستگي فراگيري نور حقيقت را داشته باشد، اين گوهر ارزشمندترين پاره وجود انسان است اين معني که براي فروهر گفته شد که همان روح حقيقت جويي و پاکي در انسان است در دوره هخامنشي به تصوير درآمد به عنوان آرم ملي، و نشانهاي است برگرفته از انديشههاي دين اشو زرتشت. در شکل فروهر، چنان چه ديده ايد. دو بال کشيده شده، اين بالها نشانهاي است که انسان هميشه رو به ترقي برود، روي بالها به سه قسمت و دسته تقسيم شده است، و آن نمودار انديشه نيک، گفتار نيک، و کردار نيک است. و در بعضي جاها همراه با تصوير فروهر، به همان صورت که دو بال دارد (نماد بالدار اهورامزدا) نوشته شده است مثل تصويري که از تخت جمشيد وجود دارد. که (اهورامزدا) در تعليمات زرتشت موجود برتر و خالق هستي است، نه بعد از روح آدمي. پس از اين توضيح کوتاه توجه به اين مطالب لازم ميباشد: 1. ظهور زرتشت در (600) سال قبل از ميلاد مسيح و بيشتر از آن گفته شده است، در صورتي که از اديان آسماني بوده باشد، چنان چه از بعضي تعليمات آن بر ميآيد، زمان آن منتفي شده است، به همين خاطر برگشت به آن ممکن نيست، تعليمات پراکنده اي که از آن به جا مانده است و به هزار زحمت از لابلاي نوشتهها و آثار گذشتگان به دست ميآيد، آيا ميشود آن را به عنوان يک دين در جامعه آورد و معرفي کرد و از آن اطمينان حاصل شود؟ 2. بنابراين برگشت به زرتشتي و زرتشتي گري، يعني برگشت به مجموعه اي از تحريفات و ساخته ها و پرداخته هاي اوهام انسان در طي قرن هاي متمادي طولاني که از دوره هخامنشي تا دوره ساساني و دوره اسلامي و بعد از آن صورت گرفته است. و برگشت به يک مجموعه از تحريفات و شکل گرفته از دستکاري ها و دخل و جعل نسلهاي مختلف و افسانههاي بهم بافته شده برگشت به دين زرتشت نخواهد بود و ربط به دين زرتشت ندارد چنان چه از مطالعه يک کتاب و دو کتاب به اين موضوع اطلاع کافي پيدا ميکنيد. و ثانيا برگشت به اين مجموعه گوناگون از تحريفات و آلوده به اوهام و ساخته اوهام نسلهاي بشري برگشت به ايران مليت اصيل ايران و ايراني گري خواهد بود؟ و چه مشکل را از ملت و يا جوان ايراني حل خواهد نمود؟ بلکه گرايش به افکار آلوده به تحريف و افسانه مانند، هيچ مشکل را از ايران و جوان ايراني حل نخواهد کرد. 3. ديديد که معنايي براي (فروهر) گفته شد، و تصوير آن به عنوان آرم ملي که به دوره هخامنشي بر ميگردد ارتباطي به زرتشت و دين زرتشتي ندارد. چه تصوير از اهورامزدا باشد و چه روح انسان زيرا (اهورامزدا) که موجود برتر و آفريدگار عالم است، در تعليمات زرتشتي، او به اين صورت در نمي آيد، بلکه افسانه اي است ساخت ذهن انسان، و اگر روح انسان باشد، آن نيز بي ارتباط است، و نمودار از وهم انسان. 4. ترويج از اين گونه افکار براي سست نمودن اعتقادات جوانان و گمراه نمودن آنان است خصوصاً در محيطهاي که جوانان از تشکيلات اسلامي دور باشد و يا خداي نخواسته محيط خانوادهها، در بي خبري و ناآگاهي به سر ببرد و در اين گونه از تبليغات ردّ پاي استعمار نيز ديده ميشود، زيرا مبلغين اين گونه افکار غالباً افراد بي دين و ضد خدا هستند، اينها هيچ وقت به فکر دين جوانان و ديندار کردن آنان نيستند، و يا به فکر تقويت مليت آنان بلکه در صدد گرفتن دين آنان و آلودن مايه هاي فکري اعتقادي آنان است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19

لینک کوتاه