تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

طبق حديث مشهور پيامبر( ص): کُلُّ سَببٍ و نَسَبٍ مُنقَطعُ يوم القيامه الّا سَببي و نسبي. روز قیامت غیر نسب من هیچ سبب و نسبی کار ساز نخواهد شد. کساني که به نوعي با پيامبر و اولاد پيامبر وصلت داشته اند و در عين حال از فرزندان و خانواده هاي کساني که مخالف اهل بيت بوده اند چه مي توان گفت؟ مانند: ازدواج حفصه دختر عمر با پيامبر، ازدواج عايشه دختر ابي بکر با پيامبر، ازدواج ام کلثوم دختر علي با عمر و متولد شدن امام صادق از ذريه ابي بکر.


نسب و سبب، ابزار خويشاوندي در دنياست، خداوند به انسان اختيار و اراده و نيرو داده تا براي پيشرفت و تعالي تلاش کند، در روز رستاخیز اين ابزار از کار مي افتد، تنها انسان در برابر عملش قرار مي گيرد. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به دخترش فاطمه فرمود: دخترم اکتفا نکن به اينکه دختر پيامبر هستي، عمل کن، من چيزي از خداوند را مالک نيستم، (اختيار دار خدا نيستم). عمل معيار نجات انسان است، از طرفي عدل الهي اقتضاء مي کند که هيچ کس بدون معیار تقوا بر دیگری برتری نداشته باشد. دين اسلام دين مساوات است، عدم تفاوت بين سياه و سفيد، و عرب و عجم که شعار اسلام است، دلها را جذب کرد و اسلام را توسعه داد. خداوند در آيات قرآن معيار برتري را مشخص کرده، و پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ اولين کسي است که از قرآن تبعيت و پيروي کرده: «اي مردم ما شما را از زن و مرد آفريده و قبيله و طايفه و گروه گروه قرار داديم تا شناخته شويد... انّ اکرمکم عند الله اتقاکم...؛ بهترين شما در نزد پروردگار با تقواترين شماست». قرآن اساس و مبناي دعوت پيامبر بوده، خطاب آيه نيز به تمام انسان ها است، پيامبر و همه انسان ها را در بر مي گيرد. منظور پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در اين روايت بنابر تصريح مفسرين، سبب و نسب متعارف نيست بلکه مقصود از آن ايمان و قرآن است و يا قرآن و عترت پيامبر است، که به وسيله آنها انسان ها سنجيده مي شوند. در صورتي که اگر منظور نسب و سبب عادی مورد نظر باشد، با قرآن نمي سازد چون از نگاه دين، روايات وقتي قابل استناد و قبولند که با آيات قرآن و سيره نبوي و روش آن حضرت تعارض نداشته باشند. وقتي تعارض و منافاتي بين قرآن و روايات وجود داشت، تقدم با قرآن است. در قرآن آياتي هست که نسبت ها و خويشاوندي ها را معيار شناخت در دنيا معرفي مي کند که پس از مرگ کارايي ندارند، در اين آيه کريمه به صراحت، نقش روابط نسبي و سببي پايان يافته اعلام شده است. فاذا نفخ في الصور فلا انساب بينهم يومئذ و لا يتسائلون پس از نفخ (دميدن) صور که آغاز قيامت و رستاخيز است نسبتها از بين مي رود. اين مسئله مربوط به روابط دنياست و اسباب حيات مجازي که جهت انجام امور مادي و نظم و آسايش انسان فراهم گشته، در دنياي ديگر (آخرت) حيات حقيقي است، و تمام امور شکل واقعي به خود مي گيرد. و انسان به تنهايي پاسخ گوي اعمال خود است. چون در آخرت، تفاخر نيست، چنان که در دنيا بعضي از وقت ها انسان در موقعيتي قرار مي گيرد که همه چيز را فراموش مي کند حتي فرزندش را و قطع دل مي کند از آنها و تنها به گرفتاري خود فکر مي کند. خداوند در قرآن خطاب به پيامبر مي فرمايد: اگر اين زنان (عايشه و حفصه) را طلاق دهي خداوند بهتر از آنان را جايگزين مي کند. در اين دستور خداوند به پيامبر روشن مي کند اين زنان اگر بي تقوي باشند و دگر باره از اسرار تو چيزي در بيرون بازگو نمايند آنان را طلاق بده، اين يک تهديد جدي از طرف خداست از اين آيه روشن مي شود که آن زنان به خاطر آزاري که به پيامبر داشتند در پيش خداوند منفور شدند و اگر اين رفتارشان تکرار شود هرگز در پيشگاه خداوند و رسول پذيرفته نيست، از اينروي مي توان گفت که بين خدا و بندگان هيچ عهدي جز ايمان و تقوي نيست و هيچ برتري و فضيلتي وجود ندارد. عايشه پس از رحلت پيامبر مرتکب جرمي شد و بر عليه حکومت امير مومنان شورش به راه انداخت و عده اي را اغفال کرده و به کشتن داد. و اين برخلاف دستور پيامبر و خدا بود، که به زنان پيامبر دستور داده بود از خانه خارج نشويد. وقتي عايشه و هر زن ديگر از دستور پيامبر تخطي و عصيان کرد، ديگر پيوندي بين آنها باقي نيست و اين مساله کاملاً روشن است. در قضيه امام صادق و مادرش ام فروه که دختر محمد بن قاسم بن محمد بن ابي بکر بود قضيه غير از اين نيست، بسياري از مومنان پدران مشرک داشتند و در مقابل آنان جنگ کردند، هر يک سزاي عمل خود را جداگانه مي بينند محمد بن ابي بکر تربيت شده امير مومنان بود، و قاسم از اصحاب امام باقر بود و پيرو اهل بيت. دخترش مومنه بود و مطيع ائمه، حساب و عمل هر يک در پيشگاه خداوند و حضور عدل او روشن است، ابولهب عموي پيامبر است، که خداوند در شأن او سوره مسد را نازل کرد، اگر اين مسائل در سعادت انسان دخيل بود، خداوند هرگز به احترام پيامبر سوره مسد را نازل نمي کرد ابولهب که از ابوبکر و عمر به پيامبر نزديکتر بود، جايگاه عمو با پدر خانم يکي نيست وقتي پسر نوح به جمع کافران رفت و ايمان نياورد نوح اظهار نگراني کرد؛ خداوند فرمود: او پسر تو نيست او را رها کن، سرنوشت همسر نوح و لوط نيز چنين بود، همسران پيامبر و ائمه نيز در صورت عدم صلاحيت، سرنوشتي مشابه دارند؛ از سياق آيات قرآن و استدلال خداوند روشن مي شود که ملاک سعادت و برتري هيچ ربطي به سبب و نسب ندارد، از منظر هيچ منطقي اين مسئله پذيرفته نيست که انسان بواسطه انتساب به پيامبر و امام به هر جنايتي دست يازد و خداوند جنايت او و ظلم او را در حق ديگران ناديده بگيرد. اگر چنين مسئله اي بود، سزاوار بود که خداوند فرزند نوح و... را به خاطر زحمات نوح ببخشد. اما چنين چيزي محقق نشد. در موارد ديگر نيز کاملا بي مورد است و هرگز در دستگاه الهي چنين مسائلي پذيرفته نيست. در نتيجه بر اساس آيات قرآن و محکمه عدل الهي و سنت نبوي و علوي هرگز اين پيوندهاي خويشاوندي نمي تواند سعادت را تضمين کند، انسان بايد مطيع خداوند و پيامبر و ائمه باشد، و گرنه سزاوار هرگونه عذاب حق است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image